Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 45436

تجزیۀ افغانستان/ چند پرسش کوچک از آقای مأمون !

26 جون 2011, 19:26, توسط مزاری

آقای مأمون امید صحتمند باشید و از گزند روزگار بدور .

نخست : شک نیست که با تجزیه ، روند دولت و حکومت داری به چالش های روبرو میشود که نه در شمال و نه در جنوب قابل پیش بینی نیست ونخواهد بود . شما تجارب تلخ حکومت مجاهدین را مانع رسیدن به یک حکومت مردم سالار در صورت تجزیه به شمال میدانید که حق شماست . بواقعیت اگر نگرشی به گذشته حکومت سیاه مجاهدین فی سبیل الله داشته باشیم ، نوشتۀ شما بمراتب کمتر و ناقص تر از اصل واقعیت هاست . شما بعد از بررسی نسبتأ کلی از دوره حکومت مجاهدین و نابسامانی های ناشی از آن ، الترناتیف دیگری را که جاگزین آن باشد ، بدید خواننده گان ندادید . چرا ؟

دوم : طالبان افراطی و طالبان نیکتایی پوش هیچگونه مذاکره ، تفاهم و انعطافی را در که پیوند با مشارکت بین القومی در حکومت باشد ، نمی پذیرند که شما نیز بدان اشاراتی داشتید . تمام تیوریسن های طالبان به شمول روستار تره کی ، اسماعیل یون ، باری جهانی و و و تلاش دارند تا با تطبیق برنامه سقاوی نامه ، پایه گذاری یک دولت ملی افغانی ، همه جانبه و انحصار بی قید شرط ملت افغان را با به قدرت رسانیدن طالبان و حکمتیار نمایند . آیا شما با این تیوری اقلیت و اکثریت ، ملی و غیر ملی ، ازخود و بیگانه چقدر موافق بوده و سر انجام آنرا چگونه ارزیابی می کنید ؟

سوم : از نظر شما نقطۀ پایانی مبارزه یا بهتر بگویم جنگ دادخواهی و خق طلبی سایر اقوام زیر ستم ، جنگ خوبتر است یا تسلیمی بی قید شرط به مردن ؟

ما شهروندان مزارشریف هم تجربه حکومت جنبش و هم از طالبان را داریم . پنج سال تمام ما با جنرال دوستم ، جنرال مومن ، محقق و سید منصور نادری در شمال عملأ تجزیه را با نبود یک سیتم مدیریت دولت تجربه کرده ایم . در شمال تا زمانیکه ملک خان به توطئه طالبان در داخل سیتم حکومتداری جنبش مار آستین نشده بود هم مکتب و هم مدرسه ، هم دانشگاه بود هم دانشکده ، هم بیمارستان بود و هم شفاخانه . به فرموده امیر جان صبوری کسی در فکر یارش بود ، کسی دنبال کارش بود ، خماری را خمارش بود ، شکاری را شکارش بود ، کسی مستانه می میزد ، به بام خانه نی میزد ، کسی از بابت دنیا نمی ترسید نه ری میزد . امروز اگر قوت های خارجی بتوانند در نگهداری سیتم دولتی و حفظ امنیت شهروندان شمال مانند قوت سوم دست بکار شده و نگذارند انبار اسلحه و تغذیه بین قوتها جنگنده که شما به آن تأکید دارید چور و چپاول شود ، چی بهتر که نظام آینده اوغانستان یا فدرالی شود و یا اجبارأ تجزیه .

چهارم و پایانی : آیا شما دانشمند گرانقدر و کاردان مسایل سیاسی گفته میتوانید که باشنده گان سرزمین ما چی وقت و در کجا در تعین سرنوشت حکومت و دولت خود رول داشته اند که امروز داشته باشند ؟ هرچی گفتند میشود و هرچی خواسته باشند عملی خواهد شد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مأمون عزیز ! اضافه ازدوصد و پنجاه سال است بر ما تحمیل میکنند و این یک واقعیتی است که حتی شما هم نمی توانید از آن انکار نمائید . ما مردم تحمیل پذیریم و هیچگاهی هم نتوانسته ایم از برکت زمام داران خاک فروش و معامله گر خود تا امروز ، خود سرنوشت ساز خود باشیم . همه مینویسند و حقا که راست و درست هم مینویسند ، رهبر میشوند و قوماندان میشوند ، ما را نوید میدهند ، به وحشت می اندازند ، با دشمنان شخصی و دینی خود به جنگ می برند و به صلح وا میدارند ، ولی همینکه بقدرت رسیدند همه را فراموش میکنند . میدانید چرا ؟ بلی بخاطریکه ما مسلمانیم و ویژه گی ما مسلمانان همین است که وقتی زورمند شدیم عشر و ذکاة از خواهر و مادر خود بگیریم . تا زمانیکه ملا و مولوی و آخند قافله سالار مبارزۀ ملت سازی و حکومت داری ما باشند چی پشتون و چی تاجک ، چی ازبک و چی هزاره هرگز روی خوشبختی ، آرامی و سعدات دنیوی نخواهیم دید .

جستجو در کابل پرس