سنت پیامبر مهربانی و رحمت در دره های افغانستان جاری است!
2 سپتامبر 2009, 05:14, توسط Yamdari
بادرود به هم میهنان
فردوسی والا می سراید :
چو با تخت منبر برابر شود / همه نام بوبکروعمرشود
کشاورز جنگی شود بی هنر/ نژاد و بزرگی نیاید به بر
زایران واز ترک و از تازیان/ نژادی پدید آیداندر میان
نه ایران نه ترک و نه تازی بود/ سخن ها به کردار بازی بود
همه گنج ها زیر دامن نهند / بکوشندو کوشش به دشمن دهند .
منظور فردوسی تمام غلام بچه هاست اعم از مجاهدین طالبان و تمام این شیطان صفتان پس بییا ئید از علی دشتی درباره زنان محمد تازی بخوانیم.
آن هم تا مدت كمی پس از فوت خديجه كه در مكه به سر برد، اما پس از هجرت به مدينه مخصوصاً پس از حصول امكانات اين رغبت مفرط رسول اكرم به زن خوب ديده ميشود و قابل انكار نيست كافی است به تعداد زنان وی نظری اجمالی و فهرستوار بيفكنيم.
۱-حضرت خديجه دختر خويلد، بانوی متشخص و متمكنی كه سومين شوهر او حضرت محمد بود و از محمد چهار دختر و دو پسر به نام قاسم و طاهر كه زنده نماندند، زاييد.
۲-سوده دختر زمعه و بيوه سكران بن عمرو، كه از مسلمانان مهاجر به حبشه بود و هم آن جا وفات كرد و به عقيده محمد حسن هيكل پيغمبر سوده را از راه ترحم و بری اين كه بيوه مسلمانی تك و تنها نباشد گرفت.
۳-عايشه دختر ابوبكر صديق كه در هفت سالگی نامزد شد و در نه سالگی با تفاوت بيش از چهل سال سن به زوجيت پيغمبر درآمد و هنگام رحلت حضرت شانزده يا هفده ساله داشت و بيش از زنان ديگر مورد علاقه بود. عايشه از جمله حفظه (حافظين) قرآن و از منابع مهم حديث و سنت به شمار ميرود و پس از قتل عثمان ضدخلافت عليبن ابيطالب قيام كرد و جنگ جمل را به راه انداخت.
۴-امّ سلمه. (دختر بنی اميه)
۵-حفصه دختر عمربن الخطاب است كه پس از بيوهگی به حرمسری پيغمبر ملحق شد و ميتوان اين ازدواج را از ازدواجهی سياسی و مصلحتی به شمار آورد.
۶-زينب دختر جحش (او قبلاً) زن زيدبن الحارثه پسر خوانده پيغمبر بود، كه ميتوان ازدواج پيغمبر را با وی جزء داستانهی عشقی پيغمبر درآورد و منظومه زيد و زينب در باره آن سروده شده است، و از حيث لطف و عنايت و محبتی كه حضرت رسول نسبت به وی داشت او را رقيب عايشه دانست.
۷-جويريه دختر حارثبن ابو ضرار رئيس قبيله بنی مصطلق و زن مسافعبن صفوان كه زن با فضل و كمالی بود و در سال ششم هجری جزو غنايم و اسری بنيمصطلق نصيب يكی از مسلمانها شد. مالك او را از فديه ميخواست كه به نظر جويريه گزاف ميآمد و از اداء آن عاجز بود از اين رو به در خانه پيغمبر رفت كه شفاعت فرموده مبلغ فديه را پايين آورد. عايشه ميگويد: جويريه زيبا و جذاب بود. هر كس او را ميديد شيفته او ميشد. هنگامی كه او را بر در حجره خويش يافتم احساس ناراحتی كردم زيرا يقين داشتم چشم پيغمبر كه به او افتد مفتون وی ميشود. همين طور هم شد. پس از رسيدن به حضور پيغمبر و بيان حاجت خود حضرت فرمود من كار بهتری برايت انجام ميدهم. فديه تو را خودم خواهم داد و تو را به زنی ميگيرم. جويريه شادمانه پذيرفت و پس از اين كه پيغمبر با وی همخوابه شد بسياری از اسيران بنی مصطلق به ملاحظه اين كه پيغمبر داماد آنها شده است از طرف مسلمانان آزاد شدند گمان نميكنم هيچ زنی بری كسانش اين قدر حامل خير و بركت شده باشد.
۸-ام حبيبه خواهر ابوسفيان (دختر ابوسفيان درست است وی خواهر معاويه اولين خليفه اموی بود) و بيوه عبداللهبن جحش كه در حبشه مرده بود.
۹-صفيه دختر حيّبن اخطب (يهودي) و زن كنانهبن ربيع كه از رؤساء خيبر بود. پيغمبر از ميان اسيران صفيه را انتخاب كرد و در شب همان روزی كه از خيبر به مدينه مراجعت ميفرمود با وی هم خوابه شد.
۱۰-ميمونه دختر حارثالهلاليه خواهر زن ابوسفيان و عباسبن عبدالمطلب و خالد خالدبن وليد. ميگويند پس از اين وصلت خالد اسلام آورد و به اردوگاه مسلمين آمد و پيغمبر به او چند اسب داد.
۱۱-فاطمه دختر سريح.
۱۲-هند دختر يزيد.
۱۳-اسماء دختر سياء.
۱۴-زينب دختر يزيد.
۱۵-هبله دختر قيس و خواهر اشعث.
۱۶-اسماء دختر نعمان.
۱۷-فاطمه دختر ضحاك.
۱۸-ماريه قبطيه كه از مصر بری حضرت هديه فرستاده بودند و ابراهيم كه در دوران طفوليت در گذشته از او متولد شده است.
۱۹-ريحانه كه مانند ماريه قبطيه برده و مشمول اصطلاح قرآنی “ما ملكت ايمانكم” بوده است و همخوابگی با آنها هيچ گونه مراسم و تشريفاتی را ايجاب نميكرده است. ريحانه جزء اسری بنی قريظه و سهم پيغمبر بود اما نه اسلام آورد و نه حاضر شد زن عقدی محمد گردد و ترجيح داد به حال بردگی در خانه وی بماند.
۲۰-امّ شريك دوسيه، و او يكی از چهار زنی است كه خويشتن را به پيغمبر بخشيده بودند. چه غير از زنان عقدی كه ازدواج با آنان مستلزم تشريفاتی چون مهر، حضور گواه و رضايت ولی است و غير از بردگان كه در صورت داشتن شوهر كافر يا مشرك بر مسلمانان حلال هستند. در حرمسری پيغمبر طبقه ديگری نيز از زنان وجود داشت و آنان زنانی بودند كه خويشتن را به پيغمبر هبه (بخشيدن) ميكردند. او نيز خود را به پيغمبر هبه كرده بود. (سه زن ديگر ميمونه، زينب و خولهاند).
برای مطالعه کامل 23 سال زندگی محمد این کتاب را بخوانید و برای دوستان هم گوشزد کنید.
بادرود به هم میهنان
فردوسی والا می سراید :
چو با تخت منبر برابر شود / همه نام بوبکروعمرشود
کشاورز جنگی شود بی هنر/ نژاد و بزرگی نیاید به بر
زایران واز ترک و از تازیان/ نژادی پدید آیداندر میان
نه ایران نه ترک و نه تازی بود/ سخن ها به کردار بازی بود
همه گنج ها زیر دامن نهند / بکوشندو کوشش به دشمن دهند .
منظور فردوسی تمام غلام بچه هاست اعم از مجاهدین طالبان و تمام این شیطان صفتان
پس بییا ئید از علی دشتی درباره زنان محمد تازی بخوانیم.
آن هم تا مدت كمی پس از فوت خديجه كه در مكه به سر برد، اما پس از هجرت به مدينه مخصوصاً پس از حصول امكانات اين رغبت مفرط رسول اكرم به زن خوب ديده ميشود و قابل انكار نيست كافی است به تعداد زنان وی نظری اجمالی و فهرستوار بيفكنيم.
۱-حضرت خديجه دختر خويلد، بانوی متشخص و متمكنی كه سومين شوهر او حضرت محمد بود و از محمد چهار دختر و دو پسر به نام قاسم و طاهر كه زنده نماندند، زاييد.
۲-سوده دختر زمعه و بيوه سكران بن عمرو، كه از مسلمانان مهاجر به حبشه بود و هم آن جا وفات كرد و به عقيده محمد حسن هيكل پيغمبر سوده را از راه ترحم و بری اين كه بيوه مسلمانی تك و تنها نباشد گرفت.
۳-عايشه دختر ابوبكر صديق كه در هفت سالگی نامزد شد و در نه سالگی با تفاوت بيش از چهل سال سن به زوجيت پيغمبر درآمد و هنگام رحلت حضرت شانزده يا هفده ساله داشت و بيش از زنان ديگر مورد علاقه بود. عايشه از جمله حفظه (حافظين) قرآن و از منابع مهم حديث و سنت به شمار ميرود و پس از قتل عثمان ضدخلافت عليبن ابيطالب قيام كرد و جنگ جمل را به راه انداخت.
۴-امّ سلمه. (دختر بنی اميه)
۵-حفصه دختر عمربن الخطاب است كه پس از بيوهگی به حرمسری پيغمبر ملحق شد و ميتوان اين ازدواج را از ازدواجهی سياسی و مصلحتی به شمار آورد.
۶-زينب دختر جحش (او قبلاً) زن زيدبن الحارثه پسر خوانده پيغمبر بود، كه ميتوان ازدواج پيغمبر را با وی جزء داستانهی عشقی پيغمبر درآورد و منظومه زيد و زينب در باره آن سروده شده است، و از حيث لطف و عنايت و محبتی كه حضرت رسول نسبت به وی داشت او را رقيب عايشه دانست.
۷-جويريه دختر حارثبن ابو ضرار رئيس قبيله بنی مصطلق و زن مسافعبن صفوان كه زن با فضل و كمالی بود و در سال ششم هجری جزو غنايم و اسری بنيمصطلق نصيب يكی از مسلمانها شد. مالك او را از فديه ميخواست كه به نظر جويريه گزاف ميآمد و از اداء آن عاجز بود از اين رو به در خانه پيغمبر رفت كه شفاعت فرموده مبلغ فديه را پايين آورد. عايشه ميگويد: جويريه زيبا و جذاب بود. هر كس او را ميديد شيفته او ميشد. هنگامی كه او را بر در حجره خويش يافتم احساس ناراحتی كردم زيرا يقين داشتم چشم پيغمبر كه به او افتد مفتون وی ميشود. همين طور هم شد. پس از رسيدن به حضور پيغمبر و بيان حاجت خود حضرت فرمود من كار بهتری برايت انجام ميدهم. فديه تو را خودم خواهم داد و تو را به زنی ميگيرم. جويريه شادمانه پذيرفت و پس از اين كه پيغمبر با وی همخوابه شد بسياری از اسيران بنی مصطلق به ملاحظه اين كه پيغمبر داماد آنها شده است از طرف مسلمانان آزاد شدند گمان نميكنم هيچ زنی بری كسانش اين قدر حامل خير و بركت شده باشد.
۸-ام حبيبه خواهر ابوسفيان (دختر ابوسفيان درست است وی خواهر معاويه اولين خليفه اموی بود) و بيوه عبداللهبن جحش كه در حبشه مرده بود.
۹-صفيه دختر حيّبن اخطب (يهودي) و زن كنانهبن ربيع كه از رؤساء خيبر بود. پيغمبر از ميان اسيران صفيه را انتخاب كرد و در شب همان روزی كه از خيبر به مدينه مراجعت ميفرمود با وی هم خوابه شد.
۱۰-ميمونه دختر حارثالهلاليه خواهر زن ابوسفيان و عباسبن عبدالمطلب و خالد خالدبن وليد. ميگويند پس از اين وصلت خالد اسلام آورد و به اردوگاه مسلمين آمد و پيغمبر به او چند اسب داد.
۱۱-فاطمه دختر سريح.
۱۲-هند دختر يزيد.
۱۳-اسماء دختر سياء.
۱۴-زينب دختر يزيد.
۱۵-هبله دختر قيس و خواهر اشعث.
۱۶-اسماء دختر نعمان.
۱۷-فاطمه دختر ضحاك.
۱۸-ماريه قبطيه كه از مصر بری حضرت هديه فرستاده بودند و ابراهيم كه در دوران طفوليت در گذشته از او متولد شده است.
۱۹-ريحانه كه مانند ماريه قبطيه برده و مشمول اصطلاح قرآنی “ما ملكت ايمانكم” بوده است و همخوابگی با آنها هيچ گونه مراسم و تشريفاتی را ايجاب نميكرده است. ريحانه جزء اسری بنی قريظه و سهم پيغمبر بود اما نه اسلام آورد و نه حاضر شد زن عقدی محمد گردد و ترجيح داد به حال بردگی در خانه وی بماند.
۲۰-امّ شريك دوسيه، و او يكی از چهار زنی است كه خويشتن را به پيغمبر بخشيده بودند. چه غير از زنان عقدی كه ازدواج با آنان مستلزم تشريفاتی چون مهر، حضور گواه و رضايت ولی است و غير از بردگان كه در صورت داشتن شوهر كافر يا مشرك بر مسلمانان حلال هستند. در حرمسری پيغمبر طبقه ديگری نيز از زنان وجود داشت و آنان زنانی بودند كه خويشتن را به پيغمبر هبه (بخشيدن) ميكردند. او نيز خود را به پيغمبر هبه كرده بود. (سه زن ديگر ميمونه، زينب و خولهاند).
برای مطالعه کامل 23 سال زندگی محمد این کتاب را بخوانید و برای دوستان هم گوشزد کنید.
http://ali-dashti-23-years.tri...زن و پيغمبرزنده باد رهایی افغانها از خرافات تازیان بدو.