صفحه نخست > دیدگاه > نهضت های اسلامی و جهان اسلام؛ واقعیت ها و چالشها

نهضت های اسلامی و جهان اسلام؛ واقعیت ها و چالشها

محمد اکرام اندیشمند
چهار شنبه 21 مارچ 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نهضت اسلامی وروش تشکیل حکومت اسلامی:

احزاب سیاسی اسلامی به ویژه جریانهای اسلامی سنی زمان حکومت خلفای راشدین را مودل نظام سیاسی اسلام معرفی میکنند. باور به همسویی و تلفیق اسلام وسیاست نکات اساسی دیدگاه آنها را تشکیل میدهد. بسیاری و یا تمام احزاب و گروه های سیاسی اسلامی در رویکرد به این دیدگاه دسترسی به قدرت سیاسی و تشکیل دولت اسلامی را در جهت اسلامی ساختن جامعه هدف و آرمان مهم خود تلقی می کنند. آنها جدایی اسلام را از سیاست آنگونه که پس از دوره ی رُنسانس به تدریج در دنیای مسیحیت بوقوع پیوست نمی پذیرند؛ هرچند که در مورد ویژگی های نظام و دولت اسلامی دیدگاه و برداشت متفاوت ارائه می کنند.

دکتریوسف قرضاوی(یوسف عبدالله القرضاوی)متولد سال 1926 عیسوی درمصر از اعضای اخوان المسلمین مصر و از متفکرین میانه رو جریان اسلامی در جامعه سنی که در کشور قطر به سر میبرد اسلام بدون سیاست را، اسلام نمیداند. او می نویسد:«اسلامی که خداوند برای ما قرار داده، بدون سیاست معنا ندارد. بنا براین هرگاه سیاست را از آن بزداییم، دیگر عنوان اسلام را نخواهد داشت و دین دیگری خواهد شد.. . . »

آنچی که در مورد رابطه اسلام و سیاست قابل تأمل و بحث است عدم این ارتباط نیست. هر چند در بحث های روشنفکری سکولاریست ها و طرفداران سکولاریزم ، پیوند اسلام بمثابه ی دین با سیاست و دولت نادرست و اندیشه ی واپسگرایانه تلقی میشود، اما این پیوند علی رغم پذیرش وعدم پذیرش و برغم هرگونه تبعات آن به عنوان یک واقعیت هم در آموزه های اسلام و هم در تاریخ اسلام مضمر است. نکته ی بسیار مهم در این بحث توضیح و تنظیم این ارتباط است. نه انکار و نفی این ارتباط به سکولاریزم در کشورهای اسلامی می انجامد و نه حذف رابطه اسلام با حوزه سیاست بگونه ی یک کار پروژه ای و فرمانی در بسیاری از این کشورها تحقق می یابد.

پرسش اصلی این است که نهضت های اسلامی یا جریان اسلام گرایی آن رابطه را در شرایط و عصر جدید حیات انسانی و مبتنی بر مودل مورد نظر چگونه تأمین و تنظیم میکنند؟ درحالی که نهضت اسلامی یا جریان اسلام گرایی معاصر بر سرتوضیح، تأمین و تنظیم ارتباط و همسویی اسلام و سیاست و با عبارت دیگر بر سر رسیدن بر حکومت اسلامی دچار تفرقه شد. این تفرقه که ریشه های آن به عوامل دیگر نیز برمیگردد نهضت مذکور را در سده بیستم بر سرشکل گیری حکومت اسلامی به جریانهای مختلفی تقسیم کرد. جریان تکفیرگرایی یا افراطگرا و ایکسترمیست که دسترسی به حکومت اسلامی را تنها از راه خشونت و زور تحقق یافتنی می بینند از دورن نهضت اسلامی سر برآورد. تبعات ناشی از اندیشه و عملکرد این جریان نه تنها معضل و چالشی برای جوامع بشری است بلکه چالشی در فراروی اسلام ، جریانهای اسلامی- سیاسی و جوامع مسلمانان شمرده میشود.

اگر نهضت اسلامی یا جریان اسلام گرایی که تشکیل حکومت اسلامی را تفکر و رسالت برگرفته از آموزه های اسلام تلقی میکنند، مسیر دسترسی به آن حکومت از چه راه هایی میگذرد؟ آیا ستیزه جویی و تکفیر گرایی بخشی از این نهضت در جهت رسیدن به حکومت اسلامی از آموزه های اسلام سرچمشه می گیرد؟ تفاوت و حتا تعارض در دیدگاه و عملکرد جریانهای مختلف نهضت اسلامی در این آموزه ها چگونه توجیه میشود؟ آیا این تعارض فکری و حتا نزاع خونین فزیکی میان گروه های نهضت اسلامی از این واقعیت ریشه نمی گیرد که هر حزب و سازمان اسلامی که در جهت تأسیس حکومت اسلامی و تحقق شریعت اسلام ایجاد شود، آن حزب و رهبر آن خود را معرف و ممثل حقیقت اسلام و آموزه های اسلام می پندارد. هر حزب و سازمان دیگراسلامی در واقع نه رقیب سیاسی او بلکه مخالف آن حقیقت دریافتی وی از اسلام و تعالیم و احکام اسلامی است که باید نفی و طرد شود؟

نهضت اسلامی و زمینه های تشکیل حکومت اسلامی :

جنبش اسلامی یا جریان اسلامی گرایی در سده بیستم با شعار بازگشت به اسلام اصیل و اسلام سلفای صالحین در جهت تشکیل حکومت اسلامی ایجاد شد، میزان توانایی و مؤفقیت جنبش مذکور در ایجاد حکومت اسلامی چگونه ارزیابی می شود؟ به عبارت دیگر اگر جنبش اسلامی و یا اسلام گرایی هر چند در نام های مختلف احزاب سیاسی بدون پیشوند و پسوند اسلامی از راه تغلب و یا از طریق دموکراسی به اقتدار سیاسی برسند آیا در عمل به تشکیل حکومت اسلامی توفیق خواهند یافت؟ از این مهمتر، حکومت اسلامی مورد نظر جریان اسلامی یا اسلام گرایی چیست و از چه ویژگیهایی برخوردار است؟

شعار تشکیل حکومت اسلامی ازسوی نهضت اسلامی به خصوص اخوان المسلمین مصر در زمان اشغالگری و تسلط استعمار غربی بر بسیاری از کشورهای اسلامی، در زمان شکل گیری دولت اسرائیل و سپس در سالهای ناکامی نظام های سیاسی چپگرایان مارکسیست- لنینیست، ناسیونالیزم و سکولاریزم لیبرال در کشور های اسلامی یک شعار پر جاذبه بود. اخوان المسلمین به عنوان یک جریان سیاسی اسلام گرا در برابر ناکامی جریانات متذکره در دنیای عرب به خصوص در کشورمصر شعار"الاسلام هوالحل" (اسلام راه حل)را مطرح کرد. اما اخوان المسلمین نتوانست کار آیی و تحقق این شعار را در یک نظام سیاسی اسلامی مورد نظر خود تجربه کند. شگفت آور این است که اخوان المسلمین در خیزش های خیابانی سال 2011 که به سرنگونی حکومت های حسنی مبارک در مصر، بن علی در تونس وقذافی در لیبیا انجامید شعار اسلام راه حل و تشکیل حکومت اسلامی را بلند نکرد و برعکس از تعهد خود به کثرت گرایی و پلورالیزم سیاسی سخن گفت. حزب النهضة تونس با اهداف و خط مشی مشابه اخوان المسلمین حتا از آن فراتر رفت و به پذیرش احزاب سیاسی نامعتقد به اسلام در نظام سیاسی تونس اذعان کرد. تعهد به پلورالیزم سیاسی و پابندی به مظاهر مدرن سیاسی که دموکراسی بخشی از آن است جنبش های اسلامی معاصر را با این چالش روبرو میکند که تا چه حد حکومت اسلامی در فضای کثرت گرایی سیاسی قابل دسترسی است؟ به خصوص اگر در نظام سیاسی کشورهای اسلامی نوعی از سکولاریزم سیاسی حاکم باشد و جریانهای اسلام گرایی معتدل چون اخوان المسلمین مصر و النهضة تونس ناگزیر به پذیرش این سکولاریزم شوند، آیا تشکیل حکومت اسلامی یک شعا رغیرعملی نخواهد بود؟

واقعیت های امروز جامعه انسانی نشان میدهد که تشکیل حکومت اسلامی مورد تصور و ادعای جریانهای اسلامی بر الگوی حکومت خلفای راشدین و صدر اسلام پس از دسترسی این جریانها به اقتدار سیاسی دشوارتر و پیجیده تر میشود. علی رغم ادعای تمامی جریان های اسلام گرایی از ایجاد حکومت اسلامی، آنها ساختار و مشخصات این حکومت را کم از کم در عرصه ی تیوریک ترسیم و تدوین نکرده اند. ازسوی دیگر اختلاف دیدگاه و تفاوت در برداشت بر سر مسایل مختلف از منابع معتبر شریعت اسلامی حزب و گروه اسلامی بر سر اقتدار را دچار تفرقه میکند. آنگونه که این تفرقه حتا قبل از کسب اقتدار سیاسی در درون بسیاری از گروه های اسلامی بوجود آمد و به ایجاد جریانهای متفاوت انجامید.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • از این جانوران باید به عنوان پدران القاعده و پدران اخوانیستهای اوغان نام برد.

  • این مضمون درسایت مزخرف ویس ناصری نیز نشرشده است ولی نکتهء قابل توجه این است که اندیشمند صاحب نزد ویس ناصری کریدت خودرا باخته است و آن القاب افتخاری خویش را از دست داده اند مانند دانشمند والامقام، مبارز نستوه، مجاهد فی سبیل الله وغیره که قبلاضمیمهء نامهای شان میشد
    فکر کنم بعدازهمان مناظرهء تلویزیونی اندیشمند صاحب با نمایندهء حزب اسلامی حالا ویس ناصری به پهلوی حکمتیار صاحب غلتیده اند واعضای حزب اسلامی را شایستهء آن القاب من در آوردی میدانند.
    جنانچه که نام آقای وحید مژده را ازاندازهء معین آن دراز کرده است.
    واقعا ویس ناصری انسان پست است باید اندیشمند صاحب وهم دیګر نویسنده های حزب اسلامی مضامین را تنها به کابل پرس? بفرستد تاروزی به سرنوشت اندیشمند صاحب رو برو نشوند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس