اعتراضات مردم سرپل برعلیه بیدادگریهای مقامات دولتی آن ولایت به هیچ وجهی ناشی ازاختلافات تورکان ازبیک وهزاره نیست!
13 فبروری 2012, 07:57, توسط قمر وزیر!
مقالهای که ارائه شد بسیار کژ اندیشانه و به دور از واقعیتهای جامعه و در راستای سیاستهای مغرضانهی عدهای زیاده خواه ترتیب شده است.
دوست عزیز! نمیخواهم از انور رحمتی دفاع کنم. انور رحمتی همان آدمی است که متهم به زمینه چینی قتل شفیع است.
اما در اینجا در این ولایت (سرپل) او کسی نیست که در این مقاله به وی نسبت دادهاید. قبول دارم که وی اشتباهاتی کرده است. منجمله اینکه از سران زیاده خواه این ولایت کسی را در کنار خود ندارد. و این اشتباه بزرگی است که وی در سیاست مرتکب شده است. منجمله اینکه زیاد به مشاوران احمقی مثل حیات الله عالمی و سجادی تکیه کرد و طبعا منفور شد.
اما کار بزرگ وی در حق هزارهها، حذف مهرهی خبیثی به نام قمر الدین شکیب (تاجیک تبار و اهل تشیع) بود. این مهره که ده سال معاونت این ولایت را در چنگال خود داشت، کلید تمام خباثتهای صورت گرفته در این ولایت است. هم او است که باعث زمینه چینی نا امنیها در شاهراه سرپل - شبرغان و حتی الی سانچارک است. قضیه از این قرار بود که قبل از ورود رحمتی، باند شکیب به سرپرستی محقق تلاش بسیار زیادی داشت که وی را به عنوان والی معرفی نمایند.
اینکار تا آنجا پیش رفته بود که تمام زمینهها برای ولایت ایشان آماده شده بود. اما در لحظات آخر، قرعه به نام رحمتی درآمد. طبعا هر کسی هم به جای شکیب باشد، فلان جایش میسوزد.
شکیب با توجه به نفوذی که در ده سال پیدا کرده بود، در اولین اقدام با همکاری پاینده و عدهای دیگر که امروز مقالهی بالا به هدایت آنها نوشته شده، شاهراههای منتهی به شهر سرپل را نا امن سازند. این کار هم شد. شاید واقعات محبس سرپل و همچنین حملات به شهر را به یاد بیاورید.
آنچه که این آقایان به نام فاشیستهای اسحق زایی یاد میکنند، عدهای از پشتونهای مهاجر شده در دوران عبدالرحمن هستند که در آن دوران زمینهایی را تصاحب کردهاند. (احتمالا به زور حکومت) اما از آنجا که جرم یک عمل شخصی است، آنکه باید محکوم شود، سالها قبل از بین رفته است.
امروز پاینده خان نه به خاطر مردم! بلکه بخاطر نفع شخص خودش بسیاری از این آدمها را کشته است (منظورم در دوران پادشاهی حزب جنبش است) و بسیاری از زمینهای اینان را تصاحب کرده است. (دقت کنید به کسی نداده است.)
حال عدهای از اینها با مدارکی جرم آقای پاینده را ثابت کردهاند. جرم رحمتی هم این بوده که از این آقا دفاع نکرده است. امروز که صحبت پس گرفتن زمینهای اینها است، اینها شده اند فاشیست!!
از سوی دیگر آقایان پاینده، شکیب، خرم (از اقوام شکیب و وکیل شورای ولایتی)، حمید پهلوان (نامزد شکست خورده در انتخابات) و یکی دیگر که اسمش یادم نیست و فعلا در کادر رهبری شورشیان است اما قبلا یکی از ارکان و مقامات عالیه در مقام ولایت بود، هر کدام در پستوی خانههاشان هزاران کارت شهدا و معلولین دارند. با آمدن رحمتی جلوی سوء استفاده از این کارتها تا جایی گرفته شده است.
من و شما هم باشیم - بعنوان ابنای بشر - بعد از اینکه ده سال میلیونها افغانی را نوش جان کرده باشیم و بعد یک یارویی از پشت کوه بیاید و نانمان را آجر کند، آنجایمان میسوزد. آنوقت این طور مقاله ننویسیم، این طور مردم را فریب ندهیم، این طور دروغ شاخدار به ناف رحمتی نبندیم، چه کنیم؟
مقالهای که ارائه شد بسیار کژ اندیشانه و به دور از واقعیتهای جامعه و در راستای سیاستهای مغرضانهی عدهای زیاده خواه ترتیب شده است.
دوست عزیز! نمیخواهم از انور رحمتی دفاع کنم. انور رحمتی همان آدمی است که متهم به زمینه چینی قتل شفیع است.
اما در اینجا در این ولایت (سرپل) او کسی نیست که در این مقاله به وی نسبت دادهاید. قبول دارم که وی اشتباهاتی کرده است. منجمله اینکه از سران زیاده خواه این ولایت کسی را در کنار خود ندارد. و این اشتباه بزرگی است که وی در سیاست مرتکب شده است. منجمله اینکه زیاد به مشاوران احمقی مثل حیات الله عالمی و سجادی تکیه کرد و طبعا منفور شد.
اما کار بزرگ وی در حق هزارهها، حذف مهرهی خبیثی به نام قمر الدین شکیب (تاجیک تبار و اهل تشیع) بود. این مهره که ده سال معاونت این ولایت را در چنگال خود داشت، کلید تمام خباثتهای صورت گرفته در این ولایت است. هم او است که باعث زمینه چینی نا امنیها در شاهراه سرپل - شبرغان و حتی الی سانچارک است. قضیه از این قرار بود که قبل از ورود رحمتی، باند شکیب به سرپرستی محقق تلاش بسیار زیادی داشت که وی را به عنوان والی معرفی نمایند.
اینکار تا آنجا پیش رفته بود که تمام زمینهها برای ولایت ایشان آماده شده بود. اما در لحظات آخر، قرعه به نام رحمتی درآمد. طبعا هر کسی هم به جای شکیب باشد، فلان جایش میسوزد.
شکیب با توجه به نفوذی که در ده سال پیدا کرده بود، در اولین اقدام با همکاری پاینده و عدهای دیگر که امروز مقالهی بالا به هدایت آنها نوشته شده، شاهراههای منتهی به شهر سرپل را نا امن سازند. این کار هم شد. شاید واقعات محبس سرپل و همچنین حملات به شهر را به یاد بیاورید.
آنچه که این آقایان به نام فاشیستهای اسحق زایی یاد میکنند، عدهای از پشتونهای مهاجر شده در دوران عبدالرحمن هستند که در آن دوران زمینهایی را تصاحب کردهاند. (احتمالا به زور حکومت) اما از آنجا که جرم یک عمل شخصی است، آنکه باید محکوم شود، سالها قبل از بین رفته است.
امروز پاینده خان نه به خاطر مردم! بلکه بخاطر نفع شخص خودش بسیاری از این آدمها را کشته است (منظورم در دوران پادشاهی حزب جنبش است) و بسیاری از زمینهای اینان را تصاحب کرده است. (دقت کنید به کسی نداده است.)
حال عدهای از اینها با مدارکی جرم آقای پاینده را ثابت کردهاند. جرم رحمتی هم این بوده که از این آقا دفاع نکرده است. امروز که صحبت پس گرفتن زمینهای اینها است، اینها شده اند فاشیست!!
از سوی دیگر آقایان پاینده، شکیب، خرم (از اقوام شکیب و وکیل شورای ولایتی)، حمید پهلوان (نامزد شکست خورده در انتخابات) و یکی دیگر که اسمش یادم نیست و فعلا در کادر رهبری شورشیان است اما قبلا یکی از ارکان و مقامات عالیه در مقام ولایت بود، هر کدام در پستوی خانههاشان هزاران کارت شهدا و معلولین دارند. با آمدن رحمتی جلوی سوء استفاده از این کارتها تا جایی گرفته شده است.
من و شما هم باشیم - بعنوان ابنای بشر - بعد از اینکه ده سال میلیونها افغانی را نوش جان کرده باشیم و بعد یک یارویی از پشت کوه بیاید و نانمان را آجر کند، آنجایمان میسوزد. آنوقت این طور مقاله ننویسیم، این طور مردم را فریب ندهیم، این طور دروغ شاخدار به ناف رحمتی نبندیم، چه کنیم؟