متن کامل اظهار نظر کميسيون بررسی تخطی های رسانه ای درباره ی کابل پرس
10 آگوست 2007, 06:03, توسط شبیر
عجب نامهای!!
نمیدانم آقای خرم از "جملات و کلمات دارای بوی افترا و تهمت و هتک حرمت به اشخاص" چه برداشتی دارد، کاش چند کلمه را نیز مشخص میساخت که بیشتر به درکش برسیم.
مثلا در مقاله های کابل پریس گفته شده که مسعود قهرمان ملی نه بلکه یک غدار ملی بود، در کابل پریس آمده که سیاف و ربانی و قانونی و محقق و خلیلی و دوستم و گلبدین و .... عامل بربادی این ملک اند و همه را جنایتکاران جنگی خوانده شده اند.
ممکن این کلمات از دید آقای خرم "هتک حرمت" بشمار روند، اما برای اکثریت قاطع مردم ما این واقعیت تلخیست که حداقل ماهیت این افراد و اشخاص را انعکاس میدهد. اگر بین مردم بروید با کلمات بسیار "زننده" تری اینان مورد خطاب قرار میگیرند.
و این "قانون مطبوعات" و "نورم ژورنالیزم" هم عجب چیزیست. در افغانستان اگر در مقابل طالب هرچه بنویسی و هرقدر به آنان "هتک حرمت" کنی عالیست و برایت کف میزنند و کسی محکم نمیگیرد و حتی مقامات دولتی در مقابل کمره هرچه دلشان خواست مقابل طالب میگویند اما وقتی این حمله به برادران همزاد طالبان که رهبران جهادی باشد صورت گیرد فوری بسویت شلیک میکنند و این نورم و قانون و غیره را بر سرت میکوبند. و امنیت ملی شورای نظار هم پشت درد میاید و میکوشد که به دهنت قفلی بیاندازد.
اگر "هتک حرمت" به طالب رواست، چرا نباید در مقابل آنانی هم روا باشد که اگر امروز به زور بی 52 در مقامات کلیدی لمیده اند اما تاریخچه مکدر و سیاهی دارند که فراموش ملت ما نمیشود و حداقل خون 80000 کابلی هنوز از پنجالها و دهن شان جاریست و اکنون هم در مناطق تحت سلطه شان جنایت میزایند؟
به نظر من واقعیت را به زبان راندن و حقایق را گفتن به هیچوجه "هتک حرمت" نیست. همانگونه که به درستی هرکس حق دارد فاشیزم طالبان را محکوم کند و به هر زبان مناسب حال شان آنان را مورد خطاب قرار دهد، باید این اجازه برای کرسی نشینان خاین و جلاد کنونی هم صورت گیرد.
در کشوری که به آسانی جنایتکاران خود برای برائت بخشیدن خود قانون میسازند و خون قربانیان را به خود میبخشند، این قوانین فرعونی چه ارزشی دارد که باید حتما در جهت مراعات کردن آن برآمد؟ اگر قانونی میبود اولتر از همه باید اکثریت کرسی نشینان امروز برای بربریت ها و وطنفروشی ها و برباد دادن هستی این کشور در پشت میله های زندان قرار میگرفتند و محاکمه میشدند.
اگر این قانون و نورم و ... بکوشد که دهن ما را ببندد و قلم ما را بشکند، باید به زور و با مقاومت و استواری خود این حق را بدست آریم. دفاع از آزادی بیان شهامت میطلبد. در جاییکه خاینان و قاتلان و سلاطین هیروئین حاکم اند، حقیقت همیشه با سلاح قانون خود ساخته شان مورد شلیک قرار میگیرد. اما نباید این حملات را جدی گرفت و در مقابلش سینه سپر کرد.
آزادی را کسی به ما نمیبخشد و تحفه نخواهد داد، آزادی ارزشیست که با زور و با دادن قربانی گرفتنیاست. باید از غبار ها و محمودی ها و چرخی ها و طرزی های تاریخ ما این درس را بگیریم. آنان برای ما رزمیدند تا به این حد آزادی های نیمبریده را داشته باشیم، ما باید به نسل های بعدی خود آزادی های بیشتری را کسب کنیم تا به نیکی در تاریخ از ما نامی بماند.
عجب نامهای!!
نمیدانم آقای خرم از "جملات و کلمات دارای بوی افترا و تهمت و هتک حرمت به اشخاص" چه برداشتی دارد، کاش چند کلمه را نیز مشخص میساخت که بیشتر به درکش برسیم.
مثلا در مقاله های کابل پریس گفته شده که مسعود قهرمان ملی نه بلکه یک غدار ملی بود، در کابل پریس آمده که سیاف و ربانی و قانونی و محقق و خلیلی و دوستم و گلبدین و .... عامل بربادی این ملک اند و همه را جنایتکاران جنگی خوانده شده اند.
ممکن این کلمات از دید آقای خرم "هتک حرمت" بشمار روند، اما برای اکثریت قاطع مردم ما این واقعیت تلخیست که حداقل ماهیت این افراد و اشخاص را انعکاس میدهد. اگر بین مردم بروید با کلمات بسیار "زننده" تری اینان مورد خطاب قرار میگیرند.
و این "قانون مطبوعات" و "نورم ژورنالیزم" هم عجب چیزیست. در افغانستان اگر در مقابل طالب هرچه بنویسی و هرقدر به آنان "هتک حرمت" کنی عالیست و برایت کف میزنند و کسی محکم نمیگیرد و حتی مقامات دولتی در مقابل کمره هرچه دلشان خواست مقابل طالب میگویند اما وقتی این حمله به برادران همزاد طالبان که رهبران جهادی باشد صورت گیرد فوری بسویت شلیک میکنند و این نورم و قانون و غیره را بر سرت میکوبند. و امنیت ملی شورای نظار هم پشت درد میاید و میکوشد که به دهنت قفلی بیاندازد.
اگر "هتک حرمت" به طالب رواست، چرا نباید در مقابل آنانی هم روا باشد که اگر امروز به زور بی 52 در مقامات کلیدی لمیده اند اما تاریخچه مکدر و سیاهی دارند که فراموش ملت ما نمیشود و حداقل خون 80000 کابلی هنوز از پنجالها و دهن شان جاریست و اکنون هم در مناطق تحت سلطه شان جنایت میزایند؟
به نظر من واقعیت را به زبان راندن و حقایق را گفتن به هیچوجه "هتک حرمت" نیست. همانگونه که به درستی هرکس حق دارد فاشیزم طالبان را محکوم کند و به هر زبان مناسب حال شان آنان را مورد خطاب قرار دهد، باید این اجازه برای کرسی نشینان خاین و جلاد کنونی هم صورت گیرد.
در کشوری که به آسانی جنایتکاران خود برای برائت بخشیدن خود قانون میسازند و خون قربانیان را به خود میبخشند، این قوانین فرعونی چه ارزشی دارد که باید حتما در جهت مراعات کردن آن برآمد؟ اگر قانونی میبود اولتر از همه باید اکثریت کرسی نشینان امروز برای بربریت ها و وطنفروشی ها و برباد دادن هستی این کشور در پشت میله های زندان قرار میگرفتند و محاکمه میشدند.
اگر این قانون و نورم و ... بکوشد که دهن ما را ببندد و قلم ما را بشکند، باید به زور و با مقاومت و استواری خود این حق را بدست آریم. دفاع از آزادی بیان شهامت میطلبد. در جاییکه خاینان و قاتلان و سلاطین هیروئین حاکم اند، حقیقت همیشه با سلاح قانون خود ساخته شان مورد شلیک قرار میگیرد. اما نباید این حملات را جدی گرفت و در مقابلش سینه سپر کرد.
آزادی را کسی به ما نمیبخشد و تحفه نخواهد داد، آزادی ارزشیست که با زور و با دادن قربانی گرفتنیاست. باید از غبار ها و محمودی ها و چرخی ها و طرزی های تاریخ ما این درس را بگیریم. آنان برای ما رزمیدند تا به این حد آزادی های نیمبریده را داشته باشیم، ما باید به نسل های بعدی خود آزادی های بیشتری را کسب کنیم تا به نیکی در تاریخ از ما نامی بماند.