Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 10125

زبان‌های ویدی و اوستایی؛ مادر زبان پشتو است

29 جنوری 2008, 11:19, توسط نبی زاده

بر گرفته از گردراه

http://garderah.persianblog.ir...

مکسیکو سرزمین پشتون هاست!؟

درین روز ها از برکت علم و تکنولوژی و دسترسی عامهء مردم به وسایل طبع و نشر بسا از حقایق درمورد تاریخ و سرنوشت ملت ها و اقوام روشن گردیده است.

درین اواخر خانم لیلی خرم دانشمند افغانی تحقیقاتی در مورد اوستا که کتاب تاریخی آریایی هاست به جا آورده است. درشمارهء ۱۱۸۵ ام روزنامهء هیواد که به تاریخ شانزدهم سنبلهء سال روان به چاپ رسیده است، ایشان ثابت ساخته اند که این کتاب نه اوستا بلکه "اوسیدا" نام داشته و این یک نام پشتو است. به همین ترتیب ایشان توانسته اند با موشگافی دانشمندانه یی که دارند رد پای کلمهء "اور" را که یک کلمهء شناخته شدهء پشتو است در بسیاری از کلمات آمده در اوستا بیابند. خانم لیلی خرم درهمین مقالهء بسیار عالمانهء خود ولایت وردگ (منطقهء وردگ) را زادگاه اوستا نامیده اند.

همچنان خانم لیلی خرم، "بخدی" را با "خ" پشتو که همان "ش" در کلمهء "رشتیا" است نوشته ثابت میسازند که بخدی و بلخ نیز کلمات پشتو میباشد. به همین ترتیب کلمهء باختریان را ریشه یابی کرده پیدا کرده اند که همان «بخدی داوریان» است که تغییر شکل داده به گونهء «باختر» درآمده است. یعنی "بخدی داور" بوده است که باختر شده است. چنانچه زمینداور نیز داشته ایم.

بازیافت های خانم لیلی خرم مشت محکمی است بر دهان کسانی که پشتون ها را از قوم بنی اسراییل میخوانند. این تحقیقات نشان خواهد داد که پشتون ها آریایی الاصل بوده یگانه قوم آریایی در منطقه هستند.

البته خانم لیلی خرم تنها نیستند بلکه پژوهشگران ورزیدهء دیگر پشتون نیز بیکار ننشسته اند. همین اکنون روی این مساله کار میشود تا ثابت شود که "زردشت" پیامبر پشتون بوده است. به همین ترتیب خاندان "اسپه" پشتون بوده اند زیرا "آس" کلمهء پشتو است.

یکی از پژوهشگران دیگر معتقد است که مثلاً "آسمان" نیز کلمهء پشتو است و ارتباط میگیرد به "آس". زیرا در گذشته های تاریخ "آس" که همان اسپ است، ارزش زیاد داشت. پس هرکسی که اسپ زیاد میداشت مقام بالا میداشت. از سویی هم چون آسمان بالای سرهمه قرار دارد پس مانند کسی است که بسیار "اسپ" داشته بوده باشد. یعنی "آس + من" است. همانطوری که ما برای پولدار در پشتو میگوییم: شته من. پس آسمان هم در اصل "آسمن" بوده است که در زبان های غیر پشتو آنرا "آسمان" ساخته اند.

وقتی بنده ازینهمه تحقیقات عالمانهء در عرصهء اوستا (اوسیدا) باخبر شدم حیف دانستم که فرضیهء دیگری را نیز خدمت پژوهشگران محترم تقدیم نکنم. این فرضیه همانا تسمیهء کشور مکسیکو است. به باور بسیاری از زبان شناسان که با فرهنگ و ادبیات پشتو علاقه و دسترسی دارند "مکسیکو" یک کلمهء پشتو است. آنها درین مورد توضیح میدهند که این کلمه در اصل چنین است: "مه کوه تسه کوه"

البته به مرور زمان و در اثر استبداد و دکتاتوری فرهنگی زبان های دیگر کلمهء پشتوی «مه کوه تسه کوه" به مکسیکو تغییر شکل یافته است.

پیشنهاد بنده اینست که دانشمندان محترم و خدمتگاران افغانستان مانند داکترسید خلیل الله هاشمیان، کاندید اکادمیسین اعظم سیستانی، ولی احمد نوری، میر عبدالرحیم عزیز و دیپلوم انجنیر خلیل الله معروفی هرچه زود تر زیرنظر و رهنمایی نویسندهء ملی و دانشمند کشور، جناب داکتر محمد عثمان روستار تره کی، دست و آستین برزده و در جهت خدمت هرچه بیشتر به افغانستان به تحقیقات دامنه دار تری درزمینه بپردازند.

ما یقین داریم که پشتون ها در مکسیکو زندگی کرده اند و تمدن شکوهمندی از آنها درین سرزمین به جا مانده است. دشمنان پشتون ها و نوکران ایران ادعا دارند که پشتون ها در رکاب سرکار انگلیس از نیم قاره هند به استرالیا و امریکای جنوبی رفته اند. زیرا همین حالا در کشور گویان در امریکای جنوبی جوامع پشتون زندگی میکنند. اما تحقیقات بیطرفانه اگر صورت بگیرد ثابت خواهد شد که نه تنها گویان و استرالیا بلکه مکسیکو نیز، چنانچه از نامش پیداست، سرزمین پشتون اصلی ها بوده است.

نشانه های بیشماری میتوان یافت که تمدن "آزتک ها" در مکسیکو نیز با اوستا و (اوسیدا) ارتباط داشته است. زیرا "آزتک" از دو کلمهء "آز" و "تک" تشکیل یافته است. اگر دقت شود "آز" همان "آس" است و "تگ" به معنی رفتار و رفتن میباشد. بدینترتیب دیده میشود که "آزتگ" یا "آس تگ" میتواند "اسپ رفتار" معنی گردد. همه میدانند که آزتگ ها در تاریخ خود سوارکاران ماهری بوده اند و اسپ میپروردند وعلاقهء زیادی به خر نداشتند.

تحقیقات بیشتر درین زمینه این حقیقت را روشن خواهد ساخت که نه تنها امریکای جنوبی بلکه امریکا شمالی ویا لااقل جنوب ایالات متحدهء امریکا نیز سرزمین پشتون ها بوده است.

همانگونه که در افغانستان تاریخ های جعلی حضور پشتون ها را نادیده گرفته اند در کشور های دیگر نیز این ستم فرهنگی بر پشتون ها روا داشته شده است. مکسیکو که حتی نام آن یک کلمهء پشتو است اکنون به نام سرزمین دیگران یاد میشود و زیر تسلط دکتاتوری فرهنگی زبان اسپانوی قرار دارد.

بنده در مورد لاس انجلس نیز شکوک شبهاتی دارم که باید یک کلمهء پشتو باشد. به خصوص نیمهء اول این کلمه که بی هیچ شکی پشتو است. روشن است که کلمهء "لاس" پشتو بوده و دست معنی میدهد. درمورد کلمهء "انجلس" نیز گمان میرود که از "انجلی" پشتو گرفته شده باشد. معنی "لاس انجلس" را میتوان به گونهء "دست دختر" نشان داد. هرچند این نام در نظر اول نامانوس به نظر می آید اما اگر دقت شود، در ادبیات و فرهنگ ما "کلک عروس" وجود دارد. اگر کلک عروس و جود داشته باشد باید "کلک دختر" هم وجود داشته باشد. اگر کلک دختر و جود دارد پس "دست دختر" هم باید وجود داشته باشد. بدینترتیب میتوان ادعا کرد که لاس انجلس یک کلمهء پشتو است و «دست دختر» معنی میدهد.

یک باردیگر از پروفیسوران و خدمتگاران مردم افغانستان همانند داکتر هاشمیان، آقای سیستانی و دیپلوم انجنیر خلیل الله معروفی تقاضا میشود تا این مسالهء ملی را مورد توجه قرار داده و درزمینه به تحقیق و پژوهش بیشتر بپردازند

جستجو در کابل پرس