مولوی فضل الرحمن: خون ریزی و وحشت خصلت ذاتی افغانهاست

مولانا فضل الرحمن یکی از ولد الذ نا ترین چهره های شناخته شده تاریخ روزمره مردم پاکستان است تا زنده است خواهد بود . او نه تنها طلبان را مسقیماء کمک میکند بلکه او طرفدار بر قرار بودن خط دیورند است , چندی قبل این اولاد الاحرام ملاقاتی داشت با هیل بروک نماینده خاص اوباما راجع به مسایل افغانستان در اسلام اباد , گرچه او اظهار علاقه ننموده به پیشنهادات امریکا در زمینه صلح در منطقه , ولی از اخلاق مذهبی و به گفته " گوربز " سیاسی این دلال واضح است که در زیر پرده این ( قتلو ) طلبان را فروخته است به امریکایی ها . این یکی از طراحان جنگ داخلی سالهای 1980 شهر تجارتی کراچی است که بدست عسکر پاکستانی هزاران نفر باشنده این شهر به نام های مهاجر و ام کیو ام کشته شدند , باز هم این جنایت کار دست از کشتن مردم خود نکشیده اتحاد پنجابی ها و پشتون ها رابه سرکرده گی ( ضیاالحق ) براه انداخت به نام ( پنجابی پختون فرانت ) و توسط اسلحه دست دومی که از دیپو های عسکری راولپندی کشیده میشد , مورد استفاده این جانیان فرار میگرفت , باز هم هزاران باشنده شهر کراچی کشته شدند تا دیپوی شهر راولپندی را به اتش کشیدند و گلوله باروت ان تا فاصله های بیست و سی کیلومتری پرتاپ میشدند و صد ها نفر در پندی بر اثر این حادثه جان خود را از دست دادند . این جنایت کار که خود را مسلمان ردیف موددی و سید احمد خان و سادات مصر میداند , خود تحت بیرق ریاست جمهوری شخصی که چند سال قبل در لندن "دی جی" دیسکو بود و در همان سالها چندین بار به جرم باجگیری به زندان "سبزی مندی" کراچی افتاده بود و صد ها فقره جرایم مانند اغفا , اختطاف , دذدی های داریی و قتل و قاچاق مواد مخدره هنوز بر گردن او است , چنان جای خوش کرده نشسته است و در خطبه های نماز های جمعه و عیدین چنان اسم " اصف زرداری" را میگیرد , مثل که زرداری با مرحومه بهتو ازدواج ننموده بود , بلکه با همشیره مولانا فضال الرحمن ازدواج نموده بود . و حالا ایشان حق " ساله گی " را ادا نموده از یک دزد و قطالطریق که بر قبرغه مردم پاکستان بلکه بر قبرغه حزبی که مرحوم بهتو ومرحومه دخترش در ساختن ان برای ازاد بودن مردم پاکستان ساخته بودند , چنان نشسته است که انگار نه انگار که از جهاد که مسلمان در پنج بنای مسلمانی خودش دارد اصلا خبر ندارد و یا میخواهد جهاد فقط برای مردم افغانستان باشد تا کشور های زور اور چهان را پوز به زمین بمالند . و این مانند اسلاف خود فقط روی منبر بخواند . از اطلاق نمودن کلمه " رهبر سیاسی " به این دزدء امانت های مردم پاکستان , معلوم است که گوربز خود در زیر دل طرفدار و یا یکی ار عاشقانء یک همچو ( قتلو ی ) است . مطمینناء گوربز تاریخ طالبی داشته , ورنه خط راسته را سر چپه نمینوشت , ولی مطمین باشید مردم افغانستان در خواندن خط از پشت ورق مهارت پیدا کرده اند و نه تنها تو بلکه هیچ کس خود را در قالب ها تیار شده پاکستانی و عربی و یا اسلامی و یا ایرانی جای کرده مردم را گول زده نمیتوانند .