Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 45460

واصف باختری؛ در انزوای ترس و ترديد!

27 جون 2011, 19:18, توسط مزاری

چنین شعر گفت تا رحمان بابا شوی :

ته شها یی شکر لبه ++ گل رخساره سیمین غبغبه

و چنین شاعرانه توصیف کرد تا خوشحال شوی :

نه خوشحال وای نه خټک وای نه خانی وای ++ چچ په سر تور مسلی وای خو ځوانی وای

آنگاه است که قدر و منزلتت بخشند و کارته و همایش های علمی و بنیاد های فرهنگی بنامت ایجاد کنند .

ولی اگر چنین سرودی میشوی چی ؟ بلی : خر ساز و تقلید چی هرزه ، بی کفایت و بیکاره ، مزد بگیر اجیر ومفتخوره :

ز شهر فجر پیام آوری ظهور نکرد ++چریک نور ز مرز افق عبور نکرد

دگر نداشت توان ستیز مرغ اسیر ++ مگو به پنجره ها حمله از غرور نکرد

دلم جزیرۀ متروک آرزوها شد ++ مسافری گذر از آن دیار دور نکرد

روایتیست ز سنگ صبور در گیتی ++ کسی حکایت ازین شیشۀ صبور نکرد

تنور سرکش سوگ جوانه هاست دلم ++ که نسل هیمه چرا شکوه از تنور نکرد

شهید من چه کنم دشنۀ یتیم ترا ++ دگر کسی گذر از کوچه باغ نور نکرد

منم سیاه ترین سطر دفتر هستی ++ خوشا کسی که چنین سطر را مرور نکرد

باید باختری عزیز ما افتخار کند که مبارزه و سروده هایش ، خواب آرام فرهنگ ستیزان مسلی پسند و قرار طالبان غارتگر را حرام نموده که واویلا سر داده اند .

جستجو در کابل پرس