برنامه «حقیقت» در مورد حقایق جنایات جنگی در افغانستان
20 جولای 2007, 16:16
از کتاب "ک برای کافر" به قلم کتی گنن، که در سالهای جنگ های تنظیمی برای خبرگزاری ای پی خبر تهیه میکرد و مجموعا سی سال از افغانستان گزارش دهی داشته است:
کلانترین رقیب حکمتیار، احمدشاه مسعود اولین وزیر دفاع و تاجیک پس از دوره کمونیستی بود.... او آدم مصلحت گرایی بود که آتش بس را با نیروهای شوروی امضا کرد و در سالهای اول تجاوز شوروی به منظور تحکیم پایه قدرتش در شمال و تسجیل بلامنازع بودن تاجیکان، دست به تصفیه قومی پشتونها در درههای کوههای هندوکش زد. او از بابت معادن سنگهای گرانبهای زمرد و لاجورد صدها ملیون دالر به جیب زد. مسعود دارای عقاید اسلامی افراطی بود و افرادش را به خاطر نماز نخواندن مجازات میکرد؛ نزدیکترین متحد وی از بین رهبران مجاهدین، عبدالرسول سیاف به شمار میرفت که اسلامیستی افراطی و در پیوند با جنگجویان عرب بود.
یگانه رقیب مسعود در کنترول کامل صفحات شمال افغانستان عبارت بود از عبدالرشید دوستم ازبک که در زمان حاکمیت نجیب اله و تا مقارن استعفای وی جنرال کمونیست و وفاداری به حساب میآمد. بیرحمیها و شرارتهای وی در افغانستان زبانزد بود.
اینان بودند مردانی که با کنار رفتن نجیب در اپریل 1992 جهان آنان را در کابل نصب کردند. آنان «دولت» مجاهدین را تشکیل میدادند.
آنان طی چهار سال در قدرت بودن شان درگیریهای فاجعه باری داشتند. سیر و سفر در آن چهار سال گذشتهی افغانستان دردناک است، سالهایی که جهان کابلی سر زنده و دست نخورده را به رهبران مجاهدین سپرد که نابودش کردند.
لاکن آگاهی از تاریخ اوایل 1990 مهم است زیرا تعداد زیادی از جان به در بردگان آن دوره اخیراً دوباره به قدرت نشانده شده اند. بعضیها حتی به قهرمانان بدل گرداییده شده اند. اما بین رهبران مجاهدین هیچ قهرمانی وجود ندارد.
برای یافتن قهرمان در افغانستان باید به 26 ملیون افغان عادی رو آورد.
از کتاب "ک برای کافر" به قلم کتی گنن، که در سالهای جنگ های تنظیمی برای خبرگزاری ای پی خبر تهیه میکرد و مجموعا سی سال از افغانستان گزارش دهی داشته است:
کلانترین رقیب حکمتیار، احمدشاه مسعود اولین وزیر دفاع و تاجیک پس از دوره کمونیستی بود.... او آدم مصلحت گرایی بود که آتش بس را با نیروهای شوروی امضا کرد و در سالهای اول تجاوز شوروی به منظور تحکیم پایه قدرتش در شمال و تسجیل بلامنازع بودن تاجیکان، دست به تصفیه قومی پشتونها در درههای کوههای هندوکش زد. او از بابت معادن سنگهای گرانبهای زمرد و لاجورد صدها ملیون دالر به جیب زد. مسعود دارای عقاید اسلامی افراطی بود و افرادش را به خاطر نماز نخواندن مجازات میکرد؛ نزدیکترین متحد وی از بین رهبران مجاهدین، عبدالرسول سیاف به شمار میرفت که اسلامیستی افراطی و در پیوند با جنگجویان عرب بود.
یگانه رقیب مسعود در کنترول کامل صفحات شمال افغانستان عبارت بود از عبدالرشید دوستم ازبک که در زمان حاکمیت نجیب اله و تا مقارن استعفای وی جنرال کمونیست و وفاداری به حساب میآمد. بیرحمیها و شرارتهای وی در افغانستان زبانزد بود.
اینان بودند مردانی که با کنار رفتن نجیب در اپریل 1992 جهان آنان را در کابل نصب کردند. آنان «دولت» مجاهدین را تشکیل میدادند.
آنان طی چهار سال در قدرت بودن شان درگیریهای فاجعه باری داشتند. سیر و سفر در آن چهار سال گذشتهی افغانستان دردناک است، سالهایی که جهان کابلی سر زنده و دست نخورده را به رهبران مجاهدین سپرد که نابودش کردند.
لاکن آگاهی از تاریخ اوایل 1990 مهم است زیرا تعداد زیادی از جان به در بردگان آن دوره اخیراً دوباره به قدرت نشانده شده اند. بعضیها حتی به قهرمانان بدل گرداییده شده اند. اما بین رهبران مجاهدین هیچ قهرمانی وجود ندارد.
برای یافتن قهرمان در افغانستان باید به 26 ملیون افغان عادی رو آورد.