صفحه نخست > دیدگاه > عبور از مرز شب!

عبور از مرز شب!

میراحمد لومانی
يكشنبه 15 سپتامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

یک => در شرایط حساس، تعیین کننده، و فوق العاده حساس تاریخی حال، فرزندان " ملت فارس " ( تاجیک و هزاره) در سرزمین افغانستان« باید » از لایه های فضای مشمئز کننده و تیره تاریخی« عدم باور و اطمنان نسبت به همدیگر» عبورنموده، و در راستای ایجاد ملت واحد، عزت مند، و تاثیر گذار تاریخی اقدام به عمل تاریخی بنمایند! میدانم! این امر پدیده مشکل و منتفی تاریخی به نظر بر میخورد!. شکستن قالب های تحمیلی استبداد که بدان خو گرفته ایم سخت است، و عبور از مرحله انجماد، از آن هم مشکل تر! « مذهب و سیاست در صده های متواتر بار روانی منفی را در راستای تحقق این امر بر چیده است » اما یک نیاز مبرم تاریخی است تا از این مرحله مملو از غبار تیره از نا باوری هاعبور بنماییم! عبور از مرحله انشقاق، تفکیک و بد بینی میان گستره پیوستگی فرهنگ و داشته های افتخار بر انگیز زبان و فرهنک فارسی در سرزمین افغانستان، یک راسالت، یک مسئولیت، و یک وجیبه تاریخی این نسل بشمار میرود!! هرگاه ما بدیده شک و تردید به هم نگریسته ایم، و گاه صورت هم خراشیده ایم، در پی آن ایده و پلان های شوم سقوی های متواتر به روی دست گرفته شده و به مرحله اجرا در اورده شده است! شمالی سرزمین سوخته، یکاولنگ سرزمین تاراج، و بودا تاریخی در هم فرو ریخته شده است... سرزمین، ماوا، فرهنگ و تمام هستی و حثیت تاریخی و ملی مان به تاراج و یغما برده شده است! بس است! شک و تردید و سنگ اندازی ها بس است؛ اگر حمیت، عقل و شرافت تاریخی در شریان های مان جاری میباشد و...« آیا چقدر تکرار فجایع تاریخی سقوی ها نیاز هست، تا ما ملت فارس در سرزمین افغانستان به هوشمندی و درایت تاریخی خویش نایل گردیم؟!! ایا چقدر بازهم در مسیر راه ها و در کنج هر قول و شیله گردن بریده شویم، تا از پیامد های تاریخ و آموزه های تلخ ان درس و عبرت بیاموزیم..؟!!»

دو => به شواهد تاریخ، همگان واقف به امر بروز فاجعه، و پیامد ویرانی جنگ های اوایل دهه هفتاد هجری خورشیدی میان مجاهدین ( هزاره و تاجیک) در کابل میباشیم! نبرد های کابل، فاجعه تاریخی دشمن شاد کن بوده است! با شلیک هر گلوله، و خم شدن هر قامتی از فرزندان ملت فارس« هزاره و تاجیک» در کوچه پس کوچه های شهر کابل، آمال و امیال ستم تاریخی استبداد که میرفت تا به زباله دان تاریخ مدفون گردد، دوباره بار ور گردیده و به گل می نشیند! جنگ های دهه هفتاد کابل، شوم و سیاه ترین پدیده تاریخی - اجتماعی در حافظه تاریخ ملت مان بوده؛ و خنجر کشی های کابل؛ نقطه شکست ما؛ و آغاز تکرار دوباره یورش و هجوم کرگدن وار استبداد ایل، تبار، و قبیله، بر این سرزمین میباشد! ایستادن و کاویدن این زخمه خونین، در گونه " دگم و عقده مندانه آن " همچون اصل ماهیت به وقوع پیوسته آن، پدیده جز خوش خدمتی برای ارباب ستم، چیزی دیگری به ارمغان نخواهد داشت! « حادثه خونین افشار، و جنگ های خانمانسوزبرادران هم ریشه تاجیک و هزاره در کابل، باید خون بهای بیداری ما نسل کنونی به حساب برود! نه آنکه؛ تبدیل به گره و عقده کور و گمراه کننده گروهی و سازمانی گردیده؛ و در نهایت زمینه های معامله و تسلیم شدن مان را به استبداد و ستم تاریخی مساعد نموده و زمینه ساز گردد.!»

وقوع جنگ های خونین دهه هفتاد خورشیدی درکابل، لوح فاجعه غم انگیز تاریخی ایست، برای ما، در پیامد همچون آموزه تلخ شوکران گونه تاریخی برای خلق و ملت و تاریخ مان. آمیزه یی تلخ تاریخی است، برای ساختن ملت مان ، همچون ملتی؛- ملت فارس، فرزندان دیار سرزمین خراسان بزرگ! درس تلخ تاریخی است، برای متحد شدن و منسجم شدن مان! اشک تلخ ی است، جهت آب یاری و بار ور شدن ملت ، جامعه و مردم مان!! دیدیم و چه هم خوب دیدیم که در یک همچنین تنش های خونین تاریخی نه تنها برد با هیچ یک از ما ها نه بوده؛ بلکه ارمغان و باروری استبداد، و زقوم تلخ شکست تاریخی برای مان به بار آورده است...!

سه => در پروسه جنگهای میان تنظیمی مجاهدین در کابل، شهید احمد شاه مسعود و استاد عبدالعلی مزاری، بار اصلی مسئولیت تاریخی این واقعه را بر دوش میکشند! ( این موضوع، یک حقیقت و واقعیت عینی تاریخی بوده، و امید میرود تا هواداران این دوشخصیت تاثیر گذار تاریخی، برمن عقده مندانه خرده گیری ننموده؛ و اگر هم انتقاد و خرده گیری براین نبشته وجود دارد؛ که دارد؛ ارزو مند م تا هوشمندانه و بالغ وار مورد نقد و پرسش قرار داده شوم!)
برای عبور از مرحله بحران، یعنی مرحله عدم اعتماد و نیل در راستای ملت سازی جامعه بومی سرزمین خراسان تاریخی، نیاز مند باز نگری درعلت ها و عوامل وقوع چنین حادثه سنگین و درد ناک تاریخی را دارا میباشیم! از دید گاه این قلم، برای عبور در فراخنای دامنه های سبز و سعادت مند ملت شدن، رهیافت ی جز متحد شدن ملت فارس، در دیار خراسان زمین، « افغانستان کنونی» گزینه دیگری به عنوان اصل تاثیر گذار و کار ساز به مشاهده نمیرسد!
ملت فارس، میراث داران تاریخی دیار خراسان بزرگ بوده، و این ملت در قبال حوادث تلخ و ناگوار تاریخی در این خطه، وجایب و مسئولیت های تاریخی خویش را باید درک نموده و به مرحله اجرا بگذارند. این یعنی: ملت فارس بار سنگین مسئولیت تاریخی سرزمین خراسان بزرگ را بر دوش داشته و دارند!

چهار => در راستای داوری شخصیت های تاثیر گذار تاریخی همچون شهید احمد شاه مسعود، و شهید عبدالعلی مزاری وچگونه گی کنش ها و جایگاه تاریخی آنان، نیاز مندی باز شناسی مجموعه عملکرد های تاریخی آنان، لازمه اساسی قیاس و قضاوت تاریخی به حساب میرود! باز تاب عینی پیامد های اجتماعی (کنش ) های شخص مورد نظر، در پروسه تحقیق، تدقیق، و قضاوت، امر لازم بوده، و چگونگی تاثیر گذاری این عمل کرد ها در بستر تاریخ و جامعه، لازمه اساسی داوری و پیش داوری های تاریخی میباشد! « گفتار، طرح و تئوری های نظری شخصیت های تاثیر گذار تاریخی، بر مبنای شاخصه بنیادی عمل کرد ها « کنش » در چوکات شهود وعینیت های به قوع پیوسته تاریخی و اجتماعی « درنهاد جامعه»؛ لازمه اساسی تحقیق و قضاوت ها میباشد!»

وجدان بیدار تاریخ، بازتاب عینی کنش های موجود، در بستر جامعه را به عنوان اصل و فاکت مورد نظر به قضاوت خواهد نشست! شعار، اغوا، و هیاهو، گاه در جبهه های هیتلر، استالین و ... میتواند مقطع وار احساس برانگیز و کار ساز واقع گردد. اما پایداری تاریخی را هرگز نصیب نخواهد گردید!

جنگ؛ ماهیت و پدیده شوم و منفور اجتماعی به حساب میرود! جنگ طاعونی است، که انسان قربانی آن میباشد! جنگ در هر نوع و حالت خویش، پدیده ماهیتی خشونت و قساوت زا بوده، که پروسه به قربانی گرفته شدن انسان در ان عملی میگردد! ماهیت اصولی جنگها متفاوت بوده؛ گاه در جریان وقوع جنگ ی، جبهه " حق " در تقابل با جبهه " شر " قرار میگیرد. و گاهم شر در قبال شر، به شرارت بر خاسته، و انسان به قربانی میگیرد. بدون شک گزینه اول، جنگ حق در تقابل با باطل بوده، و در گزینه دوم، پروسه قربانی شدن انسان در تقابل اندیشه های پلید و ناپاک شیطانی و خناس گونه، عامل افروخته شدن شعله های آتش جنگ میباشد! در تعیین چگونگی ماهیت جنگهای هزاره و تاجیک درکابل؛ اصل، ماهیت، و نفس این عمل « جنگ » از جانب حقیر مردود، و خلاف منافع علیا تاریخی ملت و مردم ما میباشد! برای هر شخص با مقداری اندک آشنایی با الفبا سیاست، این امر مردود و خود کشی تاریخی ملت مان « هزاره و تاجیک» به حساب میرود! با اطمنان کامل باورمند بر این امر میباشم که : گذشت زمان و ایام نظریه حقیر را بیشتر و بیشتر مورد تائید و تاکید قرار خواهد داد!

پنج => امر خطیر و پر مسئولیت داوری در چگونگی ماهیت کیفیتی جنگ های دهه هفتاد در کابل، و کیش شخصیتهای دخیل و تاثیر گذار در امر وقوع فاجعه افشار و و غرب کابل، و پیامد تسلط مطلق دوباره استبداد به گونه خشن و عریان و فاجعه برانگیز ان را به تاریخ و نسل های روشن نگر و فهیم آینده موکول و واگذار مینمایم! اما برای فهم و رسیدن ی به حقایق مطلوب و سنجه گذاری های نزدیک به حقیقت؛ مجموعه فعالیت های شخصیت های تاثیر گذار و دخیل در این پروسه، امر لازم و ضروری میباشد. « کنش ها و چگونگی خطوط فکری و سیرمبارز اتی دیر زمان شخصیت های تاثیر گذار، و پیامد وضعیت موجود، در چگونه گی شهود عینی جاری در بستر جامعه امروزی ما امر مستلزم قیاس و قضاوت ها میباشد!» موجودیت و ظهور عزت مند خلق شریف تاجیک، همچون ملت منسجم و تاثیر گذار تاریخی در این مقطع حساس از تاریخ کشور مان، بدون شک بخش از باز تاب مبارزات پیگیر و هدف مند شهید احمد شاه مسعود در جریان بیش از دو دهه کوشش و فدا کاری آن میباشد! خلق تاجیک پایگاه مطمئن و مستحکم فرهنگ و داشته های تاریخی، و هویت ملی- تاریخی ما است! خلق تاجیک موازنه قدرت مند و تعیین کننده تاریخی معادالات سیاسی عصر ما به حساب میروند و....!

هزاره ها در هاله های تیره و پر از ابهام شک و تردید از ترک بودن، مغول و افغان شدن، و فارس بودن، در بستر اجتماعی خویش سرگردان تاریخ میباشند! جنگ های متواتر و خسته کننده بیش از یک دهه میان تنظیمی، و پیامد آن به عنوان یک غده و زخم چرکین تا هم اکنون پیکره این ملت و جامعه را آزار میدهد! ملت و جامعه هزاره، همچون یتیمی را همانند است، که در فرصت های طلایی و فوق العاده طلای تاریخ، صورت خود و خودی ی را به خراشیدن گرفته اند! بخش اعظم از شخصیت های تاثیر گذار هزاره، مخنث وار و خواجه گونه حال نیز بر درگاه استبداد تاریخی مشغول حراست حرمسرا های انان میباشند...!

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • اقای لومانی خوش دارد که همیشه زخمهای کهنه گذشته را هر از چندگاهی نشتر بزند و تازه بنماید تا به فراموشی سپرده نشود. امروز پیروان احمدشاه مسعود ومزاری بدون کدام عقده و کینه باهم دور یک میز می نشینند وکمپاینهای انتخاباتی طرحریزی میکنند. لذا من این مقاله را بیوقت وبیمورد ومطابق نیاز امروز ندانسته ونوشتن و خواندن انرا ضیاع وقت میدانم.گذشته از همه سرنوشت ملیتهای دیگر مانند ازبک وترکمن و تاتار و بیات و قزلباش و دیگر اقلیتهای ملی را چگونه باید رقم زد. آیا آنها هم به گفته لومانی از قوم و قبیله «استبداد» می باشند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس