صفحه نخست > حقوق بشر > طالبان: سر فرزندانت را از تن جدا می کنیم و دخترت را آتش می زنیم

طالبان: سر فرزندانت را از تن جدا می کنیم و دخترت را آتش می زنیم

شش نامه تهدید آمیز آدمکشان طالب علیه زنانی که کار می کنند./ متن اصلی پشتو/ ترجمه شده به انگلیسی توسط دیده بان حقوق بشر/ تو در مکتبی درس می دهی که مکتب دختران است. تو باید از خدا بترسی. ما به تو هشدار می دهیم که هر چه زودتر کارت را به عنوان آموزگار ترک کنی در غیر اینصورت سر فرزندانت را می بریم و دخترت را آتش می زنیم. تو وضعیتی را درست می کنی که پشیمان می شوی.
کابل پرس خبری
جمعه 8 مارچ 2019

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نشر نخست در کابل پرس?

سه شنبه 13 ژوئيه 2010, بوسيله ى دیده بان حقوق بشر/ نیویورک

کابل پرس: کمتر کسی در افغانستان است که نداند آدمکشان طالب چه کسانی هستند و حامیان دولتی آنان به شمول حامد کرزی و اشرف غنی احمدزی و سایر طالبان نکتایی پوش چه می کنند. دیده بان حقوق بشر گزارشی منتشر کرده که در آن شش نامه ی تهدید آمیز طالبان علیه زنان همراه با تصویر اين نامه ها آمده و در گزارش نسبت به وضعیت حقوق زنان در صورت گفت و گو و مصالحه با طالبان هشدار داده شده است. چند سال پیش نیز دیده بان حقوق بشر، نامه ها و شبنامه های تهدید آمیز طالبان را علیه دانش آموزان و آموزگاران نشر کرده بود که این نامه ها از پشتو به فارسی ترجمه شده و در کابل پرس نشر شد.

نامه های تهدید آمیزی که در پایین می باشد در جدید ترین گزارش دیده بان حقوق بشر آمده است. اصل این نامه ها به پشتو می باشد که توسط این نهاد به انگلیسی ترجمه شده و اکنون متن فارسی آن را در کابل پرس با هم می خوانیم.

نامه: تو با حکومت افغانستان کار می کنید. ما طالبان هشدار می دهیم که کار با حکومت را متوقف کنی در غیر اینصورت زندگی ات را می گیریم. ما تو را چنان دهشتناک می کشیم که هیچ زنی تاکنون چنین کشته نشده است. این درس خوبی به زنانی مانند توست که کار می کنند. پولی که دریافت می کنی حرام است و از کافران به تو می رسد. انتخاب اکنون با خود توست.

ما تو را از طرف خادمان اسلام هشدار می دهیم که کار با کافران را متوقف کنی. ما همیشه می دانیم چه زمانی کار می کنی. اگر ادامه دهی به عنوان دشمن اسلام شناخته شده و کشته می شوی. همچنان که ما روز گذشته Hossai را که در فهرست ما بود، کشتیم، تو و سایر زنان را نیز در فهرست داریم.

نام خذف شده است/ تو با سازمانی خارجی کار می کنی که دشمن دین و اسلام است. تو از آنان معاش دریافت می کنی. تو باید از خدا بترسی. هر روز به بیگانگان دست تکان می دهی بدون اینکه صورتت را بپوشانی. ما همراه این نامه اطلاعت می دهیم که این را متوقف کنی وگرنه ما واکنشی نشان می دهیم که هیچ مسلمانی تاکنون علیه مسلمان دیگر انجام نداده است.

متن اصلی پشتو/ ترجمه شده به انگلیسی توسط دیده بان حقوق بشر:

نام و محل حذف شده است/ ما می خواهیم به تو اطلاع دهیم که با دشمنان دین و کافران کار می کنی. تو باید کارت را متوقف کنی در غیر اینصورت سرت را از تنت جدا می کنیم. بعد حقی نداری شکایتی کنی.

نام حذف شده است/ تو در مکتبی درس می دهی که مکتب دختران است. تو باید از خدا بترسی. ما به تو هشدار می دهیم که هر چه زودتر کارت را به عنوان آموزگار ترک کنی در غیر اینصورت سر فرزندانت را می بریم و دخترت را آتش می زنیم. تو وضعیتی را درست می کنی که پشیمان می شوی.

این اولین و آخرین اخطار است.

نام حذف شده است/ تو با / محل حذف شده است/ کار می کنی. به تو هشدار داده می شود که کار با آنان را رها کنی در غیر اینصورت دادگاه طالبان تصمیمی درباره تو می گیرد که سرانجام سختی برای تو و خانواده ات خواهد داشت. تو زندگی ات را از دست می دهی.

طالبان ده دالری و حقوق زنان

زنان افغانستان و خطرات ناشی از جذب مجدد و مصالحه

سه شنبه 13 ژوئيه 2010, نويسنده: دیده بان حقوق بشر/ نیویورک


آدمکشان بازگشتند، اين بار جدی تر از پيش!

د خلکو قاتلان (طالبان) د ډیر جدی په ټوګه بیرته راغل

شنبه 17 مه 2008

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • سلام خدمت نویسنده محترم در مورد، طالبان مزدور با ید گفته که نه تنها این قوم مزدور دشمن اسلام است بلکه دشمن انسانیت هم است
    این قوم یهود دشمن زبا ن و تا ریخ فرهنگ هویت ما است
    قتل عام مردم هزاره ومعضلهء کوچیها درین ساحه

    تاریخ افغانستان از واقعیت های ظالمانه مشبوع است - زمامدار در جامعه قبیلوی مظهر وخلیفه دین و روحانی مجری احکام � تلقین گروتفسیر کننده دین است تا ریخ قبیلوی گنجا یش نو پذیر ی را ندارد ومعبد کهنه ها و مدفن نو ها است. بایاد آوری این رویدادهای تلخ تاریخ به این نتیجه روشن میتوان دست یافت که بدون تأمین برابری حقوق سیاسی میان گروههای قومی واقلیتها ی ملی ومذهبی افغانستان جامعه ء بلادیده ما از ستم اجتماعی ونابرابری ملی نجات ورهایی نمی یابند فرآیند رشد مستقل ملی ووحدت ملی کشور کثیرا لملة ما کند و رنجهای مردم ما دراز تر میشود. - رویدادهای چنددهه اخیر بوضوح کامل آشکار ساخت که سلاطین، شاهان وامیران به مقصد جاودانه ساختن تاج وتخت و قدرت برای خاندان خود ها و برای بهره کشی ازتوده های مردم کشور، فرزندان وطن را در جهل وتاریکی قرون وسطایی نگه میداشتند.

    طوریکه امیر عبدالرحمن بیش از شصت ودو فیصدنفوس مردم هزاره را قتل عام کرد و عده کثیری خانواده های مردم هزاره را از مناطق هزاره نشین ولایات ارزگان � زابل - قندهارو هیلمنداز زاد گاه وسرزمین آبائی شان مجبور به کوچ اجباری نمودند. بدون شک امیر عبدالرحمان سیاه ترین چهره و جابر ترین فرد در تاریخ سیاسی معاصر افغانستان است.او برای تثبیت و استحکام قدرت خویش بیشترین کشتار و بد ترین جنایات را مرتکب گردید. 62فیصد جامعه هزاره به دست او قتل عام گردید. هزاره جات با تمام منابع اقتصادی، انسانی و فرهنگی آن نابود و تاراج شد و بیشترین ساحات و زمینهای های حا صل خیز آن توسط لشکر امیر پس از نابودی و فرار ساکنان آن برای همیشه غصب شد. � نسل کشی و بدرفتاری عبدالرحمن خان در مقابل مردم زحمتکش هزاره و آواره ساختن آنها از محل بود و باش شان و مباح ساختن تصاحب دارايی منقول شان بنام غنيمت و توزيع زمين مزروعی وعلفچر آنها به فاتحين، گناه نابخشودنی و خصومت نژادی است و چگونه اين زيان به بازمانده گان آن مردم جبران می گردد ؟! چنانچه که اکنون هم تنازعات و اختلافات برسر همان علفچرها که پيامد عملکردهای زمامداران پيشين است وجود دارد. جنون و جنایت عبدالرحمان تا آن حد بوده که از سر انسان کله منار بسازد.در کتاب" کله منار ها در افغانستان" موارد متعدد از کشتار و کله منار های که توسط امیر عبدالرحمان بنا شده ذکر گردیده است ولی عبدالرحمان در خاطراتش فقط به یکی از آنها اعتراف نموده است.در جنگهای هزاره جات "از طرف دشمن سه هزار نفر درمیدان جنگ کشته شد...من حکم دادم منار از سر های مقتولین دشمن سا زند تا بقیه خائف شوند."(تاج التواریخ ص 39)

    در زمان نادر خان نا رضایتی ها بالا میگرفت و اژدهای خون آشام خانواده نادری سردار محمد هاشم صدر اعظم هر روز سرهای مبارزین ضد استبداد ووطنپرستان و بخصوص مبارزین مردم هزاره رااز تنها ی شریف شان جدا میکرد و بازار چوب زدن ها � قین وفانه ها � روغن داغ کردن ها- واسکت بریدن ها- ناخن کشیدن ها � چانواری کردن ها و به دار آویختن ها کاملآ گرم بود. درین بازار خونین - فقط تاجران خون و جواسیس نفع سرشاری بدست می آورد وبه مقام وجا ه و جلال دست می یافتند.براساس مشوره انگلیس ها خانواده ء نادر خان مثل دیوانه کور شمشیر بدست برجان روشنفکران انقلابی افتاد و تا توانست کشت.وبسیاری را توسط زهر مسمو م میکر د واز بین می برد و کشور را به گورستان بزرگ تبدیل کرده بود..

    ماه ثور سال 1358 �ش. عبدالله امین رئیس تنظیمیه شمال دولت وقت در هنگام قیام مردم هزاره برضد دولت وقت در دره صوف - با میان و تاله وبرفک گفته بود که سر مردم هزاره از من ومال وناموسش از شما سپاهیان دولتی است بر اساس همین شعار خا ینانه و ضد بشری صد ها تن از قیام کننده گان ومردم ملکی بی گناه در ولسوالی دره صوف ولایت سمنگان � در ولسوالی تاله وبرفگ ولایت بغلان وهم چنان در مرکز ولایت بامیان بطور جمعی قتل عام گردیند. و مطابق همین شعار کشتار جمعی که در ین مناطق انجام شد هر گز فراموش مردم هزاره نمیگردد. این همان اعلان امیر عبدالرحمن خان که تقریبآ یک قرن پیش در باره مردم هزاره کرده بود که توسط عبدالله امین تکرار گردید

    • جناب محترم به امید خراسان زمین ! مقالۀ شمارا در ارتباط موضو ع اخطار طالبان خواندم خوشم آمد ولی جملۀ آغازی شما چندان دلنشین نیست . « ..... نه تنها دشمن اشلام است بلکه ......است » بی معنی است . طالب چرا دشمن اسلام باشد . طالب فرزند اصیل اسلام است که احکام کهنه وفرسودۀ 1400 سال قبل را تطبیق میکند .به نظر شما غیر از احکام قرآن کدام اسلام دیگری هم وجود دارد؟ ویا اینکه مثل مردم عوام از درک معنی قرآن عاجز هستید.

    • تورا برادر گفتن گناه است هم وطن میگویم هموطن دین اسلام فرسوده شده دین جدید شما ه چست برایم تعشری کنید خوب به خا طیر داشته با شید طالیب عیبش این است کی خود فروختی پا کیستان اگر نی از شماه کرده بیتر است کسانی کی از دین اسلام منعرف شده طا لیب غیری دشمنش است ولیکیا خورد بزرگ با تو دشمن استیم خا طیر جمه باش علنن دین اسلام را اتا ایتراز با خدا وند داری به قولی ایرانی ها نا مت با اید یا نمرود با شد یا شداد

  • بتاریخ هفدهم ماه اسد سال 1377 �ش. اشغال شهر مزارشریف بوسیله گروه متحجر طالبان بقول شاهدان عینی تهاجم طالبی بیش از هزاران تن از افراد ملکی مردم هزاره اعم از اطفال � زنان وپیر مردان ساکن در مناطق هزاره نشین این شهر بطور وحشیانه وغیر انسانی و بی رحمانه قتل عام گردیدند. وصد ها خانواده مردم هزاره ای شهر مزارشریف که از خطر تیغ جلادان طالبی نجات یافته بودند مجبور به ترک اجباری خانه و کا شانه خود ها شدند. در مورد شهدای این قتل عام دو احصائیه به نشر رسیده است که ارقام شهداء این کشتار جمعی در حدود پنچ الی هجده هزاره نفر به رسانه های جمعی قسمآ انعکاس یافته است.

    �سال های 77 13 و 1378 شمسی در هنگام دست بدست شدن شهر بامیان وحومه آن میان نیروهای متجاوز طالبان ونیروهای مقاومت مردم هزاره زیررهبری حزب وحدت اسلامی افغانستان � تفنگداران طالبی هر بار صد ها تن افراد ملکی وبیگناه مردم بامیان اعم از اطفال � زنان وپیر مردان را بصورت دسته جمعی به قتل رسانیدند.که این قتل عام از کشتار جمعی در زمان امیر عبدالرحمن زشت تر و بی رحمانه تر بوده است.

    افغانستان در طول تاریخ خود فجایع، قتل عام ها و جنایت های ضد بشری زیادی را شاهد بوده است و تنها در سه دهه اخیر این کشور قتل عام های هرات، یکاولنگ، مزار، بامیان و به آتش کشیده شدن خانه ها و تاکستان های شمالی و... بوقوع پیوسته است اما هیچ یکی از این فجایع آن سنگینی و گستردگی که در قتل عام وزمین سوخته ء یکاولنگ دیده می شود، ندارند.

    بیش از شش سال قبل در آن شب و روزی در آن دورانی که گرگان بين المللی سرنوشت ميهن و ملت ما را به کفتار منطقه سپرده بودند، در چنان اوضاع و احوال، طالبان ترور و تعصب و مناديان جهل و جنايت سر بر داشتند تا در جان پا برهنه ترين و فقير ترين و شکم گرسنه ترين مردم کشور افتيده و عطش انتقام خويش را با خون آن بی گناهان فرو نشانند. در آن روز کلاغان لاشخوار طالبی از گردنه ها بلند شده و همراه با باران گلوله و رعد ويرانی و طنين طبل جنگ از مرگ و تباهی و نسل کشی و زمين سوزی خبر دادند. شايد خواننده اي بگويد كه تاريخ معاصر افغانستان، حوادث خونينی را در سينۀ خود ثبت نموده است ولی آنچه آن روز در يکاولنگ و بر يكاولنگيان گذشت چيزی بود که زبان قلم از تصويرش عاجز است. در آن روز، اجساد کشته شدگان را يخ زده بود و مرده ها به اشکال مختلفی خشک شده بودند. راست کردن دست و پای کشته گان کار آسانی نبود. از شدت رگبار در دهان برخی از اين کشته شدگان دندانی نمانده بود و در اثنای انتقال دادن به گورستان از زخمهای برخی ديگر سرگلوله ها به زمين می ريخت. جنازه‌ها برای نه شبانه روز تمام بدون دفن ماندند. هر باری که مي‌ آمديم تا آنها را دفن نمایند می ديديدند که سردی طاقت فرسای زمستان از يک طرف و نداشتن و سايل حمل و نقل از طرف ديگر مانع دفن آنها می گرديد..يکاولنگ يکبار ديگر ويران گشت و فرزندانش در شطی از خون غلطيدند، فرياد بينوايان بيگناه آن همراه با بوی خون و باروت به هم آميخت و در هوا پيچيد و خون سرخ بر روی برف سفيد تابلوی هولناکی از حکايت ستمديدگانی را ترسيم نمود که از قرنها بدينسو از تبعيض و تعصب مضاعف رنج می برند. دشمنان افغانستان توانستند يکاولنگ را ويران و جغرافیايش را به زمين سوخته مبدل نمايند ولی نتوانستند هويت پايدارش را از هستی ساقط سازند. اگر خواسته باشيم غمنامۀ یکاولنگ را در قالبی موجز بيان نمائيم بهتر از اين نمی يابيم که تقريری کهن را به عاريت گرفته و بگوئيم که طالبان �آمدند و كندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند�. امروز مؤسسات بدنام حقوق بشر از صوفی گرديزی و ملا ستار و ملا لنگ و حاجی معاون و ديگر مسئولان آن فاجعهء هراس انگيز که فرزندان بی دفاع و بی سلاح يکاولنگ را قتل عام نموده، خانه ها و مغازه های شان را به آتش کشيده و حيوانات شان را چپاول نمودند اسمی بر زبان نياورده ولی بر عکس نام مدافعان نامدار يکاولنگ را که در سخت ترين شرايط از مردم مظلوم شان دفاع نمودند، در لست ناقضان حقوق بشر ثبت می نمايند.

    تروریسم آثار باستانی و فرهنگی با دید گاه هویت زدائی قومی جامعه هزاره:-

    �انهدام و تخریب تندبس های بو دا این آثار گران بهای فرهنگی و با ستا نی افغانستان وجهان بوسیله رژیم بنیا گرای طالبا ن تروریسم فرهنگی بوده است. در حقیقت این اقدام ضد ملی طالبان ترور و نابودی افتخارات تاریخی وفرهنگی جامعه هزاره وجهانیان بوده که بدین وسیله آنان خواست تا آ ثار گرانبها ی باستانی که از لحاظ چهره و ساختمان فزیکی شباهت های نژادی و ظاهری را باچهره وقیافه ء مردم هزاره ثابت میساخت منهدم وتخریب کرد. بزعم طالبان تا از قدامت تاریخی سه هزار ساله جامعهء هزاره در افغانستان کنونی و بومی بودن این گروه قومی جلو گیری کرده باشد. صرف نظر از انگيزهای مذهبی سه عامل اساسی ذيل در تخريب مجسمه های بودا نقش داشتند:

    • طا لیبان کاری خوب کرده بود شکنی کرده ملوم میشود شماه مردمی هزاره بودپرست استید نه خدا پرست

  • اول، عقده وحقارت فرهنگی طالبان- عقده و حقارت فرهنگی در واقع نقش تعين کننده در فاجعه بودا بازی نمود. زيرا طالبان در مدارس دينی پاکستان شستشوی مغزی شده بودند

    دوم، انگيزه های سياسی پاکستانی ها: حسا دت فرهنگی پاکستان تازه تشکيل نسبت به عظمت تاريخی سر زمين افغانستان، نشان داد مردم افغانستان در انظار جهان و تحريک تنش ها ميان مسلمانان و بوديستها بخصوص در هندوستان می تواند از جمله مهمترين انگيزه های سياسی برای پاکستان باشد.

    سوم، نقش تند روان عرب- نفوذ افراطيون عرب بخصوص تاثير شخص بن لادن بر ملا عمر و همچنان نفرت از فرهنگ غرب بر اساس انگيزه های مذهبی، سياسی و فرهنگی باعث تقويت روحيه تخريب در ملاعمر و همه پيروان وی گرديد.. به بيان ديگر همه عوامل ازعقده حقارت فرهنگی طالبان گرفته تا اهداف سياسی پاکستان و روحيه نفرت تندروان بن لادنی از غرب در يک جبهه نامقدس باعث شد که بودا های بی گناه قربانی شوند

    . روز جهانی مبارزه با تروريسم فرهنگی-.روز سوم مارچ را سازمان يو نسکو بحيث روز مبارزه عليه جنایات فرهنگی به رسمیت شناخته و سالانه باید جنایت فرهنگی از تخريب مجسمه های بودا بدست طالبان در افغانستان محکوم شود. افزون بر آن درين روز هر نوع تخريب و غارت داشته های فرهنگی و مذهبی در هر جای دنيا به شمول تاراج موزيم ملی عراق در حضور قوت های اشغالگر نيز محکوم شوند. بدين ترتيب درين روز جهانيان نفرت خود را از دشمنان فرهنگ ها و ارزشهای مشترک بشری ابراز نموده و در همگرايی و کثرت گرايی فرهنگی يک حرکت نمادين را انجام دهند.

    مردم مناطق هزاره نشین کشور از زمان امیر عبدالرحمن تاکنون بیک آفت وبلای بنام سیلاب کوچیها مواجه است که این معضله بردوش مردم این سر زمین سنگینی دارد. در اثر این معضله میان مردم بی دفاع ودست خالی هزاره و کوچی های مسلح با حمایت دولت های وقت طی مدت یک قرن اخیر بارها برسر علفچر های مناطق هزارستان که از طرف رمه کوچی ها خورانده میشدند برخورد های خونین صورت گرفته است ودرین برخورد های خونین هر دو جانب وبخصوص مردم هزاره ء محلات گونانگون هزارستان تلفات انسانی و اقتصادی فراوانی را متحمل گردیده اند. ومیتوان از برخورد سال 1334—شمسی در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی یاد آوری کرد که در اثر این برخورد خونین میان جانبین بیش ازسه صد نفر از مردم هزاره جاغوری از طرف کوچیهای مسلح با پشتیبانی دولت وقت کشته شدند.

    مردم ولسوالی های پنجاب، یکاولنگ وورس، از چرانیدن مواشی کوچیها بالای زمین های زراعتی شان به مرکز ولایت شکایت بردند. با الا خره قوماندان امنیهء ولایت ـ از ذکر نامش خودداری می کنم - موظف گردید که به حل این ماجرا بپردازد. مجلس بزرگی از سران کوچی ها و موسفیدان، اربابان و علمای مناطق متذکره در ولسوالی پنجاب تدویر یافت پس از چند گفتگوی مختصر، قوماندان امنیهء ولایت با صدای جهر اعلام نمود:- کوچی ها، اگر شتران شما زمین های زراعتی هزاره هارا نمی چرند، من خودم شتر می شوم و این زمین هارا می چرم.این بود حل عادلانهء این ماجرا آنهم بدست قوماندان امنیهء ولایت در همین مجلس بود که یکی از علمای بیداردل، صدای اعتراض خودرا در برابر قوماندان امنیهء ولایت بلند نمود، اما فی المجلس، آواز اورا باضرب چوب و لگد خاموش کردند. ولی تا هنوز هم را ه حل معقول برای آن بوجود نیا مده و مردم این ساحه با اذیت وآزار طاقت فرسا ومشکل حل نا شدنی ازین رهگذر روبرو هستند.

    چنانچه محترم عبدالجلیل بینش مینویسد:-

    سیلاب کوچی دامنگیر بسیاری از مناطق افغانستان است. اما هزارستان بیشتر از هرجای دیگر از این سیلاب وحشت زا آسیب می بیند. کوچی گری و رفتن کوچی ها در هزارستان یک پروسه سیاسی است، دقیقاً پس از قتل عام عبدالرحمن خان، سیاست سرکوب و غصب اراضی هزارستان از طریق های گوناگون تعقیب شد. خطر ناکترین سیاست که نزدیک به یک قرن مردم هزارستان را تحت شکنجه و فشار قرار داده است پروسه آوردن کوچی ها است. واقعیت امر این است که از مجموعهء بنام کوچی، بهره برداری سیاسی می شود و این يك ستمي بزرگ به حال هزاره های ده نشین و هم به پشتون هاي کوچی است. سود این برنامه ظالمانه را فقط گردانندگان اصلی پروسه به جیب می زند. کسانیکه نه معتقد به منافع هزاره های ده نشین هستند و نه به منافع کوچی های پشتون بلکه آنها به سیاست تفرقه بی انداز وحکومت کن، باو رمندند. امسال نیز کوچی ها در موسم سر سبزی و گرمی، شتابان و با غرور و غرق در تسلیحات و تجهیزات نظامی وارد دروازه های هزارستان شدند. فیرهای شادیانه و تهدید آمیز کوچی ها مردم را به وحشت انداختند. فصل عریضه بازی وعریضه نویسی به مقامات مختلف دولتی که متاسفانه هیچ کدام عادت به شنیدن حرفهای آزار دهنده مردم مخصوصاً در قبال کوچی ها را ندارند، بار دیگر آغاز شد. هر کس درد هایش را به کاغذ ها نوشتند و به سوی دروازه های دولت با امیدهای زیاد پرتاب کردند و هیچ کسی هم نشنید، نه ریاست جمهوری نه پارلمان، نه وزارت داخله و ولایت و ولسوالی ها نه تنها نشنیدند که بعضاً خود را مدافع حریم بی گناه کوچی ها نيز قلمداد کردند.

    سال گذشته هیئت عالی رتبه دولتی که مرکب از چهار نفر وزرای مشاور رئیس جمهور بودند بعد از بررسی مناطق هزاره نشین واضحاً گفتند که هزارستان گنجایش کوچی ها را ندارد و کوچی ها نباید وارد این ساحه گردد و به همین خاطر امسال خیلی ها فکر می کردند که کوچی ها نمی آیند. اما سهل انگاري وتعلل دولت و لجاجت کوچی ها بالاخره آنها را امسال هم وارد هزارستان ساخت. ولی همچنان بامخالفت جدی مردم مناطق مختلف رو به رو گردیدند. در قسمت هایی از بهسود این مخالفت از هرجایی دیگر جدی تر بود. ماه ها پیش در منطقه "میرهزار" بهسود با تلاش مردم و جمعی از متنفذین منطقه، کوچی ها را واداشتند به اینکه تعهدنامه اي به ولایت بدهند و از این منطقه پیشتر نروند و به مردم خساره وارد نکنند ولی مدت چندی نگذشت که کوچی ها با تلاش و معامله این مرز را شکستند و وارد ولسوالی مرکز بهسود شدند. پس از سپری کردن حدود یک ماه در چراگاه ها و بالای کشتزارهای مردم مرکز بهسود، تصمیم برگشت از بالای سرزمین مردم حصه اول بهسود را گرفتند. اما این بار مخالفت مردم جدی تر شد و تمامی مردم حصه اول بهسود از دایمرداد گرفته تا خالق و دوستدار و میر بچه و... این ولسوالی با جدیت تمام گفتند کوچی ها جنایت کرده و همین ها در زمان طالب مال و مواشی ما را بردند و سال گذشته نیز در مرز ولسوالی ما نفر کشته و اینک نیز مسلحانه وارد منطقه شده است و امنیت ساحه را مختل کرده است. به هیچ وجه به صلاح مردم افغانستان نیست که پروسه خصومت سازی ملی توسط کوچی ها دامن زده شود. در اثر پا فشاری مردم و همکاری مقامات ولسوالی حصه اول بهسود و مذاکره فی مابین کوچی ها و مردم این مناطق جریان پیدا کرد.

    در اولین جلسه 14 نفر نماینده اقوام مختلف کوچی و 30 نفر از نماینده های مناطق مختلف ولسوالی حصه اول بهسود در منطقه "سرتاله" تجمع نمودند. بگو مگو ها به شکل بسیار جدی برای یافتن راه حل ساعتها ادامه یافت. قربان علی فصیحی یک تن از نماینده های حصه اول بهسود برای کوچی ها گفت شما اگر خود را افغانستانی و پابند ارزشهای افغانستان می دانید باید مطابق حکم قانون اساسی که صریحاً خاتمه یافتن کوچی گری و اسکان کوچی ها را حکم کرده است، احترام بگذارید. به دنبال آن فیصله هیئت عالی رتبه دولتی متشکل از چهار نفر وزرای مشاور را قبول كنيد که گفته اند هزارستان گنجایش کوچی ها را ندارد. این ظالمانه است که شما به فرمان یک رئیس بلدیه که حیثیت حقوقی پایین تر از یک والی را دارد تکیه می کنید ولی فیصله چهار وزیر مشاور و احکام قانون اساسی را قبول ندارید. پیشنهاد ما این است که شما از همان راه که آمده اید برگردید. بیش از این به صلاح نیست که مزارع مردم را بخورید و بر مردم ستم روا دارید. به يقين امنیت منطقه مختل مي گردد و بیمی آن می رود که آدم های ماجراجو از مناطق دیگر وارد شوند و برای مردم مشکل خلق نمایند.

    جلسه 10/5 /1385 با تندی و خشونت پیشرفت و نتیجهء مثبتی در قبال نداشت. کوچی ها اصرار به رفتن از بالای مزارع مردم را داشت ولی مردم منطقه مخالفت می کردند و این باعث شد که برای روزهای متوالی جلسه باحضور نماینده های طرفین ادامه یابد. بالاخره روز سوم یعنی 13/5/1385 کوچی ها به خواست مردم منطقه تن دادند و پذیرفتند که باید از راه که آمده اند برگردند. اما متاسفانه کوچی ها بازهم نقص پیمان کردند و به آرامی برنگشتند و در قسمت "بادآسیاب" در مسیر برگشت خانه های مردم را چور و یک نفر را رخمی کردند و مزارع مردم را کاملاً خوراندند.

    این زد و خوردها، جنگ ها و مذاکره ها راه حل اساسی معضل کوچی گری نیست. راه حل اساسی عمل به قانون اساسی و پایان دادن به کوچی گری می باشد. دولت اگر اقدام نکند وهمچنان در سیاست دو پهلوی خود باقی بماند، کوچی گری خاتمه پیدا نمی کند. و بدون شك، تداوم کوچی گری در افغانستان یکی از سرچشمه های خصومت زا و بحران آفرین براي آينده افغانستان خواهد بود. بنا بر اين بی توجهی دولت نسبت این پدیده خیانت آشکار به وحدت ملی و پروسه ملت سازی در افغانستان می باشد.

    نتیجه گیری

    در باره قتل عام ها تذکر مختصر ازین حوادث دلخراش وخونین که بالای مردم هزاره درطی مدت یک ونیم قرن اخیر تحمیل گردیده است یا د آوری کوتا ه بعمل آمده اند تخریب و انهدام تندیس های بودا در حقیقت قتل عام فرهنگ تاریخی و با ستانی سر زمین هزارستان بحساب میآ ید. که نسل کنونی مردم هزاره از آن آگاهی داشته باشند و در تصامیم سیاسی کنونی وآیندهء خود ها از آن پند بگیرن

    �قبول این واقعیت که کوچاندن گروه هائی از قبایل به بخشهای دیگری از کشور، بویژه درشمال و غرب وعدم اسکان کوچیها و تشویق کردن آنان به پایمال کردن حقوق و ملکیتهای دیگران، بویژه در مناطق مرکزی (هزارستان) از لحاظ تاریخی موجب نارضایتی شدید وبروز تشنج درمیان مردم در مناطق وسیعی از افغانستان گردیده است.

    دولت کنونی باید بخاطر حل معضله کوچیها تدابیر موثیر وعملی را بدون کدام سیاست بازی قومی روی دست گیرد تا این مشکل از ریشه و اساس حل گردد و بد بینی ها میان مردم هزاره و اقوام کوچی پشتون رفع ودوستی وبرادری میان آنان بوجود آید.

    �در باره باز سازی تندیس های تخریب شده ء بودا نیز تدابیر عملی از جانب دولت افغانستان و موسیسه یونسکو اتخاذ شود نباید این موضوع به فراموشی ودر تاق نسیا ن گذاشته شود وتمام مسایل تا هنوز گفته شده درین زمینه تحقق یابد و صرف در حرف وشعار باقی نماند.

    �روی کرد ها

    کتاب هزاره های افغانستان سال 1379 ,شمسی چاپ ایران � نویسنده سید عسکر موسوی ومترجم اسدالله شفائی.

    یاد داشتها ی در با ره سر ز مین و ر جا ل هزاره جات اثر- حسین نا یل - بهار سا ل 1379 � ش. چا پ ایران

    �سایت اریا ئی تخریب بودا نویسنده هارون امير زاده چاپ لندن-

    �-سایت اریا نا نت زخم خونين يكاولنگ؛ گل سرخی برسينۀ عاشورا نویسنده خواجه بشیراحمد انصاری

    ماه- مارچ - سال-2007- میلادی

  • وقتي گروه طالبان ظهور کردند، احمدشاه مسعود هرچند آگاه بود که اين گروه وابسته به پاکستان است، و آن کشور مي خواهد حزب اسلامي حکمتيار را توسط آنها تعويض نمايد کمک به آنها را در برابر گلبدين حکمتيار ترجيح داد که در اثر همين کمک هاي نظامي ومالي، طالبان به سرعت از سپين بولدک تا حومه‌ي شهر کابل رسيدند و روي همين باور بود که خود با دو محافظ در ميدان شهر در داخل قرارگاه طالبان رفت و پيشنهادات آنها را در باب تأمين صلح و تطبيق قوانين شرعي پذيرفت

    به نقل از کتاب احمد شاه مسعود شهيد راه صلح و آزادي، صفحات ۳۹-۱۰۰، به کوشش: مجيب الرحمن رحيمي، از انتشارات بنياد شهيد مسعود، چاپ ۱۳۸۲

    • تنویر عزیز !
      باید قبول نمایم که خود خواهی های مسعود ومزاری وعدم تحمل همدیگر چنین زمینه ها را برای بروز وظهور طالبان فراهم ساخت.که امروز تاجکها هزاره ها وازبک ها بار دیگر تحت اماج قوم تمامیت خوا قرار گرفته است.ملا فهیم وملا خلیلی این دو لکه ننگین به دامن هردو ملت بخاطر حفظ جوکی های بی صلاحیت شان این تاخت وتاز نظاره میکنند وحتی خمی بر ابرو نمیاورند.

  • http://www.youtube.com/watch?v=BEoj...
    در این ویدئو رهبری او غانها مذهب شیعه ها
    راه توهین کردن ولی ما تاجیک هم این اوغان
    راه دشمن اسلام و دشمن و سنی انسانیت می دانم

  • بلی شیلا- بینا - خراسان

    من با شما موافق هستم و میگویم لعنت و نفرین بر شیطان الدین ربانی و احمق شاه مسعود که به این طالبان افغان به قول شما اوغان کمک کرده و آنها را تا دروازه های کابل رسانده و بعداً مانند خفاشان خون آشام در مقابل شان مقاومت نکرده و کابل و سرنوشت مردم آنرا دو دسته به آنها تقدیم کردند:

    حکومت ربانی از سقوط غزنی به دست طالبان و تضعیف حکمتیار به شدت خوشحال شد و رادیو کابل اعلام کرد که غزنی با حمایت نیروهای دولتی، به دست طالبان افتاد(انتونی دیویز، 1377: 80) بعد از آن، طالبان در یک نبرد سنگین در تاریخ 9 و 10 فوریه(فبروری) ولایت وردک و مرکز آن، میدان شهر، را تصرف کردند. طالبان، بلافاصله به سوی ولایت لوگر که در جنوب غربی و 35 کیلومتری کابل قرار دارد حرکت کردند. آنان نیروهای
    حکمتیار را، که به شدت از سوی دولت ربانی نیز تحت فشار بودند، از چهار آسیاب به «سروبی» در ولایت ننگرهار، جنوب کابل، فراری داده ولایت لوگر را تصرف کردند. دولت ربانی که در این زمان نیز، تمام فکرش معطوف حکمتیار بود، از شکست و فرار فضاحت بار او به دست طالبان، از شادی در پوست نمی­گنجید(همان، 83).

    در اواخر زمستان و بهار 1995م طالبان بر دروازه های کابل بودند. دولت ربانی بازهم به جای
    فکر اساسی در مورد طالبان، تلاش کرد تا کار مخالفین خود را یکسره کند. حکمتیار به سروبی عقب نشینی کرده بود، دوستم محل استقرارش در شمال و دور از دسترس بود، فقط حزب وحدت شیعی بود که در غرب کابل بین طالبان و نیروهای مسعود حایل شده بود
    . حزب وحدت که حدود نصف کابل را در اختیار داشت در برابر چندین حمله­ی نیروهای سیاف با پشتیبانی مسعود، مقاومت کرده بود. اما این بار در منگنه طالبان و مسعود- سیاف، گیر کرده بود. در چنین شرایطی با توجه به افسانه­ی شکست ناپذیری طالبان، حزب وحدت سه راه پیش رو داشت: مقابله­ی هم زمان با طالبان و مسعود؛ اتحاد با مسعود علیه طالبان؛ و اتحاد با طالبان علیه مسعود. راه اول برای حزب وحدت امکان نداشت؛ زیرا با کنار رفتن حکمتیار، نیروهای حزب وحدت توانایی مقابله در دو جبهه را نداشتند. راه دوم را مسعود کاملا مسدود کرد؛ زیرا وقتی حزب وحدت را در منگنه دید تلاش کرد قبل از رویارویی با طالبان، حساب گذشته را با حزب وحدت کاملا تصفیه کند.
    «تا اواخر فوریه، مسعود بیشتر در صدد آن بود که وقت کافی پیدا کند تا به حساب بقیه دشمنانش در داخل کابل برسد؛ به ویژه حزب وحدت شیعی مزاری و بقایای دوستُم در کابل که به جنوب غرب شهر نفوذ کرده بودند و اینک پس از عزیمت حکمتیار، آسیب پذیر شده بودند. مسعود با این دیدگاه، موضع صلح آمیزی نسبت به طالبان گرفته بود؛ پس از فرار حکمتیار از چارآسیاب، نیروهای دولتی بلافاصله این منطقه را اشغال کردند اما به تقاضای طالبان، این پایگاه به علاوه چند موضع کوهستانی اطراف آن به آنها(طالبان) واگذار گردید. حتی طبق گزارشها، تکنیسین­های دولت برای ترمیم هواپیمای 17- MI با طالبان همکاری کردند»(همان، 86)

    همکاری مسعود با طالبان و حمله شدید به مواضع حزب وحدت، مزاری را هرچه بیشتر به سوی اتحاد با طالبان کشاند. این اتحاد، به چند دلیلِ موجه صورت گرفت: اول، اینکه «در 6 مارس مسعود حمله همه جانبه را علیه حزب وحدت آغاز کرد... . این حمله دو روز به طول انجامید و صدها کشته و زخمی به جای گذاشت»(ص 87). دوم، اینکه «طالبان ضمن پیشروی خود در اُرُزگان و غزنی- دو ولایت که شیعیان اقلیتهای مهمی را تشکیل می­دهند- رفتار آشتی جویانه­ی با شیعیان داشتند، تا حدی که مجاهدین شیعه را خلع سلاح نمی­کردند در حالی که سنی­ها را خلع سلاح می­کردند»(ص86). طالبان بعد از اتحاد با مزاری، بر خلاف پیمانهای خود، مزاری و چند تن از نزدیک ترین یارانش را دستگیر و به شهادت رساند.

    در همان زمان که نیروهای طالبان در اطراف کابل متوقف شده بودند، پیش‌روی آنان به سوی
    غرب و جبهه متحدِ خود مختار دولت ربانی، یعنی اسماعیل خان، ادامه یافت. بعد از نزدیک شدن طالبان به هرات، در روز سه شنبه 5 سپتامبر اسماعیل خان با چند تن از فرماندهان ارشد خود بدون اینکه به نیروهایش خبر دهد، هرات را به مقصد مرز ایران ترک نمودند. اولین شهر فارسی زبان با فرهنگ متفاوت، به دست طالبان افتاد. آنان با تعطیلی مدارس، حمام زنانه و منع زنان از کار، اعتراض جهانی را علیه خود بر انگیختند.
    بعد از تصرف هرات طالبان بدون درنگ، حمله به کابل و ولایات شرقی را آغاز کرد. در چهارآسیاب، که بعد از عقب نشینی حکمتیار به دست مسعود افتاده بود، جنگی سختی در گرفت. عبور طلبه­های از جان گذشته از روی «میدان مین» و باز کردن مسیرهای مین گذاری شده، روحیه نیروهای مسعود را به کلی پایین آورد. در ماه آگوست نیروهای طالبان ولایت پکتیا در غرب جلال آباد را از دست نیروهای حکمتیار خارج کرد. آنان بلافاصله پیشروی به سوی ولایت ننگرهار و مرکز آن یعنی جلال آباد را ادامه دادند و در 11 سپتامبر، ملا بورجان، شهر جلال آباد را تصرف کرد. آنان بعد ازآن، دو ولایت لغمان و کنر را که در شمال ننگرهار قرار دارند، تصرف کردند. هدف بعدی، پایگاه مهم حکمتیار یعنی سروبی در 75 کیلومتری شرق کابل و در شاهراه کابل- جلال آباد، بود، سروبی در 24 سپتامبر به دست طالبان افتاد. با سقوط سروبی پایگاه هوایی بگرام و شاهراه سالنگ که کابل را به ولایات شمال از جمله مزار شریف وصل می­کند، به خطر افتاد.

    شامگاه 26 سپتامبر، مسعود با تمامی نیروهایش شهر کابل را به سوی دره پنجشیر ترک کرد؛ طالبان با ورود به کابل، در یک اقدام غیر منتظره دکتر نجیب الله آخرین ريیس جمهور کمونیستی را به همراه برادرش، به دار آویختند. ملاعمر برای اداره­ی کابل، شورای شش نفره­ی را به ریاست ملا ربانی تعیین کرد: ملا امیر خان متقی وزیر اطلاعات و کلتور(فرهنگ)، ملا محمد غوث وزیر خارجه، ملا سید غیاث الدین آقا (وزیر تحصیلات عالی)، ملا فاضل احمد و ملا عبدالرزاق(وزیر گمرگات). این شورا زیر نظر شورای عالی 11 نفری قندهار کار می­کردند. طبق معمول، مدارس دخترانه، حمام زنانه بسته و کارکنان زن از کار منع شدند. زنان باید با پوشش کامل(برقع) از خانه خارج می­شدند و مردان موهای کوتاه و ریش های بلند، حداقل 15 سانتی متر، می­داشتند.

  • از گزارش پروژه ی عدالت افغانستان، سال 2005

    شورای نظار

    یکی از نماد جنایات از جنگ کابل در سال 1371/1992 واقع شده موقعی که یک زن جوان بنام ن. از طبقه بالای یکی از بلاک های مکروریان خود را انداخت تا از تجاوز جنسی جلوگیری کرده باشد و به مرگش منتهی شد. عصبانیت محل به قدر کافی قوی بود تا یکی از نادرترین تظاهرات عمومی در جریان جنگ داخلی افغانستان به وقوع پیوسته و قضیه رسوا شد. پروژه عدالت افغانستان با اقارب نوریه و همسایگانی که عسکران شورای نظار را متهم به حمله بالای این خانواده می کنند، صحبت کرده است که قوماندان سرتور را مشخص کرده اند. آنها همچنین قسیم فهیم که در آن زمان رئیس استخبارات شورای نظار/دولت اسلامی بود، اما بعداً وزیر دفاع و معاون رئیس جمهور بعد از سقوط طالبان شد، را متهم به سعی در خرید سکوت این فامیل می کنند.

    ن. چهارده یا پانزده ساله بود زمانیکه مرد. یکی از اقارب اظهار داشت که آنها به تازگی از مهاجرت پاکستان برگشته بودند و به خانه کاکایشان در کارته نو رفته بودند که در آن زمان توسط جنبش کنترل می شد. آنها تصمیم به نقل مکان گرفتند بعد از آنکه یکی از همسایگان، یک زن باردار، مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. این فامیل به مکروریان رفتند ابتدا به طبقه اول یک آپارتمان و بعداً به طبقه ششم در بلاک 16، جایی که مادرشان فکر می کرد آنها ایمن تر خواهند بود. پدر خانواده، به خاطر ترس از امنیت، دختران را اجازه کار کردن یا مکتب رفتن نمیداد.

    خواهر وی بنام ه. بیان داشت که: "خواهرم واقعاً مقبول بود و اخلاق و شخصیت خوبی هم داشت. زمانی که ابتدا برگشته بودیم، خواهرم همیشه نگران بود که گیلم جم ها ما را نبرند. شب ها، ما خیلی می ترسیدیم و وی از خواهر دیگرش می خواست برایشان قصه بگوید تا اینکه ما در صورت ورود کسی بیدار باشیم. به نظر می رسید که وی از فرارسیدن مرگش مطلع باشد. ما همیشه می گفتیم که گیلم جم ها جنایات می کنند. ما آگاه نبودیم که شورای نظار نیز جنایت می کند."

    ه. بیان داشت که تاریخ 18 دلو 1371 مطابق با 7 فبروری 1993 و شب عید بود. مادر بزرگ دختران از آنها خواست که حلوا به همسایگان پخش کنند. سپس، در اول شب، ه. و مادرش در آشپزخانه بودند. پدرش و دیگر مردها همراه مهمانان در سالون بودند و ن. و عمه اش در خانه دیگری بودند. دروازه زده شد. "وقتی که برادرم در را باز کرد، کسی یک تفنگچه بیخ سرش گرفته و به او گفته که تکان نخورد. وی فریاد زد که دزدها هستند." پدربزرگ گفت که نواسه بزرگش سعی کردند که از ورود مردان مسلح جلوگیری کنند، اما دو نفر وارد اتاق شدند.پدربزرگ گفت: "آنها سلاحشان را به سر مهمان ها گرفته که نتوانند حرکتی کنند. آنها می خواستند که به نواسه ام فیر کنند، اما من به تفنگ حمله برده و آن به هوا فیر شد." سرانجام آنها توانستند که مردان مسلح را بیرون کنند، اما دستمالشان را جا گذاشتند. سپس، یک همسایه بنام ت. آمد به آپارتمان آمده و به این فامیل گفت که یکی از فرش هایشان بیرون روی زمین افتاده است. فامیل جواب دادند که آنها فرش گمشده ندارند، اما مردان، پای پسرشان و سر پدربزرگ را با برچه زخمی کرده اند. در آن زمان تاریکی بود، برق نبود و آنها همدیگر را نمی توانستند ببینند. ناگهان، ه. گفت. آنها فهمیدند که ن. آنجا نبود.

    زمانی که ما به سرعت پایین رفتیم، دیدیم که وی با صورت به روی زمین افتاده است. زمین پر از خون بود. وی یک لباس سرخ پوشیده بود – به این دلیل بود که همسایه مان فکر کرد که وی یک فرش است. چادر وی به گوشه یکی از پنجره های همسایه بند مانده بود. ی. که در همان بلاک زندگی می کرد، به کمک رفته بود زمانی که صدای فریاد را شنیده بود و دیده بود که چندین فرد مسلح فرار می کنند. وی اظهار کرد: "من کسی بودم که وی را برداشتم و دیدم که وی مرده بود." این فامیل جسد را به شفاخانه بردند و داکتران تصدیق کردند که وی مرده بود.

    صبح روز بعد، فامیل جنازه را به خانه برگرداندند. پدربزرگ گفت: "مردم منطقه همه تظاهرات کرده بودند. و علیه رئیس استخبارات، قسیم فهیم شعار سر می دادند." یکی از همسایه ها بنام م. به خاطر می آورد که همه مردم یکصدا فریاد می زدند، "مرگ به مسعود و فهیم. آنها سبب مرگ دخترمان شده اند!" همسایه دیگری بنام ی.س. گفت که جنگ در همان روز شدید بود. راکتها و مرمی ها به منطقه می آمد، اما ه. گفت: کسی نمی ترسید، "همه می گفتند که به زندگی اهمیت نمی دهند. می گفتند همه ما با جنازه دفن خواهیم شد." در راه ریاست جمهوری، سوگواران در نزدیکی جبهه ملی پدر وطن توسط پوسته شورای نظار مورد فیر قرار گرفتند و از پیشروی مانع شدند. بعد از این، جنازه به گورستان فامیلی در شیوکی برای دفن برده شد.

    یکی از همسایگان بنام م. بیان داشت که روز بعد، فهیم با چندین موتر و بادی گاردها آمد. یک ژورنالیست افغان بنام فریده و یک گرارشگر دیگر گه در بلاک همجوار زندگی می کردند، زنان زیادی را خبر کرده بودند. م. اظهار داشت که:"فریده به دیگران گفت وی چادر خود را به روی فهیم خواهد انداخت و زنان دیگر باید از رهبرشان پیروی کرده و به فهیم لعنت کرده بگویند، امروز این اتفاق بالای این دختر افتاد، فردا بالای ما خواهد افتاد. زمانیکه فهیم از موترش پایین شد، فریده پاکطین سعی کرد تا چادرش را بالای وی اندازد، اما وی فرار کرد و به سرعت منطقه را ترک کرد، درحالیکه می دوید به موتر سوار شد."

    م. اظهار داشت که بعداً ساعت 1 نیمه شب فهیم و افرادش برگشتند. آنها به یکی از دروازه ها زده و آدرس خانه دختری که خود را از پنجره بالا پرت کرده بود، خواستند. پدر، پدربزرگ و برادر ن. پایین آمده و برای نیم ساعت با فهیم صحبت کردند. ه. آمدن فهیم و مردان مسلحش در 20 موتر به خاطر می آورد. "مردم نمی خواستند که در رابه روی آنها باز کنند ولی سرانجام مجبور شدند. آنها بلاک را محاصره کرده و فهیم همراه تعدادی افراد مسلح به خانه ما آمد. وی به پدرم گفت که آنها را در غم شریک بدانند. وی از پدرم خواست تا به مردم نگوید که مردم پنجشیر چنین جنایتی را علیه دخترش مرتکب شده اند برای اینکه دولت بی آبرو و رسوا خواهد شد. وی می خواست خون ن. را بخرد. جیب هایش پر از پول بود و به پدرم نشان داد. اما پدرم گفت: ما افغان هستیم و خون مرده مان را نخواهیم فروخت. پول را به آن افراد مسلح و دزد بدهید که دیشب به خانه ما آمده و سبب مرگ دخترم شدند." وی گفت که فهیم خیلی شرمنده و خجالت زده بود و معذرت خواهی می کرد و دوباره پول را پیشنهاد می کرد. "چندین مرتبه ما را اخطار دادند و می گفتند ما باید شرح مرگ دخترمان را طور دیگری به مردم بگوییم، ولی ما گفتیم که همگی روزی خواهیم مرد و ما هرگز دروغ نخواهیم گفت."

    ه. و همسایه بنام ی. هر دو گفتند که مردان مسلحی که آن شب آمدند از پوسته نزدیک در مکتب فردوسی بودند. ی. بیان داشت: "نام قوماندانشان سرتور بود، اما همه وی را به نام جنگل می شناختند. وی یک مرد وحشتناک با صورت ترسناک و موهای دراز بود." هر دو گفتند که این حمله اولشان به منطقه نبوده است. ه. گفت که قبل از مرگ ن.، مردان مسلح یک همسر و شوهر را در حمام آنها بسته کرده و تمام دارایی شان را دزدیدند. "چندین روز قبل از این حادثه، آنها یک بچه جوان را دستگیر کرده و به زیرزمین آن مکتب بردند. سپس، جنازه وی را بیرون از مکتب آوردند. آنها جنایات زیادی را مرتکب شدند، اما مردم خیلی ترسیده بودند که هیچ چیز گفته نمی توانستند.

    طوری که در بعضی از نمونه های دیگر این خشونت ها علیه غیر نظامیان که در این گزارش مستند شده، هیچ اشاره ای نشده که رهبران بلند رتبه شورای نظار به جنایات دستور داده باشند. به هر حال، آنها در اعمال نفوذ علیه قوماندانان و نیروهای مسوول ناکام بوده و در عوض جنایت را سرپوش می گذاشتند.

  • قهرمان ملی رهبری عزیز ما احمدشا ه مسعود به خاطر امنیت و آزادی عدالت 25 سال خدمت کرد ودستی شما قوم خاک فورش کوتاه کرد بوده
    دشمنان مسعود عزیز دشمنان هویت زبان تاریخ و فرهنگ ما است او دستی قوم مزدور های انگلیس وآی اس آی پاکستانی هاراه کوتاه کرد بوده مسعود بزرگ مرد تا ریخ ما او یک مکتب ویک پدر این ملت بود تخم که قهر مان ملی کا شتن با تمام قدرت باقی ماندن مرگ انسانیت با مرگ مسعود انسانیت بگونه یی مرد، یک جنبش به لجن کشانیده شد، چکمه پوشان اجنبی باغرش جیت های جنگی از فراسوی اقیانوسهای دور بر سرزمین ما فرود آمدند وبر انسان وکوه وبیابانش بیرحمانه تاختند٠ http://www.youtube.com/watch?v...
    http://www.youtube.com/watch?v...

  • اوغانستان تجز یه شود یا نابود؟اوغان ها برای نابودی مردم غیره اوغان نقشه کشیدن!!
    هر کسی که پشتون هست ، هرکسی که پشتو را یاد دارد و میتواند گپ بزند ، هرکسی که برتری پشتون ها و زبان پشتو را می پذیرد ، خوب هست ، انسان هست ، قابل اعتماد هست ، وطن دوست هست ، باغیرت هست ، از اوغانستان هست ، اما هر کسی که پشتون نیست و پشتو را یاد ندارد و برتری پشتون ها و زبان پشتو را قبول نمی کند ، از اوغانستان نیست ، قابل اعتماد نمی باشد ، حتما خائن و نوکر خارجی هست ، مهم نیست که در کدام حزب و گروه و تنظیم مذهبی و سیاسی حضور دارد . http://www.tajikmedia.com/inde...

    • حالا این حبیب الله تازی زاده کجاست تا از اسلام اهریمنی دفاع کند؟ هر بدبختی که میکشیم از دست همین اسلام قرون وسطائی است. کسی به این امر نمی پردازد، مثلا آقای تنویر تا فرصتی بدست می آورد، به دفاع و تعریف از احمد شاه مسعود میپردازد. کسی به درد و رنج مردم و آینده افغانستان فکر و کوششی نمیکند!!!

      بعضی ها مانند این دوست و هموطن ما تنویر خان و خراسان و دیگر عزیزان، صرف به فکر قومیت و دفاع از شخص معین و دامن زدن به تضاد قومی هستند. بطور مثال یکی از پشتون نفرت دارد و کسی دیگر از هزاره!!!!

      کسی در جستجوی مشکل و ریشه اصلی این بدبختی ها نیست.

      ما به چه کسی بگوئیم که اسلام را نمیخواهیم. پاکستانیها و طالبان پاکستانی هم کاسه داغتر از آش شده اند و مسلمانتر و متعصب تر از عربهای تازی.

    • خراسان خانیه !

      میگن که اگر کسی به تو گفت که بینی ته پیشک برد .. دنبال پشک نرو اول ببین که بینی تو سر جایش است یا خیر باز به دنبال بینیت هله بز کو . فراموش کو طالبان را . برادر تو که از یک پدر و مادر هستید وقتی سر لچ از دروازه خانه بیرون میروی چرا سرت غر میزنه که او کنچینی سرته بپوشان ما را بد نام نساز . و اگر تو قبول نکنی شاید پایته بشکنانه . شاید این حرکت تو که منافی غیرت برادرت است به قیمت جانت تمام شود . حالا به مقدار وسیع تر اگر طالبان که پیرو سم و صلات محمدی و تحت قیودات یکی از ماده های قانون کلتور افغانی ( غیرت ) هستند و اخطار صادر میکنند که اگر فرزندان شما به جای افغانیت ایرانیت و یا پاکستانیت و یا امریکانیت و یا فحاشیت را قبول دار میشود . . که یعنی از دایره افغان بودن خارج شده دست به اهانت کشور افغانستان میزنند پس سر شان از زدن و مال شان لیلام است . ویا در مدرسه که به جای معلمین افغانی عیسایی های فلیپاینی و یا گروپ های مانند ( پارسا ) از امریکا برای ترویج و تبلیغ دین عیسی میایند و در حالیکه عسکر امریکا روزانه در ترغیب مردم افغانستان در ساحه های مفتوحه کشور و یا تحت قیادت خود کلتور ( لاس ویگاسی ) یعنی بربریت و سقوط در فحش که انجام ان ساختن یک ملت بی غیرت و زبون اقتصادی وسیاسی میباشد در کوشش هستند و وقتی کشور احترام به خود را از دست داد مانند کشور تایلند . . این کشور را میشود بدون فیر حتی یک گلوله تسخیر شد و مردم انرا به دمب اسپ بست .

    • لعنت بر آن کلتور افغانی که از طالبان این نوکران پنجابی های کثیف و بویناک پاکستان چتلستان و از اسلام آنها که برای نام بدی اسلامی محمدی طرح شده است ، دفاع کند.

      اگر کلتور افغانی شما به معنی دفاع از طالبان است ما را تیر

    • مسله طالبان نیست که از انها دفاع شده باشد . . مسله این است که شما میخواهید غیرت و عنعنات افغاتی خود را مثلاء همشیره خود را و یا مادر تان را در مقابل دفاع که امر یکایی ها از شما در مقابل هموطن تان نموده اند به انها مانند کیک داغ تقدیم نماید .. نه اینکه ما طالبان را روی نه نه تو بالا کرده باشیم . احتراماء عرض است که شما از خود واز هموطن خود شخصیت کذایی مانند روسپی های که امریکا میخواهد از شما بسازد ظاهر نسازید . شما منحیث افغان شخصیت و شناخت جدا گانه از هزار ها سال بدین طرف داشته اید و دارید . ضرور نیست که خسته گی عسکر امریکایی ها را با عشو و طنازی دختران تان در سرک های کابل منحیث مدرنیت و با تمدن بودن کاهش دهید و اسباب خوشی و راحتی انها را مانند دلالان بندی بازار ممبی و یا بچه های خوشگل لی مارکیت کراچی فراهم سازید . سنگ به چای خود سنگین است .

    • باز هم به شما میگویم که لعنت و نفرین به آن کلتور افغانی که طالبان را بر امریکا ترجیع دهد. این کلتور افغانی که شما در خیالات صادر شده بوسیله باداران پنجابی تان میپرورانید کلتور افغانی نه بلکه کلتور یک مشت جاهل و فروخته شده است.

      یا شما یک پنجابی کثیف و بویناک پاکستان=چتلستان هستید یا خیلی جاهل که تا حالا ندانسته اید که طالبان کلتور افغانی را نه بلکه کلتور حیوانی را بر شما تحمیل میکنند.

      نتیجتا ً یا یک حیوان یا یک پنجابی کثیف و بویناک پاکستان از چنین کلتوری دفاع میکند.

    • با درود ها به فهیم جان که درجبهه جدال با اهریمن های تازی زاده هنوز سنگر را رها نکرده و تلاش دارد که خرد باخته ها را به خرد برگرداند.

      فهیم جان چطور هستی امی خوب و صحت داشته باشی.

      میدانی چرا این افغانها بدبخت تر از بد بخت هستند اما مثل بیغیرت که بگویند درخت در فلانت هنوز می گوید زیر سایه اش می نشینم.

      من این عکس ها را می بینیم نخست برای کابل متاثر میشوم همین است نسل کابل پر افتخار نه مردش به مرد می ماند نه زنش به زن همینطور است که طالبان بر این بیچاره ها چربی می کند.

      وگر زمانی که ما در کابل قبودیم دردهن ملای مسجد و معلمین اخوان الشیطین تازی ایستاده شاش می کردیم.

      قواره مرد ها را می بینی همه شبیه پکی دختران مکتب همه مثل شادولا و مادران شان در زیر چادر مثل مجسمه که هیچ مغز نداشته9 باشید .باورم نمیشود که اینقدر فرهنگ کابل پاهین آمده باشد .و اینهمه جنایات را می بینند و در سطح دولت باز مثل خرد پیش گرگ تازی میرود و می گوید قرض پدرت را بگیر.

      اشتباهات کرزی و دارودسته اش شاید یک روز این غربیان را هم در بدترین چاه بیندازد .

      تمام این دزدان انتظار می کشند که وقت کرزی تمام شود و قدرت را بگیرند و باز همان خرک و همان درک . نتوانستند قدرتی را ایجاد کنند که در دهن طالب و مجاهد بشاشد و آنان را از صفحه افغانستان پاک کند که گورش را گم کند.

      ای افغان بیدار شو ؟؟
      ورنه این تازیان و دینش یک روز شما را از صفحه تاریخ نابود خواهد کرد .

      به این تلویزیون 24 ساعت تنبان کش اسلام تازی دقت و توجه کنید تا شود خرد تان بیدار شود .
      http://www.jahantv.com/e2.htm

      همین حالا تماشا کنید با انترنت و ماهواره به قسم رادیو

    • Casio
      آیا لطفا میتوانید به خوانندگان گرامی کابل پرس? بگویید بر اساس کدام سند ایالات متحده را متهم به تبلیغ مسیحیت در افغانستان میکنید؟ آیا این هم مانند اتهامات قبلی شما نتیجه تخیلات شماست؟ آیا میدانید که مسلمانان زیادی در ایالات متحده زندگی میکنند و تعدادی نیز در ارتش ایالات متحده خدمت میکنند؟ این مسلمان ها در ایالات متحده زنگی میکنند، اینجا کار میکنند و با پیروان دیگر ادیان روابط دوستانه و حسنه ای دارند. کاسیو فکر میکند حضور معلم و دانشمندان و سربازان مسیحی در افغانستان باعث میشود مردم افغانستان دین خود را رها کرده و به دین مسیحیت روی آورند. خوانندگان گرامی، آیا فکر نیمکنید حرفهای کاسیو توهین به مردم آفغاسنان و شعور آنهاست؟ چرا کاسیو و طالبان فکر میکنند فقط آنها قادر هستند درست و نادرست را از هم تشخیص داده وباید مردم افغانستان را از دنیا منزوی کرده و همانند زندانبان آنها را نگهداری و نگهبانی بکنند؟ هزاران افغان در کشورهای غربی با شعونات دینی خود زندگی میکنند و بدان افتخار میکنند. پس چرا افراطگرایانی مانند کاسیو فکر میکنند حضورغیر مسلمان در افغانستان باعث میشود مردم افغانستان دین خود را رها کرده و به مسیحیت روی آورند؟ پس چرا مسلمانان که در غرب زندگی میکنند دین خود را رها نمیکنند؟

      مشکل این است که کاسیو و افراطگرایانی مانند طالبان به شعور مردم احترام نگذاشته و فکر میکنند باید آنها به مردم بگویند چگونه زندگی کنند.

      بر اساس تجربه تاریخی و تحقیقات به عمل آمده، رفتارهای غیر اخلاقی در همه جوامع بشری عمدتاً نتیجه فقر مادی و اقتصادی ناقص میباشد. طالبان اعمال تخریبی در افغانستان داشته و به هنوز هم به تخریبات خود ادامه میدهند و این اعمال تخریبی از توسعه و ترقی اقتصادی جلوگیری میکند. در نتیجه کسانی مانند کاسیو برای رفتارهای غیر اخلاقی در افغانستان باید طالبان را سرزنش کنند.
      متاسفانه کاسیو و همفکران او حقایق را تحریف میکنند تا بتوانند ایالات متحده را مسبب خرابکاری های خود نشان دهند.

      من دوباره مایل هستم از کاسیو تقاضا کنم برای اتهامات خود اسناد ارائه دهند و همچنین به ایشان یادآور میشوم که تداوم مطرح کردن اتهامات کذب و بی اساس از طرف او، ایشان را هر چه بیشتر بی اعتبار خواهد کرد.

      با احترام
      محمد حیدری
      فرماندهی مرکزی ایالات متحده
      وبسایت فارسی ما http://www.centcom.mil/fa
      بلاگ فارسی ما https://centcomfarsi.wordpress.com/
      ‏سنتکام را در فیسبوک فارسی ما دنبال و سوال های خود را در آنجا مطرح کنید
      http://www.facebook.com/CENTCOMFarsi
      ‏یوتویوب فارسی ما را تماشا کنید http://www.youtube.com/user/CENTCOMFarsi
      عکس های دیدنی از ارتش ما http://www.flickr.com/photos/ccdet/

      آنلاین : http://www.facebook.com/CENTCOMFarsi

    • Casio
      شما گفتید "... حالا به مقدار وسیع تر اگر طالبان که پیرو سم و صلات محمدی و تحت قیودات یکی از ماده های قانون کلتور افغانی (غیرت افغانی)..." دوست گرامی، واقعا برای شما متاسفم که اینگونه در اشتباه هستید زیرا حقیقت چیز دیگری است و در مقابل چشمان تان است. اگر شما در افغانستان زندگی کردید و یا حال در آنجا زندگی میکنید، باید تضاد اعمال طالبان با اسلام و قوانین شرع را ببینید. باید ببینید و متوجه شوید که طالبان برای پیشبرد اهداف سیاسی و شخصی خود از اسلام سوء استفاده میکند و طالبان نخستین کسانی نیستند که از دین برای منافع شخصی سوء استفاده کرده باشند. در طول تاریخ بشریت هموراه اشخاص و گروهایی بوده اند که برای ایجاد تحریک احساسات مردم بر علیه مخالفین و برای منافع شخصی خود از دین استفاده کرده اند. وقتی چنین اشخاص و گروهایی از دین و مذهب مردم برای بازی های سیاسی و منافع شخصی خود استفاده میکنند ، آیا فکر میکنید مردم همیشه متوجه هستند که از آنها سوء استفاده میشود؟ آیا فکر نمیکنید اگر همه مردم متوجه بشوند که از آنها ودین آنها برای بازی های سیاسی و منافع شخصی سوء استفاده میشود، اجازه اینکار را نمیدهند؟ دوست گرامی، شما هم مستثنی نیستید. شما هم متوجه نیستید که طالبان از دین مبین اسلام برای پیشبرد بازی های شخصی و سیاسی خود استفاده میکنند.
      طالبان که ادعا میکنید از مسلمین دفاع میکنید، به مساجد حمله کرده و مسلمانان بیگناه را در حین نماز در خانه خدا به قتل میرسانند. آیا این خود نشانی از دو رویی و دروغ گویی آنها نیست؟ ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان در گفتگو با بی بی سی فارسی حملات طالبان به مساجد و قتل مسلمانان بی گناه را تائید کرد. برای اظلاعات بیشتر لطفا به این سایت مراجعه فرمائید:
      http://www.bbc.co.uk/persian/a...

      سال گذشته شورای عالی فقیهان عربستان سعودی فتوایی بدین شرح صادر کرد: این شورا
      پشتیبانی مالی از تروریسم را غیر شرعی اعلام کرده و افزود تروریسم جرمی است که امنیت را مخدوش کرده و جان انسانهای بی گناه را به خطر انداخته و املاک خصوصی و عمومی را نابود میکند. این اعمال غیر شرعی و تروریستی شامل حمله و آسیب رساندن به مساکن، مدارس، شفاخانه ها، کارخانجات، پل ها، هواپیما ها (همچنین هواپیما ربایی)، لوله های نفت، و دیگر مقوله های مشابه میباشد.این فتوای شورای عالی علما پشتیبانی مالی تروریسم را همدستی در این نوع اعمال غیر شرعی و همدستی برای گسترش این اعمال شیطانی میشمارد.
      برای اطلاعات بیشتر لطفا به لینک های ذیل مراجعه فرمائید:
      http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5464117,00.html
      http://www.saudiembassy.net/an...

      با وجود همه این حقایق در مقابل چمشان خود، چرا اجازه میدهید طالبان شما را فریب بدهند و از شما و دین اسلام سوء استفاده کنند؟
      آقای گرامی، به دلیل دهه ها جنگ داخلی و نقش مخرب طالبان در افغانستان، افغانستان قادر به پرورش و به وجود آوردن معلم و مهندس و دانشمند، نبوده است. آقای گرامی میدانید که از همه جای دنیا صدها معلم و دانشمند به ایالات متحده متحده آمده اند؟ هیچ کس در ایالات متحده از این دانشمندان نمیپرسد دین شان چیست. آیا این حدیث معروف را از پیامبر اسلام به یاد میآورید که فرمودند: علم بیاموزید حتی اگر آن علم در چین باشد؟ آیا فکر نمیکنید اظهارات شما با آموزه های اسلام و پیامبر اکرم در تضاد میباشد؟

      با احترام
      محمد حیدری
      فرماندهی مرکزی ایالات متحده
      وبسایت فارسی ما http://www.centcom.mil/fa
      بلاگ فارسی ما https://centcomfarsi.wordpress.com/
      ‏سنتکام را در فیسبوک فارسی ما دنبال و سوال های خود را در آنجا مطرح کنید
      http://www.facebook.com/CENTCOMFarsi
      ‏یوتویوب فارسی ما را تماشا کنید http://www.youtube.com/user/CENTCOMFarsi
      عکس های دیدنی از ارتش ما http://www.flickr.com/photos/ccdet/

      آنلاین : http://www.facebook.com/CENTCOMFarsi

    • جناب حیدری ( فرماندهی مرکزی ایالات متحده)
      کاش امکان مناظره مستقیم موجود میبود تا تمام سوالات خود را از جناب شما میپرسیدم. حال که چنین نیست، به همین ناچیز اکتفا نموده و سوالات خود را به شکل خلص و منفرد به عرض میرسانم.
      ادعای شما اینست که ؛ چون طالبان به مسجد حمله نموده و افراد بیگناه را به شهادت میرسانند. برای ثبوت این ادعا نشانی مصاحبه سخنگوی آنها را نیز شریک نمودید. که کاریست بجا.
      با قبول اینکه همین دلایل ارائه، شده نشاندهنده اجرای عمل خلاف اسلام توسط طالبان است. پس به همین دلیل انها مسلمان نیستند و یا حد اقل مدافع اسلام نیستند.
      سوال من اینست که؛ به اساس منطق ارائه شده جناب ایشان، آیا اینهم ثابت نمیشود که قوت های رزمی شما به بشر و حقوق انسانی اعتقاد و پابندی ندارند؟
      زیرا به صد ها انسان بیگناه توسط عساکر شما در مسجد، خانه ، روی جاده و ... و در حال ادای نماز، استراحت ، محفل خوشی و ... به شهادت رسیده اند.
      نتیجه: کاملا بجاست که هدف طالبان دفاع از اسلام نیست بلکه انها نیات پشت پرده دارند. و کاملا باید بپذیریم که هدف شما هم دفاع از دموکراسی و حقوق بشر نیست، بلکه امیال و خواب های پنهان دارید.
      آدم

  • آقای فهیم

    لطفاً هیچوقت بدون اساس حرف نزنید.

    اگر به ادعای خویش خودتان باور دارید پس لطف نموده نشان دهید که چه وقت و در کدام مضمون من بر ضد کدام قوم برادر و برابر افغانستان کدام حرف منفی زده باشم؟

    من همانقدر که از طالبان نفرت دارم به همان اندازه از احمق شاه مسعود باند جنایتکار شورای نظاری او ، جنایتکار حکمتیار و باند جنایتکار حزب اسلامی او و دیگر جنایتکاران نفرت دارم.

    ولی نفرت من در مقابل این جنایتکاران فروخته شده به هیچوجه نباید تعبیر محکوم کردن این یا آن قوم افغان یا به قول شیلا جان اوغان باشد.

    نه محکوم کردن احمق شاه مسعود محکوم کردن قوم تاجیک یا مردم پنجشیر است و نه محکوم کردن حکمتیار محکوم کردن قوم پشتون یا مردم قندوز.

    حالا قضاوت به شما ولی گردن خود را بند نکنید.

    • آقای تنویر گرامی

      مقصد من شخص شما نبودید، بلکه یک دوست دیگری است که در بیشتر قسمت ها با نام تنویر از احمدشاه مسعود دفاع میکند! من نوشته ای شما را مطالعه نمودم. من از شما عذرخواهی میکنم. هدف من شما نبوده و نیستید. با هزاران بار عذر و معذرت از شما هموطن گرامی ام.

      شاد و موفق باشید

    • دوست گرامی ام آقای تنویر

      عذر میخواهم، من باید بهتر و شفاف تر توضیح میدادم تا برای شما سوء تفاهم پیش نیاید. امیدوارم هستم که مرا عفو نمائید.

      با احترام فراوان

  • آقای محترم فهیم سلام

    خیلی خوشحالم که منظور شما من نبودم و از لطف شما یک جهان تشکر.

    من هم به نوبه خویش عذر خواهی میکنم که قدری در پاسخ عجله کرده ام.

    با تشکر و سلامهای مجدد
    تنویر

  • آقای افغان ذلت اول درست فکر کنند و امین طور بی مسئولیت تانه
    شعار نه تند ما هر چی که گفتیم مدار داریم اگرخواستن این کتاب نگاه کنند که چی ظلم دار حق کردن
    از زمانیکه در سال 1747 میلادی ، سران قبیله های اوغان کامیاب شدند که حاکمیت قبیله ای خویش را در بخشی از سرزمین بزرگ ِ ایران – خراسان بنیاد نهند ، برای ما مردمان بومی ایران – خراسان که تحت سیطره ای وحشیانه ای آنها قرار داشته ایم ، مصیبت های وصف ناپذیری را به ارمغان آورده اند . یکی از آن مصیبت های جانسوز این است که اوغان شاهان و فاشیست های قبیله سالار همواره کوشیده اند پیوند های تاریخی ، فرهنگی ، زبانی و دیگر رشته های انسانی ما را با مردم ما در آنسوی مرزهای انگریز ساخته ای تحمیلی به گونه ای دردناک ببرند و در وادی سوزان از خودبیگانه گی نگه مان دارند. ادامه
    http://www.tajikmedia.com/inde...

  • درود به همگان!
    دوستان این همه بدبختی ها، خودکشی، انفجار وانتحار، ناداری، پس ماندگی، نادانی، ارتجاع گری .......... را اسلام عزیز برای ما به ارمغان آورده است. و این که چرا زنان مورد خشونت قرار میگیرند هم ریشه ی در قرآن دارد، که الله فرموده زنان تانرا تنبیه کنید تا راه راست را برگذینند، اگر بازهم نشدند بزنیدشان. پس زمانی که الله چیزی را به بندگانش امر کرده باشد، سر پیچی از آن گناه نابخشودنیست.

    اندیشه ی پوچ است که اسلام ندارد عیبی ### چون نیک ببینی همه عیب ز اسلام عزیز است

    یارو

  • حزب اسلام امیر صاحب حکمتیار میخواهد حکومت اسلامی امت وسط در افغانستان پیاده شود نه حکومت افراطی طالبان که افغانستان را بر گرداند به قرن حجر . حزب اسلامی خواهان ترقی و پیشرفت عامه مردم وطن است.

  • هموطنان گرامی این بازی یک بازی زیرکانه هست اما افسوس که اولاد غریب را قربانی میگیرد من فکر میکنم بعضی از بیخردان تمامیت خواه ارگ نیشین پالسی میکر های این بازی هستند که بعد از سال 2001 خود را بازنده یی میدان میدیدن و آن هم با پاداش نفرین جهانی اما من به مردم به مردم قهرمان خاور زمین باور دارم که از پس تمام ناملایمت ها و این بازی های پوشالی و تهی تمامیت خوهان بدر می آیند. ضمنان یاد آور میگردم اگر فرض ما برین باشد که تمام طالبان از برادران پشتون ما هست باید یاد آور گردیم که قریب 90 فیصد کارمندان هم پشتون هست پس باید از درون خانه شروع کنند تا ما هم از پوشالی نبودن این بازی مطمین شویم .
    مصطفی

  • سلام و احترامات نثار قدم های شما.

    همه بد بختی ها همه یکه تازی ها همه خود خواهی ها همه ظلم وستم ها همه جنایات تکراری تاریخ تلخ مردودگذشته همه چور وچپاول افغان ملت ها همه پر گوئی و زور گوهی انتحاری ها همه ظلم وستم که در حق زنان میشود درا خیرهمه بد بختی های که دامنگیراین مظلومان شده فقط وفقط ثمره کا وتلاش این دو ابر مرد و قهر مان وتاریخ ساز ما که از ایشان به ارث مانده و ما باید مدیون ان باشیم و تا زنده هستیم به ایشان سپاس و رحمت بگویم این دو ابر مرد فراموش نا شدنی یکی این قهر مانان عبارت از احمد شاه مسعود است ودیگر این قهر مان عبد العلی مزاری اری ما بایدمدیون این دو شخصیت بزرگ باشیم اینها بودند که تاریخ افغانستان را رقم زدند .
    این دو شخصیت بزرگ بود که به تاریخ سه صد ساله غلزائی ها خاتمه داد این دو شخصیت بزرگ بوکه اکنون
    ما ثمره انرا لمس مینمایم ما میگویم اینها اینده سازان این ملت رنج دیده تاجیک هزاره و وزبک بودن ما نباید دست اورد های انها ار فراموش کنم و به باد فنا بسپاریم روح شان شاد باشد وگر نه ما کجا طالب کجا ما کجا حکومت دکتاتوری سه صد ساله کجا ای کسانیکه که خون داده اید ای کسانیکه خانمان شد ه اید ای کسانیکه
    به اتش سو خته اید ای کسانیکه از همه نعمات مادی و معنوی محروم شده اید فقط دعا کند و دسته هاتی گلی را نثار زیارتگاه این دو ابر مرد فراموش نا شدنی عبارت از شهد احمد شاه مسعود و شهد استاد عبد العلی مزاری تقدیم کنید و درود و نثای مرا هم نثار شان قبول کنید

  • باقي سمندر/ كابل افغانستان
    هشتم جوزاي سال 1391 خورشيدي
    28 ماه مي سال 2012 ميلادي
    سلام به خوانندگان گرامي كابل پرس
    ديروز خبري را در مورد طالبان ازرسانه پژواك خواندم كه اينك همان خبر را با شما بارديگر ميخوانيم.
    حملۀ راکتى در لوگر یک کشته و ١٦ زخمی برجا گذاشت
    خبرنگار عبدالمقصود عزيزي.May 27, 2012 - 10:39
    پل علم (پژواک،۷ جوزا ۹۱): در نتیجه حملۀ راکتی طالبان مسلح بالای ولسوالی بره کی برک ولایت لوگر، یک فرد ملکی کشته شد و ١٦ تن بشمول یک زن زخم برداشت.
    سید وکیل آقا ولسوال بره کی برک، امروز (۷جوزا) به آژانس خبری پژواک گفت که این حادثه، شام دیروز صورت گرفت.
    به گفتۀ وی، طالبان مسلح تعمیر ولسوالی را هدف قرار داده بودند؛ اما راکتهای آنها بالای بازار که در نزدیکی تعمیر ولسوالی موقعیت دارد، اصابت کرده و تلفات ملکی به بارآورد.
    وکیل آقا افزود که در نتیجۀ اصابت راکت بالای بازار، یک فرد ملکی به قتل رسيد و شانزده تن بشمول یک زن مجروح گرديد.
    سمونوال رئیس خان صادق آمر امنیت قوماندانی امنیۀ لوگر نیز با تايید این حادثه، به پژواک گفت که در این حمله به نیروهای امنیتی، کدام تلفاتی وارد نشده است.
    وی افزود که زخمیهای این حادثه، به شفاخانۀ ولسوالی بره کی برک انتقال داده شده اند، که وضعیت تعدادی از آنها نیز وخیم است.
    براساس اظهارات منبع، نیروهای امنیتی نیز ساحه ای را که ازآنجا راکت فیر شده بود، مورد هدف قرار دادند؛ اما از تلفات احتمالی آن معلومات ارائه نکرد.
    حمیدالله یکتن از دکانداران بازار بره کی برک، به پژواک گفت: «در حال بسته کردن دکان بودیم که چهار فیر راکت، بالای بازار اصابت کرد.»
    به گفتۀ وی، یک نفر که سوار بر بایسکل بود، به قتل رسيد و تعدادی هم زخمی شد، که مردم با موترهای شخصی آنها را به شفاخانه انتقال دادند.
    داکتر جمشید یکتن از داکتران شفاخانۀ ولسوالی بره کی برک، به پژواک گفت: ١٣زخمی به این شفاخانه انتقال داده شده که وضعیت پنج تن از آنها وخیم است.
    وى افزود: زخمی هایی که وضعیت وخیم داشتند، به کابل انتقال داده شده اند.
    طالبان مسلح، تا حال در این رابطه اظهار نظر نکرده اند؛ اما از تسلیم شدن دو سرباز اردوی ملی در ولسوالی ازره به آنها خبر دادند.
    ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان مسلح، درتماس با پژواک ادعا کرد که دو سرباز اردوی ملی، روز گذشته از مربوطات ولسوالی ازره به آنها پیوسته اند؛ اما مسوولین امنیتی لوگر، این ادعا را رد کردند.
    این درحالی است که سه روز پیش نیز طالبان مسلح، تعمیر جدید قوماندانی امنیۀ لوگر را هدف حملۀ راکتى قرار داده بودند، که در نتیجه سه پولیس زخمی شده بود.

  • baqi samandar
    27 ماه مي سال 2012 ميلادي
    هفتم ماه جوزاي سال 1391 خورشيدي
    سلام به خوانندكان ارجمند كابل ّپرس
    متن مقاله بالايي و تبصره ها را خواندم. در خبر هم سخني از قيام مردم در غزني بميان امده است. خبري را براي شما از رسانه پژواك به عاريت گرفته و پيش چشمان شما بر اي بخوانش گرفتن مي گزارم.
    باقي سمندر- كابل افغانستان
    در قيام مردمى ولسوالى اندړ ١١ طالب کشته شد
    خبرنگار سيف الله مفتون.May 26, 2012 - 14:47
    شهرغزنى (پژواک ۶ جوزا، ۹۱): مقامات مى گويندکه در ولسوالى اندړ ولايت غزنى، ضمن يک قيام مردمى ١١ طالب کشته شده اند و١٥ تن ديگر از جانب مردم زنده گرفتار شده اند.
    موسی خان اکبرزاده والى غزنى؛ بتاريخ شش جوزا به آژانس خبرى پژواک گفت که نا وقت شب گذشته در برخى از مناطق ولسوالى اندړ، مردم محلى عليه طالبان مسلح در يک جنگ مسلحانه درگير شدند.
    موصوف افزود اين درگيرى چند ساعت دوام کرد وضمن آن از جانب مردم محل ١١ طالب کشته و١٥ تن ديگر خلع سلاح شده وزنده گرفتار شدند.
    والى مى گويد که دراين درگيرى به مردم ملکى نيز تلفاتى وارد آمده ؛يک فرد عام کشته وسه طفل مجروح مى باشند.
    موصوف گفت که درکنار ولسوالى اندړ ،در برخى نقاط ديگر اين ولسوالى نيز مردم محل عليه طالبان مسلح قيام نموده اند.
    والى ، از مناطق ديگر نام نگرفت؛ ولى افزود که اگر مردم از آنها کمک بخواهند ، آنها حاضرند که با مردم کمک نمايند.
    موصوف افزود: (( من از همه مردم غزنى مى خواهم که ديگر طالبان مسلح را در خانه هاى خود جا ندهند وعليه آنان قيام کنند.))
    به گفتۀ والى با اين گونه قيام هاى مردم امکان دارد که دراين ولايت، امنيت مستحکم گردد.
    قبل از اين شيرخان يوسفزى ولسوال اندړ به آژانس خبرى پژواک گفته بود که اين واقعه شب گذشته در مناطق پاينده محمد وابراهيم خيل اين ولسوالى بوقوع پيوسته است.
    موصوف افزود که باشنده گان محل به طالبان مسلح گفته بودند که ديگر بسوى مناطق آنها نيايندونه هم مکاتب را به بسته شدن تهديد کنند.
    قرار گفته ولسوال شب گذشته طالبان مسلح يکبار ديگر در منطقه گشت وگذار مى کردندکه از جانب مردم منطقه با ايشان درگيرى صورت گرفت.
    يوسفزى گفت که دراين درگيرى چند ساعته ، دو طالب مسلح کشته و ٢٥ تن ديگر آن پس از خلع سلاح توسط باشنده گان منطقه گرفتار شده اند.
    هيبت خان يک تن از سران قومى ولسوالى اندړ به آژانس خبرى پژواک گفت که آنها شب گذشته با طالبان مسلح در يک جنگ درگيرشده اند.
    موصوف گفت که دراين جنگ، به هردو جانب تلفاتى وارد شده است.
    موصوف افزود: (( ما اجازه نمى دهيم که کسى مکاتب ما را ببندد.))
    عبدالجامع جامع ، نماينده ولسوالى اندړ در شوراى ولايتى نيز مى گويد که مردم در نقاط مختلف ولسوالى اندړ غزنى، از طالبان مسلح به تنگ آمده اند وعليه آنان بپا خاسته اند.
    موصوف به پژواک گفت: (( درگيرى حالاهم جريان دارد وامروز در بازار ولسوالى اندړ تعدادى دکانها ومکاتب نيز گشوده شده است.))
    طالبان مسلح تا حال دراين مورد چيزى نگفته اند.

    آنلاین : http://http://kabulpress.org/m...

    • باقی سمندر صاحب اگر خبر شما درست باشد یک خبر بسیار خوش برای مردم غزنی است. من خودم از غزنی هستم از ناور غزنی ولی هر وقتی که می خواهم به فامیل سربزنم با یک جهان ترس و لرز می روم چونکه طالبان در راهها دزدی و بی بند و باری می کنند و مردم را بسیار ازار می دهند.
      خداوند لعنت کند به کسانی که ارامش مردم بیچاره ای افغانستان را از بین می برند.

  • از دشمنان سیه دل توقع بیشتر ازین را نداریم، اما از "دوستان" مردم افغانستان ؟؟؟؟؟؟
    اگر این سند واقعت داشته باشد، جالب است.
    فرمان مکتب سوزی از طرف عطا محمد نور والی بلخ در سال 1386
    http://www.afgazad.com/Gozaare...

  • از اینکه با جستجو در باره موضوعی ه سایت شما لینک شدم , من خیلی متعجب هستم که شما به خاطر چی و به نفع کدام کشوری کار می کنید . افغانستان در چال حاضر نیاز به وحدت ملی و یکپارچگی دارد و این همه بدبختیها که دامن گیر مردم افغانستان شده است همه نتیجه و تلاش های همچو شما مزدوران قرن 21 می باشد. و من متیقین هستم که شما هیچکاه به اهداف شوم خود نخواهید رسید.
    زنده باد مردم غیور افغانستان(پشتون, تاجیک, .....)

  • KAbul press?.org is one of the most famous and popular labour web site in the world. they are the bondservant of forigns, they are not real Afghan and they never be , so I hypotheses fir our country peoples that they do not decieve the bad goals of them indeed. so we should join together for a Presparous Afghanistan

  • من از افغانها گرانقدر مى پرسم
    1- واژه فغان و افغان چه است وچه معنى مى دهد?
    2- واژه فغان و افغان } براى کدام مردم استفاده شده است واژه افغانيت چه است
    3- کدام دانشمند اين واژه را از ديدگاه تاريخى و اجتماعى تعريف نمود.
    4- تاريخ افغانى چه است?
    5 - فرهنگ افغانى چه است?
    فرهنگ پديده هاى زير را در برمى گيرد
    1.5- زبان افغانى چه است?
    2.5- ادبيات افغانى چه است?
    3.5- موسيقى افغانى چه است?
    4.5- آلات موسيقى افغانى چه ها اند?
    5.5-هنر هاى افغانى چه ها اند?
    6.5- آثارباستانى افغانى چه ها اند?
    7.5- اديان باستانى افغانى چه ها اند?
    8.5- شاهان باستانى افغانى کى ها اند?
    9.5-زبانهاى باستانى افغانى چه ها اند?
    10.5- جشنهاى باستانى افغانى چه ها اند?
    11.5- رقصهاى افغانى چه ها اند?
    12.5- ادبا و دانشمندان افغانى کى ها اند?
    13.5. سرودهاى افغانى چه ها اند?
    14.5- بازى هاى افغانى چه ها اند?
    15.5- غذاهاى افغانى چه ها اند?
    در پيوند به آلات موسيقى لطف نموده آلات موسيقى ايران زمين ,توران وهند را درجمله موسيقى افغانى نشماريد!
    اکنون مى بينيم ى که از افغانى چه بور مى شود?

  • برادرن عز یز و محتر م هزاره با سلا م.
    من از شما جدآ خو ا هش میکنم از این پیا م های در و غین فر یب نخوریت. از جها ت ظعیف شما اسثفاده سو، میکند. لطفآ بکبار دیگر فر یب این دشمنا ن را نخو رید، لطفآ.

  • مراد گرامى,
    پروردگارمراد شما را درزمينه فردى وشخصى بدهد ودر زمينه سياسى ناکام شويد.
    اول فريب وجهل و بازى دادن, چال و نيرنگ ادب ,اخلاق و صفتهاى حاکمان افغان اند. طالبان خوکل شان افغان اند. در پهلوى جهل و جهالت جلاد هم اند. انتحار که در دین اسلام حرام است مى کنند وضد بشرمى باشند....
    اگرشاهان افغان يکى ديگرخود را کشت و نواده درانى يکديگرخود را کورکردند پسران عمو (کاکا از Cha-Cha هندى گرفته شده) عليه يکديگر کودتاه و پادچاگردشى کردند.
    شما به خاطر اينکه مسووليت را به شانه گرفته نمى توانيد, بيان وآشکار نکرديد که چه دروغ وفريب است? قابل يادانى است که شما با مردم هزاره همانند نياکان افغان خود ازجايگاه به پندارخود بالا , امر فرموديد وآنهم در پوشش جدآ خو ا هش میکنم از این پیا م های در و غین فر یب نخوریت !?!
    پندارشما نيک نيست زيرا گفتارشما نيک نيست. شما اينقدر گستاخانه به مردم هزاره جها ت ظعیف بخشيديد که
    ازآن سو استفاده مى شود
    لطفآ بکبار دیگر فر یب این دشمنا ن را نخو رید، لطفآ. اين جمله تان معنى مى دهد که مردم هزاره فريب خورده بودند . چه وقت بود فريب خوردند و کى فريب شان را دادند.
    شما بايست فريبکاران را افشاء کنيد ونه به مردم سبق و امرکنيد گونه ايکه ارمان جهل وتقلب اسطوره نگاران افغان را کرد
    1-ناميدن سرزمين بنام يک قوم
    2-زبان ملى افغانى
    3-تغيرنام فارسى به درى
    4- اقليت خواندن غيرپشتونها
    5-ممانعت عليه پرسش همگانى و شمارش مردم
    6- اسطوره سازى تقلبى پته خزانه و ملالى ميوندى
    7- اقليتها را مهاجرين کشورهاى همسايه خواندن
    8- هزاره ها را از بازمانده هزارلشکرجنگيز خان ناميدند
    9-پشتونها ويا افغانها را ازمردمان بومى ده هزارساله اين سرزمين خواندن
    هزاره ها را از بازمانده هزارلشکرجنگيز خان ناميدند خود اش به غيرت پشتونها ويا افغانها بر مى خورد.
    آيا "هزارسپاه" لشکر جنگيز با خانماى خويش آمده بودند ويا اينکه خانماى مردمان اصلى را باردار کرده بودند???!????
    گذشته از آن واژه هزارسپاه درشاهنامه فردوسي نوشته شده درغزنه درج است. غزنويان پيش ازآمدن جنگيز وياچنگيز بود . امروز ديگر جهان دانش به چرنديات وجهل کارى حاکمان پشتون پى برده اند. تاريخ ثابت کرده که يکى ازباستانى ترين مردمان اين سرزمين تورانى ها بودند که مردم هزاره سابقه پنجهزارساله دارد شما به موزيم هاى جهان وبه ويژه به آثار باستانى اين سرزمين نگاه کنيد درمى آبيد که در آنها چيره هزاره برجسته تصويرشده است
    دليل عمده که طالبان اين قوم خرابکار و فرهنگ نابود پيکره هاى بودا وآثار موزيم کابل را تخريب کردند بخاطراينکه گونه هاى اين آثار کارمردم هزاره وتصويرچهره مردم هزاره (توران) بود
    تغيرنام افغانستان ارمان است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

  • شوربختانه نکات ديگر را فراموش نمودم
    مانند
    1- نقاشى افغانى چه ها اند?
    2-معمارى افغانى کدامين اند?
    3- واسطوره افغانى?
    تغيرنام افغانستان ارمان است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

  • شما بايد بلاخره درک کنيد که حاکمان افغان ويا پشتون چقدر دروغ گفتند. نوکران حلقه بگوش همين حاکمان بودند که ادعا کردند و آوازه برپا کردند که آثار طلايى دوران باخترى وکوشانى را مجاهدين (درآنزمان بويژه پنجشيرى ها) دزديدند وحتى نظربه اينکه همان حاکمان افغان ملتى با دستگاهاى دپلوماتى خارجى پيوند داشتند در نزدشان پناهنده شدند همين دورغ ها را آوازه کردند تا باشد که بين ملتهاى غير پشتون تفرقه و بى اعتمادى ايجاد کنند. ولى آن طلاهاى مردمان کوشانى(اگرگونه هاى درآثارهاى شان نگاه کنيد درک مى کنيد که چهره هاى شان با مردمان توران شباهت دارند نسبت به افغانها) آثاردوران کوشانى ها را از زيرزمينى هاى ارگ و بانک افغان ستان برآمد!
    به شرميد اى کاسه ليسان حاکمان پشتون!
    زنده وجاويد باد اتحاد غيرپشتونها!
    هزاره اوزبيک وتورکمن و تاجيک و پشتون ‌ستیزی ..... نابود بايد گردند. اکنون باز حاکمان پشتون فارسی ‌ستیزی را دردستور روزخود قرارداده است. فارسی ستیزی در افغانستان پديده نو نيست. اصطلاحات ملى (واژه هاى پشتو) خوداش براى به کاربرد غيرپشتونها ستم زبانى فرهنگى وهويتى وعاطفى است.
    اين نهال دشمنى را ازريشه نابود بايد کرد.
    اصطلاحات ملى بايد پس گرفته شود چون کشور چندين زبانى است و از ديگاه قوانين اساسى مدنى وبشرى وحتى درقانون
    افغانستان ازکليه زبانهاى افغانستان درج است وآنزبان رسمى ايست درجاهايکه مردم درآنجا به همان زبان مهترگپ مى زنند
    اصطلاحات ملى پس از تصويب قانون اساسى درج اين قانون شد. آيا همين فريب, نيرنگ و بازى دادن نيست?
    تغيرنام افغانستان ارمان است
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

    • آرمان!
      بسیار کم ظرف و مضر معلوم میشوی.
      ویا هم:
      شاید که اصلا از این سرزمین نیستی، چون جمله بندی نبشته هایت مینمایاند که به کمک google translate مینویسی.

  • اگر مدافعان بی خرد جهل سالاری وقبیله گرایی به پرسش های بسیار دقیق ومهم آقای ارمان پاسخ دهند، بسیاری از پنهان ها پیدا خواهند شد و جایی برای دروغ و ریا وزور گویی باقی نخواهد ماند.

  • از طالبان که نیروی نظامی پشتون ها هستند هیچ کار زشتی به دور نیست.فردا اگر در رسانه ها شنیدید که طالبان به مادران خود تجاوز کرده اند شگفت زده نشوید.پست ترین کارها شایسته ی نژاد پست پشتون است از کشت تریاک بگیرید تا آدم کشی و گروگان گیری و تجاوز و دزدی و...

  • پیام من برای این دوستان و برادران افغانی و هموطنان عزیزم اینست که لطف نموده در نوشتارتان یک کمی رعایت ادب و حرمت یکی دیگر را داشته باشید ؛ شما دارید یکی تان بر دیگر حمله ور شده و جرم وجنایت اقوام بر دیگر ی میگویید در حالیکه من حاضرم شهادت بدم که شما هم دارید به نحوی با این نوشتارتان و دامن زدن مسئله ی قومی وسمتی و زبانی مرتکب جنایت خیلی بدتری میشوید، لطفا" برادرانم یک کمی سر در گریبان کرده و بخاطر خدا بس کنید واقعا" از چوکات انسانیت بیرون نشوید. ممنون

    آنلاین : http://www.kingprompt.com

  • ترجمه نامه اولی غلط است و یا اینکه نویسنده نامه غلط کرده در آنجا گفته شده که دیگه کار با طالبان را رها کن وگرنه...
    از این نامه ها منم دریافت کردم ولی به کسی و دفتری آن را نسپردم.
    این یک امر عادی است حالا اخطار های تلفونی،پیغام های شفاهی و اخطاریه های مکتوب

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس