مخاطبان این نظر کسانی هستند که مسلمان هستند و به دین اسلام، قرآن و احادیث نبوی معتقد هستند!
رضای به کفر کفر است و رضای به گناه گناه است. این یک قاعدهء اصولی است. اگر کسی به کفر کسی راضی میشود و از آن حمایت میکند بدون شک کافر میشود و اگر کسی از گناه کسی راضی میشود و از آن دفاع میکند عین اینست که همان گناه را انجام داده است.
بنا بر این اصل؛ قرار که ما اطلاع داریم این شخص نه تنها این مقاله را از یک سایت ماتریالست های ایرانی کاپی کرده است، بلکه قبل از آن هم با محصلین و هم صنفان خود به بحث و مجادله در بارهء قران و اسلام پرداخته است و قرآن را قبول ندارد.
اگر موضوع از این قرار باشد کسانیکه از او دفاع میکنند، دلیل شان هر چه باشد خود کافر میشوند. و اگر چنین نباشد واین جوان ناشیانه چنین کاری را کرده باشد، باز هم گناه حساب میابد و دفاع از آن شریک بودن در گناه است.
تا جایی که من میدانم قضیه از جایی دیگری آب میخورد:
1ـ مؤسسات اسلام ستیز بعضی از این انسانها را در کشور های اسلامی که مردم آن نسبت به اسلام حساسیت خاص دارند تمویل میکنند تا چنین کار هایی را بکنند و در نتیجهء دفاع از آن و آزادی او این مرز های سرخ را میشکنند و دیگر حساسیت ها فرو کش میکند و زمینه را برای غیر مسلمان سازی نظام ها مهیا میسازد. این از برنامه های بسیار کهنه ماسونی هاست که بدست موساد، انتلجنت سرویس و سی آی إی اجراء میشود.
2ـ در یک احتمال ضعیف وعدهء قبولی پناهندگی از جانب این مؤسسات مشبوه به این اشخاص آنها را فریب میدهد و به چنین اعمالی دست میزنند.
3ـ بی اعتبار ساختن علمای دینی در جهان اسلام بخاطر تصرفات غیر آگانه ای بعضی از آنها و در برابر پول و وعده ها عقب نشینی کردن شان از گفته های شان ... نتیجه ای بسیار بدی دارد آن سیاه ساختن چهره اسلام در جامهء یک عدهء پول پرست بنام عالم.
4ـ بعد آخری قضیه اینست که نظر به فلسفهء اسلام بخاطر سیاست و جلوگیری از فتنه های بیشتر یک حاکم مسلمان میتواند یک انسان را با این خطای که حتی به کفر هم نه انجامد اعدام کند. این امر آسانی نیست که از آن بسادگی گذشت و باید طبق دستورات فقه اسلامی به ان رسیدگی شود. اگر چنین نشود و کرزی صرف بخاطر فشار خارجی ها او را رها کند بزرگترین دلیل را به دست مخالفان میدهد و مردم در پهلوی آنها بخاطر کفری بودن این نظام قرار میگیرند و در نهایت به سرنوشت نظام کمونست ها و دیگران مواجه میشود. از ناحیه سیاست داخلی کرزی هم مصلحت در این است که این شخص بی ادب را اعدام کند. در میان مثلی است: با مردن پیر زنی جایی خراب نمیشود ولی اجل بد آموز میشود. اگر یک شخص بی ادب اعدام شود دیگران جرأت تعرض به قرآن و اسلام را نمی یابند ولی اگر رها شود دیگر چهره غلامی این نظام را بیشتر از پیش نمایان تر میسازد.
مخاطبان این نظر کسانی هستند که مسلمان هستند و به دین اسلام، قرآن و احادیث نبوی معتقد هستند!
رضای به کفر کفر است و رضای به گناه گناه است. این یک قاعدهء اصولی است. اگر کسی به کفر کسی راضی میشود و از آن حمایت میکند بدون شک کافر میشود و اگر کسی از گناه کسی راضی میشود و از آن دفاع میکند عین اینست که همان گناه را انجام داده است.
بنا بر این اصل؛ قرار که ما اطلاع داریم این شخص نه تنها این مقاله را از یک سایت ماتریالست های ایرانی کاپی کرده است، بلکه قبل از آن هم با محصلین و هم صنفان خود به بحث و مجادله در بارهء قران و اسلام پرداخته است و قرآن را قبول ندارد.
اگر موضوع از این قرار باشد کسانیکه از او دفاع میکنند، دلیل شان هر چه باشد خود کافر میشوند. و اگر چنین نباشد واین جوان ناشیانه چنین کاری را کرده باشد، باز هم گناه حساب میابد و دفاع از آن شریک بودن در گناه است.
تا جایی که من میدانم قضیه از جایی دیگری آب میخورد:
1ـ مؤسسات اسلام ستیز بعضی از این انسانها را در کشور های اسلامی که مردم آن نسبت به اسلام حساسیت خاص دارند تمویل میکنند تا چنین کار هایی را بکنند و در نتیجهء دفاع از آن و آزادی او این مرز های سرخ را میشکنند و دیگر حساسیت ها فرو کش میکند و زمینه را برای غیر مسلمان سازی نظام ها مهیا میسازد. این از برنامه های بسیار کهنه ماسونی هاست که بدست موساد، انتلجنت سرویس و سی آی إی اجراء میشود.
2ـ در یک احتمال ضعیف وعدهء قبولی پناهندگی از جانب این مؤسسات مشبوه به این اشخاص آنها را فریب میدهد و به چنین اعمالی دست میزنند.
3ـ بی اعتبار ساختن علمای دینی در جهان اسلام بخاطر تصرفات غیر آگانه ای بعضی از آنها و در برابر پول و وعده ها عقب نشینی کردن شان از گفته های شان ... نتیجه ای بسیار بدی دارد آن سیاه ساختن چهره اسلام در جامهء یک عدهء پول پرست بنام عالم.
4ـ بعد آخری قضیه اینست که نظر به فلسفهء اسلام بخاطر سیاست و جلوگیری از فتنه های بیشتر یک حاکم مسلمان میتواند یک انسان را با این خطای که حتی به کفر هم نه انجامد اعدام کند. این امر آسانی نیست که از آن بسادگی گذشت و باید طبق دستورات فقه اسلامی به ان رسیدگی شود. اگر چنین نشود و کرزی صرف بخاطر فشار خارجی ها او را رها کند بزرگترین دلیل را به دست مخالفان میدهد و مردم در پهلوی آنها بخاطر کفری بودن این نظام قرار میگیرند و در نهایت به سرنوشت نظام کمونست ها و دیگران مواجه میشود. از ناحیه سیاست داخلی کرزی هم مصلحت در این است که این شخص بی ادب را اعدام کند. در میان مثلی است: با مردن پیر زنی جایی خراب نمیشود ولی اجل بد آموز میشود. اگر یک شخص بی ادب اعدام شود دیگران جرأت تعرض به قرآن و اسلام را نمی یابند ولی اگر رها شود دیگر چهره غلامی این نظام را بیشتر از پیش نمایان تر میسازد.