Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 28114

خط مشی عبداللطیف پدرام رهبر کنگره ملی افغانستان در انتخابات ریاست جمهوری

11 می 2009, 18:03, توسط علی جان جاغوری

سلام

من شخصا به اقای لطیف پدرام احترام بسیار دارم. در گفته ها و نظریات ایشان من چندین نتکه و تیزبینی قابل ستایش می بینم. از شهامت ایشان در بیان صادقانه ای نظرات و پیشنهادات شان هم باید قدر دانی کرد. یکی دو چیزی که کمی نگرانم می کند را در اینجا با ابراز احترام به ایشان باز می گویم:

1. من خطابه ای کوتاه فرستنده ای این خط مشی به کابل پرس? را بسیار زننده یافتم. آخر یک کسی که می خواهد رییس جمهور یک کشور شود یا یک کسی که برای یک کاندید ریاست جمهوری آینده کار می کند باید بلند نگری خاصی داشته باشد. این ظرافت های کوچک را اگر ما از خود نشان ندهیم چطور چندین ملیون آدم با صدها تعلقات گوناگون به آدم رای می دهد؟

من باور دارم اگر فرستنده یا محترم با تقدیر و تشکر از کابل پرس برای نشر این خط مشی درخواست می کرد زیبنده تر بود و به احتمال زیاد کابل پرس نشر می کرد. اگر نشر هم نکند حق دارد چون کابل پرس یک سایت شخصی است یعنی یک ملک شخصی است.

2. بعد از خواندن این خط مشی من به این نتیجه می رسم که آقای پدرام صاحب نه خود را، نه مردم را، نه سیاست را و نه هم ریاست جمهوری را جدی می گیرند. ور نه یک خط مشی چهار سال قبل را بدون حتی کوچک ترین دست کاری به یک نشریه پر بیننده نه او می فرستادند و نه یکی طرفدارانش.

3. آقای لطیف پدرام از شکست سنگین قبلی اش بسیار کم و اصلا نیاموخته است. زبان ایشان همان است که بود. حرف ایشان همان است که بود. روش ایشان همان است که بود. ایشان هواداران احتمالی شان را هم نمی شناسند.

آدم با یک بار خواندن خط مشی ایشان می تواند حدس بزند که ایشان کی ها را هدف قرار می دهد برای جذب کردن و رای دادن اما برای نزدیک شدن به آنها هیچ کاری نمی کند. حتی من مطمین نیستم که ایشان دقیقا بداند که محدوده زیست کسانی که ممکن سخنان ایشان را جذاب بیابند کجاها است. من از دوستان دور و برم تعدادی زیادی را می شناسم که چهار سال قبل پدرام و سخنانش را می پسندیدند اما اینک کسی را نمی شناسم که هوای رای دادن به وی را داشته باشند در حالیکه هنوز هم می گویند که پدرام حرف برای گفتن دارد. در سیاست تنها حرف برای گفتن داشتن کافی نیست. باید آن را به مردم با روش درست و در زمان مناسب رساند و با مردم ارتباط بر قرار کرد.

4. این خط مشی بسیار جامع و غیر واقع بینانه است. خط مشی محدودیت چهار سال را اصلا در نظر نگرفته است. در چهار سال این ههه کار را اصلا ممکن نیست که یک دولت در افغانستان آن هم با گرایش چب-مذهبی بتواند انجام دهد.

5. گرایش به چپ آقای پدرام غیر واقعبینانه و غیر عملی و رویایی و شعادی و تقلیدی است. این نشان می دهد که او حتی تجربه و حساسیت مردمافغانستان با کنترول دولتی سنگین را نادیده می گیرند. او این بار از مردم ما می خواهد که با او به جنگ کاپبیتالیسم بروند. در خط انقلابی گری بین المللی استادن اقای پدرام هم سادگی است و هم غیر واقعبینانه و شدیدا متاثر از دوران اقامت او در ایران. همین که ایشان با تکیه بر فاجعه ای فلسطین تلاش می کند پالیسی پیشنهادی اش را در افغانستان توجیه کند نشان می دهد که او اساسا سیاستمدار نیست بلکه یک متفکر است. هر متفکری ضرورتا در عرصه ای سیاست نه موفق است و نه سیاست اش به نفع مردم می تواند باشد بلکه احتمال ایجاد استبداد از سوی یک سیاستمدار متفکر بیشتر است.

این ها نکاتی بودند که من خواستم در مورد خط مشی پیشنهادی آقای لطیف پدرام با دوستان قسمت کنم. من پذرام را بسیار گرامی می دارم اما همیشه آدم باید با عقل با آرا بر خورد کند نه با احساس.

تشکر

جستجو در کابل پرس