صفحه نخست > دیدگاه > اوباما گمشده ی انگليس را به افغانستان برمی گرداند!

اوباما گمشده ی انگليس را به افغانستان برمی گرداند!

محمد داود دادرس
پنج شنبه 26 مارچ 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

روزنامه های گاردین و تایمز چاپ انگلیس در دو روز گذشته بخشی های از راهبرد جدید بارک اوباما رئیس جمهوری امریکا را در قبال افغانستان فاش کردند که عمده ترین آن، تمرکز زدایی قدرت در افغانستان نشانی شده است.

به قول این رسانه ها، لندن و واشنگتن بر سر این موضوع که در نظام سیاسی افغانستان سمت نخست وزیری تاسیس گردد و در عین حال نقش رئیس جمهور کرزی کاهش یافته و رهبری قوه اجرائیه بدوش نخست وزیر گذاشته شود، توافق کرده اند.

ظاهر این بحثها آنچه این روزنامه ها از قول تعدادی از دیپلومات امریکایی و اروپایی نقل کرده اند، مبارزه با فساد، افزایش کارایی دولت و تقسیم قدرت و یا هم بهتر است از آن تمرکز زدایی قدرت نامبرد، اعلام گردیده است؛ اما با توجه به پیشینه کشمکشهای پنهانی و آشکارا میان واشنگتن و لندن به خصوص بعد از سال 2007 میلادی برای تقسیم منافع در افغانستان، این موضوع بیشتر نشانه دهنده یی این نکته است که انگلیس میخواهد حال از امریکا باج گیرد و امریکا نیز پذیرفته است که گمشده یی انگلیس را باز گرداند.

انگلیس به عنوان یکی از شرکای اصلی راهبردی امریکا در سطح جهان، بعد از حملات امریکا بر افغانستان و عراق، بدون تردید توقع داشت سهمی بدست بیاورد که شایسته اش باشد، کاری که بوش هرگز به آن تن نداد؛ زیرا او حمایت دنیا را از حضور امریکا در دو کشور افغانستان و عراق مسوولیت آنان میدانست، تا یک معامله یی منصفانه برای تقسیم منافع.

بر بنیاد همین دیده گاه بود که امریکا در لویه جرگه قانون اساسی، شدیداً طرح نظام ریاستی را بالای نماینده گان با وجود مخالفت های دومدار و جدی، تحمیل کرد؛ زیرا امریکا در آنزمان میدانست که در صورت ایجاد توازان میان قوه های سه گانه دولت از نظر صلاحیتها و در واقع تقسیم عادلانه یی قدرت، مجبور خواهد بود به دیگران نیز سهم بدهد.

زلمی خلیل زاد سفیر سابق و نماینده خاص بوش در امور افغانستان، با دادن پول، تهدید و وعده یی دادن مقام برای نماینده گان، بعد از بیست روز بحثهای داغ و جدی، نظام فعلی را در قانون اساسی مستعجل تا رئیس جمهور کرزی هر کاری را که مطابق میل اش نیست انجام ندهد.

کمشکشها زمانی به اوج آن رسید و همه تعجب کردند که دولت افغانستان دو ديپلومات انگليسی به نامهای مايکل سمپل (Michael Semple) انگليسي تبار و آقاي ماروين پترسن (Mervin Patterson) را به تاريخ 7 جدي 1386 (28 دسامبر 2007) از افغانستان اخراج کرد.

روزنامه سندی تلگراف انگلستان در گزارشی در مورد اخراج این دو تن، اعلام کرد که هر دو کارمندان مخفی سازمان استخباراتی (MI 6) انگلیس اند و توسط سازمان استخبارات مرکزی امریکا (CIA) در تبانی با دولت کابل از افغانستان بی شرمانه اخراج شدند.

اما این پایان کار نبود، چون رئیس جمهور کرزی در ماه جنوری سال 2008 با مخالف شدید با تقرر پدی اشدون (Paddy Ashdown) انگلیسی به عنوان نماینده خاص سرمنشی سازمان ملل در امور افغانستان، بنزین بر آتش افروخته یی لندن ریخت. این موضعگیری نیز ظاهراً به اشاره یی واشنگتن صورت گرفته بود و کاسه صبر لندن را لبریز کرد.

ریشه اختلافات لندن در بیرون از افغانستان با واشنگتن بر سر عراق بروز کرده بود، چون قرار بود امریکا بعد از اشغال عراق، سهم مساویانه یی برای انگلیس دهد، که چنین نشد و این کشور توسط همپیمانش به حاشیه رانده شد.

بناً لندن میخواست این خلا و ذلت راهبردی را در جهت تامین منافعش در عراق، در افغانستان جبران کند، از این رو مخالفت خود را با امریکا جهت تسیلمی این کشور به خواستهایش که شدید مشغول عراق گردیده بود و تا آستانه سقوط پیش میرفت، با آوردن فشار بالای همدست واشنگتن دنبال میکرد.

زیرا انگلیس اولین بخت داشتن سهم قابل قبول را در آخرین روزهای سرنگونی رژیم طالبان با کشته شدن قوماندان عبدالحق ( از مهره های کلیدی انگلیس) در افغانستان از دست داد تا مجبوراً فرصت پیش آمده را با دل نا خواسته تقدیم واشنگتن کند. چون قرار بود عبدالحق با ورود به افغانستان در شروع حمله امریکا به افغانستان، بخشهای از جریان طالبان انگلیسی را شامل برنامه صلح، بعد از شکست آنان سازد، طرحی که با کشته شدن وی هرگز انجام نشد.

گروهی از طالبان او را بعد از دستگیری بالافاصله در ولایت لوگر تیرباران کردند. بعد ها تحلیگران قتل عبدالحق را ناشی از "جنگ پنهان" واشنگتن – لندن تعبیر کردند.

با توجه با این کشمکشها و کناره گیری انگلیس از همراهی امریکا در جنگ افغانستان در میدان نبرد نه در روابط دپیلوماسی، واشنگتن را دچار چالشهای جدی کرد، تا جائیکه حدود سه هزار عسکر امریکایی وارد هلمند جائیکه مسوولیت امنیتی لندن میباشد، شدند.

با این حال انگلیس منتظر بود تا اوباما قدرت را بدست گیرد. از همان آغاز ماشین دپیلوماسی لندن دوباره فعال گردید و مذاکرات زیادی را با اداره اوباما آغاز کرد، بیشترین بخش این تلاشهای انگیس روی مسایل افغانستان متمرکز بوده است.

تلاشها برای قناعت دادن امریکا برای حمایت از اشرف غنی احمدزی (از وی با عنوان نامزد انگلیس نامبرده میشود) نامزد احتمالی ریاست جمهوری افغاستان در انتخابات توسط لندن، ظاهراً تغییر شکل داده و به این نیتجه رسیده که قدرت در واقع میان انگلیس و امریکا تقسیم گردد، اما بدون تردید بخش دیگر تلاشهای انگلیس برای پائین آوردن روحیه جنگی اوباما با طالبان، دست نخورده قبول شده است؛ زیرا اعلام حمایت اوباما از راهبرد عقب نیشنی و مذاکره با طالبان در واقع صحه گذاشتن به طرحهای انگیسی بوده است.

هر چند گاردین در مقاله یی خود جایگاه کرزی را دارای نقش سبولیک مانند شاه سابق ترسیم کرده است؛ اما این چندان منطقی به نظر نمیرسد؛ بلکه امریکا حداقل خواهان سهم مساویانه با شریک راهبردی اش میباشد، نه کمتر از آن.

نکته دیگری که این باجگیری انگلیس را از امریکا برجسته میسازد، معرفی حنیف اتمر وزیر داخله کنونی به عنوان نخست وزیر احتمالی میباشد، هر چند گاردین از وی به عنوان نامزد امریکا نامبرده است؛ اما در واقع او یکی از مهره های اصلی و بازیگر ماهر انگلیس در داخل دولت افغانستان میباشد.

با این حال این احتمال نیز قویاً وجود دارد که سمت نخست وزیری در نظام سیاسی افغانستان برای طالبان انگلیسی مدنظر باشد که در صورت بازگشت آنان، جایگاه روشنی وجود داشته باشد، این احتمال از آنجا نزدیک به نظر میرسد که به قول گاردین اوباما مي خواهد که مردم امريکا جنگ در افغانستان را چنين بپذيرند که افغانستان ديگر پايگاهي براي القاعده و جنگ طالبان نخواهد بود؛ برخلاف هدف بيشتر بلندپروازانه دولت بوش که مي خواست دموکراسي اروپايي در آسياي ميانه خلق کند.

در عین حال در بخش دیگر مقاله گزارش گاردین آمده است که محوری ترين اصل در راهبرد جديد واشنگتن بر محدود کردن اهداف و خواسته هاي امريکا در افغانستان متمرکز است. گاردین این که امریکا دیگر میخواهد برای همپمانانش جهت همراهی و رهایی از باتلاق افغانستان سهم دهد، طور دیگر بیان کرده است. اما واقعیت اینست که واشنگتن در هشت سال گذشته تنها مسوولیتها را با همیمانانش تقسیم کرده بود؛ نه منافع و صلاحیتها را.

جالب اینکه یکروز قبل از افشا کاری های رسانه های انگلیسی در ارتباط به راهبرد جدید امریکا، در شروع هفته جاری اوباما با گردون بروان نخست وزیر انگلیس تلفونی صحبت کرده بود.

به هر حال تطبیق این طرح از دو جهت مواجه با چالش جدی میباشد.

الف: قانون اساسی افغاستان باید تغییر داده شود.
ب: دولت افغاستان بخصوص رئیس جمهور کرزی باید راضی باشد.

چالش اول ارتباط تنگاتنگ با دومی دارد؛ زیرا در صورتی که رئیس جمهور کرزی راضی به اجرای این طرح نباشد؛ برگزاری لویه جرگه قانون اساسی بعید بنظر میرسد. زیرا آرودن تغییر در قانون اساسی خارج از صلاحتهای تنهایی ولسی جرگه شورای ملی میباشد.

اگر با ابن وجود انگلیسها و امریکائیان از طریق عوامل دیگر خود در داخل دولت افغانستان تلاش کنند این جرگه را راه اندازی کنند، کرزی به هر قیمتی از به نتیجه رسیدن آن جلوگیری خواهد کرد، زیرا رئیس برای حفظ بسیاری از اندوخته ها، نیاز اشد به بودن در قدرت دارد.

کنترول پر سود تجارت مواد مخدر توسط ولی کرزی و بودن نبض اقتصاد افغانستان در دست محمود کرزی (به استناد گزارشهای رسانه های غربی)، از برادران رئیس جمهور، داشتن قدرت را حداقل برای یک دوره پنجساله یی دیگر برای کرزی حیاتی ساخته است؛ چون او به خوبی میداند به محض از دست دادن قدرت، دشمنانش انتقام شدیدی از وی خواهند گرفت و تمام زحمات چند ساله دچار دگرگونی خواهد شد.

هر چند ظاهر این طرح بسیار خوب است؛ اما جای نگرانی اینست که هر تغییری برای منافع کشورها بیرونی مدنظر بوده و کمتر میتوان در آن سراغی از منافع مردم افغانستان را گرفت. بدون تردید اگر این طرح قبل از هماهنگی های لازم در داخل افغانستان و بدون برجسته ساختن نکات عمده یی آن برای بهتر ساختن زنده گی مردم، رسماً از سوی امریکا در قالب راهبرد جدید این کشور اعلام گردد، کشتی شکسته یی افغانستان باز هم دچار طوفانهای خشمگین خواهد شد.

در این صورت اجرای این طرح نه تنها نمی تواند مشکلی را حل کند؛ بلکه گره دیگری بر ناهنجاری های جاری افغانستان خواهد انداخت، چون در گذشته تاکید بر تقسیم قدرت در نظام دولتی افغانستان برای مشارکت تمام ساکنان کشور مدنظر بود، نه برای تقسیم افغاستان به عنوان یک غنمیت جنگی میان قدرت های برزگ.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • ده کجاودرخت کجا؟ مگرهمين حضرت انگليس نبودکه ازدوره شاه شچاع تاکنون نظام تک قومی چی که تک فردی رابرافغانستان تحميل کردومگرهمين سفيرش نبودکه چندی قبل خواهان ديکتاتوری مقبول شدکه منظورش همان نظام تکفرديست وبازمگرهمين اانگليس نبودکه طالبان رادررحم خودپاکستان پرورش دادپس چطورشدکه ماريکباره کبوتربزايد؟ هم امريکاوهم انگليس درجستجوی يافتن يک راه أبرومندانه خروج ازمنطقه اندوچون نظام پارلمانی درعراق موثرافتادمانندتجهيزسران قبائل عين پاليسی راميخواهند درکشورماپياده کنندوازجانبی ميدانندکه خواست اکثريت مردم افغانستان اين است وبخاطريکه مردم رابدورنظام جمع کرده بتوانندناگزيرانديک سلسله خواسته های أنهارانيزدرنظرگيرندوهم چی کسی نداندکه عامل اساسی بحران نه شخص ياگروه بخصوص ياکشورخاص بلکه نظام رياستی ياهمين شاهی مشروطه است که درتجريدازملت وغافل ازماحول خودمصروف غارت وعياشی وحقده کشائی اندمثلث تيم قدرت مافيای موادمخدروفاشيزم قبيله که درحقيقت هرسه نام ازيک تيم وتشکيلات سازمانيافته حاکم برين نظام تاريخ گذشته است اختلاف امريکاوانگليس درين است که امريکاطرفدارحاکميت تکنوکرات های تحصيل کرده غرب است وانگليس طرفدارحاکميت ملاهاومتنفذين وملاکهاوخوانين برمحوريک ديکتاتورقابل قبول (اميراياپادشاه) شمادرين تحليل خودفقط خيال پردازی کرده ايدگرچی نويسنده خوبی هستيدولی نه جامع الکمالات

  • مردم افغانستان کاملآ از سیاست های این خون خورها خسته شده اند.
    اینها از مردم افغانستان چه میخواهدو ما بالای کدام یکی از اینها باور کنیم بالای روسیه » انگلیس » و یا بالای امریکا مردم افغانستان کاملآ خسته شده اند.
    ؛ اما جای نگرانی اینست که هر تغییری برای منافع کشورها بیرونی مدنظر بوده و کمتر میتوان در آن سراغی از منافع مردم افغانستان را گرفت. بدون تردید اگر این طرح قبل از هماهنگی های لازم در داخل افغانستان و بدون برجسته ساختن نکات عمده یی آن برای بهتر ساختن زنده گی مردم، رسماً از سوی امریکا در قالب راهبرد جدید این کشور اعلام گردد، کشتی شکسته یی افغانستان باز هم دچار طوفانهای خشمگین خواهد شد.
    در این صورت اجرای این طرح نه تنها نمی تواند مشکلی را حل کند؛ بلکه گره دیگری بر ناهنجاری های جاری افغانستان خواهد انداخت، چون در گذشته تاکید بر تقسیم قدرت در نظام دولتی افغانستان برای مشارکت تمام ساکنان کشور مدنظر بود، نه برای تقسیم افغاستان به عنوان یک غنمیت جنگی میان قدرت های برزگ
    وسلام نویسنده محمد مسعود (رافع)از کابل!!

  • انگلیس می خواهد از آمریکا باج بگیرد؟
    آیا تاکنون پدری از طفلش باج گرفته است؟

  • Taking advantage of Other countries or Making fool of other countries is in every British’s DNA, offcourse the war in afghanistan is moderated by the British. Taliban was the idia Of british and its been moderated by the Amirecan and practicaly by the Pakistan, Batu gov, so Lets not forget that britih got name in this issues

    آنلاین : Republic of SIlence جمهوريِ سکوت

  • كله بز بر خواست بجايش سك نشست.
    اينها نيامده اند كه براى ما وطن مارا بسازند.اكر جيزى بسازند هم دران ميكانيزمى را بكار ميبرند كه هر وقت كه بخواهند به اندك شيطنتى ما به جان همديكر بافتيم وخودرا تباه وبرباد كنيم.اين كرك سالهاست كه با رمه اشناست.به صدها رزيم را براى ما ساختند.نادر غداررا اوردند اول لشكرى از فاشيستان دوطرف ديورند جمع وباسلاحاى مدرن انكليسى مجهز ساختند به همين وحشيان ك بى فرهنك اجازه دادند جان مال وناموس مردم را تارج كنند كه اين ناموس فروشان همين كاررا كردند.امروز وصدها بار ديكر ما و اولادهاى ما شايد شاهد معاله هاى اين معامله كران باشيم.اينكه اينها نميخواهند كه تمام مليت ها و اقوام افغانستان يك دولتى را بسازند كه دران همه خودهارا شريك و از خود بدانند و دولت خود بدانند.بلكه ميخواهند كه مردم دوشمن هم باشند به يكى همه جيز ميدهند و ميكويند تا ميتوانى تجاوز وبيداد كن ما در بشتت هسيم.اين بلان است كه ما مردم بيجان باشيم ...دوشمن يكديكرو توده نادان باشيم.قريب همين طور هم شديم.هالا عروسك بازى ميكنند هميبن فاشيستك هاى خورا جاهاى شانرا تغير ميدهند.كه اين به هيج وجه سبب وحدت ملى و يا ملت سازى در كشورما نميشود.شايد سبب دلسردى همه مليتها واقوام ديكر كردد. اكر صدر اعظم يك هزاره ويا اوزبك وياتاجك شود بازهم ميتوان كفت كه يك تغير نسبى درست امده.در غير او اين همه فيلم برى است.

  • والله باید گفت که سک آقای کرزی از حنیف اتمر شرف دارد.

  • اتمر صاحت استعداد ولیاقت هر نوع پوست دولتی در افغا نستان دارد زیرا در فساد اداری مانند رهبران وقومندانان جهادی و اقایون که ازغرب بنام دمو کرا تان به افغانستان تشریف اورده است دخیل نه میبا شد.
    محترم اتمر صاخب به همان شعار قبلی خویش که میګفت (،بادستان پاک،قلب ګرم ومغز سرد بخاطر خدمت ږطن و مردم به پیش)به وظایف خویش ادامه میدهند.
    تاکه افغا نستان مثلی اتمر صاحب اشخاص صادف ووفادار به وطن جور نه سازد لاشخوران واشرار هر ګز نه میتواند به افغا نستان خدمت نما ید،
    در اخر زنده باد تمام خادستان واعضا خزب دموکرا تیک خلق (وطن) افغا نستان ،
    امریکا و تمام جهان تازه به این حقیقت پی برده است که بدون اعضا حزب قهرمان دمو کرا تیک خلق افغا نستان و کار مندان سا بقه وزارت امنیت دولتی دیګر هیچکس نه میخواهد به افغا نستان خد مت نما ید ، پا ی

    آنلاین : درمورد شخصیت اتمر صا حب

    • با شما همنظر هستم. آقای اتمر یگانه وزیری است که از ابتدای کار خویش تا اکنون در هر وزارت خانهء که کار کرده با دست پاک و موفقانه بوده. کاش نظیر وی چندین وزیر دیگر میداشتیم. برایشان موفقیت و کامیابی های بیشتر آرزو داریم.

  • این اتمر دزد ترین واستفاده جو ترین فرد در کابینۀ کرزی است .اتمر روزیکه در پشاور در موسسۀ خارجی مقرر شد یک دست پیراهن وتنبان نداشت که بپوشد وپیش آمر خار جی برود .کارمندان کمیتۀ ناروی یرای انکشاف دهات افغانستان مقیم آب دره رود پشاور لباس شمس الدین آشپز را به تنش کردند که با آن نزد آمر موسسه رفت .بعد با مهارت خادیستی خود جا فایم کرد . وقتی او را برای یک دوره کورس آموزشی (کورسی که آن را خودش اکنون ماستری می گویداما نمی گوید لیسانس حود را از کجا گرفته است که این پروگرام ماستری اش بوده است ؟) به برتانیه کاندید کردند اوسند فراغت دوازده را نداشت وآن را در کابلی بازار ساخت وبا آن سند تزویری به خارج رفت وظاهرا !! در رشتۀ ( به گمانم ) توسعه اما در اصل ... کور س را خواند . گپ های دیگری هم در مورد اواست که اکنون نمی خواهم بنویسم .برای خودش یا هوادارانش می گویم اگر می خواهند نوشتۀ مرا رد کنند بنویسند تا ان را مستند بسازم وجریان مقرری (قصۀ ماشین خیاطی) داستان زیر پل اشنغری پشاور شهرت پدر ش در ریاست پنج امنیت غیره را بنگارم.

  • اتمر صاحت استعداد ولیاقت هر نوع پوست دولتی در افغا نستان دارد زیرا در فساد اداری مانند رهبران وقومندانان جهادی و اقایون که ازغرب بنام دمو کرا تان به افغانستان تشریف اورده است دخیل نه میبا شد.
    محترم اتمر صاخب به همان شعار قبلی خویش که میګفت (،بادستان پاک،قلب ګرم ومغز سرد بخاطر خدمت ږطن و مردم به پیش)به وظایف خویش ادامه میدهند.
    تاکه افغا نستان مثلی اتمر صاحب اشخاص صادف ووفادار به وطن جور نه سازد لاشخوران واشرار هر ګز نه میتواند به افغا نستان خدمت نما ید،
    در اخر زنده باد تمام خادستان واعضا خزب دموکرا تیک خلق (وطن) افغا نستان ،
    امریکا و تمام جهان تازه به این حقیقت پی برده است که بدون اعضا حزب قهرمان دمو کرا تیک خلق افغا نستان و کار مندان سا بقه وزارت امنیت دولتی دیګر هیچکس نه میخواهد به افغا نستان خد مت نما ید ، پا ی

    آنلاین : اوباما ګم شده

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس