تنها آرزوی که از خوانندگان کابل پرس? دارم اينست که برخورد راوا برخورد يک جريان چپ و مارکسيست به حساب نياورند. برخورد راوا برخورد يک سکت به قضايای سياسی و اجتماعی است. يکی از مشخصات بارز سکت گروه پرستی و قرار دادن سکت خود بجای جامعه است و معيار خير و شر را نيز در محدوده ای منافع سکت خود می بيند. راوا اينقدر لاف از مبارزه ای ضد بنيادگرائی ميزند تا بحال يک کلمه در اصول اعتقادی آن به زبان نياورده اند. راوا در گذشته لغزشهای سياسی هولناکی داشته است. اينها يکدوره شاه پرستی را پيشه ای خود ساختند و در زمان ديگر تلاش کردئد ربانی را قانع کند که گلبيدين بد است. در آعاز پيشروی طالبان انتظار داشتند که طالبان شايد سرکردگان جهادی را مانند مزاری خواهد کشت و مصدر خدمتی شوند. به همين طور در اوائل به کرزی چشمک ميزدند. يک جريان اپورتونيست که گمان ميکند با کلمات رکيک خود را انقلابی معرفی کند. اينها کوچکترين وجهه مشترک با کمونيسم راديکال مارکس ندارند.
تنها آرزوی که از خوانندگان کابل پرس? دارم اينست که برخورد راوا برخورد يک جريان چپ و مارکسيست به حساب نياورند. برخورد راوا برخورد يک سکت به قضايای سياسی و اجتماعی است. يکی از مشخصات بارز سکت گروه پرستی و قرار دادن سکت خود بجای جامعه است و معيار خير و شر را نيز در محدوده ای منافع سکت خود می بيند. راوا اينقدر لاف از مبارزه ای ضد بنيادگرائی ميزند تا بحال يک کلمه در اصول اعتقادی آن به زبان نياورده اند. راوا در گذشته لغزشهای سياسی هولناکی داشته است. اينها يکدوره شاه پرستی را پيشه ای خود ساختند و در زمان ديگر تلاش کردئد ربانی را قانع کند که گلبيدين بد است. در آعاز پيشروی طالبان انتظار داشتند که طالبان شايد سرکردگان جهادی را مانند مزاری خواهد کشت و مصدر خدمتی شوند. به همين طور در اوائل به کرزی چشمک ميزدند. يک جريان اپورتونيست که گمان ميکند با کلمات رکيک خود را انقلابی معرفی کند. اينها کوچکترين وجهه مشترک با کمونيسم راديکال مارکس ندارند.