Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 52615

فدرالیزم در افغانستان مثل یک بمب آماده انفجار است

2 فبروری 2012, 23:00, توسط سلام احمدی مقیم

نظام سیاسی فدرال یگانه راه جلوگیری تجزیه کشور

نا گفته پیداست که کشور عزیز ما امروز دچار بحران های جدی بی امنیتی- اجتماعی- اقتصادی وبحران سیاسی میباشد.اگربه این بحران ها بصورت عینی و واقعبینانه نظر اندازیم می بینیم که بحران سیاسی منشا و عامل اساسی ایجاد و تداوم همه بحران ها در جامعه بوده ومیباشد .موضوع بحران سیاسی را می شود به دو نقطه اساسی یعنی حل مساله ملی و حاکمیت سیاسی متمرکز ساخت .حاکمیت سیاسی بدون حل مساله ملی بی اساس بوده و پایدار نمی باشد . حل مساله ملی که شامل هویت ملی- ملت سازی و وحدت ملی می باشد در کشور ما همیشه در ادوار مختلف از طرف حاکمیت های سیاسی نادیده گرفته شده و به حل اساسی ان از روی واقعیت های عینی جامعه توجه نگردیده است و به همین علت است که ما امروز نه هویت قابل پذیرش به کثریت داریم نه ملت واحد نه وحدت ملی واقعی و نه منافع ملی که به این نقیصه همه از الف تابه ی اعتراف می کنیم وعملا می بینیم که کشور ما با گذشت حدود بیش از دوصد سال از زمان تائسیس تا به امروز و مهمتر از همه درین دهه اخیربا سرازیر شدن ملیارد ها دالر کمک جامعه جهانی هنوز هم یکی ازفقیر ترین کشور ها و یکی از فاسد ترین رژیم های سیاسی جهان باقی مانده است .

بی جا وبی مورد نخواهد بود که اگرما کشورخود را به خانه ویا حویلی بزرگ ومشترک بین برادر تنی وبرادران نا تنی(ملیت های با زبان فرهنگ و کلتورهای مختلف) تصور کنیم که بیش از دوصد سال قبل با تهداب از خشت خام و دیوار های از مواد نسبتا پخته تری توسط بابای این برادران آباد گردیده باشد. دیوارهای این خانه ویا حویلی به علت موجودیت تهداب خام ان ( عدم تامین عدالت اجتماعی وحل نبودن مساله ملی ) بار ها به شکست مواجه شده و درز نموده است اما برادر تنی که خود را هم صاحب این حویلی وهم تصمیم گیرنده این حویلی می داند بدون در نظر داشت حقوق دیگر برادران هر بار با نادیده گرفتن و بی توجهی به درزها روی شکستهای دیوار ها را روروپوش کرده وبدون توجه به آبادی حویلی به زندگی ادامه داده است .حالا در سه دهه اخیر به علت باران های شدید و آب خیزی ها(نا رضایتی دیگر برادران در تصمیم گیری روی سر نوشت- مالکیت - باز سازی و شیوه زندگی مدرن مطابق به تقاضای روز درین حویلی ) تهداب نم زده و نزدیک به شاریدن رسیده و طبعا درز های دیوارها هم بزرگ شده و تقریبا حویلی به شکست (تجزیه) مواجه می باشد. اما برادر تنی به علت خود خواهی یکه تازی و تمامیت خواهی با نادیده گرفتن این همه درز ها و شرایط روز بازهم با ترمیم موقتی آن ها تلاش دارد به همان شیوه قبلی زندگی قبیلوی به زور و فشار بالای دیگر برادران زندگی را ادامه دهد .اما تا چه وقت ؟
اگر باز سازی این حویلی نظر به تقاضا و مشوره دیگر برادران و مطابق به شرایط روز بصور ت اساسی و با تهداب پخته ( تغیر کلی سیستم حاکمیت وحل مساله ملی بصورت اساسی مطابق به شرایط عینی جامعه ) صورت نگیرد بالاخره دوسال شش سال ویا ده سال بعد خواهی نخواهی حویلی شکست کرده و جدائی کلی (تجزیه) خصمانه(که به قیمت خیلی ها گران برای همه جوانب تمام خواهد شد) را بین برادر تنی ودیگر برادران بوجود می اورد .
شاید یک تعداداز هم میهنان و بخصوص عده از دانشمندان وسیاسیون محترم به این نظر باشند که می شود این اختلافات بوجود امده بین برادران را با جدائی غیر خصمانه و مسالمت امیز حل کرد ولی باید توجه کرد که تقسیم این خانه ویا حویلی به دوقسمت بین برادر تنی و برادران دیگر به علت خود خواهی و تمامیت خواهی برادر تنی و علاوتا دخالت همسایه های شریر و غرض الود(پاکستان بخاطرحفظ منافع سیاسی و اقتصادی و ترس از تجزیه کشورش) زیر نام کمک به برادر تنی و کمک دیگرهمسایه ها به برادران نا تنی تقسیم این حویلی مسالمت امیز تمام نخواهد شد .و کشور یکبار دیگر بعد از خروج جامعه جهانی به میدان جنگ مستقیم وعلنی بین جنا های درگیر مثل گذشته ها تبدیل خواهد شد که جبران ان خیلی سنگین خواهد بود . بنا یگانه راه بیرون رفت کشور از بحران در شرایط کنونی تغیرکلی سیستم حاکمیت است نه تقسیم آن بدو قسمت .
انواع سیستم حاکمیت ها در جریان بیش از دوصد سال در ادوار مختلف و به شیوه های مختلف در کشور تجربه گردیده است ولی متاسفانه به علت نقایص درونی سیستم ها در عدم تطابق به شرایط عینی جامعه در تامین حقوق دیگر برادران و علاوتا به علت سرکشی و تمامیت خواهی برادر تنی و همه کاره نتیجه مطلوبی ببار نیاورده است. بنا تکرار سیستم های قبلی حاکمیت از جمله سیستم پارلمانی که عده از رهبران گرامی در پلان های کاری خود غرض نجات کشور از بحران گنجانیده اند مناسب به شرایط کنونی نبوده( عامل اصلی بحران که یکه تازی و تمامیت خواهی نا مشروع برادر تنی بالای دیگر برادران میباشد در چنین نظام سیاسی از بین نمی رود) و چاره شاید بصورت موقتی باشد و لی بصورت دایمی و کلی درجلو گیری از تجزیه نخواهد بود .
غرض جلوگیری از تجزیه باید گام های اساسی مطابق به شرایط عینی وخواست اکثریت مردم این سرزمین برداشته شود . گام های اساسی عبارت از حل مساله ملی و تغیر کلی سیستم حاکمیت فعلی به فدرالی میباشد. نظام سیاسی فدرال بخش عمده مساله ملی یعنی وحدت ملی واقعی و داوالطلبانه و بوجود امدن ملت واحد و منافع ملی را نیز تضمین می نماید .گرچه بوجود امدن ملت واحد از لحاظ تئیوری به هویت ملی یعنی نام کشور وابستگی دارد زیرا نام کشور تعین کننده هویت ملی و ملت سازی میباشد و هویت ملی زمانی حل می گردد که نام کشور به هیچ یکی از ملیت های ساکن درین سرزمین وابستگی نداشته و افتخارات تاریخی این سر زمین را در بر داشته باشد . تغیر نام کشوردر شرایط کنونی ضروری نبوده و میشود که در موقع مناسب بعد ازر فع بحران حاد امروزی دریک ریفرندم ویا نظر خواهی عام از طرف ملت تصمیم گیری صورت گیرد .اما موضوعی که امروز در رفع بحران کنونی و جلوگیری از تجزیه کشور حائیزاهمیت میباشد سیستم حاکمیت سیاسی است تکرارمی کنم تنها و یگانه سیستمی که میتواند کشور را از بحران فعلی و خانه ویا حویلی مشترک را از شکست کلی و جدائی(تجزیه) خصمانه برادران نجات دهد سیستم سیاسی فدرال میباشد.
زیرا درین سیستم هم تمامیت واستقلالیت خانه ویا حویلی در کل حفظ می گردد و هم ابادی ان صورت می گیرد. یعنی که همه برادران مشترکا در حفظ استقلال(دفاع از تمامیت ارضی ان) در سیاست خارجی( روابط شان با همسایه ها و جهان) و رشد اقتصاد عام(ابادی کلی خانه ویا حویلی ) مطابق به قانون اساسی مرکزی سهم گرفته و هم با داشتن استقلالیت نسبی درونی طرز شیوه زندگی را که خود شان می خواهند مطابق به قانون اساسی ایالتی ویا فدرال ازادانه و دیموکراتیک بدون مداخله برادرتنی ویا کدام فشار وتبعیض انتخاب کرده و بارقابت درونی در ابادی محوطه خود ومشترکا در باز سازی و ابادی کل خانه ویا حویلی با علاقه مندی خاص می توانند سهم بگیرند .
ما با اگاهی از تاریخ می دانیم که اکثر کشور های جهان در رفع چنین بحران ها از ین سیستم استفاده برده و امروز می بینیم که زندگی خیلی پیشرفته داشته اند و تعداد ان ها حتی قدرت های اقتصادی جهانی را دارا می باشند .
نظام سیاسی فدرال یا فدرالیزم بحث وسیعی می باشد . اکثر دانشمندان و قلم بدستان محترم وگرامی در صفحات مختلف به آن پرداخته اند می توانند دوستان علاقه مند در مورد با مطالعه ان ها آگاهی بیشتر حاصل نمایند .

گروه های ملیت گرای متعصب تمامیت خواه با وجود درک از نظام سیاسی فدرال منحیث نجات کشور از بحران کنونی بازهم به خاطر ترس شان از ازدست دادن یکه تازی وتمامیت خواهی حاکمیت مطلقه شان سرو صدا های را به راه انداختند که گویا به جز خود شان (طالبان وحشی حکمتیار و حقانی جنایت کار خائینین ملی و نوکران اجنبی به رهبری افغان ملیتی ها کرزی و تیم نکتای پوش حاکم ارگ نشین شان ) منحیث فرشته های نجات این سر زمین دیگران همه منحیث جنگ سالاران و به گفته خود شان خائینین به وطن در تجزیه و بر بادی کشور تلاش می نمایند .خوب گله ازین ها نباید داشت باید چنین سیاست را پیش گیرند تا بتوانند منافع قومی و قبیلوی خود را بر خلاف منافع ملی مثل همیش حفظ نمایند . اما جا ئی تاثر درین جاست که تعداد از هم میهنان ما از احساسات کار گرفته اگاهانهویا نا اگاهانه بدون درک از مفهوم نظام سیاسی فدرال با این گروه ها هم نواشده و نظام سیاسی فدرال را وسیله تجزیه کشور می دانند .
بازهم یاد اور می شوم قبل از اینکه این خانه ویا حویلی مشترک شکست نماید و جدائی خصمانه بین برادران بوجود اید یگانه راه و چاره اینست که هم برادر تنی و هم دیگر برادران ازعقل سلیم کار گرفته با درک شرایط و ضروت روزو با درک ان که دیگر ان گشته های تلخ تکرار نخواهد شد خود خواهی ها و تمامیت خواهی ها را کنار گذاشته باهم برادر وار دور یک میز بنشینند ومشترکا با درنظر داشت عدالت اجتماعی که خواست شریعت اسلامی و تقاضای اکثریت مردم میباشد غرض باز سازی کلی خانه ویا حویلی (تغیر سیستم حاکمیت فعلی به سیستم حاکمیت مردم سالاری فدرال ) تصمیم گیری نمایند در غیر ان تجزیه کشور خواسته ویا نا خواسته آمدنی است و مسئولیت خسارات هنگفت غیر قابل باورآن بدوش همین گروه ها و رهبران ملیتگرای تمامیت خواه و رهبران معزز جاه طلب و مقام طلب خواهد بود که هیچگاهی مردم مظلوم وعذاب کشیده این سرزمین ان ها را نخواهند بخشید .

جستجو در کابل پرس