صفحه نخست > دیدگاه > فاجعه ء ننگین هفت ثور درس عبرتی به راوایی ها!

فاجعه ء ننگین هفت ثور درس عبرتی به راوایی ها!

که اگر قدرت داشته باشند خلقی ، پرچمی ، جهادی و طالبی همه از یاد مردم برود
مهدی نیک آیین
سه شنبه 29 آپریل 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

سی سال است که از فاجعه ننگین هفت ثور و جنایت های را که خلقی ها و پرچمی ها در دوران حکومت دست نشانده و ضد بشری خود انجام دادند میگوییم می نویسیم میخوانیم و بعد از این هم برای درس گیری از گذشت روزگار و عبرت از تاریخ در تقبیح شومی کودتای ثور و بد بختی های که از آن به مملکت و خلق ما عاید گشت خواهیم گفت. خلقی ها و پرچمی ها مثل همه جانیان دیگر در تاریخ همیشه نفرین خواهد شدند و قصه های ظلم و جنایت شان از نسلی به نسل دیگر حکایت خواهد شد و نام شان مثل لکه های ننگ در تاریخ باقی خواهد ماند. هیچ قدرتی قادر نخواهد شد که لکه های سیاه بدنامی را از روی جنایتکار های خلقی و پرچمی پاک کند و بدنامی شان را به نیک نامی تبدیل کند. خلقی ها و پرچمی ها هر قدر کوشش کنند که جنایت خود را خدمت قلمداد نمایند هر قدر به روی لکه دار و نفرت آور خود رنگ سرخی و سفیده را بزنند هرگز موفق نمی شوند که نفرت مردم را از خود کم بسازند و شناخت مردم را از خود تغییر بدهند. همانطور که چنگیز، هلاکو ، هیتلر ، موسولنی و پولپات کامبوجیایی و غیره جانیان را هیچ قدرتی نتوانسته است که در نظر مردم برائت بدهد ، خلقی ها و پرچمی های جنایتکار هم بدنام تاریخ باقی خواهند ماند و در نظر مردم برائت نخواهند یافت .

خلقی ها و پرچمی ها به شکل عجیبی یک استبداد رای و عقیده داشتند . فکر می کردند که خود شان درست ترین ایدیالوژی را دارند و خود شان درست ترین راه را کشف کرده اند . آن ها خود را حق مطلق میدانستند و هر کسی دیگر را که مخالف شان گپ می زد و مخالف شان فعالیت میکرد باطل مطلق می دانستند. خود را حق میدادند که باطل را ریشه کن بسازند و مخالفین را بدون کم ترین تردید قلع و قمع نمایند . مخالف به نظر آنها یعنی خاین ، مرتجیع ، نوکر امپریالیسم ، اشرار، دشمن انقلاب و دشمن افغانستان بود و باید حق ابراز نظر نمی داشت ، توهین می شد ، تحت تعقیب قرار میگرفت، به زندان می افتاد ، شکنجه می شد، سرکوب می شد ، کشته می شد، از مملکت فرار داده میشد و در همه حالات باید بد تر از حیوان همرایش برخورد میگردید. اگر با خلقی و پرچمی نمی بودی ، حتما دشمن بودی . از همین خاطر بود که به هیچکس رحم نکردند و هر قدر که توان داشتند آدم کشتند و خانه خرابی کردند.

دیده میشود که از تجربه دوران حکومت جنایتکار خلقی و پرچمی نه خود باقی مانده های خلق و پرچم درس عبرت گرفته اند و نه متاسفانه یک تعداد گروه های دیگر که خود را دیموکراتیک و انقلابی می دانند کم ترین چیزی نیاموخته و عبرت نگرفته اند . از آن جمله یکی اش سازمان راوا می باشد که مثل خلق و پرچم به مرض استبداد رای گرفتار است و فکر می کند که هیچ غلطی و خطایی در فکر و عملش نداشته و نخواهد داشت. هرکس که با راوا مخالف باشد حتما خاین ، مرتجیع ، نوکر امپریالیسم و بنیاد گرا است ، باید حق ابراز نظر نداشته باشد ، توهین شود ، تحت تعقیب روانی قرار بگیرد ، کوبیده شود و حذف شود .

راوا که هنوز یک سازمانک بی قدرت و نا توان است و پولیس و اردو و ساز و برگ نظامی ندارد به گونه ای با مردم برخورد میکند که گویا همه مردم افغانستان از هفت پشت قرضدار راوایی ها می باشند. سرکرده های راوا هر روز فرمان صادر میکنند که تمام مردم باید مثل راوا فکر کنند و عین شعار ها را بدهند که راوا میدهد با عین گروه های که راوا موافق است موافق باشند با گروه های که راوا مخالف است مخالف باشند . پیروی از راوا شرط اصلی انسان بودن و قابل تایید بودن می باشد. سرکرده های راوا فکر می کنند که در بلند ترین جایگاه اخلاقی قضاوت قرار دارند و حکم شان صحیح مطلق است و تخطی ناپذیر می باشد. چون هیچ کس مثل راوا فکر نمی کند پس همه خاین و ضد انقلابی بوده ارزش زنده ماندن در فضای دیموکراتیک را ندارند.

وقتیکه نشرات راوا را میخوانیم به این باور می شویم که اگر سرکرده های راوا صاحب قدرت دولتی می بودند همه شاعران زنده مانده ء افغانستان ، همه نویسنده ها، روزنامه نگارها ، آواز خوان ها ، گرداننده های تیلویزیون ها و دیگر نشرات مختلف را یا به تابعیت عام و تام از خود مجبور می ساختند یا همه را نابود می کردند. اگر سرکرده های راوا قدرت می داشتند همه مردم را به نام اخوانی ، جهادی ، بنیاد گرا ، شورای نظاری ، وحدتی ، جنبشی ، مرتجع ، نوکر امپریالیسم ، ضد انقلاب دموکراتیک ، زن ستیز و چیزهای دیگر از دم تیغ می گذشتاندند و افغانستان را به اصطلاح از لوث وجود شان پاک می ساختند که به گفته ای محمود گودرزی تنها راوا می ماند و هم اندیشان اندکش. همینطور که امروز راوا به تنهایی خود افتخار میکند آنوقت هم به خود می بالید که جامعه را از همه آلودگی ها پاک ساخته است و خودش به تنهایی خود دموکراسی بدون مخالفین سیاسی و عقیدوی را تجربه می کند .

سرکرده های راوا از تجارب خونین سی سال گذشته هیچ درس نگرفته اند و اگر قدرت داشته باشند شرایطی را در افغانستان حاکم خواهند ساخت که خلقی ، پرچمی ، جهادی و طالبی همه از یاد مردم برود . نشرات راوا سند روشن است برای اثبات ادعای ما.


" راوا " چه نظر دارد ؟

گروه انقلابی با بنیاد گرایان از جمله با تنظیم حرکت اسلامی مولوی محمد نبی محمدی تبانی و سازش کرد

جمعه 25 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین


شرمک "راوا" از شعله ای بودن!

سوال از سرکرده های راوا این است که چرا خودشان از شعله ای بودن خود می شرمند ؟

چهار شنبه 23 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین


"راوا" رو در روی امریکا!

گزافه گویی محمود گودرزی در باره ء راوا

دو شنبه 21 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین


راوا هم کشمش بی چوبک نیست!

سرکرده های راوا هیچ وقت نگفته اند نظر شان در مورد ترور خوب ترین کادرهای انقلابی سازمان رهایی از طرف جناح داکتر فیض و کشور کمال و امین میوند چیست؟

جمعه 18 آوريل 2008, نويسنده: مهدی نیک آیین

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس