صفحه نخست > دیدگاه > هوشدار جمعی از فعالان مدنی هزاره و اوزبیک در مورد سوء استفاده دشمنان از (...)

هوشدار جمعی از فعالان مدنی هزاره و اوزبیک در مورد سوء استفاده دشمنان از موضع گیرى هاى متفاوت انتخاباتى رهبران این دو قوم

پیوند تاریخی مردم هزاره و اوزبیک ناگسستنی است!
جمعی از فعالان مدنی هزاره و اوزبیک
يكشنبه 29 سپتامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اوزبیک و هزاره اعضای یک خانواده بزرگ را تشکیل می دهند، ریشه ها و پیوندهای خونی و تباری دارند و فراز و نشیب روزگار نمی تواند گسستی میان این دو گروه مردمی با افتخار ایجاد نماید. افراد و اشخاص و سیاست مداران و دولت ها و حکومت ها می آيند و می روند اما آنچه می ماند تاریخ مشترکی است که خلق هزاره و اوزبیک از خود بجای می گذارند. سرنوشت هزاره و اوزبیک چنان بهم گره خورده که جدایی هر کدام، به معنای ضربه ی سخت و سنگین به دیگری شان است. هنوز فراموش نکرده ایم که ما در طول تاریخ قربانی جنایات فراوان از جانب حکومت های بیگانه شده ایم، مردان و زنان هزاره و اوزبیک را در نقطه نقطه وطن مان قتل عام کرده و بر جنازه عزیزانمان روزی در بامیان، روزی در میمنه، روزی در بهسود، روزی در ارزگان، روزی در سر پل، جوزجان یا مزار شریف رقص شادی براه انداختند.

ما از یاد نبرده ایم که چگونه کوره آدم سوزی از قربانیان اوزبیک ساختند، چگونه هزاره را به برده گی کشاندند و زندگی و سرزمین ما را چپاول کرده اند. ما کور نیستم و می بینیم اگر روزی هزاره و اوزبیک از هم جدا شوند، فاشیسم افغانی بر تعداد کشته ها و آوارگان ما می افزایند. همین اکنون هزاره و اوزبیک در وضعیت بحرانی قرار دارد و با این وجود اتحاد تاریخی این دو خلق سرکوب شده و مظلوم، موانع زیادی را برای طرح ها و پلان های شوم استبداد افغانی بوجود آورده است. ما می دانیم که طالبان دشمن بشریت می باشند و دشمن اصلی این گروه وحشی در افغانستان، مردم مظلوم هزاره و اوزبیک و سایر خلق های تحت ستم می باشند تا پس از کشتار و قتل عام، زمین و وطن آن ها بصورت کامل اشغال شود. ما می دانیم که تاریخ پر افتخار خلق هزاره و اوزبیک از دو قرن گذشته مورد تاخت و تاز بیگانه قرار گرفته، روزی فاجعه کتابسوزی و ممنوعیت زبان اوزبیکی پلان شده و روزی کتاب هایی که جنایات علیه هزاره را شرح کرده نابود ساخته می شوند.

ما حافظه تاریخی داریم و می دانیم که بزرگترین سند تاریخی از حضور هزاران ساله مردم مان توسط بیگانه تخریب می شود و این پلانی در کنار پلان قتل عام و کوچ اجباری است.

خوشبختانه خلق هزاره و اوزبیک آنقدر آگاهی دارند که اختلاف نظرها و مسایل موقت بر اتحاد و همبستگی آنان تاثیر نگذارد. آنچه در روزهای اخیر در مورد اختلاف نظر برخی از رهبران هزاره و اوزبیک پیش آمده، سطحی و موقتی ست و نمی تواند تاثیر سخت و سنگینی بر روابط ما بگذارد. در این روزها هر چه دشمنان ما اختلاف نظرها را برجسته می کنند، خلق هزاره و اوزبیک بیشتر از گذشته بر اهمیت رابطه تاریخی و معاصر آگاه می شوند و بیشتر درک می کنند که عبور از بحران عمومی و پایان دادن به استبداد و خونریزی در وطن، با اتحاد و همبستگی عمیق تر بوجود می آيد.
جمعی از فعالان مدنی هزاره و اوزبیک
29 سپتامبر 2013

واژه های کلیدی

انتخابات در افغانستان
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • دورد سلام بر شماه فعالانى مدنى هزاره و اوزبيگ من با شماه كاملأ موافق استم من إز آقاى محقق سخت نفرت دارم چون أقاى محقق يك سياستمدارى ضعيف و معامله گر است فقط در فكر قدرت و پر كردانى جيب خود است وبس ونه در فكر ترقى اسيايش رفاه مردم است،يك فرد هزاره از المان

  • سلام به همه ! وقتی اندیشه و ذهنیت فعالان مدنی ما چنین باشد ، از بی سوادان که متاسفانه اکثریت را تشکیل میدهند چه توقعی داشته باشیم.
    آقایان فعال مدنی! بیدار و آگاه شوید، ما در قرن بیست و یک و عصر انترنت زندگی میکنیم، آیا وقت آن نرسیده که به این بازی مزخرف قوم و قوم پرستی پایان دهید؟ و جلو بیشتر بدبخت شدن انسان این سرزمین از همین حالا بگیرید. آیا فکر نمیکنید که این همه رنج و مصیبت انسان این سرزمین نتیجه دامن زدن این کور مغزان تشنه به قدرت ، به مسایل قومی و سمتی است ؟ تنها کسانیکه ازین مسایل سود بردند و صاحب قصر های مجلل و زندگی مرفع شدند که آقایان فعال مدنی آنها را رهبران و نمایندگان مردم مظلوم و شریف هزاره و ازبک قلمداد کردند. آخر تا چه وقت این کور مغزان و تشنگان قدرت بنام نمایندگان مردم، خون این مردم را بمکند و از بی سوادی و سادگی آنها سود ببرند؟ بیائید فرا قومی و به انسان این سرزمین فکر کنید، بیائید به عنوان افراد نخبه این سرزمین ، به عوض اینکه این کور مغزان را رهبر خطاب کنید ، در آگاهی اذهان جامعه و افشای جنایان این به اصطلاح رهبران، نقش بازی کنید . بیائید قدم نخست را درین راه شما بردارید و محکوم کردن جنایتکاران را از خود شروع کنیم

  • همراه پشتون زندگی کرده میشود مگر همرای هزاره زندگی کردن مشترک ناممکن است. هزاره غیر از هزاره خود شخص دیگر را خوش ندارد. اگر تعداد هزاره ها به اندازه پشتونها میبود و زور شان هم برابر با انها میبود سگ را چپه نعل میکردند چه رسد به انسان ها. من از حاکمیت چند ساله هزاره ها و حزب وحدت در کابل ومزار تجارب و چشم دید های وحشتناک دارم که هرگز فراموش همشهریان کابلی من نمیگردد. بین پشتونها باز چند ادم مرد یافت میشود که مردانگی و مروت و انصاف و عدالت و ترحم داشته باشد .مگر من در بین هزاره ادم جوانمرد با مروت از خود گذر که به مردمان دیگر غیر از هزاره خود مردی و مروت کرده باشد ندیده ام. تف بر قبر بابه مزاری دیوث شان. هزاره غرق تعصب هزاره پرستی خودش است. هرگز به ارمان های شوم خودش کامیاب نمیشود. افغانستان واحد و متحد باقی میماند. شکست نصیب تجزیه خواهان میگردد.

  • انتحار کن، کوکنار بکار، زنت را بفروش، تجاوز کن و بنده ای اس ای باش. این نشانه های افغان خوب است.

  • من کاملا حرفهای اقای کریمداد را تائید میکنم، تعصب هزاره چند جانبه است، مثلا تعصب مذهبی ، تعصب نژادی حالا لهجه زبان خویش را نیز به زبان هزارگی مسما کرده است، تاجکها هوشیار باشید

  • قوم و قوم پرستی در هر نقطه دنیا وجود دارد حتی در ممالک متمدن غربی چون امریکا، انگلیس و غیره اما این بدین معنی نیست که همچو راهی را ادامه بدهیم. با و جود اینکه در افغانستان ما این همه را از بزرگان یاد گرفتیم که همیشه قوم و قوم پرستی را دامن می زنند. به حیث یک افغانی ترکتبار رفتار تبغیز آمیز مامورین وزارت خانه ها و غیره اراکین دولتی هیچ وقت فراموشم نمیشود. همچو بدبینی ها و تعصبات ما را واداشته تا با اقوام سرکوب شده و قربانی تبعیض یکپارچه شویم تا از گزند تعصبات و قربانی تبعیص در امان مانده و در مقابل همچو حرکات از حق و حقوق انسانی خود دفاع کنیم.

  • قوم پرستی مثل شمشیر دو طرفه است. از یک جانب اگر گردن دشمن را ببرد از جانب دیگر گردن دوست و از خودگی را هم میبرد. تجارب تاریخی ثابت نموده است که قوم پرستی و تضاد با متباقی بشریت به غیر از قوم خاص خود نتیجه خوبی نداشته است. برای یک سرزمین ارام و خالی از درد و رنج سرزمینی که در ان هر باشنده اش خودش را انسان بداند و بدون تبعیض از تمامی حقوق انسانی خود برخوردار باشد به ترویج دیموکراسی و ارزشهای والای حقوق انسانی تاکید ورزیده شود.
    کسی که اقوام دیگر را به چشم تبعیض ببیند، با چه جرئت توقع دارد تا دیگران او را مورد تبعیض قرار ندهند؟ با حرمت به تمام اقوام شریف افغانستان. یاری

  • کریمداد قوم سیگوین جت٬این شما جت های تاجیکستانی بودید که در دوران به اضطلاح حکومت سه چهار ساله تان در کابل حتی موش ها را چپه نعل کردید تف بر آن مسعود دزد وجنایت کار تاجیکستانی زادهخبیث که عاقبت توسط افراد خودش مانند فهیم قانونی وعبدالله به درک واصل شد وهمه از دست این جانی جنایت کار مزدور کثیف روس خلاص شدند.تجربه تاریخی بچه سقو دزد سر گردنه ومسعود اوف تاجیکستانی زاده جنایت کار چیزی دیگری غیر از ادعای تورا ثابت می کند.برو یک کمی تاریخ را با بی طرفی ..جدان انسانی بخوان باز به واقعیت میرسی اگر وجدان داشته باشی.این هم سند مزدوری مسعود اوف کثیف وجانی به اربابان روسی اش.

  • لاف وطنپرستى زدن آسان است . اگر کسى قوم پرست نباشد , وطنپرست شده نمیتواند . کسى خود را نشناسد , برادر خود را هم نمى شناسد وهمسایه خود را هم نمى شناسد . کسى خود را احترام نداشته باشد , ممکن نیست که دیگران را احترام بگذارد . بیائید از قوم پرستی شروع کرده به وطن پرستی و ملت پرستی برسیم

  • شمس بیعقل و خر نادان. تو از کجا رابطه بین من و مسعودوف خبیث را کشف کردی؟ او بی ناموس از ک و س بی بی جانت فالبینی نموده و مرا به این و یا ان گروپ حزبی یا قومی شرش نکن. من جای اصلی و پدری من ولایت غور است. مگر خودم در کابل تولد شده ام. من بر تمام حزب ها و رهبر های بی ناموس و بی عقل شان لعنت روان کرده و بر قبر مرده گی شان تف میکنم و بر روی زنده شان بلغم میاندازم و بر دهن تو نجس هم مرداری سگ را پرتاب میکنم که در اینده دیگر فالبینی نکنی. من یک تابع سرزمین پاک افغانستان هستم و برای من بین تاجیک و پشتون و هزاره و پنجشیری فرقی نیست. هر انسان برادر من است. اما هرجنایتکار اگر از قوم خودم هم باشد نزد من محکوم است. تو اگر چشمانت را قوم پرستی کور کرده باشد بیدار شو و انسان شو. مرگ بر قوم پرستان.هر افراطی که قوم پرستی را شعار خود ساخته باشد یک فاشیست است و فاشیست هیچ قوم خوب نیست. فاشیست هزاره از فاشیست پشتونها بهتر نیست. زنده باد انسانهایی که با قلب پاک به محبت همه ای بشریت پرداخته اند.
    زنده باد تمام اقوام افغانستان نازنین و مقبول.
    افغانستان ما برایت سر خود را میدهیم.
    هیچ سگی نمیتواند ترا پارچه نماید. ما تا ابد متحد باقی خواهیم ماند. شمس مفعول باید از محترم زلمی یاری بیاموزد. یاری صاحب گپ های شما بکلی صحیح است.

  • جهت اگهی از جنایات حکومت ربانی و شورای نظار لطف نموده به کتاب (اسطوره شکسته) مراجعه کنید در اینترنت با عکسها و معلومات مستند به صورت مجانی موجود است حتمن مطالعه نمایید

  • ما مسلمان هستيم و اهل سنت همگي يكي و يك مشت در برابر دشمنان مذهب و دين خود هستيم چه ازبك باشد چي تاجك و چه پشتون
    رسول مقبول فرموده اند هركي حين تعصب بميرد از ما نيست يعني شفاهت را نمي كند قوم پرستي يعني چه ؛انسان ادم پرست باشيد ادم باشيد
    قوم پرستي نظريه كمونستي و كمونستان بازاري است و بس
    <

    <

  • تو سگ پدر فاحشه زاده فاشیست نژاد پرست!این تو حرامی ولد زنا زاده شده در خرابات خانه بودی که همه هزاره ها را مورد توهین قرار دادی.چرا همراه هزاره یکجا زنده گی نمیشه؟؟؟این شما دزد های سرگردنه بودید که در زمان حاکمیت نیمه کاره تان در کابل همه چیز مردم را غارت کردید حتی قالین وتلویزیون ویخچال های مردم را به دره خود بردید.موتر وبایسکل مردم را گرفتید وسر خود شان پس فروختید.همین اکنون نیز اکثر دزدی ها وآدم ربایی ها را شما دزد های چپاول گر انجان می دهید.وقتی دیگر مردم افغانستان با شما وحشی های دزد وجنایت کار زندگی می کنند.چرا تو فاشیست حرام زاده ناقل تاجیکستانی نمی تانی با صاحبان اصلی این سرزمین زنده گی کرده نمی توانی.معلوم میشود که شما دزد ها با دیگر مردم مشکل دارید نه دیگران با شما.تو اگر اولاد آدم می بودی همه هزاره ها را مورد توهین قرار نمی دادی.

  • مردمان غير پشتون و يا مردمان پارينه سرزمين خورشيد و هندوايران و توران دو سوى هندوکش و البرز!

    باز قبيله هاى زى وخيل فرارى از پشته کوه سيلمان دستگاهاى دپلوماتيک, سياسى اقتصادى تبلغاتى وشخصيت کشى خود را به حالت فغان انداخته است واز آن براى قوم وقبيله افغان ويا پختون (به گفته سيدجمال الدين الافغانى اين تاريخ نگار گذشته ايران و اقوام افغان (اقوام پشتون) افغان و فغان فریاد و ناله , زارى , شیون و واویلا و شکايت , داد و نالشت معنى مى دهد .

    کتاب سید جمال الدین افغانى پس از مرگ اش در زمان عبدالرحمان خان درسال 1901 در مصر چاپ شد و ترجمه پشتو بعد توسط فرهنگستان پشتودر کویته، پاکستان در سال 1979 منتشر شد .
    الافغانى که الکابلى هم تخلص کرده در فصل اول کتاب خود زير عنوا ن”تتمة البيان في تاريخ الأفغان (” بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان”) مى نگارد :
    “فارسيان به پشتونها “افغان” و هنديان بتا ن ( منظور اش پتان است. زبان تازى يعنى سامى عربى وعبرى آواز ‘پ’ ندارد ) مى ناميدند. و دلیل آن بود، زمانی که ” بخت نصر” آنها را دستگیر مى کردند” فریاد و ناله مى کشيدند. فارسیوان معمولی آنها را “اوغان” مى ناميدند، ،برخی از قبایل پشتون که در قندهار زندگی می کنند وخود شان را “پشتون” و یا “پشتان” مى ناميدند، … و افغان که در خوست کرم و باجور زندگی می کنند، خود را “پختو” و “پختان” مى ناميدند، (“تتمة البيان في تاريخ الأفغان چاپ مصر ,1901 , ص13
    کتاب “تتمة البيان في تاريخ الأفغان” به زبان عربى اکنون در انترنت به گونه ديجتال قابل دريافت است.

    مردمان غير پشتون در سياست ناکام مانده و ناکام خواهند بود,
    چرا?

    اول ناکامى در نام منحوس افغان
    چون مردمان غير پشتون سياست مدارا وسياست نرمش, سياست بشردوستى و سياست کتابدوستى, سياست دوستى و سياست دينى ومذهب را دنبال کردند خود مردمان غير پشتون باعث سد راه خودشان قرار گرفته اند. همه اينها بر پايه هاى فرهنگهاى سه حلقوى هند و ايران و توران استوار است.
    افغان قوم پشتون اس توفرهنگ و زبان..... اش هم آشکار است. ولى حاکمان پشتون ويا افغان يک سفسته ونه فلسفه اختراع کردند که همين سياست غير پشتون (ى ) از سفسته فلسفه ساختند وگفتند: هرکسيکه در افغانستان است افغان است. اين شعار را همين مردمان غير پشتون افغان وفغان کردند.

    دوم گرفتن صفت زبان پارسى يعنى درى
    مردمان غير پشتون که زبان پارسى درجمله زبان وفرهنگ اول دوم شان بشمار مى رود خود شان به ريشه خود تبر زدند . همين سياست مدارا وسياست نرمش, سياست بشردوستى و سياست کتابدوستى, سياست دوستى و سياست دينى ومذهب دليل شد که حاکمان پشتون پيروزگشتند.
    امروز درى به جهان "زبان اوغانى" گفته مى شود. ولى اگر از حاکمان اوغو پرسش نمايى که کتاب لغت درى کدام کتاب تاريخى اند, نخست نمى داند ولى يگان علامه هاى شان لست مى نويسند. واژه نامه ها ويا کتابهاى لغت زبان فارسى را نمونه مى آورند

    •لغت فُرس (اولین لغت‌نامه فارسی به فارسی)•
    •فرهنگ قَواس (۷۱۶ قمری)•
    •صِحاح‌الفُرس (۷۲۸ قمری)•
    •بحرالفضایل فی منافع‌الافاضل (اواخر قرن ۸ قمری)•
    •شرف‌نامه (اوایل قرن ۹ قمری)•
    •اداةالفضلا (۸۲۲ قمری)•
    •مفتاح‌الفضلا (۸۷۳ قمری)•
    •کشف‌اللغات (اوایل قزن ۱۰ قمری)•
    •تحفةالسعاده (۹۱۶ قمری)•
    •فرهنگ وفایی (۹۳۳ قمری)•
    •فرهنگ تحفةالاحباب (۹۳۶ قمری)•
    •فرهنگ شیرخانی (فواید الصنائع) (اواسط قرن ۱۰ قمری)•
    •زبدة‌الفواید (خلاصه فرهنگ شیرخانی ۹۵۵ قمری)•
    •فرهنگ میرزا ابراهیم (۹۸۶ قمری)•
    •فتح‌الکتاب (۹۹۱ قمری)•
    •مجمع‌اللغات (۹۹۴ قمری)

    لغت نامه
    ۱۰۰۱ تا ۱۲۰۰ قمری

    •مویدالفضلا (ابتدای قرن ۱۰)•
    •مدارالافاضل (۱۰۰۱ قمری)•
    •مجمع‌الفُرس (۱۰۰۸ هجری قمری)•
    •فرهنگ جهانگیری (۱۰۰۵-۱۰۱۷)•
    •چهار عنصر دانش (۱۰۱۴-۱۰۳۷ قمری)•
    •جمع‌الجوامع (۱۰۳۹ قمری)•
    •فرهنگ جعفری (۱۰۴۰)•
    •لطایف اللغات (۱۰۴۸ قمری)•
    •برهان قاطع (۱۰۶۲)•
    •فرهنگ رشیدی (۱۰۶۴)•
    •محموداللغات (۱۱۵۰ قمری)•
    •بهار عجم (۱۱۵۲ قمری)•
    •سراج‌اللغات (قرن ۱۲ قمری)•
    •قِسطاس‌اللغه (قرن ۱۳ قمری)
    ۱۲۰۰ قمری به بعد

    •شمس الغات (۱۲۲۰ قمری)•
    •فرهنگ عباسی (۱۲۲۵)•
    •هفت قُلزُم (۱۲۲۹ قمری)•
    •غیاث‌اللغات (۱۲۴۲)•
    •برهان جامع (۱۲۵۰)•
    •تسهیل‌اللغات (۱۲۵۹ قمری)•
    •بحر عجم (کتاب) (۱۲۶۸ قمری)•
    •فرهنگ انجمن‌آرا (۱۲۱۸-۱۲۸۸)•
    •ارمغان آصفی (۱۲۹۰ قمری)•
    •فرهنگ ناظم الاطبا(ابتدای قرن ۱۴ قمری)•
    •فرهنگ معیار جمالی (۱۳۰۳ قمری)•

    •نقش بدیع (۱۳۴۲ قمری)•
    •آصف‌اللغات (۱۳۴۳ قمری)•
    •فرهنگ نظام (۱۳۴۶-۱۳۵۸)

    معاصر

    •فرهنگ نوبهار (۱۳۰۸)•
    •فرهنگ حییم (۱۳۰۸ جلالی)•
    •لغت‌نامه دهخدا (۱۳۱۹)•
    •فرهنگ عمید (۱۳۴۲ جلالی)•
    •فرهنگ معین (۱۳۵۰ جلالی)•
    •فرهنگ آریانپور (۱۳۵۳ جلالی)•
    •فرهنگ سخن (۱۳۸۸ جلالی)•
    •فرهنگ فارسی معاصر (۱۳۶۹-ویرایش مجدد ۱۳۸۱)•
    •فرهنگ زبان آموز فارسی (۱۳۸۸ جلالی)

    بسيارى از اين فرهنگها ( واژه نامه ها) در زمان تورانى ها و تيموريان ومغلهاى هند چاپ شده اند . •فرهنگ آنندراج (۱۳۰۶ قمری) يکى از خوبترين واژه نامه فارسى دربارى است که به افتخار آنند راج شاه لکهنو به چاپ رسید.

    فرهنگ آنَنْدراج یکی از فرهنگ‌های زبان فارسی نوشته‌شده در سده نوزدهم میلادی و از کامل‌ترین و منظم‌ترین فرهنگ‌های زبان فارسی عصر خود است.

    این فرهنگ را محمد پادشاه متخلص به «شاد» فرزند غلام محیی‌الدین، میرمنشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راج‌منه سلطان بهادر، راجه‌ی ایالت ویجی‌نگر از ایالات دکن هندوستان، بر اساس چند کتاب لغت دیگر گردآوری کرده‌است. این کتاب به اشاره ابن راجه و به نام او آنندراج‌) نوشته شده است. کار تألیف کتاب در ۱۲۵۴ خورشیدی (برابر با ۱۲۹۱ قمری و ۱۸۷۵ میلادی[۱] به پایان رسید و یک سال بعد، در سه جلد بزرگ به قطع رحلی به هزینهٔ مهاراجه آنندراج در چاپخانه‌ی نولکشور لکهنو به چاپ رسید.

    این فرهنگ در سال ۱۳۳۵ خورشیدی در هفت جلد به کوشش محمد دبیرسیاقی در تهران منتشر شد و در ۱۳۶۳ تجدید چاپ شد.
    لغت‌نامهٔ بزرگ دهخدا که در ۱۶ جلد به چاپ رسیده است بزرگ‌ترین و مهم‌ترین لغت‌نامهٔ مى باشد . حاکمان پشتون لغت نامه درى کجاست?

    در پيوند به سياست تقلبى حاکمان افغان ويا پشتون پروا روشن است. غيرپشتونها بکلى آگاه اند که اينها هيچگاه تقسيم قدرت نمى توانند کرد. تقسيم قدرت اولين پيش زمينه براى يک بيرون رفت از قوم پرستى و نيت بر قوم دوستى و کندن ريشه وطنپرستى وايجاد ميهندوستى ودوستداشتن خود وشخصيت خود. قوم پرستى, وطنپرستى, از خودپرستى ريشه مى گيرد.

    همه کسانيکه ناهنجارى هاى روانىشخصيتى دارند اين ناهنجارى را عدم قوت شخصيتى خود و وعدم شناخت خودى قبول نمى کنند . ويا اين ناخوشى ها را کمتان و پنهان مى کنند.

    حاکمان پشتون = جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل ودرجهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت , غصب چمندزارهاى غير پشتون بويژه درهزارستان , ونسل کشى

    وحدت ملى در ستان افغان سراب است
    حاکمان اوغان در پشت آن دوان دوان است

    تغيرنام افغانستان ضرور است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس