Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 63530

حکومت داری خوب درفرهنگ اسعمیل یون و دیگر اوغانها

28 آگوست 2012, 15:06

خواننده های گرامی کابل پرس? از دید من "افغان ملت" و "شورای نظار" دو روی یک سکه اند. مقالهء "علمی و پژوهیشی" "دانشمند گرامی"، جناب پرویز بهمن را در باره یکی از افغان ملتیها، اسماعیل یون، به خانش گرفتید و از آن "فیضها بردید. بد نیست نگاهی به روی دیگری از این سکه نیز داشته باشید. این هم شما و روی دیگری از یک سکه:
نکات ضعف و قوت "مسعود بز رگ"
نقاط ضعف!
مسعود بز رٌگ یک شخصیت چند بعدی "تاجیک" است که همیشه بر ویژگیهای قوت شخصیتش تاکید شده. ما "تجیکان" عادت نداریم مثل "اوغانها" همیشه از خوبیها و ویژگیهای قوت رهبران و شخصیتهای نامی خود حرف بزنیم اما بر ویژگیهای منفی و ضعیفش پرده بکشیم. با این حال توجه خواننده های گرامی کابل پرس را به ویژگی های ضعف مسعود بز رگ جلب می کنیم.
یکی ازبارزترین خصوسیت های منفی مسعود تاب نیاوردن وی درمقابل پیروزیهای کوتاه مدت بود، وی بابدست آوردن پیروزیهای خیلی اندک سرازپا نمی شناخت زود خودرا می باخت خیلی عاجل خودرا درجملهء فاتحین تاریخ بحساب می آورد هرچند چنین چیزی را خودش بزبان نمی آورد اما حرکات طفلانه وخیلی مضحک وی نمایانگر این بود که وی چنین هوای به سر دارد، از تحقیر وتوهین دوستان خود در ملاء عام نیز خود داری نمیکرد وی وقتی پی میبرد که شخص از نهایت حیا وشرم واخلاص نسبت بوی سکوت اختیار میکند با استعمال کلمات زننده خیلی تحقیر آمیز وی را درمیان دوستان ودشمنانش به یک پیسخ میساخت. چاپلوسان ومداحان که دراطرافش به نشخوار نمودن همان کلمات بالای فرد مذکور ادامه میدادند، تا آن فرد خودرا همیشه ذلیل وخوار احساس مینمود.
هیچ طرح واضح وروشن سیاسی که میتوانست افغانستان را بعداز خروج قوای شوروی به ساحل نجات بکشاند نزدش وجود نداشت.
مطالعه تاریخی وی درباره أ افغانستان وعملکرد حکام آن خیلی محدود وضعیف بود گاه گاهی بالای یک تعداد افراد چنان اعتماد میکرد که دیگر هیچ نقطه منفی را در باره آنها نمی پذیرفت.
کسانیکه ازاعتماد وی سوء استفاده نمودند وخودرا به رده های نسبتتا بالای قدرت رساندند دیگر مسعود قدرت خورد ساختن دوبارهء آنها را نداشت.
نمونه بارز آن، مرحوم داکتر عبدالرحمن بود که وی دربین مجاهدین پنجشیر متهم به بی نمازی وخوردن روزه وغیره بود، اما مسعود هیچگاه ادعای کس را در مورد وی نمی پذیرفت و تا وقتیکه داکتر عبدالرحمن ، خودش وی را ترک نگفت وی از اعتماد زیاد مسعود برخورداربود.
بالاخره افراد مسعود دراثر کینه های که از داکتر عبدالرحمن به دل داشتند وی را در روز روشن درحضور صدها نفر عازمین بیت الله الحرام باضربات چاقو ازپا در آوردند که آن حادثه ،خود فصل جدید از دشمنی وبی اعتمادی بین حامد کرزی وافراد مسعود درحکومت بعداز طالبان را بازکرد که تا اکنون ادامه دارد.
عدم استقرار فکری
خوب بیاد دارم که دراولین جلسهء افتتاحییه شورای نظار در ولسوالی اشکمش ولایت تخار وی بدترین کلمات را نثار پادشاه سابق محمدظاهر وتنظیمهای به اصطلاح میانه رو، وشخص صبغت الله مجددی نمود، اما روزی رسید که ساعتهای متوالی ازطریق تیلفون ستلایت از اعلیحضرت تبعیدی در روم احوال گیری نموده وازخاطرات سیاسی وی استفادهء لازمی می برد.
این خود میرساند که مسعود، حتی بعداز شکست رژیم داکترنجیب نیز به بلوغ سیاسی نرسید، زمانی طالبان را کمک کرد تاعلیه حزب اسلامی بجنگد وزمانی دیگر در آخرین نفس های حکمتیار ازوی خواست که مقام صدارت را بعهد بگیرد هرچند وی گناه چنین اقدام را برگردن برهان الدین ربانی انداخت اما به هیچ صورت نمیتوان وی رانیز تبرئه کرد. روز ورود این صدراعظم به کابل نیز برای بنده خیلی سوال برانگیز است.
درین روز صدها راکت به هوتل انترکانتینتال ومناطق حومه آن اصابت کرد که درآن صدها فرد غیر نظامی کشته شدند اما طالبان مسوولیت آن حملات راکتی را بعهده نگرفتند پس معلوم نبود آن راکت ها از کدام قسمت کابل فیرشد درحالیکه طالبان تا آن هنگام در مسافت نبودند که راکت های شان هوتل انترکانتیننتال را هدف قرار میداد، معلوم بود که بعداز موافقت حکمتیار به آمدن کابل مسعود برقوایش دستور میدهد که ساحه را زیر آتش بگیرند تا هم طالبان بدنام شود وهم حکمتیار رسوا گردد.
چنانچه که گفته شدنزد من مسعود ترکیب بود، از عناصر متضاد خیانت وخدمت که باید هرکدام آنرا درجایش زیرمحاسبه دقیق قرارهی
با احترام تاجیک آریایی

جستجو در کابل پرس