Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 44933

نا امنی در درۀ نیکپی

6 جون 2011, 02:02, توسط gul ahmad

آقای سیف الله خان !نقد بسیار واقعانه ودرست از مقالۀ آقای جولو کیانی نمودید، وجزییات شهادت قوماندان نور محمد شبری را که متذکر شده اید صد فی صد درست است. گرچه من نیز در همین سایت بطور خلاصه در بارۀ موصوف تذکر داده بودم ، بهر صورت روشنفکران، تحصیل کردگان و شخصیت های بارزمردمی زیادی از سوی این سفاک به شهادت رسیده اند که نام های یک تعداد آنان در رسالۀ نوشتۀ جوانان پیشگام اسماعیلی ذکر شده است و بنده آنرا درهمین سایت طی کامنتی درمقالۀ که درمورد سید منصور تحت عنوان" اسناد تقلب و رشوت دهی سید منصور نادری به دست نیروهای امنیتی افتاد" نوشته شده بود، نقل کرده ام. اخیراً سید منصور نسبت شهادت جنرال داود داود پیام تسلیت از آدرس مردم اسماعیلیه و حزب کذایی پیوند ملی خود در سایت خاوران به نشر رساند، شخصی به نام پاییز بطور مودبانه از او خواست که از آدرس حزب خود سخن بگوید نه از آدرس مردم اسماعیلیه، ولی دلقکانش به نام های آزاد و مبارز به زشت گویی زبان کشودند وبه مدح ووصف او سخن سرایی کردند و اورا از باقیات و صالحات شمردند. بنده نیز به جواب دلقکانش کامنتی گذاشتم که با ناسزا گویی ایشان مواجه شدم، لذا کامنت ذیل را دوبار به سایت خاوران تقدیم کردم ولی اقبال نشر نیافت. حال که صحبت ازین جنگ سالار بیرحم به میان آمد با اغتنام از فرصت درینجا تقدیم میکنم.
آقای مبارز! بنده نه نمک آقایان تورا خورده ام ونه به نمکدانش..ولی امروز وقتی ما در اعماق گذشته ها بکاوش می پردازیم، چهره های بزرگمردان تاریخ، دانشمندان سلف، حکما ونیز مکتب ها و نظام ها وسلسله هارااز ورای میراثی که از آنان بیادگار مانده، چه سهمی را در امر استقرار منابع اخلاقی جامعه داشته وبرای فلاح، رستگاری،آگاهی و اصلاح مردم عصر خود چه نقشی را ایفاکرده اند معلومات حاصل و مورد قضاوت قرار میدهیم. وبه همین نحو نرون، چنگیز، هلاکو،تیمور لنگ، هیتلر ونیزجنگ سالاران عصر ما که میراث شان تبهکاریها وخانمانسوزیها وکشتار مردمان بیدفاع ونیز ترور وحذف فزیکی ناراضیان کیش شخصیتی وعقیدتی شان بوده است، به دست داوری می سپاریم. موضوع خاندان نادری هم نمی تواند مستثنا از این امرباشد. عبارات دهن پرکن خاندان بزرگوار یا شخصیت دهی و شخصیت سازی دروغین طرفداران و ممدوحینش نمیتواند کارنامه های ننگین آنانرا پرده پوشی کند. البته آنچه را درمورد خاندان نادری نوشته میکنم نه یاوه گویی است ونه هم منشآت کودکانه بلکه نتیجه وماحصل تحقیق همه جانبه و مطالعۀ وسیع ونیز چشم دیدی است که ازمتن دکۀ دین فروشی خاندان بزرگوارت وسلسلۀ حدودیا نظام خلیفگان فاسدش دارم که امروز از موهبت تکنالوژی معاصر می توان آنرا باهمه در میان گذاشت. بهر صورت دُر فشانی نمودی " که همین خاندان بزرگوار نادری بود که در طول تاریخ سپر آسا جامعۀ اسماعیلیه را از حوادث گوناگون نجات داده و هویت بخشید ودرین رابطه تاریخ گواه است."آقای محترم! اولاً لطف فرموده همان تاریخ را بما هم معرفی فرماتابراساس آن ما نیز بتوانیم به معلومات مان بیفزاییم. ثانیاً به سپر آسا بودن این خاندان ما نیز معترف هستیم که سپری ضخیمی بود در قبال علم و عالم ومعلم و مکتب ومدرسه ودانش و دانش اندوزی، چنانچه در طی قریب به یکقرن در تمام قلمرو سلطۀ کیش شخصیت این خاندان نه یک مکتب ومدرسه و محل علم اندوزی و فراگیری دانش ساخته شد ونه یک دانشمند مبرزقد علم کرد ونه یک عالم متبحرو طراز اول به جامعه تقدیم گردید، و افراد وآحادجامعه را از نظر آگاهی دینی در سطح قرون وسطی نگهداشت. چند تن محدودی هم که به همت خود در مکاتب وموسسات تعلیمی دولتی درس خواندند وآنانیکه در جمع دلقکان در بارش پیوستند شریک چور چپاول و مجالس بزم و عشرتش شدند، و آنانیکه وجدانش بر غرایزش غلبه کردند یابیرحمانه ترور گردیدند، کمین زده شدند و یا هم ناگزیرراه فرار را برگزیدند. واینکه فرموده اید که به جامعۀ اسماعیلیه هویت بخشید،آری چنان هویت بخشید که تا امروز القاب زشت یاد گار رفتار وکردار کیش شخصیت این خاندان را جامعۀ محروم، بیسواد، نا آگاه وفقیر اسماعیلیه با جان و روان شان حس و لمس مینمایند. درحقیقت هویت بخشی بزرگواران مهر توهین، داغ اهانت و برچسپ تحقیری بود که بر جبین این جامعۀ محروم، بیسواد وفقیر زده شده. خاطره های دوتن از مریدان باسواد ایشان یعنی آقای صیام و مدیر اسماعیل توأم با عکس های برهنه ازمحافل فسق و فجور شان هنوز در دسترس است که نوشته اند: وصف در بار یزید را در تاریخ خوانده ایم ولی در بار سید کیان و پسرانش را عملاً دیدیم که دست کمی از دربار یزید ندارد...آنانراهیچ هدف و مقصودی جز تمتع لذات دنیا و بهره کشی مردم نا آگاه و ریاست و پیشوایی بر اهل حمق چیز دیگری نبوده است.وقتی تتبع احوال ایشان بعمل آورده شد، معلوم گردید که نه ازدین چیزی میدانستند، نه دانش داشتند و نه هم از حلال وحرام با خبربودند،سر تا پا به افعال شنیعه و اعمال قبیحه آغشته واز طاعت وعبادت بکلی بدور." آقای مبارز! این هم واقعیت دیگری از سخنان مؤسس و بانی این خانواده در محضر پادشاه مملکت که اقرار به بیدانشی و جهالت مذهبی خودمینماید. تهمت نیست نوشتۀ خود سید نادر خان است در تاریخ غریبش، آنجا که پادشاه دربارۀ عقاید اسماعیلیه از او می پرسد واو در جواب میگوید از عقاید اسماعیلیه خبر ندارم پادشاه تعجب میکند و میگوید: چون است که کل طایفۀاسماعیلیۀ افغانستان بتو تعلق دارد و پیر و پیشوای آنها میباشید و از عقایدش خبر ندارید." پس سطح دانش وعالمیت مذهبی بقیه اعضاومیراث خوارانش چگونه خواهد بود، وقتی خود در تاریکی قدم میزند چگونه میتواند دیگرانرا تنویر کند و بروشنی کشاند.تو خود حدیث مفصل خوان ازین مجمل.

جستجو در کابل پرس