Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 51060

نقد مانفیست شیطانی (قرآن) قسمت اول!

19 دسامبر 2011, 05:46, توسط بیخدا

نقد مانيفست شیطانی (قرآن)
‎نقد قرآن به ایرادها و تناقض‌هایی که به قرآن وارد می‌شود می‌پردازد. مسلمانان معتقد اند که آیات این کتاب وحی الهی بر پیامبر اسلام است. از آن سو منتقدان عمدتا قرآن را کتابی تالیف شده بشری می‌داند و منکر ارتباط کتاب قرآن و خداوند اند.
محتویات
۱ متناقض بودن قرآن
۱.۱ ناسخ و منسوخ
۲ معجزه بودن قرآن
۲.۱ درون‌مایه قرآن
۲.۲ ارزش ادبی قرآن
۲.۲.۱ ارزش ادبی داستان‌های قرآن
۲.۲.۲ صحت تاریخی
۲.۲.۲.۱ عدم تعلق سورهٔ فاتحه به قرآن
۳ بازتاب خرافات جاهلی در قرآن
۳.۱ خرافات جاهلی در قرآن
۳.۲ رسوم اعراب در قرآن
۴ ابزار و آلت دست بودن برای خواسته‌های محمد
۴.۱ کینهٔ محمد از ابولهب
۴.۲ پسر نداشتن محمد
۴.۳ مسائل همسران محمد
۴.۳.۱ ماجرای ماریه
۴.۳.۲ زینب بنت حجش
۵ خدا در قرآن
۵.۱ خدای محمد در خدمت محمد
۵.۲ نسبت دادن صفات بشری به خدا
۶ قرآن و حقوق بشر
۶.۱ در روایات تاریخی
۶.۱.۱ کشتن نوجوانی به احتمال کفر در آینده
۶.۱.۲ کشتن تمام افراد قوم پس از کشتن یک شتر
۷ خشونت در قرآن
۷.۱ تهدید به مجازات در جهنم
۷.۲ مجازات‌های تاریخی در گذشته
۷.۳ خشونت علیه دیگر ادیان و «دشمنان»
۸ قرآن و پیروان دیگر ادیان
۸.۱ قرآن و یهودیان
۸.۱.۱ دوره اول، سازش
۸.۱.۲ دوره دوم، عتاب خیرخواهانه
۸.۱.۳ دوره سوم، دشمنی علنی
۹ علم و قرآن
۹.۱ تاریخ در قرآن
۹.۱.۱ داستان‌های تاریخی غیر عادی قرآن
۹.۱.۱.۱ طوفان نوح
۹.۱.۱.۲ زندگی یونس در شکم ماهی
۹.۱.۱.۳ داستان شکافته‌شدن رود نیل و غرق شدن فرعون در آن
۹.۱.۱.۴ تبدیل انسان به حیوان
۹.۱.۱.۵ شق‌القمر
۹.۱.۲ اشتباهات قرآن در ارجاع‌های تاریخ
۹.۱.۲.۱ عیسی مسیح
۹.۱.۲.۱.۱ حاملگی مریم به عیسی
۹.۱.۲.۲ ابراهیم، اسماعیل و کعبه
۹.۲ علم پزشکی در قرآن
۹.۲.۱ محل بارآمدن منی مرد
۹.۳ قرآن و پیش‌گویی
۹.۳.۱ پیش‌بینی ایمان آوردن اهل کتاب
۱۰ آیه‌های یادشده
۱۱ پانویس
۱۲ منابع

متناقض بودن قرآن
مجموعه آیات نه تنها با هم هماهنگ نیستند، بلکه در بعضی موارد یکدیگر را نقض می‌کنند.
ناسخ و منسوخ
این معضل، حتی در زمان پیامبری محمد هم وجود داشت. به طوری که قرآن در جواب طعنه زنان می‌گوید: هر آیه‌ای را نسخ کنیم یا آن را به [دست] فراموشی بسپاریم بهتر از آن یا مانندش را می‏آوریم مگر ندانستی که خدا بر هر کاری تواناست[آیه ۱]... چون آیه‌ای را به جای آیه دیگر بیاوریم و خدا به آنچه به تدریج نازل می‏کند داناتر است می‏گویند جز این نیست که تو دروغ‏بافی [نه] بلکه بیشتر آنان نمی‏دانند. بگو آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده تا کسانی را که ایمان آورده‏اند استوار گرداند و برای مسلمانان هدایت و بشارتی است.آیه۲
ابن وراق در اینباره می‌گوید: می‌بینیم که تئوری نسخ آیه، چگونه دانشمندان و نویسندگان را از گرفتاری‌های وابسته به تضادها و نا همگونی‌های متون قرآن نجات می‌دهد. با این وجود متن و روان آیه‌های مکی و مدنی و تفاوت آشکارشان با یکدیگر نمی‌تواند مدافعان اسلام را به گونه کامل به ساحل نجات برساند. زیر آیه‌های مکی که در آغاز ادعای پیامبری محمد نازل شده، همه حکایت از بردباری و شکیبایی و تحمل اندیشه‌ها و کردار دیگران را دارد و آیه‌های مدنی که در زمان فرمانروایی محمد نازل شده، همه از کشتن و نابود کردن و گردن زدن و قطع عضو می‌زنند. بدین ترتیب، آیه‌هایی که کشتن و نابود کردن(برای مثال، آیه ۵ سوره توبه [آیه ۳]) را فرمان می‌دهند، آیه‌های با مضمون بردباری و صبر و تحمل اندیشه‌ها و کردار دیگران را پند می‌دهد را نسخ می‌کند.
سید محمدحسین طباطبایی در المیزان ذیل بحث نسخ آیات بیان می‌دارد که نسخ آیات از جنس تناقض احکام نیست بلکه از نوع تکمیل است. به عنوان مثال می‌گوید:
آیه: فاعفوا و اصفحوا حتی یاءتی اللّه بامره[۴]، ترجمه: فعلا عفو کنید و نادیده بگیرید تا خداوند امر خود را بفرستد، که بروشنی می‌فهماند: حکم عفو و گذشت دائمی نیست و بزودی حکمی دیگر می‌آید، که بعدها بصورت حکم جهاد آمد. و مانند حکم زنان بدکاره که فرموده: فامسکو هن فی البیوت، حتی یتوفیهن الموت اءو یجعل اللّه لهن سبیلا[۵]، ترجمه: ایشان را در خانه‌ها حبس کنید تا مرگشان برسد و یا خدا راهی برایشان معین کند، که باز بوضوح می‌فهماند حکم حبس موقتی است و همینطور هم شد و آیه شریفه با آیه تازیانه زدن بزناکاران نسخ گردید، پس جمله: «حتی یاءتی اللّه بامره در آیه اول و جمله «او یجعل اللّه لهن سبیلا.در آیه دوم خالی از این اشعار نیستند که حکم آیه موقتی است و بزودی دستخوش نسخ خواهند شد.
همچنین ایشان در ادامه می‌فرمایند: از نظر آیه نامبرده نسخ باعث نمی‌شود که خود آیت نسخ شده بکلی از عالم هستی نابود گردد، بلکه حکم در آن عمرش کوتاه است، چون بوضعی وابسته‌است که با نسخ، آن صفت از بین می‌رود.[۹]
معجزه بودن قرآن
علی دشتی در کتاب ۲۳ سال معجزه بودن قرآن را از دو جنبهٔ لفظ و محتوا قابل بررسی دانسته‌است. به این دو جنبه اصطلاحاً اعجاز لفظی و اعجاز محتوایی می‌گویند. بسیاری دانشوران[ادعای بزرگ] سده‌های آغازین پس از اسلام به اعجاز لفظی قرآن قائل نبودند. بلکه ادعای اعجاز لفظی قرآن با گذشت زمان و افزایش تعصب‌ها مطرح شد. مثلاً ابراهیم نظام، یکی از این افراد، در نفی اعجاز لفظی قرآن می‌گوید «نظم قرآن و کیفیت ترکیب جمله‌های آن معجزه نیست و سایر بندگان خدا می‌توانند نظیر یا حتی بهتر از آن بیاورند». در همین راستا ابوالعلاء معری مترسل بزرگ عرب منشئات خود را برتر از قرآن دانسته‌است. اثبات اعجاز محتوایی قرآن از اعجاز لفظی هم مشکل‌تر است. چرا که مطلب چشمگیر تازه‌ای که دیگران نگفته باشند یا دستور اخلاقی نابی که بدیع جلوه کند در قرآن نیامده‌است. داستان‌هایش اغلب از داستان‌های یهودیان و ترسایان اخذ شده‌است و همین انتقادی بود که خود دشمنان محمد هم در مکه در آن زمان به وی کردند و داستان‌های قرآن را اساطیرالاولین خواندند. چندان که یکی از مخالفان محمد در مقام انتقاد از وی گفت که قصه‌هایی از اسفندیار می‌داند که از داستان‌های محمد دلکش‌تر است. حتی احکام و شرایعی که در قرآن آمده‌است همه در دین‌های دیگر سابقه می‌دارد یا ادامهٔ آداب و سنن عربی جاهلی‌است. (جز زکات و جهاد. این دو را معلول تشکیل حکومت از سوی محمد دانسته‌اند و بدون لشکر و پول کار چنان حکومتی پیش نمی‌رفت.) تعدادی از این احکام و شرایع با گذشت زمان تغییر کرده‌است و حتی به فراخور حال‌وروز محمد حکم‌های متضاد صادر شده‌است. این حکم‌های متضاد برای مسائل واحد در فقه اسلامی با عنوان ناسخ و منسوخ مطرح است. مسئلهٔ ناسخ و منسوخ از وجوهی‌است که منقدان در اثبات بشری بودن قرآن بر می‌شمرند. البته مصطفی حسینی طباطبائی در کتاب خود با عنوان «خیانتی درگزارش تاریخ» به اثبات این مطلب می‌پردازد که کتاب ۲۳ سال معجونی است از تحریف کتب تاریخ، قرآن و تفسیر و سیره و جز اینها و به عنوان نمونه مدعای این کتاب مبنی بر اینکه ابوالعلاء معری منشئات خود را برتر از قرآن دانسته‌است را رد نموده به رسالة الغفران او استناد می‌کند که در آنجا می‌گوید: «کتابی که محمد آورده با اعجاز خود همه را مغلوب ساخته‌است
درون‌مایه قرآن
به گفته لستر هنگاهی که یک خوانندهٔ آشنا به نوشتارهای ابراهیمی قرآن را می‌خواند در می‌یابد که درون‌مایهٔ آن عموماً همان مطالب و داستان‌هایی است که در آن نوشتارها آمده‌است. بیشتر مطالب قرآن از نوشتارهای عادی کلیمی‌ها که جنبهٔ وحی نداشته و بویژه تلمود برداشت شده و به کرّات در قرآن بکار رفته‌است.[ادعای بزرگ] وین معتقد است کتاب قرآن سرشار از اشتباهات و تناقضات تاریخی و علمی است. علاوه بر آن الله و کتاب خدا بعضاً و یا عموماً برخی رفتارهای ناپسند همچون دروغ‌گویی، دزدی، نیرنگ، فریب و حیله‌گری، برده‌داری، تجاوز جنسی، زجر، شکنجه و تروریسم را مجاز می‌شمارد. چارلز تری می‌نویسد بدون تردید می‌توان گفت نخستین اثری که از خواندن قرآن در ذهن خواننده آن می‌نشیند آنست که محمد، اصول و موازین اسلام را از یهودیان حجاز آموخته‌است. اصول و احکامی که برگه‌های ابتدایی قرآن را پرکرده‌است عبارتند از روز قیامت، بهشت و دوزخ، کتاب آسمانی، وحی به وسیله فرشته، مزایای پیروی از امور مذهبی و غیره که بگونه‌ای کامل از نوشتارهای مقدس کلیمی‌ها و یهودیان گرفته شده‌است.
در مقابل دیگر متفکرین نظرات دیگری نیز ارائه دادند. پرفسور هانری کربن فیلسوف معاصر فرانسوی می‌گوید: «اگر اندیشهٔ محمد خرافی بود و اگر وحی او وحی الهی نبود، هرگز جرأت نمی‌کرد بشر را به علم دعوت کند. هیچ یک از افراد بشر و هیچ شیوهٔ تفکری به اندازهٔ محمد و قرآن، انسان را به دانش دعوت نکرده‌اند، تا آنجا که در قرآن، نهصد و پنجاه بار از علم، فکر و عقل سخن به میان آمده‌است».
ارزش ادبی قرآن
تئودور نلدکه، پدر علم مطالعات قرآنی در اروپا، ضمن قابل شمردن ارزش بلاغی قرآن، قرآن را از نظر زیباحسیک به هیچ روی اثر تراز اولی به حساب نمی‌آورد. از نظر نلدکه محمد به هیچ وجه در سبکْ استاد نیست و این تعصب مسلمانان است که یک تولید معیوب ادبی را تا حد شاهکاری بی‌بدیل بالا برده‌اند. از نظر نلدکه اگر قرآن بی‌نقص از آب در آمده بود حقاً آن را می‌شد معجزه شمرد. چون تا پیش از قرآن اثر قابلی در نثر عربی تولید نشده بود و هرچه بود به شعر بود. از این رو از دید یک ناباور بر محمد نمی‌توان خرده گرفت که چرا نثری که تولید کرده‌است معیوب است چرا که کارهای آغازین هیچوقت بی‌نقص نیست. نلدکه در این عقیده تنها نیست. همهٔ مستشرقان تا اواسط قرن بیستم، نظیر نیکلسن و شوالی، همانند نلدکه قرآن را از نظر ادبی بی‌دقت، پراشتباه، ناقص و ملال آور می‌دانستند. بگفته استفان وایلد، استاد دانشگاه بن، اینگونه قضاوت‌ها از متن ادبی قرآن عموماً هم توسط اعراب مسیحی و محققان مسلمان رد می‌شوند. انتساب «قطعه، قطعه بودن» و «عدم پیوستگی» متن قرآن در نوشتارهای مستشرقین بعدی تا به امروز نیز تکرار شده‌است.
لزلی هزلتون، نویسنده معروف آمریکایی-انگلیسی که بعضی از آثار او در لیست پرفروشترین‌ها قرار دارند علل عدم درک مستشرقین از زیبایی قرآن را به انتظار نادرست آنها از این کتاب مربوط می‌داند. او معتقد است قرآن بیشتر از اینکه یک کتاب خواندنی -مانند کتابهای پر فروش دنیا- باشد، یک کتاب شنیدنی است.
ارزش ادبی داستان‌های قرآن
نلدکه معتقد است داستان‌های قرآن که برای عبرت آورده شده‌است از نظر ادبی چنگی به دل نمی‌زند. شخصیت‌های پیامبرانش کپی‌برداری از شخصیت محمد است و همه به سان محمد سخن می‌گویند و با مخالفان مشابهی طرف‌اند. حتی در جایی نوح قوم خود را از پرستش خدایان باطلی نهی می‌کند (با ذکر نام این خدایان) که خدایانی‌اند که عربهای زمان محمد می‌پرستیدند نه خدایان قوم نوح در توضیح آیه ۲۳ سوره نوح که چرا قرآن مشرکین عرب را از پرستش خدایان زمان نوح بر حذر می‌دارد برخی مسفران گفته‌اند بت‌های قوم نوح یعنی ود، سواع، یغوث، یعوق و نسر -که بر گرفته از شخصیتهای حقیقی زمان نوح با همین نامها بودند- پس از طوفان تا مدتها زیر خاک ماندند تا اینکه اعراب آنها را بیرون آوردند و خود به پرستش آنها روی آوردند.
پس عجیب نیست که در نزد مشرکان قریش این قصه‌ها به اندازهٔ داستان‌های رستم و اسفندیار جالب نبود[نیازمند گفتاورد از منبع اولیه]. داستان‌های اخیر را نذربن حارث با مکیان باز می‌گفت و آنها را در سفرهای تجاری‌اش به ایران آموخته بود. محمد به قدری از رقابت پیش آمده با نذر خشمگین بود که هنگامی که نذر در جنگ بدر اسیر شد به وی رحم نکرد و بکشتش. در حالی که در موارد دیگر هم‌وطنان را بخشوده بود.]
صحت تاریخی
نوشتار اصلی: صحت تاریخی قرآن
امروزه میان مسلمانان و مورخین غربی اتفاق نظر هست که آنچه به عنوان قرآن در دست است تقریبا همان کلامی است که از سوی پیامبر اسلام بیان شده‌است. البته در اینکه آنچه در قرآن است همهٔ آنچیزی‌است که پیامبر به عنوان قرآن بر مسلمانان خوانده‌است اختلاف‌نظر بیشتر است.

ادامه دارد...

جستجو در کابل پرس