من به سهم خود از جنبش مردم هزاره پشتیبانی میکنم.
اما چون هر جنبش سیاسی از خود جوانب منفی و مثبت دارد، باید از جوانب مثبت آن پشتیبانی کرد و برای اصلاح از جوانب منفی آن انتقاد کرد. در غیر آن این حرکت خیلی مهم سیاسی به یک " جنبش مقدس " تبدیل میشود و به مثابه یک مذهب جدید ارتقاع میابد. هر چیزیکه به یک تابو مبدل شد، از تحول و پیشرفت باز میماند.
با این مقدمه کوتا از هموطنان هزاره ام خواهش میکنم، که به جنبه های منفی این جنبش و رهبران قومی خود نیز بپردازند. زیرا انتقاد از خود کمتر حساسیت ایجاد میکند، تا انتقاد از جانب بیگانه.
در ضمن، باید از کلمات مانند گینوسید یا نسل کشی در هر واقعه که به مردم هزاره رُخ میدهد، به صورت افراطی از آن خودداری کرد. زیرا بعد همان قصه معروف (گرگ و چوپان ) میشود که هرروز به شوخی فریاد میزد، هله گرگ آمد، اما روزیکه واقعاّ گرگ رمه هایش را درید، کسی به فریادش گوش نداد.
امید که هموطنان هزاره ام آزرده نشوند.
من به سهم خود از جنبش مردم هزاره پشتیبانی میکنم.
اما چون هر جنبش سیاسی از خود جوانب منفی و مثبت دارد، باید از جوانب مثبت آن پشتیبانی کرد و برای اصلاح از جوانب منفی آن انتقاد کرد. در غیر آن این حرکت خیلی مهم سیاسی به یک " جنبش مقدس " تبدیل میشود و به مثابه یک مذهب جدید ارتقاع میابد. هر چیزیکه به یک تابو مبدل شد، از تحول و پیشرفت باز میماند.
با این مقدمه کوتا از هموطنان هزاره ام خواهش میکنم، که به جنبه های منفی این جنبش و رهبران قومی خود نیز بپردازند. زیرا انتقاد از خود کمتر حساسیت ایجاد میکند، تا انتقاد از جانب بیگانه.
در ضمن، باید از کلمات مانند گینوسید یا نسل کشی در هر واقعه که به مردم هزاره رُخ میدهد، به صورت افراطی از آن خودداری کرد. زیرا بعد همان قصه معروف (گرگ و چوپان ) میشود که هرروز به شوخی فریاد میزد، هله گرگ آمد، اما روزیکه واقعاّ گرگ رمه هایش را درید، کسی به فریادش گوش نداد.
امید که هموطنان هزاره ام آزرده نشوند.