Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 46848

تجزیه افغانستان با واگذاری رسمی 11 ولایت جنوبی و شرقی به طالبان

16 آگوست 2011, 14:52, توسط baqi samandar

باقی – سمندر
رمضان – اسد سال ۱۳۹۰ خورشیدی- سه شنبه ۱۶
۱۶ - اګست سال ۲۰۱۱ میلادی

سخنی در مورد طرح تجزیه افغانستان !

در مورد تجزیه افغانستان بحث های در بسا از رسانه ها و همچنان در کابل پرس? مدتیست که جریان دارد – طرفداران ومخالفین تجزیه نظریات شان را نوشته ومنتشر ساخته اند ـ
در کابل پرس از قول آقای زبیر شفیعی خواندیم که :
زبیر شفیعی ګفت :
«؛؛یک طرح داده می شود که جنوب افغانستان در اختیار گروه طالبان به عنوان نمایندهء پشتون ها قرار داده می شود.
شمال به دوستان دیگر به حیث نماینده گان اقوام تاجک، ازبک و هزاره داده می شود.
افغانستان برای سه سال نظام فدرالی را تجربه می کند و کابل مرکز می باشد که هر دو طرف می توانند بیایند ؛؛ همچنان در خبر دیګر خواندیم که :
این خبر که از بعضی رسانه های افغانستان شنیده می شود، به نظر من متاسفانه به آیندهء افغانستان و تعدادی از مردم یک توطیه است که ما را به طرف دیگر بدبختی ها می برد -»؛؛ کابل پرس
همچنان در کابل پرس خواندیم که :
«؛‎‎برخی از افراد و گروه ها از همین اکنون نگرانی خود را از به میان آمدن بحث تجزیه افغانستان در کنفرانس بن دوم که در ماه دسامبر برگزار خواهد شد ابراز کرده اند. این افراد و گروه ها معتقدند که ممکن است بحث فدرالی کردن کشور افغانستان یکی از بحث های اصلی این کنفرانس باشد که به باور این افراد و گروه ها فدرالی کردن افغانستان زمینه ای برای تجزیه افغانستان خواهد بود.
برخی منابع اظهار کرده اند که با توجه به نفوذ قدرتمند گروه طالبان در مناطق جنوبی و شرقی افغانستان بر پایه انگیزه های قومی، یازده ولایت جنوبی و شرقی افغانستان به طالبان واگذار خواهد شد تا اولین گام های عملی برای تجزیه افغانستان برداشته شود. از ولایت های پکتیا، پکتیکا، خوست، کنر، لوگر، لغمان، ارزگان، ننگرهار، قندهار، زابل و هلمند به عنوان یازده ولایتی یاد می شود که زیر اداره ی رسمی طالبان قرار خواهد گرفت. بیشتر این ولایات همین اکنون بصورت غیر رسمی زیر کنترل این گروه می باشد ».

من- (باقی سمندر) میدانم و بر این باورم که افغانستان خانه و سرزمین مشترک تمام مردم افغانستان است ـ هرنوع تصمیم در مورد حال وآینده کشور را باید خود مردم افغانستان بګیرند نه رهبران ګروه بیست یا ۹۰ وزیر خارجه در بن دوم ونه حامد کرزی یا داود زی یا فاروق وردک و یا ارسلا در ارګ حامد کرزی و یا شجاع پاشا یا اشفاق کیانی در پاکستان یا آم –آی-شش در لندن یا سی – آی اي در واشنګتن دی سی یا کدام مرجع آشګار یا نیمه آشکار دیګر .-
هرګز به دولت های امریکا- یا اروپا یا آسیایی ومنطقوی اجازه داده نشود تا درامور داخلی یا خارجی افغانستان مداخله نمایند .
در مورد تجزیه افغانستان نه حامد کرزی صلاحیت دارد تصمیم بګیرد و نه اعوان وانصاراش ونه هيچ نیرویی در کنفرانس بن یا کدام کنفرانس دیګر.
درمورد فدرالیسم همچنان نه آقای کرزی صلاحیت دارد تا با فرمان این موضوع را تایید یا رد نماید و نه هیچ فرمان نویس دیګر !
انسانهای آزاد وآګاه میتوانند بار ها برخلاف جریان شنا نمایند و در مقابل ده ها تصامیم که برضد منافع مردم ګرفته شود یا ګرفته شده باشد -ایستاده ګی نمایند .
حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان را خود مردم افغانستان دارد نه هیچ دولت – یا نیرویی دیګری .
تجزیه تمامیت ارضی افغانستان – جز تداوم جنایت –کشتار وبی خانمانی ودربدری واستخوان شکنی برای مردم افغانستان ومنطقه ارمغان دیګری نخواهد آورد . –
اګر افغانستان به شمال وجنوب تجزیه ګردد عواقب تجزیه در منطقه چنین خواهد بود :
تجزیه کشور های پاکستان – ایران – ازبکستان – تاجکستان و ترکمنستان به ادامه زمین لرزه تجزیه افغانستان مطرح خواهد ګردید و عملی خواهد شد .
شما میدانید که سرحدات جغرافیایی افغانستان ومنطقه را استعمار انګلیس و روسیه در زمان ؛؛ بازی بزرګ؛؛ تعیین کرده اند- تمام سرحدات دولت های منطقه –
سرحدات ای است که بوسیله استعمارکهن ترسیم شده است- به همین ترتیب سرحدات کشور های آسیای میانه – آسیای دور- خاور میانه – دور ونزدیک و کشور های افریقایی و حتی کشور های امریکای جنوبی ولاتین ـ
بازی با سرحدات وتغییر دادن سرحدات – عین بازی دومینو را میماند – تجزیه در افغانستان تجزیه در منطقه خواهد بود- همه انسانهایی که از زمان مرز بندی یا حد کشی و نشانی نمودن سرحد ات افغانستان توسط امپراتوری های روسیه و انګلیس در سال ۱۸۹۳ یا پیشتر و بعد از آن توسط دیورند ونمایندګان انګلیس و روسیه میدانند – خوب مطلع اند که معاهدات ګندمګ با یعقوب خان و یا معاهده دیورند با عبدالرحمن خان تا حال چه سخن هایی داشته است .
دولت ایران نیز از معاهده ترکمن چای راضی نیست حتی معاهده الجزایر در ۱۹۷۵با دولت آنوقت عراق - ایران در مورد جزایر تومب کوچک وبزرګ را و زیر سوال قرار دادند – هشت سال جنګ ایران وعراق و نوشیدن جام زهر از دست ساقی استعمار نوین را خمینی هم چشید و قطعنامه ملل متحد را قبول کردند وعواقب دولت عراق و صدام حسین و بعثی ها راهم هم دیدیم ـ همین حالا دولت ایران ادعای سرپوشیده در مورد تمامیت ارضی افغانستان دارد و دولت پاکستان عملن هر روزه ادعاهایی در مورد تمامیت ارضی افغانستان را در شهر ها و دهات مطرح مینماید ونمونه های در کنر و نورستان و پکتیا شواهدی انکار ناپذیر اند .
تجزیه یوګوسلاوی را بعد ازمرګ جنرال تیتو نیز دیدیم و از کشتار بیسابقه و قتل وجنوساید همه میدانیم . –
مګر سر ما را مار ګزیده است که همه تجارب را که باخون نوشته شده اند
– نا دیده بګیریم و تن به طرحهای استعمار نو یا نیو کلونیالیزم بدهیم ـ؟
استعمارکران کهن بعد از هر جنګ که فاتح ومغلوب را نشان میداد-بعدن مستعمرات شان را بین خود تقسیم میکردند وجنګ روی تقسیم مستعمرات خودشان سال ها ادامه میافت –
بعد از پایان جنګ سوم جهانی – یا پایان جنګ سرد وجنګ نیابتی پاکت وارسا وناتو در افغانستان استعمارکران نوین در صدد تقسیم نمودن غنایم شان میباشند و افغانستان اکنون در مرکز این تقسیم ګران مورد بحث میباشد .
اقبال لاهوری باری ګفته بود که : :
افغانستان قلب آسیا است – اینک اګرآستین ها را بالا بزنند تا قلب آسیارا پاره پاره نمایند – خون و سیلاب خون آسیارا فراخواهد ګرفت – بدون چون وچرا کاخ های فرعونی و جبروتی در اروپا و امریکا هم پا برجا نخواهد ماند .-
مګر امپراتوری های – هخامنشی- روم- – اموی – عباسی- عثمانی – غزنوی – ابدالی – بریتانیایی – شوروی پا برجا ماندند ؟
از اینرو امید وارم جوانان ای با احساسات ګرم از افغانستان اګر خود را متعلق به هر قومی و ګروهی که میدانند – آب به آسیاب استعمارګران نوین نریزند و برای یک افغانستان مستقل – متحد – یک پارچه و آزاد – آباد و شګوفان ومترقی به پیشوار همه جلسات و کنفرانس را روان ګردند ۰
آنهایی که از نوک بینی خود دور تر را دیده نمیتوانند ممکن واکنش های احساساتی نشان بدهند – اما احساسات وخرد را باید یکجایی بکار بست . .
اګر سخن در مورد فدرالیسم بمیان آید – میکانیسم این بحث بسیارپیچیده نیست –
قانون اساسی بایست تغییر بیابد – برای تغییر قانون اساسی بایست لویه جرګه قانون اساسی بر بنیاد متن قانون اساسی فراخوانده شود نه بر بنیاد جامعه پدرسالاری . –
مردم آزاد واګاه خودش خواهد توانست در مورد تعیین سرنوشت ا ش تصمیم بګیرد و این حق شناخته شده ملی وبین المللی مردم افغانستان است ـ
استقلال و آزادی را هیچ نیرویی نه تحفه داده می تواند و نه خواهد داد- استقلال و آزادی را بایست کسب کرد وبدست آورد –ـ
نیروهای ناتو و امریکایی ها ومتحدین شان تا سال ۲۰۱۴ از افغانستان بخشهایی از نیروهایی نظامی خویش را خارج خواهند کرد – این موضوع را من در ګزارشی از شب فردای پیروزی بارق حسین اوباما نوشته بودم ورسانه ها حالا در موردش سخن میګویند ـ
اینکه این خروج نیروها تا چه حد در سطح منطقه و جهانی در کنفرانس بن دوم وکنفرانس استانبول به رسمیت شناخته میشود – این برمیګردد به همان نظر من که نخبګان ملی افغانستان تا انزمان در چه موقعیت فکری قرار میداشته باشند .
من سخنرانی سفیر ایالات متحده امریکا و تورن جنرال ناتو در افغانستان را خواندم –
بخشهای از سخنرانی سفیر ایالات متحده امریکا را باهم بخوانش میګیریم :
رسانه خبری بی بی سی چنین خبری را منتشر ساخت :
؛؛سفیر جدید آمریکا برای افغانستان می‌گوید در "کنفرانس بن دوم" که قرار است در اواخر سال جاری میلادی دایر شود
و از سوی افغانها رهبری خواهد شد،
طالبان در این کنفرانس حضور نخواهند داشت.
آقای کراکر گفت در این کنفرانس بیش از ۹۰ وزیر خارجۀ کشور های مختلف شرکت می‌کنند.
او گفت: "من فکر نمی‌کنم کسی طرفدار این باشد که طالبان دوباره قدرت را در افغانستان بدست گیرند.
افغانها نمی‌خواهند،
آمریکایی‌ها نمی‌خواهند
و پاکستانی ها نیز نمی‌خواهند
باید به یاد داشت که پاکستان در جنگ علیه همین شورشی ها حدود سه هزار سربازش را از دست داده است. به خاطر داشتن این نکته مهم است."
سفیر آمریکا در افغانستان در ادامه گفت که پیش شرط های واضحی نیز برای پیوستن طالبان به پروسۀ صلح وجود دارد.
او گفت در صورتیکه طالبان می‌خواهند با پروسۀ صلح بپیوندند
باید روابط خود را با القاعده قطع کنند،
۲-
از خشونت دست بردارند
۳- و قانون اساسی افغانستان را پذیرفته
و حقوق زنان را رعایت کنند.
آقای کراکر همچنین گفت :
که قبل از کنفرانس بن دوم در ماه نومبر امسال کنفرانس استانبول دایر می‌شود

ناتمام - ادامه دارد

جستجو در کابل پرس