Kabul Press, World Media Home, Associated with RAHA in exile

 جهان - افغانستان - فرهنگی - اجتماعی - اقتصادی - سياسی - حقوق بشر - انتشار کتاب - درباره ی ما - کار با ما  

روزنامه های برتر دنيا: آسيا   آمريکای لاتين   آفريقا   اروپا   ايالات متحده   کانادا   استراليا   پيوندها   صفحه ی نخست


فرهنگی

فارسی: افغانستان - ايران - تاجيکستان

تـبليغات در کابل پرس

 

جنبش ادبیات نو افغانستان

نبشته ی فارسی ، بنیان ها ، آینده و صورت بندی آزاد زبان

   در گفتگوی مینا کابلی با کامران میرهزار

اشاره:

در اینکه در افغانستان نیاز به تحول ادبی وسیعی داریم شکی نیست.ادبیات چیزی نیست که بتوان آن را راکد نگاه داشت و همچنان از دستاورد گذشته ی خود آب خورد. بنابراین برای بدست آوردن ادبیات نو باید تلاش کرد تا مسیر های تازه ای را در زبان گشود. گشودن یا خلق مسیرهای جدید در زبان نیاز به خلق ادبیات نو دارد و اینکه ما بتوانیم هر دم آن را پیش رانیم .از سویی پیش بردن ادبی نیاز به دقت و وسواس خاصی دارد که منجر به پس زدن اجتماعی نشود. این پس زدن اجتماعی ادبیات چیست و چه رابطه ای با خود زبان به مفهوم خاص دارد. آیا جامعه ی افغانستان ادبیات را در اشکال نو خواهد پذیرفت و مقاومت هایی که نشان خواهد داد کجاست. باز از سویی دیگر ادبیات در رابطه ی با خود به چه مسیرهای نویی نیازمند است. تکنیک ها و روش هایی که در نوگرایی ادبی مطرح می شود چقدر می تواند در رقابت ادبی فارغ از جامعه ی زبانی افغان ها به ادبیات انسانی وصل شود تا بتوانیم ادبیاتی که مدعی نو بودن آن را داریم به پیرنگ ها ی انسانی که جغرافیا را نمی شناسد پیوند دهیم؟ این پرسش ها را زمانی که نقطه ی آغاز ما ادبیات نو در افغانستان می شود نمی توان نادیده گرفت و  با پاسخ ها ی سطحی از آن گذشت. برای اینکه این گفتگو بتواند به این جریان نو ادبی یاری رساند هم من و هم کامران میرهزار مایل بودیم که با پیرنگ ها ی ادبیات ادامه دهیم . کاری که پیشتر در گفتگویی دیگر آغاز کرده بودیم. آن گفتگو با عنوان " ادبیات آزادی و نوستالوژی" علاوه بر سایت رها خانه ی جهانی نویسندگان آزاد در چندین رسانه ی دیگر منتشر شد و صدای جنبش ادبیات نو افغانستان همراه با گفتار ها و شعر از میان خیل زیاد واپس گرایی به گوش رسید. در برزیل در مقالات گوناگونی که به قلم گابریلا میلان نویسنده و شاعر نوشته شده بود به این پرداخته شد که ادبیات نو افغانستان تنها برای افغان ها نیست بل می تواند برای نویسندگان برزیل هم درس هایی داشته باشد. در هند نویسنده ای  از رنج لذت بخشی نوشت که نویسندگان بی پروای افغان دارند . نویسنده ی فرانسوی لیزا اندرسن  صمیمانه عنوان گفتارش را " صدای افغانستان را با ادبیات تنهایش باید شنید"  گذاشت . مژگان امیری شاعر و نویسنده ی ایرانی بحث گسترده و ادامه داری را درباره ی ساز و کار کتاب مهر اولین دفتر شعر پیشرو افغانستان  آغاز کرد. ریچارد مارتین شاعر آمریکایی از رقبای ادبی بزرگی نام برد که نه چندان دور از افغانستان خواهند داشت.  اما این میان جامعه ی افغان آن ها که خود را نویسنده می نامند نیز بازتاب دور از انتظاری نداشت و یا سکوت فراگیرش شد. آیا می توان مقاومت نویسندگان نسل پیش افغان  یا نویسندگانی که همچنان آب در آسیای واپس گرایی می برند را  به پس زدن اجتماعی کل افغان ها تعمیم داد. البته خیر. حالا هم پروگرام  ادبیات نو افغانستان را همچنان با مبتکر آن پیش می بریم و کوشش می کنیم تا همچنان فصل های جدیدی را در گفتار های پیاپی بگشاییم . او اعتقاد دارد که  یکی از موارد مهم برای جامعه ی افغانستان دست زدن به صورت بندی زبان و سخن می باشد و باید متهورانه انجامش داد :

کامران مبرهزار:

اکنون می توانیم بگوییم که این صورت بندی را آغاز کرده ایم . ما چند چیز بنیادین  را بهم پیوند داده ایم تا صورت بندی سامان یابد. نخست این آوارگی در طی چند دهه است که پیامد های شگرفی را برای جامعه ی افغانستان به همراه دارد. آوارگی امکانی ست که با تدبیر آن می توان زبان را به رشدی قابل توجه برسانیم و فاصله گذاری های مشخصی را قرار دهیم. آوارگی تنها ترک ناچار خانه نیست که پس از مدتی آوارگان به زادگاه خود بدون هیچ تغییری بازگردند. آوارگی کسب جهان های تازه با روابط تازه است که در تمامی شعون زندگی خود را می نماید. این جهان های تازه در ابتدایی ترین شکل خود تغییرات زبانی را همراه دارد . تغییرات زبانی به اشکال گوناگونی جامعه ی افغان ها را تحت تاثیر قرار داده است. این تغییرات علاوه بر ریخت آوایی به بخش ها ی دیگری از زبان نیز راه یافته است. ورود هزاران کلمه ی جدید تاثیرات خاصی را بر زبان ما گذاشته که با گذشته تفاوت دارد. البته ما این تحول بنیادین را باید روشمند کنیم. این جامعه ی زبانی نو ایراد هایی هم دارد که ناشی از ناآگاهی زبانی ست .  از سویی دیگر ما جنبش ادبیات نو را در افغانستان آغاز کرده ایم که سامان سخن و ادبیات را به رخ بکشاند.  سامان سخن نمی تواند در جامعه ی افغانستان جدای از ادبیات آن به رخ کشیده شود. ناچاریم که ادبیات را ما به پیش برانیم تا نقاط ژرف این اجتماع زبانی پیوند خورد و صورت بندی بدست داده شود .

مینا کابلی:

چرا صورت بندی اینقدر اهمیت یافته که ما ناگزیریم آن را در جامعه ی افغانستان اجرا کنیم؟

کامران میرهزار

صورت بندی به ما امکانی می دهد تا بتوانیم به گذشته سامان دهیم و مسیر فرا راه را با اطمینان طی کنیم .در حقیقت صورت بندی را در هر دوره ای باید انجام داد. این زمانی اهمیت بیشتری می گیرد که ما می خواهیم جهش های قابل توجهی را گام برداریم و علاوه بر جبران عقب ماندگی ، خود را با جامعه ی انسانی برابر کرده و رقابت کنیم.  صورت بندی، نقاط ضعف و قوت ، سطح و اندازه ی تفکر و ساختن آن را نشانمان می دهد. در افغانستان ما این کار را باید با درایت خاصی انجام دهیم که سخن به پیشرفت برسد.

 ورق بزنيد           صفحه ی يکم از چهار صفحه           يک  دو   سه   چهار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مهره های ريز و درشت در افغانستان:

 جهان - افغانستان - فرهنگی - اجتماعی - اقتصادی - سياسی - حقوق بشر - انتشار کتاب - درباره ی ما - کار با ما  

روزنامه های برتر دنيا: آسيا   آمريکای لاتين   آفريقا   اروپا   ايالات متحده   کانادا   استراليا   پيوندها   صفحه ی نخست


کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت  محفوظ و متعلق به خبرگزاری کابل می باشد    ( شرايط استفاده)