Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 51013

محاکمه جنایت کاران جهادی بوسیله جنایت کاران طالبی امکان پذیر است

17 دسامبر 2011, 21:39, توسط baqi samandar

باقی سمندر
قوس / اذر سال ۱۳۹۰ خورشیدی
دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی
( بخش نخست )

سلام به خوانندګان ارجمند کابل پرس? !
سلام به هموطنان عزیز!
روستایی ګرامی – اندخویی عزیز – و- ن ج ف عزیز- ودوست ګرامی که بارسم خط اروپایی مطلب ومنظور شان را بزبان پارسی افاده وبیان نموده اند !
من خودم را ناګزیر میدانم تا جملات ای چند پیرامون افکار ارایه شده شما درمورد یاد داشتهایم که درهمین ستون درکابل پرس منتشر شده بود ، بنویسم تا ممکن سر سخن برای تبادل افکار و روشنګری در جامعه جنګ زده و عقب مانده وعقب نکهداشته شده فغان ستان اندکی باز تر ګردد.
نخست به پرسش و طرح عزیزی می پردازم که با حروف لاتین مطلب خود شان را بیان داشته وچنین نوشته اند :
gape degar ham eenke aya aslan jang gahe majaz ast ya ne, agar majaz ast chi waqt wa agar nest chegona meshwad zorgoyane zalem ra bar sare jaye shan neshand
درنوشته زبرین میخوانیم که :
« ګپ دګرهم اینکه آیا اصلن جنګ ګاهی مجاز است یا نه ، اګر مجاز است چه وقت و اګر مجاز نیست چګونه میشود زورګویان ظالم را سر جایشان نشاند ؟ »
سخن عمومی وعام درمورد جنګ :
در مورد جنګ نظریات ګوناګونی وجود دارد – در اروپا وامریکا انسانهایی که خود را پسیفست یا غیر فعال میدانند – مخالف جنګ وهر نوع جنک اند ـ کارل فان اوس ینسکی یکی از نظریه پردازان پسیفیست بود .
مهاتما ګاندی نیز طرفدار پاسیفیسم بود و بعد از جنک دوم جهانی دیدیم که استقلال رسمی هند توام با تجزیه سرزمین هندوستان به پاکستان شرقی وغربی عملی شد .
در اروپا و امریکا همین امروز نیز ده ها نظریه پر داز برضد جنګ وجود دارد که در این مختصر نمیشود در باره آن نوشت .
نظریه دیګر در مورد جنک اینست که :
جنګ ادامه سیاست است – به شکل دیګر ، سیاست نیز بیان فشرده اقتصاد است . افکار چپ – کمونیستها – سوسیالیست ها – سوسیال دموکرات ها – انارشیستها هریک نګاههای خاص تری درمورد جنک ها دارند که نمیتوانم به شکل فشرده دراین جا تذکر بدهم .
کارل مارکس و فرید ریش انګلس هم طرفدار مبارزه طبقاتی بودند و مبارزه طبقاتی در جایی هم به جنګ طبقاتی منجر شد که نمونه بارز آن کمون پاریس است . انها مبارزه طبقاتی را تا دیکتا توری پرولتاریا بعد از شکست کمون پاریس تیوری تیزه نمودند .نمونه دیګر جنګ برضد جنګ در پیترز بورک در سال ۱۹۱۷ میلادی دربحبوحه جنګ اول جهانی بود که منتج به انقلاب اکتوبرګردید وبه قول جان رید انقلاب اکتوبر در ده روز دنیا را لرزانید .
در زمان پیش از دوران سرمایه داری یعنی در دوران برده ګی و دوران فیودالی جنګ های شدیدی در اروپا وآسیا ودنیا وجود داشته است ازجنګهای دهقانی در المان تا جنګهای صلیبی درفلسطین وسوریه وده ها جنګ دیګرمیتوان نام برد .
دردوران سرمایه داری پیش انحصاری در امریکا - اروپا و اسیا وافریقا نیز جنګهای زیادی وجود داشته است که من نمیخواهم به هریک از انها بپردازم .
انترناسیونال اول و مانیفست حزب کمونیست درسال ۱۸۴۸ میلادی اعلان نمود که :
« بعد از کمون اولیه تاریخ کلیه جوامعی که وجود داشته است ، تاریخ مبارزه طبقاتی است »
از اینرو مبارزه طبقاتی توام با جنګ وبدون جنګ بوده است.
درزمان سرمایه داری انحصاری یا امپریالیسم یا حاکمیت سرمایه ما لی جهان را به دوبخش ارزیابی نموده اند – جهان ایکه به وسیله ستمګران واستثمارګران زیر حاکمیت قرار دارد و جهان ایکه در آن ستم کشان زنده ګی مینمایند .
در جهان سرمایه داری دو جنګ اول ودوم جهانی را جنګ امپریالیستی میخوانند و لنین درسال ۱۹۱۶ میلادی اعلان نمود که « امیریالیسم یعنی جنګ » کتاب لنین بنام « امپریالیسم به مثابه عالیترین شکل سرمایه داری» در دوران جنګ اول جهانی در سال ۱۹۱۶میلادی نوشته شده است .
کشورهای امپریالیستی در همه کشورهای مستعمره ونیمه مستعمره جنګ را تحمیل نموده اند ومینمایند . عامل اصلی جنګ درجهان امروزی نظام وسیستم امپریالیستی است اما یګانه عامل نیست ـ نظام فراقومی وفرا ملی وچند ملیتی سرمایه داری جهانی که درګروه های ( هفت – هشت صنعتی واینک در ګروه بیست ) تمرکز یافته اند – در اګثر جنګها منافع طبقاتی خود را جستجو مینمایند و یادګرفته اند تا چګونه بنام قوم – دین –مذهب – زبان وسمت و قبیله جنګ ها را براه بیاندازند و به وسیله ایادی خود جنګ هارا زیر کنترول داشته باشند واګر از کنترول شان خارج ګردید – خود بنام ها و بهانه های ګوناګون وارد کارزار میګردند – نمونه های – عراق – یوګوسلاویا - افغانستان – عراق و لیبیا تازه ترین نمونه های درقرن بیست ویکم زیر نام «مداخله انسا ن ګرایانه » وفیصله های شورای امنیت ملل متحد را میتوان به شکل جداګانه مورد بحث قرارداد وسخن درمورد کشور های « پسا منازعه ‎» نیاز به بررسی جدی دارد .
جنګ هارا تاهنوز به دودسته وګته ګوری جمع بندی نموده اند ـ
جنګ های امپریالیستی یا غیر عادلانه
جنګ های ضد امپریالیستی یا جنک های عادلانه
دراین مورد تیوری های زیادی در دنیا وجود دارد – نمونه های جنک پارتیزانی - چریکی – که نمونه های انرا درنوشته های ارنستو چه ګوارا میبینیم – رژه دوبره نیز از این جنګهای چریکی بنام موتور کوچک یاد مینماید که موتور بزرګ را براه می اندازد و نامش را لوکوموتیف میداند .
میتوان نشانه های زیادی تحلیل ازجنګ های های شهری و جنګ های روستایی و تعمیم جنګ های شهری ودهاتی را در شش اثر نظامی ماوتسه تونګ – واثار جنرال جیاب – له دوان – هوچی مینه و سایر متفکران انقلابی کشورهای مستعمره ونیمه مستعمره دید ،
بسیار فشرده بنویسم که جنګ ها درقرن بیست ویک - یک شکل از اشکال مبارزه و آخرین شکل انتخابی و اجباری مبارزه ایست که توسط کشورهای ګروه بیست بالای مردم دنیا تحمیل ګردیده و میګردد.دراینمورد میتوان زیاد نوشت .
تجزیه وتحلیل این جنګ ها نیاز به بررسی جداګانه دارد .
جنګ های نیابتی یکی از اشکال جنګ ها است که درقرن بیست ویک به پیش برده میشود ونمونه های زیادی از این را میتوان به بررسی ګرفت .
این بود بخش از دیدګاه های که در اروپا و امریکا وکشورهای سرمایه داری وکشورهای عقب مانده یا رو به رشد مطرح اند و امروز کشورهای هشت صنعتی را کشورهای شمال و سایر کشورهای دیګر را شامل کشورهای جنوب میدانند .
کشورهای شمال بسوی جهانی شدن وجهانی ساختن بازنجیر تانک ها و صفیر ګلوله های هوایی وزمینی کلوبالیسم و نیو لیبرالیسم روی استخوان ها وګوشت وپوست مردم دنیا درحالت مارش وپیش روی اند .
پس این جنګ امپریالیستها جنګی دیګری را در برابرخود فرا خوانده است این جنګ دوم که واکنش ایست دربرابر جنګ ګروه اولی – درهر کشور بایست به شکل جداګانه مورد ارزیابی قرار ګیرد . تحلیل مشخص از اوضاع مشخص جز از اجزای ضروری درک وشناخت از جنګ ها است .
جنک هایی که توسط مافیای بین المللی وګروه های مافیایی منطقوی براه انداخته شده است ومیشود خود نیاز به تحقیق جداګانه دارد .
این بود فشرده نظر من درمورد جنګ واشکال جنګ .
فراموش ننماییم که نظریه دیګر ی نیز درمورد جهان وجهان بینی وجود دارد و تعریف این نظریه دیګرکه توسط نظریه پردازان نخبه ای اسلام مکتبی ارایه میګردد هم قابل ارزیابی جداګانه است .
از دیدګاه اسلام مکتبی یا اسلامیسم و یا اسلام سیاسی در کشورهای عربی وغیر عربی و نظریه پردازان طالبیسم – دیوبندیسم – سلفیسم – پان اسلامیسم جهان موجود دارای دوبخش است – جهان اسلام وجهان کفر .
جهان اسلام را دار الاسلام میګویند و جهان غیراسلامی را دار الحرب .
این دیدګاه ها که درافغانستان نیز طرفدارانی دارد – جنګ را درجهان اسلام برضد کفار جهاد وقتال میدانند ومیخوانند و برای توجیه نظریه خود به احکام قران کریم و احادیث بخاری و مسلم و بیشتربه نظریه پیشوایان سلف تکیه مینمایند و جنګ را از دیدګاه خود مطرح مینمایند ونموده اند – که یک بخش مورد نظر این بحث همین موضوع برخی از انسانهای است که خود را مترقی میدانند و دفاع از طالبان وحزب اسلامیست می نمایند و من در مورد این دسته بندی فکری نظریه ای دیګری دارم وتاحال افکارم را درهمین بخشهای کابل پرس بیان نموده ام وبازهم خواهم نوشت .
درمورد اینکه شما نوشته اید :
« anche lazem ast ejade yak ya chand markaze tahqeqatiye qazayaye 40 sale akheer afghanistan ast ta bashad ke een gereye koor agar kame goshoda shawad«
« آنچه لازم است ایجاد یک یا چند مرکز تحقیقات قضایای ۴۰ سال اخیر افغانستان است تا باشد که این ګره کور اګر کمی ګشاده شود »
من با این نظر شما موافق ام وامیدوارم جوانانی در هرګوشه دنیا به شکل داوطلبانه بخواهند دراین مورد خود را نامزد نمایند تا تحقیقات ګسترده ادامه یابد. تا جاییکه من میدانم بخش های از دانشجویان دانشګده جامعه شناسی افغانستان تحقیقاتی در مورد کوشه های از جنګهای سال های ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۱ را انجام داده اند و نتایج تحقیقات شان در پنجصد و چند صفحه تهییه ګردیده وویرایش نیز ګردیده است وممکن در آینده منتشر ګردد – این بخش آغاز کار تحقیقاتی اکادمیک درمورد تاریخ شفاهی ده سال اخیر است .
همچنان بنیادی دراین مورد کارهایی انجام داده و هر روز بخشهای از تحقیقات شان در روزنامه هشت صبح در شش ولایت افغانستان بیرون داده میشود ومنتشرمیګردد .
البته بایست بنویسم که بخشهایی ازمستند سازی جنګ های ده سال اخیر نیز تاجایی که من میدانم – صورت ګرفته است واینکه چه وقت اسناد در سطح افغانستان ومنطقه وجهان منتشر خواهند ګردید – بستګی به دست اندرکاران تحقیقات وبررسی ها دارد ومن دراین مورد زیاد ګفته نمیتوانم – هرزمانیکه اسناد ارایه ګردید – ارزو دارم تا مورد ارزیابی ونقد همه جانبه قرار بګیرند و طرح ها وپیشنها های در مورد اجرای عدالت و عدالت انتقالی نیز ارایه ګردد ویک ګره از هزاران ګره راهی بسوی بازګشایی بیابد .
تاجاییکه بخاطر دارم هفته نامه روزګاران در زمانیکه شاد روان داد نورانی جز فعالین هفته نامه روز ګاران بود- نیز درهر هفته زیر عنوان « کابلیان با خون مینویسند » مطالبی منتشرکرده است و بهمین ترتیب کتابها ونشراتی تاهنوز به شکل مکتوب نیز وجود دارند که یادداشتهایی را درخود نهفته دارند وبخاطر دارم که دوشیزه ای بنام « سرخیل » یادداشتهای جنګ های روزانه کابل را نیز نوشته بود و من با بسا از انسانهایی درکابل وولایات برخورده ام که خاطرات جګرخراشی از جنګهای بعد از کودتاهای بیست وشش سرطان وهفتم ثور و تجاوز شوروی و ایجاد احزاب اسلامی در پشاور وایران وقم تا حال دارند .
اسناد دیداری – شنیداری و نوشتاری کم نیستند اما انچه تاهنوز وجود ندارد همانا مرکز تحقیقاتی است که شما بدان اشاره نموده اید . به امید بنیاد ګزاری همچو بنیادی تحقیقاتی واکادمیک چشم براه میباشم و انچه از من ساخته است بدرقه راه جوانان شیفته حق وعدالت خواهم کرد .

پایان بخش نخست

آنلاین : باجنایت نمیتوان عدالت را برقرارساخت

جستجو در کابل پرس