اگر نويسنده محترم با اين شيوه زبان و ادبيات ميخواهد از بقاياي شعله جاويد و مائويزم دفاع کند، بايد گفت که در حقيقت با همين ادبيات مستهجن خود فاتحه هر دو را خوانده است. سپنتا شعله نيست، نجيب روشن شعله نيست، دادفر شعله نيست، جناب هم که خودش با نام مستعار مي نويسد شعله نيست، پس کيست آن شعله که بر ضد خلق و پرچم و اخوان و روس و امريکا ميجنگد؟ لشکر اجنه؟ کمي خجالت خوب است.
اگر نويسنده محترم با اين شيوه زبان و ادبيات ميخواهد از بقاياي شعله جاويد و مائويزم دفاع کند، بايد گفت که در حقيقت با همين ادبيات مستهجن خود فاتحه هر دو را خوانده است. سپنتا شعله نيست، نجيب روشن شعله نيست، دادفر شعله نيست، جناب هم که خودش با نام مستعار مي نويسد شعله نيست، پس کيست آن شعله که بر ضد خلق و پرچم و اخوان و روس و امريکا ميجنگد؟ لشکر اجنه؟ کمي خجالت خوب است.