Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 7555

البقره راست‏ بود موسى عمران نمود

26 دسامبر 2007, 14:02, توسط گیسو

نخست از کابل پریس سپاسگذار هستم که زمینه چنین بحث حیاتی را برای جوانان افغانستان ودیگر کشور ها فراهم نموده است. من در مورد یک مسئله از همه دوستان پوزش میخواهم وآن اینکه وقت نداشتم تمامی مقاله ونظریات را مطالعه کنم اما یک دیدگاه عمومی از آن به دست آوردم ونظریاتم نیز بربنیاد همان برداشت سریع ارائه خواهد شد.
تقریبا" همه متفق القول شده اند (چه حامیان وچه منتقدین دین) که دین اسلام یک عامل موثر وعمده(مثبت یا منفی) در شکل گیری شرایط افغانستان وتمامی کشورهای اسلامی است. بنا" زمانی آن فرارسیده است تا به دین اسلام با یک دید متفاوت وجدی نگاه بکنیم. پیش فرض های مانند اینکه "دین اسلام مشکل ندارد ومشکل در مسلمانها هست"،"اسلام دین صلح وصفا است"،"غربی ها میخواهند دین اسلام را بدنام کنند"، "اسلام در خطر است" وصد ها پیش فرض دیگری که متاسفانه در ذهن های ما مانند اسمم مان حک شده است را کنار بگذاریم وآنچه را که بیشترین نزدیکی را با زندگی روزمره یی مان دارد، با دقت بیشتری نگاه کنیم. من معتقدم که بیشترین انتقادات به اسلام امروز در حقیقت متوجه جایگاه آن است نه در جهت محتوای آن. به نظر من آنانیکه در دفاع از اسلام به نظریات حضرت مولانا، حافظ وسنایی استدلال میکنند، دچار یک اشتباه بنیادی هستند وآن اینکه تا اندازه یی محدودی که من با تفکرات این بزرگان آشنایی دارم، عشق آنان به اسلام به عنوان یک دین ویک راه میان خدا وبندگان معتقدش است. همه یی مسائل که آنان مطرح میکنند در حوزه یی فردی مطرح است ومن باور ندارم که مولانا از اسلام سیاسی واجتماعی که یکی از جدی ترین مشکلات زمان ما به شمار میرود دفاع کرده باشد. امروز اسلام جایگاه بسیار نامناسب را در تمامی جوامع اسلامی وبه ویژه در افغانستان اشغال نموده است. میخواهم استدلال کنم که اشغال این جایگاه تنها به تعبیر مسلمانان از اسلام ارتباط ندارد بلکه خود اسلام نیز فرامین دارد که آنرا به حوزه یی سیاسی واجتماعی میکشاند.
به صورت فشرده باید گفت که دنیای امروز که افغانستان وجوامع اسلامی جز آن هستند، میطلبد تا آزادی فکر واندیشه به صورت بنیادی در تمامی جوامع انسانی بدون هیچ نوع پیش فرض تحقق یابد تا فرصتی دست دهد که حقیقت (که چه باشد وشاید هم صدها سال را در برگیرد) از میان لایه های تهمت، خشونت،تهدید،زورگویی،تکفیرگرایی، تحجر، جهالت، بیسوادی، فقر وصدها مشکل دیگر سربلند نموده واین انسان راه گم شده را راحت سازد.
دوستان تا آن زمان بیائید بر سر یک چیز توافق کنیم وآن اینکه هر آنچیزیکه بتواند منافع ملی، رفاهیت اقتصادی، صلح پایدار، احترام به انسانیت، سهم گیری تمامی شهروندان یک کشور بدون در نظر داشت جنس، مذهب، قوم ورنگ، آینده یی روشن کودکان، بالندگی فرهنگی وسهم گیری فعال در دستاوردهای بشری را تضمین کند که حتی درتناقض با اسلام واقع شود را بپذیریم وقبول کنیم ونمی خواهم که یکی از دوستان بازهم این پیش فرض معمول را (مغلطه یی بزرگ) را بنویسد که اسلام با مسائل یاد شده در بالا تناقض ندارد.
از عدم فصاحت لازم در زبان زیبای فارسی از دوستان معذرت میخواهم.

جستجو در کابل پرس