صفحه نخست > دیدگاه > درنگی بر روابط معلق افغانستان و پاکستان

درنگی بر روابط معلق افغانستان و پاکستان

نجیب الله وجاهت (اکبری)
شنبه 29 نوامبر 2014

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

هرچند مردم پاکستان و افغانستان این دو کشورهمسایه به لحاظ اعتقادی باهم همگون هستند به این معنا که دینِ مشترک دارند. و بخش قابل ملاحظه ای ازمردم هر دو کشور به خصوص ساکنین دو سمت خط دیورند باهم مشترکات نژادی٬ فرهنگی و زبانی دارند و زمانی از وحدت کشوری و سیاسی نیز برخوردار بوده اند. قبل از شکل گیری کشور پاکستان بخش های زیاد این کشور جزء قلمرو افغانستان بود. بعد از تولد کشور پاکستان در نتیجه تجزیه هند بریتانیوی این کشور به لحاظ سیاسی هیچ گاه با افغانستان رابطه حسن نداشته و در برابر آن صادق نبوده است. نگاه دولت مداران و اکثر سیاسیون و مهم تر از آن نگاه ارتش پاکستان نسبت به افغانستان نگاه با دارانه و مادام مآبانه بوده است. آنان در این رویکردشان هرچند در گذشت زمان دچار افراط و تفریط شده اند. گاهی تا آن حد پیش رفته اند که افغانستان را به عنوان ایالت پنجم برای خودشان تجسم کرده اند و گاهی نیز به موجودیت یک افغانستان ضعیف و غیر متحد اکتفا نموده اند. به سخن دیگر فرم مواجه با افغانستان از جانب سیاست مداران ملی پاکستان دست خوش نوسان قرارگرفته٬ نفس نگاه پایین نسبت به افغانستان اما همواره از جانب پاکستان ثابت بوده وحضور پاکستان نیز در افغانستان بعد از سقوط رژیم چبی داکتر نجیب الله حضور نظامی وبا الفعل بوده است. درکلیت تقاطع و منافات منافع هر دو کشور به آنها فرصت و اجازه هم زیستی مسالمت آمیز را نداده است.

پاکستانی ها دلیل اصلی را نفوذ هند در افغانستان قلمداد می کنند و ریشه مشکل را ظاهرا در این موضوع جستجو می کنند. ملی گرایان پاکستانی همواره از ناحیه نفوذ هند در افغانستان سخن رانده و احساس نگرانی کرده اند. آنان باورمند هستند که در افغانستان نباید حکومتی رویکار آید که طرفدار هند باشد. و برای جلوگیری از آن از هیچ نوع تلاشی دریغ نخواهند ورزید. هرجند این مسئله مسئله بزرگی است و نمی توان نگرانی پاکستانی ها نسبت به نفوذ و حضور هند در افغانستان را نادیده گرفت ٬ معضل اصلی اما موضوع خط دیورند است. با آنکه پاکستانی ها وانمود می کنند که از این بابت نگران نیستند و آن را حل شده نشان می هد٬ این موضوع بخش کلانی از دلمشغولی آنها را شکل می دهد. مادامیکه جانب افغانستان آن را به رسمیت نشناخته یک خطری جدی باالقوه برای پاکستان به شمار می آید. این موضوع یک بار در دوران حکومت داوودخان عملا آزمایش شد و پاکستان کاملا از این موضوع آگاه است.

واقعیت انضمامی اما اینست که بخشی بزرگی از اختلاف پاکستان و افغانستان برمی گردد به جبه گیریها ی آنان در سطح بین الملل و تعریف موضع جهانی و تشخیص منافع ملی شان. پاکستان در دوران تجاوز قشون سرخ بر افغانستان به تحریک و پشتیبانی ایلات متحده در برابر اتحادیه شوروی موضع گرفت و به تجهیز و تربیه مجاهدین بر علیه قشون سرخ و حکومت وقت افغانستان که حامی آنان بود پرداخت. در جریان جنگ سرد نیز پاکستان همواره به عنوان شریک استراتژیک آمریکا از موضع ایالات متحده دفاع می کرد که این امر خود به خود به ضرر روسیه و افغانستان تمام می شد. پاکستان در این امر به حدی جلو رفت که گروه افراطی طالبان را در افغانستان به قدرت رساند و حکومت شان را نیز برخلاف اراده و خواست کلی جهان به رسمیت شناخت.

بعد از سقوط طالبان اما ظاهرا در صفوف طالبان نیز یک دو دستگی مشاهده شد که حکومت های پاکستان و افغنستان این دو دستگی را با گذشت هر روز بیشتر بزرگنمایی کرده آن را به طالبان پاکستانی و طالبان افغانی ختم نموده و میان شان تفکیک قایل شدند. این حرکت شکاف میان دو کشور را عمیق تر ساخته و بیشتر به یک جنگ روانی مبدل شد تا حل مشکل و برخورد واقع بینانه با پدیده طالب. در این گیرو دار اما کشوری که بیشترین نفع را برد هند بود. درحالی که پاکستان تمام توجه اش را به افغانستان متمرکز کرده بود ٬ هند باخیال آرام به گسترش و شکوفایی اقتصادش پرداخت که این خود به خود به تقویه ثبات و ارتش هند منجر شد.

مسئله اقتصاد و نگاه به سوی معادن طبیعی افغانستان نمی تواند برای پاکستانی ها در اولیت قرار بگیرد. از این دید اگر به موضوع بنگریم هر دو کشور از ثبات افغانستان و روابط تجاری سالم دو جانبه منفعت زیادی خواهد برد تا از نا امنی در افغانستان. در صورت بر قراری صلح و آرامش در افغانستان امکان لوله کشی و انتقال گاز کشورهای آسیای میانه از راه افغنستان به پاکستان زیاد می رود. که سود هنگفتی برای پاکستان به ارمغان خواهد آورد. پس نگرانی اصلی برای پاکتسان اقتصاد نه بلکه دیورند و نفوذ هند در افغانستان است. حتی پرویز مشرف در اظهارات اخیرش بعد از سفر رئیس جمهور غنی به پاکستان به صراحت نگرانی اصلی پاکستان را نفوذ هند در افغانستان خواند و افغانستان را متهم به جا دادن جدایی خواهان بلوچ در مناطق جنوبی افغانستان و اجازه دادن هندی ها برای تربیه و تجهیز این شورشیان کرد. مشرف ادامه این روند را برای افغانستان ناخوشایند قلمداد کرد. نکته دیگری که قابل تامل جدی است عنوان کردن پشتون ها ی افغانستان به عنوان عامل تمویل کننده اراده پاکستان در افغانستان است. قبلا به این صراحت هیچ یک از سیاسیون و رهبران پاکستانی در این مورد سخن نرانده بودند. پرویز مشرف که فردیست دارای سابقه طویل نظامی و در عین حال شخص به شدت ملی گرا٬ این پرده را یکباره گی کنار زد و پشتون ها ی افغانستان را حامیان پاکستان اعلان کرده گفت منافع ملی پاکستان ایجاب می کند که که این کشور پشتون های افغانستان را زیر چتر حمایت خود قرار دهد. این یعنی اعتراف مشرف به مداخله پاکستانی ها در امور افغانستان به نفع قومی خاصی. چگونگی منفعت رسانی پشتون ها برای پاکستان و چرایی حمایت پاکستانی های از آنان نیاز به یک تحقیق جداگانه دارد.

پاکستانی ها دست کم در چند سال اخیر که نگارنده رسانه های خبری اش را تعقیب نموده ام٬ بارها آقای عبدالله عبدالله و هم فکرانش را به داشتن گرایشات متمایل به هند متهم کرده و از این ناحیه اظهار تشویش و نگرانی شدید نموده است. آنان هرگز از به قدرت رسیدن افراد چون عبدالله عبدالله استقبال نمی کند. (هرچند که عبدالله عبدالله نیز از پدر پشتون تبار است.) در مقایسه با او نسبت به دیگر رهبران پشتون همواره خوشبین بوده است. با مشاهده این فضا ٬ گزاف نخواهد بود اگر بگوییم که در انارشی و سردرگمی که کمسیون انتخابات بعد از مرحله دوم انتخابات بوجود آورد دست پاکستانی ها دخیل بوده است.

بعد از جدایی کریمه از اوکراین و نا امن شدن این کشور که می توان آن را شکست چشم گیر ی برای ناتو وبر عکس دست آورد مهمی برای روسیه تصور کرد٬ روابط روسیه با غرب و در رأس آن ایالات متحده آمریکا وارد فاز جدیدی شد. از یک سو این دگرگونی خود به خود بر وضعیت و چگونگی روابط کشورهای دیگر به خصوص کشورهای آسیایی تاثیر گذاشته است. از سوی دیگر یک جابجایی مهم در عرصه واردات سلاح و تجهیزات نظامی در هند صورت گرفته است. در طول سالهای متمادی اتحادیه جماهیر شوروی و بعدا هم کشور روس منبع اصلی واردات تجهیزات نظامی به هند بوده است. مطابق با معلومات که توسط نهاد بین المللی تحقیق برای صلح ستاک هولم جمع آوری شده است٬ هند حدود هفتاد در صد از تجهیزات وارداتی نظامی اش را از روسیه وارد می کرده است. در سالهای اخیر روسیه جایش را به ایالات متحده داده است. یعنی هند بزرگترین حجم تجهیزات نظامی اش را در حال حاضر از آمریکا خریداری می نماید. این روند را اگر کمی بزرگنمای کنیم می توانیم نتیجه بگیریم که روابط سیاسی و اقتصادی ایلات متحده با هند مستحکم تر شده است. این امر به این معناست که پاکستان دیگر شاید آن اهمیت اولیه را برای ایالات متحده ندارد. در اوایل مقداری زیادی اسلحه و تجهیزات آمریکا یی به جای هند به پاکستان به عنوان شریک استراتژیک حیاتی صادر می شد.

وضع تحریمات بیشتر بر روسیه از جانب غرب این کشور را ملزم به باز تعریف روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای آسیایی کرده است. روسیه در صدد آن است که روابط اش را با پاکستان و چین مستحکم کند. در راستا اقداماتی نیز انجام داده است. چندی پیش روسیه اعلام آمادگی برای لوله کشی جهت انتقال گاز به چین نمود. که اگر این کار صورت بگیرد این دومین خط لوله گاز میان این دو کشور خواهد بود زیرا خط اول از قبل فعال است. همچنین وزیر دفاع روس برای اولین بار بعد از تجزیه اتحادیه شوروی چند روز قبل به پاکستان سفر کرده و سنگ میل جدیدی را در شکل موافقت نامه همکاری نظامی میان دو کشور به امضا رساند. این یعنی احتمال یک صف بندی جدید از سوی بعضی از کشورهای منطقه در اطراف روسیه و ایالات متحده آمریکا با تعویض مواضع و بازتعریف موقف شان. پاره از تحلیل گران سیاسی گسترش روابط آمریکا با هند و عبور از حد تعادل را علامت منفی برای پاکستان می پندارند. با صحه گذاشتن بر این پندار پاکستان نیز می بایست روابط اش را با کشور های دیگر از جمله روسیه وافغانستان بازنگری کند و در تلاش حامیان جدید برآید. شاید نزدیکی پاکستان با چین و وسعت روابط تجاری و اقتصادی گامی به همین منظور باشد. در کل به نظر می رسد پارادیم جدیدی در منطقه در حال شکل گیری است. عده ی از تحلیل گران پاکستانی نیز بر این نکته مهر تایید می گذارد.

بعد از تشکیل حکومت وحدت ملی و ائتلاف دو تیم اشرف غنی و عبدالله عبدالله بر سر تشکیل حکومت٬ در پاکستان یک خوشبینی بوجود آمده است. پاکستانی ها از اینکه آقای اشرف غنی به ریاست جمهوری رسیده خوشحال است. این خوشحالی با سفر آقای غنی به سعودی و به دنبال آن به جمهوری خلق چین که رقیب بالفعل هند است ٬ مضاعف گردید. به همین دلیل نیز از او دعوت کرد تا از پاکستان دیدار نماید. اظهارات آقای غنی در جریان سفرش به پاکستان و تمجید و ستایش قومندان عمومی اردوی آمریکا از نحوه عملکرد ارتش پاکستان در برابر شورشیان طالب و گروه حقانی به ویژه در خصوص عملیات زنده ارتش پاکستان تحت نام ضرب عضب در شمال وزیرستان ٬ در جریان دیدار راحل شریف قومندان عمومی ارتش پاکستان با او ٬ خوشبینی هایی را در پاکستان بوجود آورده است. نجم سیتی یک از تحلیل گران ارشد شبکه جیو امیدواریش را از تغییرات چشمگیر در چند سال دیگر در منطقه بیان کرده اضافه نمود: طی چند سال دیگر اگر شرایط به شکل که حالا ترسیم شده به پیش برود افغانستان و پاکستان قادر به غلبه بر شورشیان و حملات آنها خواهد شد.

افغانستان اما کجای این گیرو دار قرار داشته است؟ در دوره ریاست جمهوری داود خان و چرخش که در سیاست خارجه اش بوجود آمد افغانستان برای مدتی موضع برابر حتی مادام بر پاکستان را اتخاذ کرد. در نتیجه این موضع گیری تهدیداتی بالفعل و عینی از جانب افغانستان متوجه پاکستان شد. تبلور اصلی آن نیز در شکل دامن زدن به مسئله پشتونستان خودش را نشان داد. افغانستان به تعقیب آن در دوره رژیم های خلق و پرچم نیز از آن حیث که کمونیست و متحد اصلی اتحادیه شوروی بود در برابر پاکستان و ایالات متحده مانور می کرد. بعد از آن دوره شرایط و سرنوشت هردو کشور به گونه ای رقم خورد که افغانستان در ضعف قرار گرفت و پاکستان مبدل به یک کشور اتمی و صاحب ارتش قوی شد. در طی سیزده سال گذشته حکومت افغانستان نه موضع ثابتی در برابر پاکستان داشته و نه هم در صدد حل مشکل دیورند برآمده است. موضع آقای کرزئی در مورد خط دیورند کاملا آشکار بود و او چندین بار علنا اعلام کرد که مردم افغانستان این خط و معاهده را به رسمیت نمی شناسد. بسیاری از سیاسیو ن و ارتش پاکستان این امر را به عنوان یک اعلامیه جنگی تلقی کردند. آقای غنی رئیس جمهور فعلی افغانستان هرچند بعد از صاحب شدن کرسی ریاست جمهوری در مورد مسئله دیورند بیانیه نداده است در جریان کمپاین هایش اما گفت که در این مورد ما نیاز به یک اجماع ملی داریم و آینده این موضوع بسته به نتیجه ایست که از این اجماع ملی بیرون می آید. این یعنی اتخاذ موضع نرم تر در مقایسه با موضع آقای کرزئی.

چگونگی روابط این دو کشور در آینده نیز بسته به مسایل فوق الذکر است. یعنی موقف افغانستان در مورد خط دیورند. مطئن شدن پاکستان از عدم نفوذ هند در افغانستان یا دست کم باورمندی پاکستان به این که هیچ خطری از جانب هند از خاک افغانستان متوجه آن کشور نیست. و اینکه در صف بندی جهانی هر یکی در کدام جناه قرار می گیرد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس