صفحه نخست > دیدگاه > جبهه ملی درمعرض خطر مرگ سیاسی

جبهه ملی درمعرض خطر مرگ سیاسی

آقای مارشال محمد قسیم فهیم، احمد ضیا مسعود، سترجنرال عبدالرشید دوستم، حاجی محمد محقق، الحاج محمد اسماعیل صادق، شهزاده مصطفی ظاهر ، جنرال سیدمحمد گلاب زوی، جنرال هلال الدین هلال، فضل الکریم ایماق ، احمد شاکر کارگر، قدریه یزدان پرست، سید نورالله سادات، شاهمردان قل، سرمچار و محمد صدیق چکری با این تصمیم مخالف اند وبه دلیل همین مخالفت در جریان این تصمیم گیری قرار نداشته اند
پنج شنبه 16 آپریل 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نویسنده: جمشید پویان

جبهه ملی که براساس مقتضای عوامل متفاوت داخلی وخارجی و با شرکت بازیگران نامتجانس سیاسی دریک مقطع خاص زمانی عرض اندام کرد، بعد ازیک مانور سیاسی به نظرمیرسد که آهسته آهسته به نفس های آخر نزدیک میشود. البته ازهمان آغاز تشکیل این جبهه، ساختار وافکار نامتجانس اعضای رهبری آن، ضمانت دوام وقوام آن را به عنوان یک نیروی منسجم ومتمرکز سیاسی درهاله ی ازابهام پوشانیده بود. اما گذر زمان و رفتار انسجام نیافته رهبری این جبهه در برخورد باتحولات وتعاملات سیاسی، واقعیت های درونی این جبهه را درمعرض تماشا میگذارد که حکایت از دو دستگی وناپختگی سیاسی آن دارد.

دراین اواخر بسیاری از ناظرین سیاسی به این نتیجه رسیده اند که ساختار وماهیت درونی جبهه ملی ازاعتبار یک جریان سیاسی ساقط گردیده است. این برداشت ازاین واقعیت ناشی میشود که رهبران این جبهه به دلیل عدم انسجام سیاسی و استراتیژی واحد نتوانستند درمورد معرفی نامزد این جبهه برای انتخابات ریاست جمهوری، به توافق سیاسی نایل آیند. سرانجام درنشستی که دیروز درمنزل جناب آقای ربانی صورت گرفت، آقای ربانی و قانونی دریک تبانی ازقبل توافق شده وبدون توجه به اصول و آیین نامه این جبهه وهمچنان بدون درنظرگرفتن آراء ونظرات سایر اعضای رهبری این جبهه، آقای داکتر عبدالله را نامزد این جبهه برای انتخابات ریاست جمهوری بر گزیدند.

این درحالی است که بسیاری از اعضای برجسته ی رهبری این جبهه، ازجمله، آقای مارشال محمد قسیم فهیم، احمد ضیا مسعود، سترجنرال عبدالرشید دوستم، حاجی محمد محقق، الحاج محمد اسماعیل صادق، شهزاده مصطفی ظاهر ، جنرال سیدمحمد گلاب زوی، جنرال هلال الدین هلال، فضل الکریم ایماق ، احمد شاکر کارگر، قدریه یزدان پرست، سید نورالله سادات، شاهمردان قل، سرمچار و محمد صدیق چکری با این تصمیم مخالف اند وبه دلیل همین مخالفت در جریان این تصمیم گیری قرار نداشته اند.

باتوجه به اهمیت واعتبار این اسامی درساختارتشکیلاتی جبهه ملی، بسیاری از ناظران سیاسی تصمیم جناب آقای ربانی را مبنی برمعرفی آقای داکتر عبدالله به عنون نامزد این جبهه برای انتخابات ریاست جمهوری، فاقد مشروعیت سیاسی میدانند واین رفتار نامنسجم سیاسی را نفس های آخر این جبهه در آشفته بازار سیاست افغانستان می شمارند. وقتی که رهبران جبهه ملی به عنوان یک نیروی مطرح سیاسی نتوانند برسر معرفی یکی از اعضای این جبهه برای نامزدی ریاست جمهوری به توافق برسند، و کسی را ازبیرون بسترسیاسی این جبهه به عنوان نامزد این جبهه برای انتخابات ریاست جمهوری برگزینند، قبل ازهمه چیز، بیانگر عدم انسجام وکفایت سیاسی رهبری این جبهه میباشد. معرفی داکتر عبدالله توسط آقای ربانی به عنوان نامزد این جبهه برای انتخابات ریاست جمهوری، درحقیقت به مفهوم دودستگی و انشعاب سیاسی این جبهه تعبیر میگردد که تمام دست آورد سیاسی این جبهه سرانجام درپای کسی ریخته میشود که هیچ نقشی درساختار سیاسی این جبهه نداشته است.

اما آن دسته از اعضای رهبری جبهه ملی که مخالف تصمیم آقای ربانی وقانونی قرار دارند، برتداوم فعالیت های سیاسی این جبهه تاکید می ورزند وتلاشهای سیاسی این جبهه را ممثل خواست و اراده ی بخش وسیعی ازمردم افغانستان میدانند. به باور این دسته از اعضای رهبری جبهه ملی، تصمیم جناب آقای ربانی بازتاب اراده سیاسی جبهه ملی نمی باشد و آنچه را که ایشان انجام داده اند درمغایرت با اصول وآیین نامه این جبهه قرار دارد. این درحالی است که آقای ربانی وقانونی از بستر سیاسی جبهه ملی سرگرم چانه زنی های سیاسی میباشند.

درهرحال آنچه که از این رفتار ونگرش متفاوت سیاسی به دست آید، جبهه ملی را به عنوان یک ساختار سیاسی نامنظم و انسجام نیافته درمعرض قضاوت قرار میدهد که تاهنوز نتوانسته است بر آشفتگی وپریشانی های درونی اش فایق آمده با رفتار منظم وتعریف شده وارد تعاملات سیاسی گردد. اعلان نامزدی داکتر عبدالله از طرف آقای ربانی وقانونی درحالی صورت میگیرد که سایر اعضای رهبری این جبهه درعالم بی خبری قرار دارند وبه شدت با این تصمیم مخالفت می ورزند. این دودستگی سیاسی ضمن اینکه اشفتگی عمیق سیاسی این جبهه را عریان می سازد، تاثیرات این جبهه را درتعاملات سیاسی کاملا کمرنگ می سازد وحتی حیات سیاسی این جبهه را به اعتبار یک جریان سیاسی باخطرات مرگ مواجه ساخته است. باتوجه به سرعت تحولات سیاسی و باتوجه به حساسیت زمانی و اهمیت آن برای انتخابات ریاست جمهوری، اگراعضای رهبری این جبهه می توانستند برسریک توافق سیاسی نایل آیند، این جبهه می توانست در سمت وسو بخشیدن آینده انتخابات ریاست جمهوری نقش تعیین کننده بازی نماید. اما باتوجه به آشفتگی وپریشانی عمیق درونی این جبهه، تعیین سمت و سوی انتخابات ریاست جمهوری ومدیریت بحران افغانستان توسط این جبهه انتظاریست که درحال حاضر نمیشود برای آن استدلال منطقی جستجو کرد.


کارتون از عتیق شاهد


جبهه ملی فرو می پاشد

جبهه قبل از آنکه بر اساس ضرورت هاي ملي و اولويت هاي ريشه يي در متن سياسي کشور باشد، برخاسته از تمايلات افراد ذينفع از وضعيت ناهنجار کشور است

دو شنبه 9 مارس 2009, نويسنده: محمد داود دادرس


جبهه ملی و مصطفی ظاهر!

کارتونی از عتيق شاهد


جبهه ملی، ائتلاف مقدس يا بازی كثيف

نويسنده: عزيز نوری

سه شنبه 10 آوريل 2007


چانه زنی های سياسی در دوبی

حامد کرزی، پير سيد احمد گيلانی، صبغت الله مجددی، علي احمد جلالی، اشرف غنی احمدزی و جبهه ی ملی

دو شنبه 10 نوامبر 2008, نويسنده: رزاق مأمون


جبهه شتر گاو پلنگی!

معجون نامتجانس اسلام فروشان و کمونیستان بی سواد!

يكشنبه 7 سپتامبر 2008, نويسنده: جانباز


واژه های کلیدی

انتخابات در افغانستان
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • We really thought that we better give a slight benefit of the doubt to ANF and allow the possibility of a thought that the front might have slightly moved towards political maturity with passing of time. It once again became painfully clear that ANF remains a bitterly divided and incompetent political movement. It cannot be even described as a movement but merely a loose alliance of heterogenous political groups with no specified agenda and least prospects of survival than ever before. I cannot quite understand why ANF leaders fail to agree on introducing a single presidential candidate? Therefore it hardly makes any sense to remain under a so-called umbrella of Afghanistan National Front. This is their self-prescribed political demise and will only once again make the Pashton lead assured over the rest non-pashton majority. ANF incompetence make us not worthy of ability to introduce and offer a non-pashton candidate to lead the nation. FINE IF THAT IS WHAT THEY CHOSEN OUR PLACE AS SECOND CLASS CITIZENS WILL BE GUARANTEED FOR FIVE MORE YEARS TO COME TILL THE NEXT GENERATION TAKES THE MASSES REPRESENTATION CLAIM AWAY FROM THIS BUNCH OF PASSIVE AND INCOMPETENT ANF SO-CALLED LEADERS

    • گرچی همه ميدانيستندکه جبهه ملی يک بنيادنامتجانس بودکه هرفردی ازين اعضاء افکارومنافع خودرادرنظرداشتندباوجودچنين عدم تجانس اينقدرکه دوام يافت خيلی دورازتوقع بودولی مخالفت فيهم باداکترعبدالله کاملايک انتقام گيری شخصی است وبخاطرمنافع شخصی بدين معناکه اولاوقتيکه کرزی فهيم را ازکابينه اخراج کردعبدالله ازاوحمايت نکردوبرخلاف قانونی ، جانب کرزی راگرفت اين عقده امروزباعث شده که فهيم ازعبدالله انتقام ستاندوثانيافهيم که جزمنافع شخصی خودش هيچ هدفی نداردباکرزی ميخواهدبازهم معامله وسازش کرده وبدين وسيله خودرابيحث معاون کرزی بقبولاندحالانکه اگرعبدالله رئيس جمهورشوداوچنين چانسی راديگرنداردجالب اينکه همين فهيم باوجودخيانت بزرگ ونابخشودنی که به مجاهدين ومقاومت ومليتهای ديگرکردکرزی اوراماننديک لنگ حمام بدورانداخت بازهم بزيرچپن کرزی پناه برده وميخواهدهمچوعروسکی فقط بنام معاون بارديگرمطرح شودمردچنين ذليل وخائن ورزيل وشرفباخته وکثيف ومنفورهنوزهم خودراجانشين مسعودپنداشته وميخواهدبنام مجاهدين وتاجکهاتجارت کنداوکسی است که بنابراسنادمنتشرشده دربدل يک ميلياردالرخون مسعودومقاومت وسرنوشت مليتهای ديگررابامريکاورهبران قبيله فروخت ونفرين ابدی تاريخ راباعبدالله وقانونی وعارف برپيشانی خويش حک کردبه هرحال اوفردتجريده شده ازمردم نجيب وقهرمان پنچشيروتاجکهاومردم افغانستان است وهيچ تأثيری برروندانتخابات وتحولات افغانستان نداردونبودش درجبهه ملی نيزبهتراست حقيقت نهان نيست بيدل ولی تيره نگهاهان کوراند عجب کشوری داريم کسيکه باِيدمحاکمه واعدام شودراجع به سرنوشت مردم هنوزهم نظرميدهدو---

    • یک نکته را نباید از نظر دور داشت، استاد ربانی رهبر جمعیت است، و جمعیت یکی از بزرگترین احزاب در افغانستان می باشد، ربانی تا حالا توانسته است، به شکلی، ساختار جمعیت را حفظ کند و کسانی دیگری نظیر فهیم و چند فرد دیگری که در آن گروه هستند، بدون جمعیت و شورای نظار، کسی نیستند. داکتر عبدالله بهترین گزینه برای جبههء ملی است، و عدم حضور فهیم خان در آن بیشتر از اینکه به جبهه ضربه بزند، به وجهه خود مارشال فهیم ضربه خواهد زد. کسی به مارشال رای نمی دهد، مردم در طول پنج سال گذشته کرزی را آزموده اند و بیرون کردن فهیم خان از قدرت را توسط کرزی نیز دیده اند، لذا رفتن دوبارهء فهیم به سوی کرزی و سخنان بیهوده دال بر اینکه وحدت به وجود بیاید و .... این حرفهای خام و بی معنایی است که در بازی سیاسی مفهومی ندارد و ناشی از ساده لوحی سیاسی می باشد.

      داکتر عبدالله باید برنامه و تیم کاری خود را بر گزیند و با شفافیت به رقابت های انتخاباتی گام بگذارد. فهیم و دیگرانی که در جبهه هستند، اگر همت دارند و به خود باور دارند، باید از وی حمایت کنند و فریب کرزی و دارو دسته وی را نخورند. کرزی مهرهء سوخته است، به درد کشور نمی خورد. باید از وی عبور شود.

    • ميرهزارچرابارهانظريات مراسانسورکرده ای روزی من بالاخره درسايت ديگری ترارسواميکنم درچندين موردمن نظردادم وقتی مخالف نظرتوبوده نشرنگرديده است توخودکه اين همه لاف ازأزادی بيان ميزنی فرق ميان تو وخرم درچيست ؟ أخراين فهيم خرکله دم ازنظام پارلمانی ميزدوکرزی طرفدارنظام متمرکزرياستی است چطوراينهاباهم توافق کردندمعلوم ميشودکه فهيم کدام مبداء ومعياری جزقدرت خواهی نداردخوب شدکه بوش برأمد

    • فهيم نه بحيث يک پارلمانی خواه يامدافع حقوق مردم خصوصا مجاهدين ومشارکت ملی وعدالت اجتماعی ومخالف نظام متمرکزرياستی وفساداداری حاکم بلکه بحيث مهره وجاسوس کرزی درجبهه ملی رفته بوده تاجبهه را ازداخل درهم کوبدواعضايش رابطرف کرزی بکشانداودرحقيقت بحيث ستون پنجم حکومت درجبهه فرستاده شده بوده وامروزبالاخره چهره واقعی اش برملاشداين مردمسخ شده واوباش جاهل نه شرف داردونه غيرت أنچه راکه براوکرزی کردکسی به دشمن خودنمی کندباوجوديکه چقدردروازه موترکرزی راهمچويک باديگاردحقيرش بازوبسته ميکردوچطوردربقدرت رساندن اوفقط همين فهيم نقش داشت اوبه قانونی دربن وظيفه ميدهدکه فقط کرزی رابرگزينيدچقدردرلويه جرگه هابدفاع ازاوپرداخت ولی چنان مارشالک کاغذی راخلع قدرت کردکه کسی قوماندان امنيه يک ولايت رابدون جرم وگناهی چنين کرده نميتواندعلاوه برين کرزی وتيم اوکوشيدندفهيم وديگرهمنسگران مسعودرابحيث مجرمين جنگی به محاکم بين المللی بکشانندبدستورهمين کرزی برايشان دوسيه واسنادتهيه شدامروزاين مرداحمق بازباکرزی ائتلاف ميکندمگرتيم کرزی تغيرخواهدکرد؟ فساداداری نابودخواهد؟شداداره ضعيف وعقيم همچنان باقی نخواهدماند؟پس باماندن کرزی وتيم اودرقدرت بامعاونيت فهيم چی چيزی تغيرخواهدکرد؟ مگرمردم افغانستان وجامعه بين المللی اين وضع راهنوزهم تحمل کرده ميتوانند؟فهيم فقط ميخواهدمعاون رئيس جمهورباشددرست مانندخليلی تجريده شده ازمردم نجيب هزاره اودرجرگه هاهم روی هيچ چيزی جزمعاونيت نمی انديشيدفقط ميگفت بايدمن معاون باشم به همين خاطرهم ازسيستم رياستی حمايت ودفاع کردچون درين توهم بودکه تا ابدمعاون خواهدماندبلی قدرت معبوداوست اوکه درخيانت وخون فروشی دست همه رابست جزبقدرت نمی انديشدولی ديگرمردم پنچشيرخصوصامجاهدين بحيث يک خائن وخونفروش ومعامله گروقدرت پرست اوراميشناسندودرين ولايت کدام اعتباروحيثيتی نداردچون اوپولی راکه ازامريکاوانگليس وکرزی گرفت يک دالرش رابه کسی ازمجاهدين واقعی ندادهمه رامحکم کردفقط مقدارناچيزی به چندچاپلوس وبلی گوی خوداگرداده باشدديگرهمه رادرتجارت انداخت وزمين خريداورامجاهدين ديگرخوب ميشناسندباميدروزيکه شاهدمحاکمه اوباشيم وماذلک علی الله بعزيز

    • گرچی هردوبأرمان مسعودومجاهدين ومليتهای اسيرومظلوم خيانت کردندولی باخروج فهيم ازجبهه ملی حتی بامرگ فهيم ماهيچ چيزی را ازدست نخواهيم دادچون اونه سياستمداراست نه مردمی است نه بادرک وفرهنگ است باتقوی وشخصيت اسلامی وملی داردونه ديگرزمان جنگ است که بامثال اونيازی باشدفقط يک شادی است که سرش کرزی شادی بازی ميکند درحاليکه وجودعبدالله هزارمرتبه درجبهه ملی مفيدتراست چون هم درسطح ملی وهم درسطح بين المللی نفوذوطرفدارداردهم دانش داردهم سياستمدارباتجزبه است که اشتباهات گذشته خودراتکرارنخواهدکردهم وفاداربه مسعودوخانواده اوست درست برخلاف فهيم وهم چندين زبان رايادداردکه ميتوانداهداف جبهه رابرای جهان برساندپس خروج فهيم ازجبهه وحمايت ازعبدالله کارخيلی درست ومفيداست بگذارهمچوسگ ازدربارپاسداری کندوبدنبال کرزی بدودسرانجام پشيمان خواهدشدچون ديگراين فاحشه سياسی خريداری نداردياهو

    • Just wanted to write a brief explanatory note about my above remarks. I wrote it on the evening Mr martial gave that non-sense interview to the media which made me like most of us feel so disappointed about ANF. However I am very pleased to learn from ANF spokeperson Mr Sancharaki’s anouncement that Dr Abdullah is the agreed candidate by most ANF leaders. It does certainly revive some hopes as Dr Abdullah seems the most credible and wise candidate the front should offering who stands a real chance of success. This of course will become true if ANF leaders encourage their followers to support this candidate or at least not allow themselves to work as obstacle so people can freely express their votes

      Note: I apologise for writing in English, it is because I dont have access to software supporting Farsi

    • فهيم باچنين مخالفتی ثابت کردکه بدمکرسی وپلوراليزم باوری ندارداوميخواست نظرشخصی خودرابرديگراعضاء ورهبران جبهه بقبولاندحالانکه دردمکرسی اصل اين است که اقليت بايدنظراکثريت رادرهمه امورپذيرفته وتمکين کنداين کاملايک امرطبيعی است که برای نامزادواحدی اجماح درجبهه ملی صورت نگيردبنابرين مهم اين است که رأی اکثريت به هرنامزادی می بودبايداقليت باين رأی احترام ميگذاشت ولی فهيم برعکس ميخواست رأی ونظراومعيارقضاوت وفيصله شورای رهبری جبهه ملی باشدوهرچی اوميگويدچنان شودمگراوکسی نيست که مرتکب قبيح ترين اشتباهات درگذشته شد؟ اوبحيث عنصرضددمکرسی وديکتاتوروخودمحوربايدعوض مردم وجبهه ملی فقط باکرزی باشدچراکه زاغ بازاغ کندپرواز

    • محقق عضو جبهه ملی نیست.

  • آنهایکه از داکتر عبدالله دفاع می کنند و مارشال فهیم را بد کوهی می کنند باید بدانند که ، داکتر عبدالله جاسوس سیا بوده و به دستور آنها دست به این اقدام زده است. مارشال فهیم از جمع مجاهدین است که تمام عمرش را صرف جهاد کرده و از بدو تاسیس جبهه مردانه وار حضور داشته، نه مانند عبدا لله یک روز با احدی و روز دیکر با احمدزی و روز دیکر در سفارت امریکا. فهیم مردانه در برابر این مرد هزار چهره ایستاده شد ، تا نه شود باز هم این مرد هزار جهره با استفاده از ناخون افکار جبهه در خدمت بادارن امریکایی خود این ملت بیچاره را نه فروشد. شما یک بار از خود سوال کرده اید ، که این عبدلله با آنهاییکه هنوز صداقت شان برای جبهه زیر سوال است نزد اوباما جه می کرد، چرا آن زمان مردانه چون فهیم خان در کنار جبهه قرار نه کرفت که با دیکران بندو بست کرد. او طی این ۸ سال کجا بود که به یک باره کی چون سمارق در درون جبهه روید و امروز دعوای ریاست جمهوری دارد. موضوع روشن است او وظیفه تضعیف جبهه را به دستور باداران خود دارد. این مرد حقه باز به ادامه خیانت های قبلی خود چون قتل احمد شاه مسعودو داکتر عبدالرحمان، این بار برای بربادی تمام مجاهد ین کمر را بسته است. ما باید با تمام نیرو جلو این مرد هزار چهره را کرفت وبرای افشای چهره این حقه باز کمر را بست. او لیاقت یک مدیریت را ندارد چه بسا...... .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس