صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 45333
22 جون 2011, 23:19, توسط مزاری
در سال سیزده و هفت و پنجاه ++ فتنۀ شد ، خیزشی شد کودتا
هم تره کی و امین پادشاه شدند++ کارمل و پرچمی ها زیر چاه شدند
سال و نیمی سرخ بود دیوار ما ++ هم چپن ، هم کلاه و هم ایزار ما
در سال سیزده و هشت و پنجاه ++ کارملی و شوروی شد پادشاه !
در دهۀ هفتاد قرن چارده ++ حزب دولت دو و از مجاهد پانزده
دهۀ هفتاد ما سالهای جنگ بود ++ سالهای ماین بود و راکت بی ننگ بود
سالهای جلب و هم احضار بود ++ روز فرزندان ما ، هم سیاه و زار بود
روز در دولت بیگاری بودیم ++ شب مجاهد را عشر اجباری بودیم
عشر ها دادیم و زکاة از بهر جنگ ++ خون ما خوردند مسلمانان رنگ رنگ
شب که میشد بیرق ما سبز بود ++ روز که میشد سیاه و سرخ و سبز بود
عسکر ما را فروختند در جبهات ++ هم به خوست و هم کنر و هم کوهات
تا به سال شصت و پنج هجری ++ کارمل بیچاره شد بیمار و بستری
شد رئیس دولت ما داکتر نجیب ++ شوروییان هم گریختند دولت ما شد غریب
تا سیزده هفتاد سال شمسی ++ از مجاهد جنگ بود ، از دولتیان دوستی
سال هفتاد نمودند جنگهای سرسری ++ گاهی روی راست و گاهی خوگری
سال هفتاد و یک نجیب جان هم گریخت ++ جنگ بین ازبک و پشتون خیست
تاجکان با هزاره ها هم ناساز شدند ++ جنگهای قدرت نمایی را ساز شدند
تاجکها هم بر هزاره گان سوار شدند ++ تا به اینکه قصه ساز قضیۀ افشار شدند
کابل ما را بسوختاندند مسلمانان دین ++ کس به شهرخویش نکرده هیچگاهی اینچنین
طالبان ریشدار در هفتاد و پنج ++ ریختند در کابل از هلمند و زرنج
کلۀ نجیب همراه برادر بر دار شد ++ یکی میگفت شهید و دیگری مردار شد
روز تلویزیون و تیاتر هم زار شد ++ دزد هم طالب شد وبا طالبان همکار شد
القصه ، ریشداران مالک مردم شدند ++ گاهی مار و گه غندل ، گهی گژدم شدند
چند بارهم بخواندند نماز شام را ++ بی وضو وطهارت هم خفتن وهم بام را
تا به اینکه طالبان از بهر دین ++ خانۀ زنبور توراندند و بردند دست کین
لالا امریکا بسیار قار شد ++ سال هفتاد و هفت دست اندر کار شد
طالبان را کشید از اوغان ستان با قاعده ++ مزد زحمت های خویش را گرفت با فایده
لالا امریکا نیافت از بهر ما یک جور را ++ کر بیافت و فرستاد بهر ما یک کور را
سابقا از ماین و راکت ترس هایی داشتیم ++ خاطر گریز او هم درس هایی داشتیم
اینزمان ما انتحاری را چی رنگ تفریق کنیم ++ تا ورا دوست سازیم ، همدم و رفیق کنیم
حال با کور و کران ما ندانیم ره کجاست ++ کج رویم و وج رویم پنداریم راست
مزاری
در سال سیزده و هفت و پنجاه ++ فتنۀ شد ، خیزشی شد کودتا
هم تره کی و امین پادشاه شدند++ کارمل و پرچمی ها زیر چاه شدند
سال و نیمی سرخ بود دیوار ما ++ هم چپن ، هم کلاه و هم ایزار ما
در سال سیزده و هشت و پنجاه ++ کارملی و شوروی شد پادشاه !
در دهۀ هفتاد قرن چارده ++ حزب دولت دو و از مجاهد پانزده
دهۀ هفتاد ما سالهای جنگ بود ++ سالهای ماین بود و راکت بی ننگ بود
سالهای جلب و هم احضار بود ++ روز فرزندان ما ، هم سیاه و زار بود
روز در دولت بیگاری بودیم ++ شب مجاهد را عشر اجباری بودیم
عشر ها دادیم و زکاة از بهر جنگ ++ خون ما خوردند مسلمانان رنگ رنگ
شب که میشد بیرق ما سبز بود ++ روز که میشد سیاه و سرخ و سبز بود
عسکر ما را فروختند در جبهات ++ هم به خوست و هم کنر و هم کوهات
تا به سال شصت و پنج هجری ++ کارمل بیچاره شد بیمار و بستری
شد رئیس دولت ما داکتر نجیب ++ شوروییان هم گریختند دولت ما شد غریب
تا سیزده هفتاد سال شمسی ++ از مجاهد جنگ بود ، از دولتیان دوستی
سال هفتاد نمودند جنگهای سرسری ++ گاهی روی راست و گاهی خوگری
سال هفتاد و یک نجیب جان هم گریخت ++ جنگ بین ازبک و پشتون خیست
تاجکان با هزاره ها هم ناساز شدند ++ جنگهای قدرت نمایی را ساز شدند
تاجکها هم بر هزاره گان سوار شدند ++ تا به اینکه قصه ساز قضیۀ افشار شدند
کابل ما را بسوختاندند مسلمانان دین ++ کس به شهرخویش نکرده هیچگاهی اینچنین
طالبان ریشدار در هفتاد و پنج ++ ریختند در کابل از هلمند و زرنج
کلۀ نجیب همراه برادر بر دار شد ++ یکی میگفت شهید و دیگری مردار شد
روز تلویزیون و تیاتر هم زار شد ++ دزد هم طالب شد وبا طالبان همکار شد
القصه ، ریشداران مالک مردم شدند ++ گاهی مار و گه غندل ، گهی گژدم شدند
چند بارهم بخواندند نماز شام را ++ بی وضو وطهارت هم خفتن وهم بام را
تا به اینکه طالبان از بهر دین ++ خانۀ زنبور توراندند و بردند دست کین
لالا امریکا بسیار قار شد ++ سال هفتاد و هفت دست اندر کار شد
طالبان را کشید از اوغان ستان با قاعده ++ مزد زحمت های خویش را گرفت با فایده
لالا امریکا نیافت از بهر ما یک جور را ++ کر بیافت و فرستاد بهر ما یک کور را
سابقا از ماین و راکت ترس هایی داشتیم ++ خاطر گریز او هم درس هایی داشتیم
اینزمان ما انتحاری را چی رنگ تفریق کنیم ++ تا ورا دوست سازیم ، همدم و رفیق کنیم
حال با کور و کران ما ندانیم ره کجاست ++ کج رویم و وج رویم پنداریم راست
مزاری