Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 48052

عکس هایی قدیمی از برهان الدین ربانی و وضعیت منطقه وزیر اکبر خان کابل در وقت کشته شدن وی

22 سپتامبر 2011, 16:48, توسط baqi samandar

باقی سمندر
پنج شنبه
۳۱ سنبله / شهریورسا ل ۱۳۹۰ خورشیدی
۲۲ سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

سلام به خوانندګان ارجمند کابل پرس?
سلام به خانم/اقای صفا واقای قاسم و اقای وحید !
خانم /اقای صفا
از عمق قلبم باشما درموردیکه نوشته اید :
«
اولتر از همه میخواهم برایتان اضهار (اظهار ) نمایم که من مخالف هر نوع ترور و قتل هر انسان میباشم ولو این قتل زیر ببهانه ای صورت گیرد .زمان سلطه خلق و پرچم هزاران هموطن عزیز مارا بنام ضد انقلاب در نیمه های شب از خانه بردند و بدون کدام محکمه یاصلاحیت قانونی سربریدند. صد ها و هزاران اننسان باسواد از محصلین تا استادان دانشگاه بخاطر نجات جانشان شهر ها را ترک نموده روانه اطراف شدند. میدانی چه سرنوشتی در انتظار این انسانهای آگاه بود »
من باشما در همین مورد بالایی همنظرم واز نظر شما پشتیبانی مینمایم وارزو دارم که جنایت کاران محکمه ګردند
– من برضد اسدالله سروری با عده ای از متضررین دیګر و خانواده شهدا اقامه دعوا نمودیم و من به عنوان شاهد در محکمه میخواستم بروم اماخواندم ودیدم که طرفداران اسدالله سروری چه هانوشتند وچه ها کردند . بسا نخواستند تا اسدالله سروری به محکمه علنی کشانیده ګرددـ درنتیجه اسدالله سروری برای بیست سال زندان محکوم ګردید وشاید امروز وفردا به کمک همین هایی که سه روز پیش برهان الدین ربانی را ترور کردند – از زندان آزاد ګردد و درمقام رهبری حزب « ملی تنی وشرکا ... » جایګاه خود را بیابد . در زمان شوروی سابق طرفداران اسدالله سروری برای به قدرت رسانیدنش کمک میکردند تا وی به اقتدار رسانیده شود ونه نجیب الله .
امروز اوضاع افغانستان را دقیق تر مطالعه نمایید ودر می یابید که شباهت هایی میان سالهای ۱۹۹۶ میلادی وحالا وجود دارد . من با تاسف بایست بنویسم که بسا کارها یی را دیده ام ومیدانم که هیچګاه در رسانه های دیداری- شنیداری و نوشتاری شما را نمی ګزارند تا خبر شوید . ببخشید که چنین مینویسم . وقتی شما مینویسید که :
«. میدانی این ربانی ها و سیاف ها وگلبدین ها چه بلایی بالای این انسان های هدفمند آوردند. مگر اینها به کدام محکمه محکوم شدند۰ میدانی برای انها حتی حق حرف زدن داده نمیشد »
من برایشما مینویسم :
ایا میدانید یا میدانستید که :
معصوم استانکزی، دبیر شورای عالی صلح، به حامد کرزی خبر داده بود که یک نوار صوتی حامل پیام صلح به آدرس دولت افغانستان و شورای صلح به دست آنها رسیده است ؟
آیا میدانستید ومیدانید که :
نوار صوتی حاوی پیامی از شخصی به نام مولوی عنایت الله مخدوم بود که پیشنهاد ها و سوالاتی در مورد روند صلح داشت و از شورای صلح و شخص برهان الدین ربانی به نیکی و احترام یاد می کرد ؟
باور داشته باشید که هنوز بسا ګپ هایی اند که نوشته نشده اند و بسا راز هایی اند که افشا نشده اند- امیدوارم با برده باری این بحث های افغانستان را دنبال نمایید و یقینن ده ها موضوع دیګر روز بروز برایشما روشنتر خواهد ګردید.
. وقتی شما مینویسید که :
«. میدانی این ربانی ها و سیاف ها وگلبدین ها چه بلایی بالای این انسان های هدفمند آوردند. مگر اینها به کدام محکمه محکوم شدند۰ میدانی برای انها حتی حق حرف زدن داده نمیشد »

اګر بنویسم که نمیدانم ویا خود را به در بیخبری بزنم – احمق مادر زاد خواهم بود . مردم افغانستان وبویژه مردم کابل دردهای جان کدازی را تجربه نمودند ومینمایند . درکوچه – ګوچه کابل خونها جاری شد که در نوشته آقای وحید یک ګوشه آنرا میخوانیم که از کدام نسل اند ـ هیچ کسی اجازه نخواهد داشت مانع آزادی – ګفتار وبیان دیګران ګرددـ من فقط مینویسم که :
صفای نازنین – وحید جان !
با درک عمیق از احساسات شما – من با تمام قوت میکوشم که از جنګ های قومی ومذهبی وپارچه پارچه شدن افغانستان وادامه جنګ های فرسایشی و خانمانسوز و مداخله های آشکار ونیمه آشکارهمه کشورهای همسایه – دور ونزدیک تا ناتو ومتحدین تاحد توانایی جلوګیری نمایم . همین هموطن شما ( باقی – سمندر ) در ساحات کوناګون در افغانستان تلاش دارد تا ازتداوم بخشیدن به حمام خون شدن وبودن افغانستان جلوګیری نماید ـ من تاجاییکه میبینم – وباور دارم افق افغانستانی که جنګ ها ی تحمیلی وخانماسوز ولشکرکشی ها ی اشکار ونیمه آشکار بيایان برسد- چندان روشن نیست – اما با ایمان کامل برایتان مینویسم که من برضد تاریکی ها قرارداشتم وقرار دارم .اینکه شما مینویسید :.
اقای سمندر من مخالف تو نیستم بخاطرکه شما قاتلین ربانی را محکوم میکنید »
این حرف بسیار بجا است ـ هنوز برهان الدین ربانی را به خانه خاک نګذاشته اند – فردا که روزجمعه است وی را بخانه خاک ودایمی اش میګذارند – هیچ انسانی وزنده جانی نمیتواند از چنګ مرګ فرار نماید .
در افغانستان وهمه دنیا جز کلتور وفرهنګ مردم میباشد – که اګر درغم دیګران شریک نمیګردند – در کنار محفل غمګساری خانواده غمګسار و مرده دار محفل بزم ورقص وبایکوبی نیزبرپا نمیدارند – اما متاسفانه که جنک های سی ساله اخیر همه شیرازه افغانستان را چنان پاشیده است که حتی در غم خانوداه ای شریک شدن را هم جرم و جنایت می پندارند ومن بخاطر این جرم بایست بدار آویخته ګردم – خود حدبث مفصل این مریضی خانمانسوز را بخوان . من بحال این نوع مریض ها بسیار متاسفم .
طراحان اصلی قتل های زنجیری خواهان آن اند تا افغانستان را به جنګ های خونین تری بین قومی – بین مذهبی مصروف ترسازند و برای مداخلات ګوناګون خود ایادی و يایبوس ها یی بیشتری را بیابند .
من با همین ناتوانی که دارم – هرګز نخواهم ګذاشت که در افغانستان وکوچه به کوچه شهر ها و بویژه کابل ای که بیش از پنج ملیون انسان هردم شهید افغانستان از همه ولایات ودوردستهای وطن در آن پناه آورده اند وخواهان زندګی نموده درحالت غیر جنګی میباشند – بازهم همین کابل به میدان خون ریزی ها ی بیشترمبدل ګردد.
من درکابل برای بسا از افرادی که زمامداران در اریکه های قدرت اند به صراحت و باحضور شاهدان ګفته ا م که :
من از زندګی هر دختری که یکباربه انګشتان دست اش رنګ ناخون زده است – ویا درلب های خود رنګ ولب سرین زده است ومیزند طالبان وجنایت کاران رنګارنګ میخواهند وی را به جرم رنګ ناخون و یا لب سرین ترور کنند و دیګران را بجایشان میخګوب ګنند و سکوت ګورستان را برقرار سازند من از زندګی هزاران همچو دختران وزنانی – دفاع کرده ام ومیکنم . این ګپ ها در اروپا خنده آور است اما در افغانستان مکتب رفتن – نوع لباس پوشیدن – نان خوردن و راه رفتن را دیکته مینمایند ومیخواهند به رسمیت برسانند .
من از جوا نانی که بخاطر پوشیدن پطلون یا تراشیدن ریش یا آرایش موی شان محکوم به ترور ګردیده اند – دفاع مینمایم و خواهم کرد .
من نخواهم ګذاشت تا کابل بازهم بیشتر ازحالا به خاک وخون کشانیده شود ، من طرفدار ساختن باریکاد های دفاع اززندګی مردم کابل بدست توانای خود مردم کابل بودم ومیباشم ودر این راه ازروزی که میخواهند طالبان رارسمن درراس قدرت برسانند – تلاش شبانه روزی ام بیشتر شده است ونه کمتر.
تامین صلح شرافمتمندانه – صلح باعزت وبا وقار – صلح که استقلال سیاسی وبیطرفی افغانستان را تضمین نماید – یکی از بخش های کار روزانه ام در افغانستان است ـ تامین استقلال – آزادی – برابری – عدالت اجتماعی درافغانستان صلح آمیز وثبات دیموکراتیک یکی از بخشهای کار شبانه روزی ام در افغانستا ن بود و میباشد.
درظرف ۲۴ ساعت من فقط ومحض برای یک ساعت – رسانه های انترنیتی را میخوانم و باری تبصره هایی دارم – شما میتوانید تبصره مرا نقد نمایید – با نقد شما من می اموزم وخواهم آموخت .
سخن آخر را درباره اینکه نوشته اید :
«اقای سمندر من مخالف تو نیستم بخاطرکه شما قاتلین ربانی را محکوم میکنید اما ربانی را شهید خواندن بیحرمتی عظیمی است به خون هزاران شهید راه آزادی و انسانی وطن عزیز ما »
من هرګز قصد بی حرمتی به هیچ شهیدی بخون خفته ندارم ونخواهم داشت . همه شهدای افغانستان با کارنامه های خودشان در حافظه تاریخ وجامعه ما ماندګار اند وخواهند ماند.
ما شهدای ګلګون کفنی داریم که به یک ونیم ملیو ن انسان در همین سی سال اخیر تخمین زده میشوند – شما همه روزه خبر میشوید که ګورهای دسته جمعی را کشف میکنند وبرملا میسازند ـ
باور من اینست که :
دین ودین باوری در افغانستان جز فرهنګ مردم افغانستان است . هرفردی که باسیاست خودرا از نګاه شوقی یا اجباری مصروف ساخته است – میداند که با احساسات دینی مردم در افغانستان برخورد سبک سرانه کردن کار معقولی نبوده – نیست ونخواهد بود
درافغانستان یکی که ګلوله غیبی میخورد و بخاک وخون کشیده میشود – به آن انسان شهید ګفته میشود . کسی که قصدن وعمدن مورد قتل قرار میګیرد به وی شهید ګفته میشود- کسی که مورد تهاجم قرار میګیرند ودرحالت دفاع ازخود به اثر اله جارحه یا غیر جارحه کشته میګردد –بوی شهید ګفته میشود .
در تعریف نمودن شهید میتوانم برای شما زیاد بنویسم .
شهید راه استقلال – شهید راه عشق به سعادت مردم- شهید آزادی مردم وده نوع شهید با دها نوع صفات ـ
سخن در مورد برهان الدین ربانی است .برنامه قتل وی را کشیدند و عده ای که عملن به عنوان معاونین قتل بایست مورد بازخواست ومحاکمه ومجازات قرار کیرند تا خانه برهان الدین ربانی رفتند ـ وی را کشتند – اکنون قاتل ومقتول داریم ـ قاتل جنایت کار است ومرتکب جنایت شده است و شواهدی انکار ناپذیر وجود دارد – برهان الدین ربانی دروزاه خانه اش را برای صلح بازکرده بود – نه برای جنګ – خوب توجه نمایید- مردی ۷۱ ساله را بخاطری که درمورد صلح سخن کفته است و جنګ را راه حل نمیدانست – کشتند – به نظر تمام فقهای اسلامی – برهان الدین ربانی شهید ګردانیده شد و قاتل وی خودش خود را کشت و در دین اسلام قتل نفس یک نفر مساوی به قتل بشریت است و زندکی دادن به یک نفر مساوی به زندګی دادن به بشریت است ، این احکام دین است واکثرمردم افغانستان مردم مسلمان واز اینرو دراینمورد متفق القول اند.
قاتلین خواسته بودند در دستګاه قدرت نیز چند دستګی را بوجود بیاورند وفرمان جنګ از مراجع بالایی قدرت صادر ګردد اما دیده شد که این توطیه خنٍثی ګردید ،
توطیه های دیګری در کار است و من این تبصره را بپایان میرسانم وبرای آقای قاسم چند جمله ای می نویسم :
ادامه دارد

جستجو در کابل پرس