سفیر جمهوری اسلامی افغانستان در کانادا سکسی ترین و کوشاترين سفیر مقیم در آن کشور !!!
23 آگوست 2007, 14:35
عمر صمد که به بی حيايی، ديده درايی، چاپلوسی و توطيه چينی عليه ديگران شهرت دارد و چند سال يک راديوی خبری را در امريکا پيش می برد، به گفته مردم که (به زور کاکا انگور ده تاکاست) به يکبارگی بزور مامايش که از دير زمانی در کابل وزير است، به حيث سفير در کانادا مقرر شد. يک وقتی در کابل می گفتند که عمر صمد بزور زنش مقرر شده است. چرا که اين آدم تا حالا سه بار ازدواج کرده و بگفته مردم همه اين ازدواج های آقای عمر صمد سياسی بوده و هر کدام از آن در يک وقت و زمان و حکومت خاص صورت گرفته است.
بهر حال توجه وزير خارجه آقای سپنتا و هموطنان افغان را به دزدیهای ناگفته اين به اصطلاح سفير کبير چپاول گر خون و پوست و گوشت مردم بی آب و نان افغانستان می کشانم تا اگر امروز بخاطر ماما وزيرش از وی پرسان کرده نمی توانند، بروز مبادا و روز حساب در محکمه عدالت مردم ثبت باشد.
يک: عمر صمد بعد از آمدن به کانادا بدون هيچگونه امر و دستوری از حکومت افغانستان، دست به خريدن يک خانه بنام خانه سفير به قيمت 1 مليون دالر زد که در خريدن آن غير خود و زنش هيچ کس ديگری شامل نبوده و تا حال اسناد و مدارک رسمی آن به کسی معلومم نيست.
دو: عمر صمد که همراه خانمش صاحب يک دوککان انتيک فروشی در کوچه ی مرغ های شهر نو کابل هستند، وقتی در کانادا مقرر شد، مطابق پلان يک کانتينر مال بنام مال شخصی به اوتاوا آورد. جناب سفير در يک سفری که وزير خارجه سابق به کانادا داشت، از آن بيچاره بی خبر امر برای خريداری فرش و ظرف برای خانه سفير را گرفت. اما جالب اين است که آقای سفير صمد، همين مال های تجارتی انتيک خود و خانم خويش را در بدل 45 هزار دالر بنام فرش خانه سفارت بالای سفارت افغانستان بفروش رسانيد. (می گويند خود کوزه گر و خود کوزه و باز هم خود گل کوزه) و کسی هم از اين آدم خاين پرسان نکرد که چطور اموال انتيکی که قيمت 5 هزار دالر را نداشت، به 45 هزار دالر به سفارت بفروش رسانيده شد.
سه: عمر صمد دو موتر نو و جديد سفارت را که يکسال پيش از آمدنش خريداری شده بود، بدون هيچ نقيصه و دليلی به مبلغ 25000 دالر نقض يعنی کمتر از قيمت اصل موتر ها بفروش رسانيده و در عوض 2 موتر، يکی موتر بنز مودل سال برای خودش و ديگری هم يک موتر بی ام دبليو برای خاننمش آن هم بصورت قسطی گرفته که از هر کدام آن مبلغ 1 هزار دالر ماهانه از حساب دولت قسط می پردازد.
از سفير بايد پرسيده شود که کدام حالت افغانستان به اين می ماند که مامورش يک موتر را به 25 هزار دالر نقض بفروشد و برای خود موتر بنز خريده و به زنش موتر بی ام دبليو؟ در حالی که در پايتخت وطن ما مليون ها انسان اين مُلک نان خوردن ندارند.
چهار: مطابق اسناد موجود در وزارت امور خارجه، سفير عمر صمد و زنش وقتی برای بار اول به کانادا آمدند، مبلغ 10 هزار دالر را تنها برای مصرف تکت طياره خود نشان داده اند که اين مبلغ برای افغانستان بيچاره و گدا چی که حتی برای ديپلومات های کشورهای ثروتمند نيز پول ساده ای نيست.
و بالاخره آخرين کار که عمر صمد نموده ، اين است که وزارت خارجه مطابق معمول، سال قبل مبلغ 4 هزار دالر را برای تجليل از سالروز استقلال به سفارت اوتاوا روان کرده بود. تصادف روزگار آقای عمر صمد يکماه پيش از آن صاحب يک بچه می شود، اين خاين بخاطری که تاريخ شب چهل نوزادش با تاريخ روز تجليل از استقلال کشور بر می خورد، تجليل جشن استقلال کشورش را قربانی شب چهل بچچه کرده و از يک تعداد افغان های مقيم اوتاوا و حتی ديپلومات های آنجا دعوت می کند و شب 40 ارجمندی را با طمطراق تجليل می کند که افغان های اوتاوا همه شاهد اين موضوع هستند.
عمر صمد که به بی حيايی، ديده درايی، چاپلوسی و توطيه چينی عليه ديگران شهرت دارد و چند سال يک راديوی خبری را در امريکا پيش می برد، به گفته مردم که (به زور کاکا انگور ده تاکاست) به يکبارگی بزور مامايش که از دير زمانی در کابل وزير است، به حيث سفير در کانادا مقرر شد. يک وقتی در کابل می گفتند که عمر صمد بزور زنش مقرر شده است. چرا که اين آدم تا حالا سه بار ازدواج کرده و بگفته مردم همه اين ازدواج های آقای عمر صمد سياسی بوده و هر کدام از آن در يک وقت و زمان و حکومت خاص صورت گرفته است.
بهر حال توجه وزير خارجه آقای سپنتا و هموطنان افغان را به دزدیهای ناگفته اين به اصطلاح سفير کبير چپاول گر خون و پوست و گوشت مردم بی آب و نان افغانستان می کشانم تا اگر امروز بخاطر ماما وزيرش از وی پرسان کرده نمی توانند، بروز مبادا و روز حساب در محکمه عدالت مردم ثبت باشد.
يک: عمر صمد بعد از آمدن به کانادا بدون هيچگونه امر و دستوری از حکومت افغانستان، دست به خريدن يک خانه بنام خانه سفير به قيمت 1 مليون دالر زد که در خريدن آن غير خود و زنش هيچ کس ديگری شامل نبوده و تا حال اسناد و مدارک رسمی آن به کسی معلومم نيست.
دو: عمر صمد که همراه خانمش صاحب يک دوککان انتيک فروشی در کوچه ی مرغ های شهر نو کابل هستند، وقتی در کانادا مقرر شد، مطابق پلان يک کانتينر مال بنام مال شخصی به اوتاوا آورد. جناب سفير در يک سفری که وزير خارجه سابق به کانادا داشت، از آن بيچاره بی خبر امر برای خريداری فرش و ظرف برای خانه سفير را گرفت. اما جالب اين است که آقای سفير صمد، همين مال های تجارتی انتيک خود و خانم خويش را در بدل 45 هزار دالر بنام فرش خانه سفارت بالای سفارت افغانستان بفروش رسانيد. (می گويند خود کوزه گر و خود کوزه و باز هم خود گل کوزه) و کسی هم از اين آدم خاين پرسان نکرد که چطور اموال انتيکی که قيمت 5 هزار دالر را نداشت، به 45 هزار دالر به سفارت بفروش رسانيده شد.
سه: عمر صمد دو موتر نو و جديد سفارت را که يکسال پيش از آمدنش خريداری شده بود، بدون هيچ نقيصه و دليلی به مبلغ 25000 دالر نقض يعنی کمتر از قيمت اصل موتر ها بفروش رسانيده و در عوض 2 موتر، يکی موتر بنز مودل سال برای خودش و ديگری هم يک موتر بی ام دبليو برای خاننمش آن هم بصورت قسطی گرفته که از هر کدام آن مبلغ 1 هزار دالر ماهانه از حساب دولت قسط می پردازد.
از سفير بايد پرسيده شود که کدام حالت افغانستان به اين می ماند که مامورش يک موتر را به 25 هزار دالر نقض بفروشد و برای خود موتر بنز خريده و به زنش موتر بی ام دبليو؟ در حالی که در پايتخت وطن ما مليون ها انسان اين مُلک نان خوردن ندارند.
چهار: مطابق اسناد موجود در وزارت امور خارجه، سفير عمر صمد و زنش وقتی برای بار اول به کانادا آمدند، مبلغ 10 هزار دالر را تنها برای مصرف تکت طياره خود نشان داده اند که اين مبلغ برای افغانستان بيچاره و گدا چی که حتی برای ديپلومات های کشورهای ثروتمند نيز پول ساده ای نيست.
و بالاخره آخرين کار که عمر صمد نموده ، اين است که وزارت خارجه مطابق معمول، سال قبل مبلغ 4 هزار دالر را برای تجليل از سالروز استقلال به سفارت اوتاوا روان کرده بود. تصادف روزگار آقای عمر صمد يکماه پيش از آن صاحب يک بچه می شود، اين خاين بخاطری که تاريخ شب چهل نوزادش با تاريخ روز تجليل از استقلال کشور بر می خورد، تجليل جشن استقلال کشورش را قربانی شب چهل بچچه کرده و از يک تعداد افغان های مقيم اوتاوا و حتی ديپلومات های آنجا دعوت می کند و شب 40 ارجمندی را با طمطراق تجليل می کند که افغان های اوتاوا همه شاهد اين موضوع هستند.