Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 36532

بدون شرح

24 مارچ 2010, 11:31, توسط Ahmad Samim Tukhi

این گفته های من از روی احساسات و ناباوری ها و منفی گرایی ها نمیباشد صرفآحقایقیست که همه مردم افغانستان به آن باورمند اند و با من هم عقیده هستند

کرزی؟ تو کی بودی؟ و چه نوع پدیده ای یا اعجوبه ای بودی که درین سرزمینی که فرد فرد آن با همه پرسی ها و همدلی ها و صفاو همدوستی در پرتو کانون اسلام زندگی بی غل وغش خودرا حتی با بسیار نابسامانی هاییکه بصراحت گفته میتوانیم دست هیولای مفسد کافرمافیای نفت غربی را بسر میبردند و حتی فکر چنین روزیرا درخوابهای شیرینشان هم نمیکردند، زندگی خودرا بسر میبردند.

هشت سال است که فرد فرد این میهن در چنین فکری هستند و هنوز هویت تو را مبنی بر ورود نا به هنگام تو و سالاری بودن تو متعقد هستند که در تنهایی خودت را نیز به خنده می اندازد نشده اندو نمیشناسند.

کرزی؟ به تعدد 19 ها مواد قانون اساسی را که پسرت (خلیل زاد=دشمن زاد)خودرا پدر این قانون میداند و دست بازی را درمحکم بندی قانون اساسی داشت، تو بالای آن پا گذاشتی و چشمک خودرا زدی.

کرزی؟ ای مستبد خودکام، تو بودی که با اعطای بخششی ها و دست کشی ها بالای سر انتحاری ها و دزدان و مافیای نفت و معامله گران، ومافیای موادمخدر آنها را گسترش دادی و مردم بیچاره ای مارا در خون و غم و درد پیچاندی.

کرزی؟ به گفته ای آقای بشردوست (( ای منافق سیاسی، و ای بلا وسمارقی که همچو عذابی دردناک از جانب پروردگار از زمین نازل شدی)) مگر ما چه گناهی را مرتکب شده ایم که چنین مکافات میشویم؟
کر! زی؟ ای موجودی که مایه ای شرمساری مان در جامعه ای جهانی و در منطقه شدی، ای کسیکه حاضر هستی با اخذ چوکی و پول خودت را به کرایه دهی حتی بفروش برسانی، شرمگینم از گرفتن نامت و ملولم از وجود ننگینت، مردم غیور افغانستان همچو ((دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر ،، کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست)) سرگردانند و امید دارند چهره ای سیاسی کشور ازین گرداب بدر آید
آیا این جفا در حق ملت ما نیست؟ آیا این سلب حقوق شهروندی و مدنی مردم ما نیست؟ بس است! و فکر پلید خودرا موقوف کنید، اگر بگویم و بنویسم نیاز به کتابها و زمانهای مدید دارد و این دلقکان حکومتی در گوشهای خود شیشه ماندند و در چشمهایشان عینک مقبلی ماندندو در دستان خود عصای اتمری گرفتند و در سر خود کاپی کلاه کرزیی گذاشته اند و در تن خود عمامه و چپن استخاره یی مجددی ای کرده اند و در فهم وعقل خود داشته های کریم خرمی جاداده اند، داغ داغ است دلمان همه میدانند.

جستجو در کابل پرس