ابوعامر عبدالله بن لحي ميگويد با معاويه پسر ابوسفيان حج تمتع را به جاي آورديم وقتي وارد مکه شديم و نماز ظهر را خوانديم ايستاد و گفت: پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند: «إن أهل الکتابين افترقوا في دينهم على اثنتين و سبعين ملّة و إن هذه الأمة ستفترق على ثلاث و سبعين ملّةً -يعني: بالأهواء- کلها في النار إلا واحدة، و هي الجماعة، و إنه سيخرج في أمتي أقوام تجاري بهم تلک الأهواء کما يتجارى الکلب بصاحبه، لا يبقي منه عرق و لا مفصل إلا دخله».
«يهود و نصاري در دين خودبه هفتاد و دو ملت تقسيم شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم ميشود – يعني با پيروي از اهواء خود – همه در جهنماند جز يکي از آنها و آن جماعت مسلمانان است در امت من فرقههايي پيرو هوا و آرزوهاي نفساني هستند همانطور که سک صاحبش را به دنبال خود ميکشد. اين هوا و هوس نيز آنان را به دنبال خودشان ميکشانند. هيچ استخوان و مفصلي نيست مگر داخل آن شدهاند اي اعراب قسم به خدا اگر شما بدانچه پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- برايتان آورده است عمل نکنيد. غير شما چگونه بدان عمل کند.
ابوهريره روايت ميکند پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند: «إذا ضيعت الأمانة فانتظر الساعة» قال: کيف إضاعتها يا رسول الله؟ قال: «إذا أسند الأمر إلى غير أهله فانتظر الساعة».
«وقتي امانتها ضايع شد منتظر قيامت باش» گفت: ضايعکردن امانت چگونه است اي پيامبر خدا؟ فرمودند: «وقتي کار به کارشناس شايسته محول نشد منتظر روز قيامت باش».
در حديثي از عبدالله بن عمر بن العاص آمده است از پيامبر خدا شنيدم فرمودند:
«إن الله لايقبض العلم انتزاعاً ينتزعه من العباد ولکن يقبض العلم بقبض العلماء، حتى إذا لم يبق عالماً، اتخذ الناس رؤوساً جهالا، فسئلوا؟ فأفتوا بغير علم فضلوا وأضلوا».
«خداوند علم را به اين صورت که آنرا از قلب علماء بيرون آورد برنميدارد، بلکه علم را بوسيله از بينبردن علماء قبض ميکند. يعني عالم ديني باقي نميماند و مردم از رؤساي جاهل به امور دين پيروي مينمايند اين جاهلان بدون علم فتوي ميدهند خود که گمراه هستند ديگران را نيز گمراه ميکنند».
پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- ميفرمايد: «فسئلوا فأفتوا بغير علم فضلوا وأضلوا» «از آنان سؤال ميشود، بدون علم فتوي ميدهند پس خود گمراه ميشوند و ديگران را گمراه ميسازند».
پس گمراهي مقارن جهل به دين است و علماء حقيقي کسانيند که به علمشان عمل ميکنند، امت را توجيه مينمايند و به راه حق و هدايت راهنماييشان ميکنند. زيرا علم بدون عمل بيفايده بلکه مايه عذاب صاحبش است و در روايتي از بخاري آمده است «و ينقص العمل»«عمل رو به نقصان ميرود».
ابوعامر عبدالله بن لحي ميگويد با معاويه پسر ابوسفيان حج تمتع را به جاي آورديم وقتي وارد مکه شديم و نماز ظهر را خوانديم ايستاد و گفت: پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند: «إن أهل الکتابين افترقوا في دينهم على اثنتين و سبعين ملّة و إن هذه الأمة ستفترق على ثلاث و سبعين ملّةً -يعني: بالأهواء- کلها في النار إلا واحدة، و هي الجماعة، و إنه سيخرج في أمتي أقوام تجاري بهم تلک الأهواء کما يتجارى الکلب بصاحبه، لا يبقي منه عرق و لا مفصل إلا دخله».
«يهود و نصاري در دين خودبه هفتاد و دو ملت تقسيم شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم ميشود – يعني با پيروي از اهواء خود – همه در جهنماند جز يکي از آنها و آن جماعت مسلمانان است در امت من فرقههايي پيرو هوا و آرزوهاي نفساني هستند همانطور که سک صاحبش را به دنبال خود ميکشد. اين هوا و هوس نيز آنان را به دنبال خودشان ميکشانند. هيچ استخوان و مفصلي نيست مگر داخل آن شدهاند اي اعراب قسم به خدا اگر شما بدانچه پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- برايتان آورده است عمل نکنيد. غير شما چگونه بدان عمل کند.
ابوهريره روايت ميکند پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند: «إذا ضيعت الأمانة فانتظر الساعة» قال: کيف إضاعتها يا رسول الله؟ قال: «إذا أسند الأمر إلى غير أهله فانتظر الساعة».
«وقتي امانتها ضايع شد منتظر قيامت باش» گفت: ضايعکردن امانت چگونه است اي پيامبر خدا؟ فرمودند: «وقتي کار به کارشناس شايسته محول نشد منتظر روز قيامت باش».
در حديثي از عبدالله بن عمر بن العاص آمده است از پيامبر خدا شنيدم فرمودند:
«إن الله لايقبض العلم انتزاعاً ينتزعه من العباد ولکن يقبض العلم بقبض العلماء، حتى إذا لم يبق عالماً، اتخذ الناس رؤوساً جهالا، فسئلوا؟ فأفتوا بغير علم فضلوا وأضلوا».
«خداوند علم را به اين صورت که آنرا از قلب علماء بيرون آورد برنميدارد، بلکه علم را بوسيله از بينبردن علماء قبض ميکند. يعني عالم ديني باقي نميماند و مردم از رؤساي جاهل به امور دين پيروي مينمايند اين جاهلان بدون علم فتوي ميدهند خود که گمراه هستند ديگران را نيز گمراه ميکنند».
پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- ميفرمايد: «فسئلوا فأفتوا بغير علم فضلوا وأضلوا» «از آنان سؤال ميشود، بدون علم فتوي ميدهند پس خود گمراه ميشوند و ديگران را گمراه ميسازند».
پس گمراهي مقارن جهل به دين است و علماء حقيقي کسانيند که به علمشان عمل ميکنند، امت را توجيه مينمايند و به راه حق و هدايت راهنماييشان ميکنند. زيرا علم بدون عمل بيفايده بلکه مايه عذاب صاحبش است و در روايتي از بخاري آمده است «و ينقص العمل»«عمل رو به نقصان ميرود».