_تاوقتیکه ماشین فیصدی سازی فاشیستان قبیله کار میکند و فعال است ،
_تا وقتیکه مفعول ترین و بیغیرت ترین شخص قبیله رهبر و پیشوا تبلیغ میشود ،
_تاوقتیکه انتحار ، کشتار و سربریدن های مزورترین جنبش قبیله ، بنام جنبش رهایی بخش پشتونهاجنایت میکند ،
_تاوقتیکه تاریخ پربها و عزت آفرین این سرزمین فروخته شده و دستخوش جعلبازی یک تعداد فاشیستان بی فرهنگ میشود ،
به پیشگاه مردم شهید پرور وهردم شهید خود ، علفخوار و گرسنه شکم خود ، برهنه پا و برهنه صورت خود تجدید وعده مینمایم که هرگز و به هیچ عنوانی تسلیم به هرزه گویان ، هرزه نویسان بی آزرم فاشیستان قبیله نشده و نخواهم شد .
برای تو غول سلیمان کوهی نمایشنامه نویس ، یکشبانه روز دیگر وقت میدهم تا درامۀ مضحک دیگری را به همکاری بابا شکسپیر خود خیال بافی نموده ، از مسلی ها تمجید و توصیف نمایی ! برایت هرگز پکاهی نخواهم نوشت ، چیزی را بنویسم که تا خواب خوش را فراموش کنی . حالت بیحال شود ، نمایشنامه را بگذار که مانند سمسور اوغان مجبورت میسازم تا دریمه سقاوی بنویسی ! پامیدی !!
_تا وقتیکه ستم ملی بنام وحدت ملی بیداد میکند ،
_تا وقتیکه زیر پوشش وحدت ملی به فرهنگ و ادب این سرزمین تمسخر وتجاوز میشود ،
_تاوقتیکه زیر پوشش وحدت ملی ، مصطلحات (اصطلاحات) ترجمه و دزدی شده به زبان قبیله ، جبری بالای باشنده گان این سرزمین قبولانده میشود ،
_تا وقتیکه بنام سقاوی ها ، مبارزات آزادی خواهانه مردم این سرزمین پرده پوشی و اهانت میشود ،
_تاوقتیکه سرزمین های بومی به بادیه گردان هرزه بنام کوچی توزیع میشود ،
_تاوقتیکه ماشین فیصدی سازی فاشیستان قبیله کار میکند و فعال است ،
_تا وقتیکه مفعول ترین و بیغیرت ترین شخص قبیله رهبر و پیشوا تبلیغ میشود ،
_تاوقتیکه انتحار ، کشتار و سربریدن های مزورترین جنبش قبیله ، بنام جنبش رهایی بخش پشتونهاجنایت میکند ،
_تاوقتیکه تاریخ پربها و عزت آفرین این سرزمین فروخته شده و دستخوش جعلبازی یک تعداد فاشیستان بی فرهنگ میشود ،
به پیشگاه مردم شهید پرور وهردم شهید خود ، علفخوار و گرسنه شکم خود ، برهنه پا و برهنه صورت خود تجدید وعده مینمایم که هرگز و به هیچ عنوانی تسلیم به هرزه گویان ، هرزه نویسان بی آزرم فاشیستان قبیله نشده و نخواهم شد .
برای تو غول سلیمان کوهی نمایشنامه نویس ، یکشبانه روز دیگر وقت میدهم تا درامۀ مضحک دیگری را به همکاری بابا شکسپیر خود خیال بافی نموده ، از مسلی ها تمجید و توصیف نمایی ! برایت هرگز پکاهی نخواهم نوشت ، چیزی را بنویسم که تا خواب خوش را فراموش کنی . حالت بیحال شود ، نمایشنامه را بگذار که مانند سمسور اوغان مجبورت میسازم تا دریمه سقاوی بنویسی ! پامیدی !!