Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 51479

رازهای حقیقی دعوت ارتش شوروی و مداخلات غرب و شُرَکاء در افغانستان

29 دسامبر 2011, 14:07, توسط baqi samandar

باقی سمندر
هفتم جدی سال ۱۳۹۰ خورشیدی
۲۸ دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی
یک -
چند ګام به عقب برای یک ګام به پیش !

دوستان وخوانندګان ګرامی وارجمند
سلام برشما !
دیروز مقاله ای ازمن درمورد ششم جدی منتشر شد و هموطنانم باجروبحث هایی درمورد نبشته من اظهار نظر نمودند . درجریان تبادل افکار با هموطنان متوجه ګردیدم که بایست بسا از کارهایی پژوهشی اغاز یابد تا روابط سالهای قرن هجده ونزده تامروز و کم از کم پنجاه شصت سال اخیر مورد نګری قرار ګیرند و جوانان سرزمین بخاک وخون کشیده ما ګامهایی استوارتری بردارند تا پژوهش همه جانبه ای را آغازنمایند وادامه بدهند وبرای انتشار دادن افکار روشنګری ګامهایی محکم به بیش بردارند . این یاد داشتهای تند نویسی را به همه جوانان وطنم پیش ګش مینمایم تا بانقد این نبشه وافکارم من پیرانه سر را نیز مورد نقد قرار بدهند و درمجموع من نیز بتوانم از جوانان فرا بګیرم .
ګفته اند ز ګهواره تاګور پی دانش بجوی .
من خواهم اموخت ـ این یاد داشت ها درچند بخش منتشر خواهد ګردید .
آغاز سخن
. درمورد علل و انگیزه های کودتای هفت ثور و ریشه یابی آن چه از زمان سفر بولگانین و خروشف دردهه 1950 میلادی و یا قبل از آن و یا تاسیس دولت پاکستان در1947 بعد از جنگ دوم جهانی و سفر بری و تشکیل لویه جرگه برهبری داود و یا عدم پذیرش پیمان بغداد و بعدا سنتو یا « چتر حمایتی امریکا» بیش از نیم قرن می گذرد.و کتابهایی زیادی تاحال در توجیه و دفاع از نقش شوروی پیش و بعد از جنگ دوم جهانی به رشته تحریر در آمده اند. به همین ترتیب در مخالفت به آن. نگاهی مختصر به بسیاری از نشرات میرساند که در هر دو نوع ارزیابی موافقین ومخالفین، عنصر منافع ملی و استقلال افغانستان تقریبا غایب است و دفاع از پاکت وارسا و یا ناتو، دفاع از کومیکان و یا « دنیای آزاد» نسبت به منافع ملی افغانستان برجسته گی دارد. این نبشته مقدمه وتمهیدیست برای بحث همه جانبه درمورد علل وانگیزه های کودتای هفت ثور، نتایج کودتای هفت ثور درافغانستان ومنطقه و تا حدی به سویه جهانی از یک سو، ارزیابی طرح ها وعملکرد های مخالفین رنگارنگ و ریز و درشت کودتای هفت ثور پیش از کودتا و بعد از آ ن و چگونگی پیدایش زمینه های برای پیدایش و ایجاد جریان و پروسه حالت موجود افغانستان و منطقه و سطح جهانی درجریان جنگ سرد و بعد از آن تا امروز و در پایان ارایه طرحی با درس آموزی از دردناکترین روزها و لحظات افغانستان.
شما امروزنخستین بخش این نبشته را به خوانش میگیرید و در آینده نه چندان دور من بازهم نتایج تحقیقات فردی ام راخدمت شما ارایه خواهم کرد.
از کنفرانس با ندونگ در اندونیزیا و شرکت سردار محمد نعیم و هییات معییتی افغانستان و پایا ن کنفرانس و سفر جمال عبدالناصر و هییات بزرگ از دهلی به کابل و سرانجام نضج و قوام یافتن پیمان کشور های غیر منسلک هم در حدود نیم قرن میگذرد. اگر دکتو ر سوکارنو و بیشتر از یک ملیون نفر در اندونیزی بخاک وخون کشیده شدند و سوهارتو به قدرت رسانیده شد. باانهم خط کشورهای غیر وابسته و یا غیر منسلک به پیمان وارسا و یا ناتو.هم داشت شکل میگرفت.
طرح پلان های پنجساله اول و دوم و سوم و پلان هفت ساله بعد از کودتای بیست و شش سرطان 1352در افغانستان همه حاکی از آن است که در منطقه تحت نفوذ شوروی که بعد از کنفرانس یالتا در جریان جنگ دوم افغانستان تقریبا جز آن ساحه بشمار میرفت، تغیراتی رونما میگردید. کنفرانس کمپ دیوید که میان خروشف و کندی و هییات آن ها برگذار شده بود، توافق در مورد « مسابقه مسالمت آمیز اقتصادی» در جنگ سرد را نشان میدا د. با نگاهی بسیار مختصر به اوضاع نیم قرن گذشته و چگونگی نفوذ دو قطب موجود آن زمان در جهان و سربلند کردن کشورهای غیر منسلک در می یابیم که نیروی نیابتی ای در افغانستان در دوران جنگ سرد شکل گرفت. که یکی بنام دفاع از« انتر ناسیونالیسم پرو لتاری» از خط مشی ماسکو دفاع میکرد و دیگری بنام مبارزه برضد کمونیسم صف آرایی مینمود. نفوذ از مراجع بالایی قدرت در دولت و هیات حاکمه تا محافل خرد و بزرگ در مدار جنگ سرد و جنگ نیابتی شکل میگرفت. یکی طرفدار نفوذ بیشتر شوروی و اقمارش در افغانستان بود ودیگری از امریکا و متحدینش. نخبه گان سیاسی در دولت و اطراف دولت نمیتوانستند تمایل شان را به یکی از کمپ ها پنهان سازند.
زیر نام مبارزه مسابقه مسا لمت آمیز تدارک برای مسابقه قهر آمیز گرفته میشد.
موجودیت افغانستان به مثابه کشور محاط به خشکه و کشمکش با پاکستان و ایران در نیم قرن اخیر تاثیر مستقیم بالای دولت وهیات حاکمه افغانستان داشته است.
مردم افغانستان در مجموع از طرف دولت و حاکمیت در تاریکی نگهداشته شده بود. مردم از احوال گیرک میترسید و به یک دگر میگفت که :
« دیوار ها سوراخ دارد، سوراخ ها موش دارد وموشها گوش دارند» پس مردم حتی ازسوراخ های دیوارهای خانه ای خویش میترسید و در یک فضای جدایی کامل میان دولت و مردم و نبودن سازمانها و محافل مدنی، « دولت خداداد افغانستان » هرچه دلش میخواست با رعیت و زیر دستانش میکرد. مردم از پیش روی عسکر و پشت سر قاطر سرکاری تیر نمیشد.
من توجه شمارا به چند مطلب جلب مینمایم تا با هم بتوانیم ریشه های کودتا های بیست وشش سرطان و هفت ثور و کودتاهای بعدی را ولو بطور نیمه شفاف ببینیم. در بالا از « چتر حمایتی امریکا» سخن گفتم. اینک توجه شمارا به یاد داشت از « خاطرات سید قاسم رشتیا» جلب مینمایم :
« موضوع چتر حمایتی امریکا :
با رویکار آمدن (آیزنهاور) بعد ازاینکه سیاست ( جان فاستر دالس) وزیر خارجه امریکا جهت تشکیل پکت بغداد و پکت جنوب شرق آسیا برای حلقه کردن اتحاد شوروی و چین روی کار آمد، یک پیشنهاد به افغانستان هم داده شد که در آن ذکر شده بود: « ممالکی که خود را در خطر کمونیسم احساس میکنند، میتوانند از امریکا در خواست حمایت نمایند، امریکا حاضر است چتر حمایتی خود را بالای سر آنها قرار دهد»
البته این پیشنهاد برای ممالکی که خود شان داخل پکت بغداد و جنوب شرق آسیا بودند کدام ضرورتی نداشت. هدف آنها مخصوصا متوجه ممالک بیطرف و غیر منسلک این منطقه بود، اما جوا ب دادن به این پیشنهاد بسیار مشکل و دارای باریکی های زیادی بود. اگر پیشنهاد فوق قبول میشد معنی آنرا داشت که به درجه اول اتحاد شوروی و بعد چین را ملتفت میساخت که ما نسبت به آنها مشتبه بوده و خوف واندیشه داریم، و اگر آنرا رد میکردیم معنی آنرا میداد که اصلا به چتر حمایتی ضرورت نداریم. یعنی از طرف همسایگان بزرک کمونیست خود هیچ گونه خطری را احساس نمی نماییم، که این بذات خود تسلیم بلاشرط به همسایگان مذکور و سپردن کشور را به مرحمت آنها افاده میکرد.
پیشنهاد توسط یک دپلومات کهنه کار امریکایی بنام « جیمز ریچاردز James Richards به حکومت افغانستان سپرده شدو روی این موضوع مجلس وزرا دایر گردید. مباحثات طول کشیدو اکثریت به این نظر بودند که این پیشنهاد رد گردد. من در این مباحثات زیاد تر سهم گرفتم و طرفدار آن بودم که بطور قطع رد کردن این پیشنهاد کار بسیط نیست، زیرا اگر عملا کدام تاثیر نداشته باشد اثرات روحی آن زیاد خواهد بودو چنان وانمود میشود که ما دربلاک مخالف قرار داریم وآینده روابط ما با بلاک غرب کلا قطع خواهد شد ویک حالت غیر مطمئن را رویکار خواهد آورد. از طرز مباحثات معلوم میشد که سردار نعیم خان که وزیر خارجه و شخص مسؤول بودند طرفدار رد شدن این پیشنهاد بودندو عده ای زیاد وزرا هم نظریه شانرا تایید می کردند. برخلاف همیشه، این بار من مخالف نظریه شان قرار گرفتم. چون ماه رمضان بود ومجلس طول کشید، قرار شد همه برای افطار رخصت شوند وشب این مجلس دوباره در منزل سردار محمد داود خان دایر گردد. درمجلس دوم من هردو جنبه این موضوع را به وضاحت شرح دادم. سردار محمد نعیم خان گفتند خوب است خود شما برای این موضوع یک فرمول پیدا کنید.عرض کردم اشکالی ندارد ما برای آنها جواب میگوییم که کلمه«کمونیستی » را از این پیشنهاد حذف نمایند زیرا ما عجالتا از طرف اتحاد شوروی کدام خطر را احساس نمی کنیم و اگر کدام خطری متوجه ما با شد، از طرف پا کستان خواهد بود که متحد خود شان است. اگر آنها این کلمه را حذف کنند حاضریم تا از پیشنهاد شان استقبال نماییم. سردار محمد نعیم خان تبسم کرده گفتند شما به گمانم دکترین ایزنهاور را نخوانده اید. این که درآن ذکر هیچ تبدیل و تغییر در آن امکان پذیر نیست و به حیث نماینده مخصوص رییس جمهور امریکا آنرا برای توضیح وشنیدن دلایل طرف مقابل با خود آورده است. گفتم عفو میخواهم من اینرا میدانستم اما با وجود آن یقین دارم که حکومت امریکا چنین پیشنهادی را که در آن هیچ گنجایش تبدیل و تغییر نباشد بالای چندین مملکت مختلف که هرکدام آن از خود مشکلات، شرایط و موقف های خاصی را دارند تحمیل نخواهد کرد. با وجود آن عوض اینکه به آقای ریچاردز جواب رد بدهیم اگر بااین شکل ارایه شود یک جواب نرمتر بوده و شکل یک پیشنهاد متقابله را خواهد داشت که درآن صورت روابط ما باغرب قطع نشده و راه مفاهمه باز خواهد ماند. در تمام دوران مباحثات سردار محمد داود خان گوش میکرد وحرفی نمی زدند. وقتی گفتار من تمام شد، سردار محمد داود خان داخل مباحثه شده گفتند: «من طرفدار نظریه آقای رشتیا میباشم» و بعد از یک مبا حثه کوتاه همه به این فیصله رسیدند که به وزارت خارجه صلاحیت داده شود تا همین پیشنهاد متقابله را به نماینده رییس جمهور امریکا بسپارد. اگر قبول شد برای ما یک موفقیت بزرگ است و اگر نشد باز هم در ریکارد وزارت خارجه باقی خواهد ماند. سردار محمد نعیم خان بزرگواری کرده این نظریه راقبول کردند. اتفاقا اقای (ریچاردز) این پیشنهاد را باخود برده و مورد قبول حکومت امریکا قرار گرفت. خوشبختانه درآن موقع نه کدام واقعه رخ داد و نه ما محتاج به چتر حمایت امریکا شدیم. » (خاطرات سیاسی سید قاسم رشتیا صفحه 121 تا 123 )
لابد خواننده های ارجمند خواهند پرسید که این مساله چه ربطی به موضوع کودتای هفت ثور 1357 دارد؟
شاید برخی از اعضای بلند پایه ایکه از فرکسیون های پرچم وخلق و دیگران شریک در قدرت بودند.، گفتار بالا را دال بر گویا حقانیت خود شان جلوه دهند و عده ای که هم اکنون زیر «چتر حما یت امریکا : » تکیه برقدرت واقتدار و تاسیس پایگاه های نظامی را توجیه کنند.
« چتر حمایت امریکا » آنزمان برای توجیه « حلقه کردن اتحاد شوروی و چین » مطرح بود و اینکه طناب دار به حلق شوروی آویخته شد و پوتین از فروپاشی شوروی به مثابه فاجعه ژئو پولیتیکی قرن سخن میگوید کمربند محاصره ای چین تنگ تر میگردد. و ملا محمد عمر و ملا و شرکا ابزار و توجیه تبلیغاتی برای استراتیژی است که بعد از جنگ دوم جهانی مطرح شده و اینک بعد از فروپاشی شوروی و پکت وارشا و اقمار شوروی درخدمت جهانی شدن قرار میگیرد.
نیروهایی که به نیابت از شوروی آنزمان و برضد امریکا و متحدینش سر وسامان یافتند، بوسیله کودتای هفت ثور به اقتدار رسیدند.که من حرکت و نظم درونی آنهارا با ارایه اسناد درونی وبیرونی فرکسیون های متعدد « حزب دیموکراتیک خلق » آن روزه و پیش از کودتای هفت ثور وبعد از آنرا در بخش های متعدد این بازنگری مطرح خواهم ساخت. نیروهای که به نیابت از امریکا و غرب در افغانستان شکل گرفته بودند. از بدو پلان پنجساله اول تا کودتای داود در 26 سرطان و پیش و پس از آن تاامروز یکی به دنبال دگر به اشکال خونین و غیر خونین جلوه گر شده اند. یک عده زیادی هنوز در قطار ذخیره و یا ریزرف اند. و به گفته راننده ها ی کابلی، هنوز افراد شتپنی منتظر قدرت اند تا زیر چتر حمایتی در مواقع گویا اضطراری به میدان آورده شوند. ـ اینک «امریکا را ه های حمایت از مر دم افغانستان را بررسی میکند » و طرفدار « همکاری دراز مدت با افغانستان» است و با تاسیس پایگاه های نظامی و باحضور هزاران سرباز امریکایی در افغانستان خواستار اسقرار تا وقت نامعلوم اند.
.....
.
...
ادامه دارد - پایان بخش یک

آنلاین : رازهای حقیقی دعوت ارتش شوروی و مداخلات غرب و شُرَکاء در افغانستان

جستجو در کابل پرس