Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 47305

در حاشیهء ترور احمد ولی کرزی و مروری بر رویدادهای گذشته

2 سپتامبر 2011, 13:39, توسط baqi samandar

باقی سمندر
سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
سپتامبر ۲۰۱۱ میلادی
سلام به خوانندګان عزیز کابل پرس?
سخنی با حزب اسلامی افغانستان و دنباله روان اش !

در کابل پرس از قلم آقا یا خانم حق پال میخوانیم
که :
« درین روزها یک تعداد عناصر زر خرید کمونیستی مانند پرویز بهمن وباقی سمندر مایوویست درسایت کابل پرس از تعصب ،مرض و غرض یا از ناآګاهی مطلق برادر مجاهد حکمتیار عزیز را تشنه قدرت می دانند و در کنار این جمله از فحاشی نسبت به او نیز استفاده می کنند در حالی که اګر از اسلام چیزی آموخته باشند باید بدانند که ادب اولین ګام در راستای رسیدن به اخلاق های والای اسلامی هست .در پاسخ به توهین بی جای اینان باید خصوصیات فرد تشنه قدرت ذکر شود تا با درک آن این افراد را شناسایی کنند »

نخست بایست بنویسم که تاهنوز سخن لقمان حکیم را که باری از وی پرسیده بودند :
ادب از کی آموختی ؟
ګفته بود از بی ادبان !
بخاطر دارم .
.برای من ادبی را که ګلبدین ودنباله روان اش در حزب اسلامی دارد – خود دلیل ایست که از آن دوری ګزیده ام
شناخت من از ګلبدین شناخت امروزی نیست و از اینرو بدا بحالی آنهاییکه در دام ګلبدین در حزب اسلامی افتیده اند .
اګر نویسنده ای مینویسد که « عناصر زر خرید کمونیستی مانند پرویز بهمن وباقی سمندر..»
من به صراحت مینویسم که کمونیست بودن یا ماووییست بودن برای حزب اسلامی جرم شناخته میشود – اما من هیچ فردی را بخاطرداشتن نظریه فکری کمونیستی یا ماوویستی جرم ندانسته ام ونمیدانم .
هیچ فکر واندیشه ای را تا زمانیکه در سطح اندیشه ونظریه مطرح است ، جرم و یا جنایت ندانسته ام و نمیدانم .
– من برای تحقق بخشیدن به آزادی فکر وبیان چهل وشش سال است که نبرد بی امان را ادامه داده ام ومیدهم . از اینرو یکبار دیګر از همه کمونیست ها – ماوویست ها – انارشیستها – تروتسکیستها و لیبرالیستها میخواهم که صفوف خود را در برابر حزب اسلامی افغانستان وګلبدین متشکلترسازید و لحظه ای غفلت ننمایید والی بازهم همه افغانستان را حمام خون میسازند .
من از مبارزه ملی – دیموکراتیک هر عنصر برضد ګلبدین حمایت کرده ام وبازهم مینمایم .
هواداران ګلبدین یکسو از نفی قدرت طلبی وی سخن میرانند و تاحدی غلومیکنند که ګلبدین را « پیغمبر و رسول الله » مینامند – به این میګویند کفر ګفتن !
توجه نمایید :
« این یک حقیقت هست با پیامبران نیز دشمنان همین ګونه برخورد کرده اند »
انهاییکه ګلبدین را رسالت پیامبری میدهند بایست متوجه باشند که به دنبال ابومسلمه کذاب روان اند ـ دجال نه شاخ دارد ونه دم !!؟
ګلبدین را پیامبر نامیدن ودر سطح پیامبر مطرح کردن و با پیامبر مقایسه کردن – در هر سه صورت کفر است – این کفر را بایست افشا کرد وبه جوانان بایست ګفت که :
کلبدین بود ن کم بود که حالا ادعای پیامبری هم دارید ؟
شرم تان باد !
سخنان دیګری دنباله روان ابومسلمه کذاب را در مقاله منتشر شده شش سال سی سال پیش به نقد کشیده ام .

جستجو در کابل پرس