Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 35414

چرا شهروندان افغانستان هر روز بیشتر از افغان بودن بیزار می شوند؟

19 جنوری 2010, 08:51, توسط ر.صدر.س

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش

با قبول اینکه افغانها ( اتباع افغانستان ) در داخل و خارج از کشور با مشکلات و بعضا بی حرمتی مواجه هستند, هیچگاهی دلیلی آورده نمیتوانم که از افغان بودن خود بیزار باشم. 50 سال قبل بهتر از امروز بودم و 200 سال قبل بهتر از همه. میخواهم 25 سال بعد بهتر از امروز باشم و 100 سال بعد بهتر از همه.

بعضی ها جنایت و ناروا های تاریخی را باعث سرافگنده گی شمرده اند, و گویا دلیل محکمی دارند برای بیزاری از نام افغان ( مکرر: تابع افغانستان), کاملا غیر قابل قبول است, زیرا اگر اعمال شرم آور قدرتمندان یک ملک دلیل شود برای روگشتاندن از نام و تابعیت آن مملکت, پس هیچ جرمنی را نخواهیم یافت که از نام جرمن شرمسار نباشد. قتل میلیونها در جنگ دوم صد ها مرتبه فجیع تر از آن است که ما در ملک خود شاهد بوده ایم. هیچ انگلیسی به انگلیس بودن خود نباید فخر کند , زیرا فجایع حاکمیت امپراتوری انگلیس و خاصتا دور برده داری , هیچگاهی با هیچ عمل ضد بشریت قابل مقایسه نیست. اما شاهدیم که جرمن و انگلیس دو گروه مردمیست که شاید بیشتر از همه به تابعیت خود فخر کنند.

چرا؟

زیرا مسولیت فردیست, هر طایفه خوب و بد - و هر جنگل شیر و شغال خود را دارد. من هرگز از آنچه دیگران خطا و گناه کرده اند, شرمسار نیستم. من خجل نیستم که چرا تابع این وطن هستم, ممکن افسوس کنم که کاش فلان جانی افغان نمیبود. من نمیخواهم خود را از دایره مردم و وطنم دور کنم, من میخواهم جنایت پیشه گان را از این حلقه برون رانم. پس دلیل نمی یابم که از تابعیت خود بیزار باشم.

بعضی ها وجه تسمیه افغان و افغانستان را دلیل بیزاری آورده اند, آیا این استدلال نشاندهنده تبعیض و نفرت نیست.؟ اگر است, پس هیچگاهی بالای هیچ نامی توافق ممکن نیست , زیرا این وطن متعلق به اقوام با شرف همین سرزمین است] اعم از پشتون , تاجک, ترک, هزاره, بلوچ و سایرین, اگر من نام یکی از آنها را قبول نداشته باشم, چگونه امید تحمیل نام خود را بر آنها تصور نمایم؟ اگر این گروه نام افغان را تنها به دلیل اینکه خاص پشتونها است , رد مینمایند و استدلال شان هم اینست که پشتونها سهمی در خراسان نداشته اند( که خود بحث جداگانه میخواهد), چگونه میتوان نامی را که آنها در آن سهمی ندارند, قابل قبول برای آنها ساخت. نتیجه همان عدم توافق و ضدیت بی پایان خواهد بود.

تا زمانیکه از خواب غفلت بیدار نشویم, و تنها به صفت انسان ( صرفنظر از سایر ارزش ها ) وابسته به این سرزمین خود را مسئول ندانیم, و بعد از در ک مسئولیت , صلاحیت های خود را کمایی و کنترول نکنیم, روز ما چنین خواهد بود و روزگار ما چنین.

تا فرد فرد این ملت جوهر انسانی خود را نشناسد, و بجای دنباله روی از تبلیغات زهرآگین, تفکیک حق - ناحق و خوب - بد را به وسیله درک خود از واقعیت نکند. بیزاری های چنین و بالیدن های چنین را شاهد خواهیم بود, بدون اینکه دلیل واقعی بیزاری و بالیدن را بدانیم, وبدون اینکه محک سنجش بیزاری و بالیدن را شناخته باشیم.

جستجو در کابل پرس