Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 46139

از مداحی برای طالب ، تا چاکری برای امريکا !

24 جولای 2011, 18:59, توسط baqi samandar

باقی سمندر
ماه اسد سال ۱۳۹۰ خورشیدی
بیست و سوم ماه جولای سال ۲۰۱۱

سلام برخوانند ګان ارجمند
سلام به اقای ی - نثار
وطنداران ګرامی ام
از قدیم وندیم ګفته اند که
تخت به سلیمان نمانده و ګنج به قارون !
یا اینکه ګفته اند
اینهم میګذرد !
یک –
من مطالب منتشره در این بخش را خواندم – بی مورد نمیدانم آنچه را در یایان میبینید – به مثابه پیش درامد بحثی به شما تقدیم بدارم .
توجه نمایید زمانی که حاکمیت و اقتدار در افغانستان و کابل وجود داشت
دکتور نجیب الله –
نجیب الله فرزند یکی از اعضای قبیله احمد زیی ها درکابل درس خواند و تا سطح محصل در دانشکاه کابل ارتقا یافت و بعدن حتی عده ای وی را درراس حزب وطن و دولت کابل قبول کردند و همان نجیبی که اقوام و خویشاوندان نزدیک اش در غژدی کوچی ګری بسر میبرد با دوشیزه فتانه اشنا میشود و زندګی و خانواده غیر کوچی را برای خود میساز د
نمونه دیګر
اشرف غنی احمد زی
شما حتمن نام اشرف غنی احمد زی را شنیده اید ومیدانید که تا چه حد معلومات و آګاهی دارد و اینک چه کاره است - اشرف فرزند غنی خان است و غنی خان کوچی بود و از همین رو حشمت غنی برادر اشرف غنی وکیل و سخنګوی کوچی های احمد زی ګردید و دیدیدم که در شرایط آرام نتنها اشرف در لیسه حبیبیه درس خواند بلکه تا بیروت رفت و یا حتی تا امریکا رفت و چګونه توانست از زندګی قبیلوی فاصله بګیرد تا اینکه به نمایندګی شرکت نفتی سر بلند ګند و در افغانستان هم از سطح وزارت مالیه تا ریاست دانشګاه یا پوهنتون رسید و امروز درراس کمیسیسون انتقال قرار دارد و حتی میخواست رییس جمهور ګردد-
همین اشرف به قوت خود ګرایشهای قبیلوی دارد همانطوریکه داکتر نجیب داشت و یا سلیمان لایق ! دارد !
پس دیده میشود که اګر برای فرزندان کوچی شرایط درس و تحصیل مساعد ګردد-
اینها قدرت فاصله ګرفتن را از زندګی عینی غژدی و صحرا نشینی دارند و به زندګی مدنی خو می پذیرند و از نګاه ذهنی کماکان نوستالزي ګوچیګری و قبایلی را در لایه های ذهن خود نګاه میدارند و در ضمیر اګاه و نا آګاه شان ګرایش قبیلوی قابل رویت است ومیباشد و خیلی وقت کار خواهد بود تا میان تفکر مدرن و پیش مدرن جدال درون فکری ادامه یابد و مدرن بر پیش مدرن سبقت جوید اګر اینها از زندګی قبیلوی شان براه زندګی مدنی رهنمایی نګردند این مشکل سالهای دیګر پا برجا خواهد ماند-
شما در دوبی میبینیید که
( بدویت موتوریزه -به ګفته جلال آل احمد ) چګونه از زندګی بادیه نشینی فاصله ګرفته و اینک فقط درشامها به بادیه ها میروند و ګاهی با اشتر وګاهی هم با لند کروزر و یا لند روور بروی ریګستانها عطش وتشنګی نوستالژی بدوی بودن خود را آب یاری مینمایند۰
اګر شما به برج خلیفه در دبی نګاه نمایید و باز به زندګی در غژدی خواهید دید که از نګاه تخنیکی ګذار از جامعه بدوی به جامعه مدرن ممکن است اما بیایید در مورد مدرنیزم و جامعه مدرن وحقوق شهروندی بیشتر روشنګری نماییم
دو-
شک داشتن
همه شک دارند وداشتن شک حق مسلم همه انسانهاست – شک ما را کمک مینماید تا به یقین نزدیک تر ګردیم و تامین ازادی ګفتار وبیان مارا در اشاعه افکار ما برای تحقق ګام ګذاشتن بسوی حقیقت نسبی کمک و یاری مینماید.
خواندن و شنیدن افکار مخالف و شدید ترین مخالفت ها ما وا میدارد تا تحمل پذیر تر ګردیده و با ممارست تحمل دګر اندیشان هر چه بیشتر ګامهای بسوی اینکه دموکراسی را به مثابه یک فرهنګ نیز پذیرا ګردیم .- نقش برای رسیدن به حقیقت نسبی ادا نماییم .
من به بسا ګفته ها و حرکت ها شک داشته ام وشک دارم وخواهم داشت – اګرفشرده تر بنویسم این چنین خواهد بود :
شک من در اینجاست که برخی ازافراد باسواد در افغانستان که نام روشنفکر را برخود نهاده اند –
نه تنها در تولید فکر مشغول نیستند بلکه در حفظ نمودن و بیان طوطی وار ګپ های دیګران مشغول خود نمایی بوده و به نقش و رسالت روشنفکر در جامعه افغانستان نمی اندیشند-
عده زیادی از روشنفکران روشنګری نموده و در مبارزه قاطع برضد استبداد واستعمار کهن و نوین یا به عباره دیګر برضد سیستم کلونیالیسم و نیوکلونیالیسم و امپریالیسم حرګت نموده اند و مینمایند اما اکنون در افغانستان چګونه است ؟
همین اکنون استبداد سیاه وتاریخ زده قرون وسطایی با مانیفست وحشت وبربریت در افغانستان بیداد مینماید و در کنار مین ګذاری ها و جنایت ها وسنګسار نمودن ها - ګردن بریدن وګوش بریدن ها قتل های زنجیره را ګسترش داده و هر روز از تخارستان تا زابلستان و قندهار وکابلستان خون میریزدو ګردن میبرد و با اشاعه مانیفست وحشت وبربریت قتل ها را ادا مه میدهد اما یک عده با سواد که خود را روشنفکر هم مینامند بخاطر منافع قبیلوی و قومی و پیش مدرن در خدمت استبداد قرون وسطایی و استخبارات خارجی بویژّه اسلام آباد و آی اس آی قرار ګرفته اند
یک بخش دیګر باسوادان با علاقه وافر یا زیر فشار های رنګارنګ مسوده پایګاه سازی به امریکا رادر همین شب وروز با نمایندګان دولت امریکا مورد جروبحث ګذاشته و به توا فقاتی هم رسیده اند و برای اینکه مانند امیریعقوب خان و یا امیر عبدالرحمن خان این معاهدات بنام شان ختم نګردد و در تاریخ به مثابه خاینین ملی به تنهایی شناخته نشوند - در صدد برګذاری جرګه پیش مدرن اند تا سران قومی وقبیلوی را برای تصویب قرارداد اماده سازند-
پس عده از روشنفکران افغانستان که به مردم می اندیشند در اقلیت قرار داشته و پراګنده اندو بنا به دلایلی زیادی نمی توانند بی محابا سخن خود را بګویند- عده ای از روشنفکران با رسانه های چا پی و الکترونیک متاسفانه نمیتوانند ارتباط داشته باشند و عده ای انګشت شماری هم از مردم و جامعه خود را مخفی ساخته اند و هم سخن از مبارزه ضد امپریالیستی و ضد ارتجاعی میزنند ولی در پیله خودی خود را اسیر ګردانیده اند-
بسا ازروشنفکران افغانستان نتنها نان خوردن خود را ندارند ودست بدهان اند بلکه همیشه در رنج وعذاب قرار داشته و مانند داد نورانی سکته قلبی مینمایند
برای آنکه از بیچاره ګی خود در پی چاره جویی برآمده بتوانیم بایست در نظر برای یک افغانستان مستقل - آزاد - آباد شګوفان ومترقی مبارزه نماییم و افغانستان مترقی همانا افغانستان ای خواهد بود که مردم دموکرات داشته و جامعه دموکراسی را مردم دموکرات بوجود بیاورد - مردمی که باهمدیګردر جامعه خود رابرابر بدانند و عدالت اجتماعی در جامعه ګسترش بیابد آنوقت نه از بالای جامعه و نه از پایان مردم آګاه را نمیتوانندبه قرون وسطا بکشانند ومانیفست وحشت را تطبیق نمایند
روشنفکر افغانستان متاسفانه یک قشر آسیب پذیر ومتشتت و پراګنده است-
افرادی که درپراګندګی تیوریک و پراتیکی قرار دارند بایست نخست خود را ازنګاه نظری منسجم ګردانند و بر ای باورهای ملی- دموکراتیک بیاندیشند و با مردم پیوند و تماس برقرار سازند تا بدانند که مردم موتور حرکت تاریخ است و نه چند تن از نخبګان
بایست متشکل شد و با مردم پیوند برقرار نمود و خواسته های آنی و آتی سیاسی- مطالباتی و فرهنګی مردم را بسوی جامعه دموکراتیک و دموکراتیزه نمودن حیات اجتماعی سمت و سو داد
و امیدوارم روشنفکران افغانستان تاریخ صد ساله و خونین روشنفکران آفغانستان را دقیقن مطالعه نموده و از هر نوع دنباله روی والګو سازی خود رابدور نګهدارند


سه -
قبول نمودن مسوولیت :
ګرامی بداریم قبول نمودن مسوولیت و انجام وظایف را از جانب اردوی ملی افغانستان برای پاسداری از تمامیت ارضی افغانستان و حفظ و پاسداری زندکی وسلامتی مردم سر زمین ما-
تا امروز بامیان- مهترلام- لشکر ګاه-هرات و مزار شریف- پنجشیر شاهد پزیرش و قبول نمودن مسوولیت ګرفتن ګردیده و فردا -پس فردا هم شاهد پزیرفتن مسوولیت در کابل خواهیم بود-
این بدین معنی هم میتواند باشد که مسوولیت دفاع از تمامیت ارضی افغانستان

  • دفاع از
    شرف - حیثیت - وجدان ووقار و دفاع از دستاورد های که به قیمت خون شهدای ګلګون کفن وشب زنده داری ها ی مبارزین نستوه مردم افغانستان بدست آمده است - وظیفه تک تک انسان های جامعه ما میباشد-
    انهاییکه خواهان اطراق دایمی و یا دراز مدت امریکا و ناتو و متحدین شان در افغانستان میباشند- طبعن از پزیرفتن مسوولیت توسط افغانها نا راحت اند
    همچنان کشور های همسایه هم نمیخواهند تا مردم افغانستان روی پای خود با یستد و مردم افغانستان مسوولیت ا مروز و فردای خود را خود بګیرد و در تعیین سر نوشت خود پیش قدم ګردد
    تا حالا با انفجار- انتحار و مین ګذاری ها و مانوور های ګوناګون کوشیده اند تا مردم
    افغانستان را وادارند تا تابع آوامر مداخله ګران خرد وبزرګ باشند-
    اینک دیده میشود که شش ګام مهم برداشته شده است ویک ګام بعدی را کابل هم خواهیم دید-
    اینکه روزی فرا برسد که مسوولیت ۳۴ ولایت در مجموع و تمام افغانستان را افغانها رسمن بدوش بګیرند و همسایه ها بر بنیاد قوانین عدم مداخله در امور یګ دیګر وحسن همجواری مسالمت آمیز بار دیګر تعهد نظری وعملی بنمایند و قوای خارجی و ناتو وامریکا و متحدین در افغانستان دیګر حضور نظامی نداشته باشند و استقلال سیاسی افغانستان نه در حرف بلکه در عمل بسوی تامین شدن حرکت نموده باشد و درفش استقلال افغانستان برفراز کوه های هندوکش- بابا - سپین غر- وپاروپاامیزاد و همه قلل شامخ در تمامیت ارضی افغانستان به اهتزاز بیاید و بدرخشد - آن روز را چشم براه میباشم- اګر آن روز را در سال ۱۹۲۴ - اعلان مینمایند یا سال ۱۹۲۵ میلادی! بازهم تا آنروز آرزو دارم زنده باشم و شاهد استقلال سیاسی افغانستان را به آغوش بکشم و اشک شادی بریزم و اګر بعد از آن روز زنده هم نمانم - امیدوارم که فرزندان دلاور افغانستان زنده و سرفراز و کامګار بوده و شاهد نیل به استقلال سیاسی- اقتصادی نسبی وفرهنګی و اجتماعی افغانستان عزیر باشند-
    یقینن که مبارزه برای تامین صلح دایمی- ثبات - آزادی ودیموکراسی و عدالت اجتماعی و برادری وبرابری با همدیګر يیوسته و نا ګسسته بوده و از همد دیګر تفکیک نا پذیر اند وحصول یکی و فراموشی دیګری فاجعه بار خواهد بود-
    سال دیګر در نوروز - بازهم در میله ګل سرخ در مزار و یا در تخت صفر در هرات یا تخت رستم در سمنګان و در همه میله جای ها شاهد لبخند هموطنان توام با هوشیاری واستواری بیشتر خواهم بود

اګر قواي اروپایی و امریکایی وناتو با هر دلیل وبرهانی ویا بهانه ایکه در افغانستان سرازیر شده بودند - اینک از افغانستان بخشهای شان خارج میګردند –
برمردم افغانستان است تا از خاک وشرف ووجدان وحیثیت خود پیوسته به ګذشته دفاع نمایند وبرای افغانستان مستقل - آزاد -آباد و شګوفان تلاش نموده وهیچ مجالی برای جنایت کاران طالب وشرکا ندهند تا آرامش نسبی مردم را برهم زنند و ګامهای در اثر رهبری آی آس اي برای تجزیه افغانستان بردارند
انهاییکه بر هر بهانه ای در افغانستان مداخله میکنند و میکردند و با خود کشی ها و انسان کشی ها افغانستان را به حمام خون تبدیل کردند و میکنند - بایست بدانند که فرزندان مرز وبوم افغانستان تابع چوهدری های اسلام آباد نخواد ګردید و افغانستان هرګز صوبه پنجم پاکستان نخواهد شد
باقی سمندر
اسد- سال ۱۳۹۰ خورشیدی
جولای ۲۰۱۱ میلادی

جستجو در کابل پرس