Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 20926

نقد مسیحیت در راستای حرفهای کشیش افغانی مسیحی

20 نوامبر 2008, 15:35, توسط محمد خداپرست

بخش سوم : اشکالات مسيحيت

اشکال اول

مسيحيان طبق آيه 17 باب 5 انجيل متي بايد از تورات تبعيت کنند چرا که در آنجا آمده است :

عيسي فرمود : گمان مبريد که آمده ام تا تورات يا صحف انبياء را باطل نمايم بلکه آمده ام تمام کنم زيرا هر آينه به شما ميگويم تا آسمان و زمين زائل نشود ، همزه يا نقطه اي از تورات زائل نخواهد شد تا همه تورات واقع شود .

اين آيه از انجيل متي ثابت ميکند که عيسي عليه السلام تمام کننده تورات بوده و بايد مسيحيان هم به تمام آيات آن عمل کنند . بنا بر اين ، دو اشکال به مسيحيان وارد است که به آنها ميگوئييم :

چرا گوشت خوک ميخوريد ؟؟؟ در تورات در آيه 7 باب 11 سفر لاويان مگر

گوشت خوک را نوعي سمّ معرفي نکرده و سخن از نجاست آن بميان نياورده است ؟؟پس چرا گوشت خوک ميخوريد

چرا شراب ميخوريد ؟؟؟ در حبقوق باب 2 ايه 5 مگر شراب را فريبنده معرفي نکرده واستعمال آن را باعث خرابي آرامش و ايجاد غرور در آدمي معرفي نکرده است ؟؟ پس چرا شراب ميخوريد ؟

اشکال دوم :

مسيحيت معتقدند که حضرت آدم عليه السلام بجهت نافرماني اي که در بهشت داشته ، گناهکاربه حساب آمده و اين گناه به فرزندان او نيز سرايت کرده است وهمه فرزندان آدم گناهکار به حساب ميامدند تا اينکه حضرت عيسي عليه السلام به دار آويخته شد و اين عمل باعث بخشيده شدن آدم و فرزندان او شد . در حقيقت کشته شدن عيسي کفاره گناهان آدم و فرزندان او بحساب ميايد

اشکال اينستکه :

اولا چطور ميشود که مسيحيت به اين نوع مطالب عقيده داشته باشند در حاليکه قائل به اين هستند که حضرت ابراهيم و موسي که از فرزندان حضرت آدم هستند، پيغمبران خدا ميباشند . مگر ميشود پيغمبر خدا هم گناهکار باشد ؟؟؟

ثانيا : در همان توراتي که حضرت عيسي عليه السلام پيروي از دستورات آن را لازم دانستهاست آمده که : آن که بر دار آويخته شود ملعون خداست . سِفر تثنيه ، باب 21 ، ايات 22 و 23

براستي آيا مسيحيت به ملعون بودن کسي که گاهي او را خدا و گاهي هم پسر خدا خواندند عقيده مندند ؟؟؟ اگر واقعا ملعون است ، ملعون چه کسي است ؟؟؟ معاذ الله

ثالثا : از کجا فهميديد که گناه پدر اول يعني حضرت آدم موروثي است و گناهان ديگر پدران موروثي نيست ؟؟؟ اصلا آيا اين مساله با عدالت خدا سازگار است که با گناه پدر ، فرزندان هم گناهکار محسوب شوند ؟؟؟

وقتي اين عقيده شما درباره کشته شدن حضرت عيسي و کفاره محسوب شدن آن براي بخشيده شدن گناه آدم و فرزندان آن را خوانديم ياد اين مثل فارسي افتاديم که ميگويد

گنه کرد در بلخ آهنگري *** به شوشتر زدند گردن مسگري

اشکال سوم :

در اناجيل مختلفه مخاطبان آنها به زندگي ذليلانه دعوت ميشوند . ما از باب مثال به دو نمونه اشاره ميکنيم

اول : انجيل لوقا فصل 6 ايه 29 و 30 و همچنين صفحه نود و نه عهد جديد ميگويد : هر که بر رخسار تو زند ، آنطرف ديگر را نيز به سوي او بگردان يعني بگذار تا طرف ديگر را نيز بزند و هر که مال تو را گيرد از وي باز مخواه

دوم : انجيل متي فصل 5 آيه 38 تا 42 و همچنين عهد جديد ص 7 ميگويد : لکن من به شما ميگويم با شرير مقاومت نکنيد و اگر کسي خواست با تو دعوا کند و قباي تو را بگيرد ، عباي خود را نيز بدو واگذار و هر گاه کسي تو را بر يک ميل مجبور سازد ، دو ميل همراه او برو

اين مطالب در اناجيل تحريف شده جاسازي شده تا همه را به نوعي ذليل کرده و خودشان يعني محّرفين ِ اناجيل و تابعين آنها بتوانند براحتي همه را ذليل دست ِ خود کنند . در اين امر بر هر کسي که غلبه کنند ، يقينا از ذليل کردن مسلمانان عاجزخواهند بود چرا که قرآن ِ آنها و همچنين مکتبي که آنها دارند يعني مکتب حسيني هرگز چنين اجازه اي را به آنها نخواهد داد .

ناپلئون بناپارت وقتي براي تحقيق به مصر رفت چند آيه از قرآن را خواند ، گفت : تا وقتي که اين کتاب در ميان مسلمانان باشد و مسمانان به آن توجه کنند هرگز تن به ذلت نخواهند داد . هيهات منّا الذلة

اشکال چهارم

مسحيان معتقدند که از ازل الوهيت از سه شخص تشکيل شده که عبارتند از پدر و پسر و روح القدس و اين سه يکي هستند که تثليث مينامند .

اشکال در اينستکه اگر خدا يکي است پس سه تا بودن به چه معناست و اگر سه تا است يکي بودن چه مفهومي دارد ؟؟؟ اين عقيده مسيحيت نيز داراي نقض منطقي است يعني انها معتقدند خدا هم يکي است و هم يکي نيست . و خدا هم سه تا هست و هم سه تا نيست .

لازم بذکر است که بعضي از پروتستانها وجود بحث تثليث در کتابهايشان را منکر شده اند و گفته اند ما همچين چيزي در انجيل نداريم . ولي ما ادرس مواردي که بحث تثليث را مطرح کرده را ذکر ميکنيم

نمونه اول : يوحنا باب 1 ايه 1 تا 3

نمونه دوم : رساله يوحنا باب 5 ايه 7

نمونه سوم : رساله پولس رسول به کولرسيان باب 1 ايه 16 و 17

اشکال پنجم

يکي از عقائدي که در ميان مسيحيان وجود دارد غسل تعميد است . اثر اين غسل آنستکه فردي که غسل داده شد از گناه پاک ميشود .

اينکه غسل تعميد براي چه کسانيست ميان مسيحيان اختلاف است عده اي ميگويند : اين غسل براي همه افراد است . عده اي ميگويند : فقط براي بزرگتر ها است و آن کساني که تازه به دين مسيح وارد ميشوند و.... و...... .

به هر حال فرد گنهکار را ميان ظرف بزرگي که پر از آب است ميگذارند و سپس کشيش در حضور جمع ، فرد را مورد خطاب قرار ميدهد و ميگويد :

بدان که مسيحيت عبارت است از اينکه معتقد باشيد به اينکه الوهيت مرکب است از سه اصل ازلي پدر و پسر و روح القدس . پس عيسي خدا و پسر خداست و در رحم مادرش مريم به صورت بشر در آمده است . او از جوهر پدرش خداست و از جوهر مادرش انسان است و..... و.......

خلاصه ...... بعد از اين جملات فرد مزبور بايد بگويد بلي و بعد از آن کشيش از آن آب ميگيرد و بر روي او ميريزد و ميگويد : تو را به نام پدر و پسر و روح القدس تعميد ميدهم . در اينجاست که آن فرد از گناهان پاک ميشود !!! ( چه راحت ) .

نقد : آيا براستي به همين راحتي تمام گناهان فرد پاک ميشود ؟؟؟ چه نيازي به اينکه فردي که خودش گناهکار است يعني همان کشيشها بخواهند واسطه قبول توبه باشند ؟؟؟ چه نيازي استکه جمعي شاهد باشند و آبروي آن فرد به نزد ديگران به حراج گذاشته شود ؟؟؟

در دين مبين اسلام توبه يعني پشيماني از گناه و عزم بر ترک آن گناه و اگر اين امر واقعا در فرد ايجاد شد ديگر هيچ نيازي به اين تشريفات خرافي نيست و فرد خود را پاک ميسازد و بعد با انجام واجبات و ترک محرمات راه کمال به سوي حق را طي ميکند .

جستجو در کابل پرس