جناب کامران ميرهزار ، نيما نسبت به شعراي ماقبل خود در ايران «نوگرا» بود و «نوآوري» وي در مقايسه با شعر جهان نو- اروپا و امریکا- هیچ چیز نوی نداشت ؛ صادق هدایت هم در عرصه داستاننویسی نقش مترجم شیوه های نوین غرب را در ادبیات فارسی ایفا کرد.
جناب میرهزار ، آن دنیا را دیگر گاو خورده که در آن «اصفهان نصف جهان» پنداشته می شد-هرچند در آن زمان نیز اصفهان حتّا یکصدم جهان هم نبود .
ایران و افغانستان و تمام حوزهء فرهنگی ما در سده های اخیر چیز نوی بر گنجینهء ادب و فرهنگ جهانی نیفزدوه است - تمام این حوزه حتّا برابر با برازیل و هند هم که باشد دستاوردی برای جهان در عرصهء ادبیات و فرهنگ نداشته است.
جناب کامران ميرهزار ، نيما نسبت به شعراي ماقبل خود در ايران «نوگرا» بود و «نوآوري» وي در مقايسه با شعر جهان نو- اروپا و امریکا- هیچ چیز نوی نداشت ؛ صادق هدایت هم در عرصه داستاننویسی نقش مترجم شیوه های نوین غرب را در ادبیات فارسی ایفا کرد.
جناب میرهزار ، آن دنیا را دیگر گاو خورده که در آن «اصفهان نصف جهان» پنداشته می شد-هرچند در آن زمان نیز اصفهان حتّا یکصدم جهان هم نبود .
ایران و افغانستان و تمام حوزهء فرهنگی ما در سده های اخیر چیز نوی بر گنجینهء ادب و فرهنگ جهانی نیفزدوه است - تمام این حوزه حتّا برابر با برازیل و هند هم که باشد دستاوردی برای جهان در عرصهء ادبیات و فرهنگ نداشته است.