Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 9255

نگاه دیگر به محرم

20 جنوری 2008, 12:58, توسط پنجابی

بنام خدا
با تقديم ادب واحترام به همه ي هم وطنان وبرادران که برخي از روي احساس عاطفي وبرخي ازروي روشنفکري وتعدادي هم از حس ناسيوليستي ويا تعصب مذهبي دراين صفحه مطلب نوشتند .
دليل اين مدعاکه هرکس ازروي احساس خاصي سخن گفته اين است که اکثريت نويسنده گان منتقد از اصل مطلب آقاي جعفر رضائي دور وبه تعصبات انحرافي دست زده اند ودر نتيجه اثرات منفي ذيل از اين بحث بدست آمده :
1. به ملت نجيب افغانستان توهين شده ؛ زيرا نقاط ضعف را هرکدام به نوبه ي خود برشمرده به اينگمان که طرف مقابلش را بکوبد وعيب اورا برملاکند غافل ازاينکه زندگي جاده ي دوطرفه است!
2. عقايد ملت به باد مسخره گرفته شده ؛ به دستورات ديني ومذهبي که مطمئنا خود نويسنده تحقيق کافي نداشته ، حمله صورت گرفته مثل آب وضووکلوخ طهارت و...
3. همه به جنبه هاي اختلاف پرداخته اند ، برادر! انتقاد کردن وبه هم ديگر توپيدن کار آسان البته غير عقلائي است ، ولي آيا نيازي را رفع ، يا مشکلي را حل ميکند ؟؟؟
4. آيا اينگونه تحليل وانتقاد از همديگر در راستاي وحدت ملي است يا برخلاف آن؟؟؟ از انجاکه بعضي ازدوستان(چنانکه از مطلب شان پيداست) مثل حقير تازه به مکتب رفته اند يا حداکثر صنف هفتم ياهشتم را خوانده اند ،بهتراست سئوال را اينگونه مطرح کنم که آيا سبک تهاجمي ازنوع (...؟) نقدکردن ماي ملي را تحکيم مي بخشد يا ما هاي قبيلوي را ؟؟؟
اما آنچه که بايد صورت بگيرد اين است :
1. ادب ومتانت که از اصول اخلاقي درهرکاري است با يد رعايت شود.
2. اگر بخشي از عنعنات يک ملت يا يک مذهب وحتي قبيله اي مورد نقد قرارمي گيرد با يد ازروي ادله کافي وارايه ي مستندات عقلائي باشد وگرنه بقول يکي از دوستان – بي خريطه فير کردن - است ، وچنين نقدي هم بجز آگاهي کافي از آداب و رسوم آن ملت وصاحب آن عقيده ممکن نيست .
3. نبايد سنتهاي محلي وعاميانه را با باورهاي استدلالي اصيل مساوي دانست ، چه اينکه برخي از آداب ورسوم ها بردين ومذهب تحميل شده است واگر بررسي تاريخي صورت بگيرد معلوم خواهد شدکه سرمنشاءآن چيزي غير ازدين ، بلکه : تقليد کورکورانه ، حس خود برتربيني ازراه نوآوري خيالي ،و... بوده است .
4. ازموضوع بحث به هيج وجه نبا يد خارج شد که ناشي گري به اثبات نرسد.!
5. درهيج لحظه وقسمتي از بحث ازدو نياز مهم جامعه خويش غافل نشويم : 1- تحکيم وحدت ملي .2- مبارزه باجهل يافقرفرهنگي .
6. نقدونظر به انگيزه رشد افکار عمومي امري است بس پسنديده وبايسته اما بايد اينگونه باشد:
نهال دوستي بنشان که کام دل ببارآرد – درختي دشمني برکن که رنج بي شمار آرد.
اما درمورد مقاله آقاي جعفر رضائي با يد بگويم که ايشان کارمثبت که انجام داده همانا طرح سؤال انتقادي به شيوه ي عزاداري است ، اما تاخت وتازي که کرده من بحساب جواني اش مي گذارم ، ايشان شايد تازه دست به قلم برده وبقول خودش روشنفکر شده امابرادر علم اندک جهل مرکب مي آورد.
از سه راهکار که بيان کرده است درجه بيگانگي ايشان با فرهنگ عاشورا وفلسفه تجليل از عاشورا بوضوح استفاده مي شود.
جواب آقاي ناصري هم پسنديده است ، ازانجهت که ازنقد بيرون نرفته وازدراستدلال
واردشده است گرچند کمي هم عصباني بنظرمي رسد.
اما حقير چون تايک هفته ديگر مصروفيت دارم چيزي نمي توانم بنويسم ولي انشاءالله مطلبي با عنوان (اگه رأيم بعدا عوض نشود)- نگاه مستند به محرم وپيامدهاي آن- درجمع دست نوشته هاي ديگر دوستان خواهم افزود.
پنجابي

جستجو در کابل پرس