Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 42067

تجلی احساس وطندوستی پشتونها درموسیقی

27 نوامبر 2010, 19:43, توسط سلیمان

آقای کاکر

با توجه به سنت فراموشی در نزد شما، برای یاد آوری، رئوس تقریبی مطالبی که بین ما مطرح شده است را اینجا می آورم، تا خوانندهء که برای اولین بار مضمونی از شما را می خواند، با توجه به اشاره شما در ابتدای نوشتهء تان به بحثی که در میان بوده است، دچار سوء تفاهم نگردد.
موسیقی پشتو، همانند هر موسیقی دیگری، از آنجایی بر آمده از تار و پود فرهنگ مردمی است، تبعاً برای آفرینندگان آن موسیقی لذتی دارد که برای کسانی که خارج از آن فرهنگ هستند قابل دریافت نیست. ارتباط بر قرار کردن معنوی به شعر و موسیقی فرهنگهای مختلف برای مردمان خارج از آن فرهنگ سخت است. برای ما فارسی زبانها، شنیدن آهنگی زیبا به لهجهء منطقهء خودمان، از آنجایی که با تجربهء تاریخی مان نزدیکی دارد، و زیر و بم آوایی و موسیقیایی آواز نیز برایمان قابل درک است، لذت زیبایی شناسانه بیشتری از شنیدن آن می بریم تا شنیدن دیگر موسیقی ها و آوازها. بنا بر این، احساس لذت از موسیقی، در هر فرهنگی، احساسی یکه است. اما این تجربهء لذت بخش نباید به این معنا باشد که در دنیا زیبایی موسیقی یا شعر و یا هنر ذاتاً فقط در نزد فلان قوم است و بس! مولدترین فرهنگها نیز چنین ادعایی نمی کنند. در حالیکه شعر در زبان پشتو و موسیقی در میان پشتونها، با وجود لذت بخشی محدود درون فرهنگی آن رشد چندانی نداشته و مولد آثار که خارج از حوزهء فرهنگی خود مورد توجه قرار بگیرد نبوده است. البته موسیقی مستقل و موسیقی دان به معنای واقعی اش در کشور ما وجود ندارد. (این باور من است، ممکن اشتباه کنم، اگر اساتیدی در هنر موسیقی است، دوستان می توانند معرفی کنند. موسیقیدان البته غیر از خواننده است).

اول- تبادل نظر آن هم در فضای مجازی بین انسانهایی که شناخت شخصی از هم ندارند به معنای ائتلاف نیست. تعدادی از دوستان سخنان شما را تایید می کنند، آیا این به معنای "ائتلاف نا مقدس" شما است؟ بنا بر این بهتر است کمی سنجیده سخن بگویید و سعی نکنید با بهتان و تهمت برای نوشتهء خود اعتبار بخرید، که تهمت و بهتان سویهء نوشته را پایین می آورد و آن را بی ارزش می سازد.

دوم: شما دراین پست مطالبی را به طور کلی به من نیز نسبت دادید که بخشی از آن که پر رنگ شده است نادرست است:" منطق دیگر این آقایان مثل سلیمان وبابک روشن ضمیر وغیره که نسبتا با سواد معلوم میشوند این است که نام افغان وافغانستان مشکل آفرین است زیرا افغان وافغانستان شامل مناطق آزاد پشتونستان است باید همهء پشتونها ازپیکر مادر وطن یعنی افغانستان کنونی جدا بهرشکل میخواهند با پشتونستان فعلی یکجا شده یا خودرا به پاکستان تسلیم کنند ویاهم یک حکومت مشترک فدرال را بوجود بیاورند وبه دیگر مناطق شمال ومرکز افغانستان کاری نداشته باشند."

اگر من چنین سخنی به این مضمون گفته ام شما باید سخن را نقل به مضمون نمایید، و حتی اگر تفسیری از بخشی از گفتهء من یا هر کس دیگری دارید باید آدرس آن سخن را دقیق ارجاع بدهید تا از هر نوع سوء تفاهم جلوگیری شود. مخصوصاً با این بی احتیاطی که شما از دیگران مطلب نقل می کنید و اتهاماتی را متوجه آنها می سازید که روح آنها هم از آن خبر ندارد و همه ساختهء ذهنیت شما است، نقل به مضمون از سخنان آنها و دادن آدرس ضروری است.

در جواب این اتهامات آقای بابک از شما پرسیدند " من در کجا و در کدام صفحه چنین نوشته ای کرده ام؟و یا چنین ادعای باچنین منطقی ارائه داشته ام؟ خوب حالا که این اتهام را به من بسته اید ،لطفا سندی ولو خیلی کوچک هم باشد ارائه فرمائید."

سوم: شما در پیامی در جواب آقای بابک بی اینکه به پرسش وی در مورد ارائهء مدرک پاسخی بگویید چنین نوشتید:"
بابک!
من طرزدید خودت را دررابطه به دروغ پنداشتن قصه طوفان نوح درهمین سایت خوانده ام وزور استدلالت راهم درمقابل مخالفان ات منجمله( صدر) مطالعه کرده ام. توکه به عقیده خودت نه به اسلام اعتقاد داری ونه به حقانیت کلام خدا یعنی قرآن چگونه حاضرشدی که سلیمان شورای نظاری اخوانی را مورد تائید خودت قراردهی . معلوم است که وجوهات مشترک شما با سلیمان فقط وفقط دشمنی شما با نام افغان وافغانیت است. شما نیز بخاطر مسلمان بودن پشتونها همان قدر از پشتونها نفرت دارید که سلیمان بحیث یک شورای نظاری غیر پشتون به اصطلاح مسلمان اززبان پشتو وفرهنگ پشتو دارد. هردوی تان درین نقطه مشترک باهم وصل میشوید اسلام ستیزی تو وپشتون ستیزی سلیمان بحیث همزه وصل میان شما است اگر شما کدام فکر مستقل مطابق ایدیالوژی خود میداشتید هرگز باسلیمان نمی توانستید همنوا باشید. بناء شما نیزمانند سلیمان یک پشتون ستیز اما درقالب کلمات والفاظ فیلسوف مأبانه خودرا پنهان کرده اید.

چهارم: شما در همان صفحه در جواب پیام توهین آمیزی از آقای ولی که مخاطبین شما را گوساله خوانده بودند:

"کاکړ صاحب ...خواستم بگویم که مخاطب ساختن گوساله ها به ضایع ساختن وقت نمی ارزد."

در امتداد و تایید توهین های وی چنین نگاشتید: "هدف این نیست که من گوساله هارا آدم بسازم این سایت مربوط به همه است گوساله میتواند گوساله گی خودرا بکند ما وشما هم کار خودمان را می کنیم قضاوت به دست خواننده است خواه ایرانی باشد یا افغان ویا کسی که به این زبان می فهمد.
ما وشما صرف مسؤولیت نوشتن داریم نه مسؤولیت آدم ساختن. ... ما وتمام خواننده گان عزیز استفاده می کنیم هیچ گاه احساساتی نشوید ومارا ازفیوض علم چلو شناسی تان بیشتر بهره مید گردانید خیلی خوش می شوم شاد باشید."

آقای بابک در این مورد پاسخ شما را دادند و البته شما باز در جواب ایشان این پیام را دادید و ضمن مطرح کردن مطالبی در مورد آقای بابک روشنضمیر، مرا نیز از فیوضات خود بی نصیب نگذاشتید، البته به سیاق گذشته و زدن تهمت: "من با سلیمان که خودش را علنا مدافع شورای نظار معرفی کرده دربخش سخنگاه باهم تبادل پیام کرده ایم او نیز مثل خودت اکت وادای فلسقه دانی دارد وهزچیز را با ارائهء سند میخواهد ارزیابی کند هرچند من اسناد زیادی برایش درمورد ویس ناصری ارائه کرده ام اما تا جای که معلوم است و دیدم مرغ او نیز یک لنگ دارد." در حالیکه شما در جواب سوال من هیچ سندی را ارائه نکردید، و گفتید که "خیلی دنبال سند نباشید "، و با اصرار من در ارائه سند سندی که شما ارئه دادید مطلبی از خود وی بود که ربطی بهاتهامات شما در مورد وی نداشت.

چهارم: با توجه با نوشتهء و اتهام زنی به آقای بابک و من، در پیامی از شما خواستم بی ادبی نکنید و به کسی تهمت نزنید، و با توجه به دفاع شما از آقای تره کی، خاستکاه سخن وی را نیز در همان پیام نقد کردم. و شما در عید پیامی فرستادید که جوابی نیز اینجانب در قالب طرح چند پرسش دادم.

شما در جواب گفتید که سوالهای مرا پاسخ خواهید داد، و پاسخ شما که در قالب حمله شخصی به آقای بابک و من بود بربطی به پرسش هایی که در پیام من مطرح شده بود نداشت. در عین اینکه شما باز در این پیامتان نقل قولی از من نمده بودید که ساخته و پرداختهء خودتان بود:"پس آن مسلمان بی خبرویا مغرض که دست در دست شما گذاشته و با شما هم عقیده است که دین وباور دینی را یک امر خصوصی می پندارد او نیز اسلام را درک نکرده است ودرعین زمان ادعای این را دارد که :( من وبابک ازنظرخاستگاه اعتقادی تفاوتهای زیادی داریم که مسایل اعتقادی یک امرفردی است وتعلق به شما ندارد اما عجالتا شما جوابهای مرا بدهید.... )"
لذا بهشما گفتم که پاسخ شما خارج از موضوع است. و خواهان مدرک در مورد نقل قول مذکور شدم. جواب شما به درخواست ارائه مدرک در مورد نقل قول مذکور که گویا من به طور تلویحی در جایی گفته باشم"من وبابک ازنظرخاستگاه اعتقادی تفاوتهای زیادی داریم که مسایل اعتقادی یک امرفردی است وتعلق به شما ندارد اما عجالتا شما جوابهای مرا بدهید" این بود گویا من از شما مدرک خواسته ام کی من با بابک همدست شده ام!

"

آقای سلیمان شورای نظاری!

آرزومی برم که خودرا به کوچهء حسن چپ نزنید من یک جوابیه مقصل دیگررا هم برای تان می فرستم. اما عجالتا بخاطر اینکه شما خواهان سند ازجانب من هستید که درکدام موارد با بابک همسو شده اید لطفا این یام تان را بخوانید:"

در همان پیام ادامه داده اید:" آقای سلیمان!

من باتمام شدت وصراحت که درنوشته هایم درمقابل مخالفانم دارم اما هیچوقت به دشنام های بی رویه وخلاف اخلاق انسانی رو نمی آورم ازین ناحیه مطمئن باشید زیرا لله الحمد آنقدر منطق واستدلال دارم که ضرورت به دشنام نباشد. "

البته شما ضرورتی به دشنام ندارید، چون گویی گوساله خواندن مخاطبین الحمدالله در فرهنگ یک مومن و مسلمان عین دینداری است!

در نوشتهء جدیدتان نیز با الهام گرفتن از همان وهمیات، به موسیقی پشتو پرداخته و آن را به طرز عجیبی به مباحث آقای بابک و من با شما مربوط نموده اید، در حالیکه از آغاز بحث با شما این بود که به کسی تهمت نا روا نزنید، و هر مطلبی که ارائه می کنید بهتر است که با سند باشد، مخصوصاً وقتی که اتهامی متوجه کسی می شود. اما شما از همان ابتدا گویی گوشتان به این سخنان شنوا نبوده، و راه خودتان را رفته اید.

جستجو در کابل پرس