صفحه نخست > حقوق بشر > آزادی بيان > زورش به برادر يونس قانونی نمی رسد؟

زورش به برادر يونس قانونی نمی رسد؟

امرالله صالح زورش فقط به خبرنگاران می رسد!
کامران میرهزار
چهار شنبه 16 جنوری 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

پنج عکس پنج سند!

عکاس: حميد

5 عکسی که ما در اينجا مانند سند به نمايش گذاشتيم نشان از عملکرد امرالله صالح است. آقای امرالله صالح ظاهرا فقط زورش به خبرنگاران می رسد و هر چند وقت يکبار آنان را تحت تعقيب، شکنجه و بازداشت قرار می دهد. اين سه عکس نياز به توضيح ندارد اما هشتم جوزای سال 1385 را به خاطر بياوريد! کابل از کنترول دولت خارج شده بود، پوليس با تغيير لباس همراه با آشوبگران، در کار چپاول و تخريب بود. آشوب که از صبح روز دوشنبه از قسمت شمالی شهر شروع شده بود، تا ظهر همان به مرکز به مرکز و نقاط ديگر شهر رسيد. در اين آشوب به اموال شخصی و دولتی و چند موسسه دستبرد زده شد و برخی جاها نيز به آتش کشيده شد.

از روز دوشنبه هشتم جوزای سال 1385 بسياری به اين باور رسيدند که حکومت سست آقای کرزی قادر به کنترول و اداره ی کشور نيست. پس از اين ماجرا بود که بسياری از تاجران و کسانی که سرمايه داشتند و می خواستند که در چرخ اقتصادی کشور سهيم شدند، افغانستان را ترک کردند. بسياری از کسانی که سرمايه هايی اندک داشتند نيز، با شکست مواجه و حذف شدند. آشوب هشتم جوزا را معمولا از چند زاويه ی متفاوت می نگرند. برخی می گويند که اين آشوب نبوده و بلکه يک خيزش عليه دولت حامد کرزی بود.

در اين ميان عملکرد امراه ب صالح، رييس امنيت ملی کشور نيز قابل توجه بود. او در يک نشست خبری اعلام کرده بود که آشوبگران بازداشت خواهند شد اما برادر آقای يونس قانونی استثنا می باشد.

5 عکس زنده از همان روز هشتم جوزای سال 1385،و مشخصا در 4 عکس برادر آقای يونس قانونی را در سرک دارالامان و يکی از کوچه های فرعی آن در غرب کابل نشان می دهد که با آشوبگران همراهی می کند.

حالا به اين خبر روزنامه راه نجات توجه کرده و خود قضاوت کنيد:

امرالله صالح:

تا زمان دستگیری تمام آشوب‌گران تحقیقات ما ادامه دارد

پنج شنبه، 1385/3/18 ـ 16:30

امرالله صالح رئیس امنیت ملی گفت، تا زمانی که تمام آشوب‌گران در حادثه 8 جوزا را دستگیر نماییم، به تحقیقات خود ادامه می‌دهیم.

رئیس امنیت ملی که دیروز در جمع‌ خبرنگاران سخن می‌گفت، افزود: ما با همکاری وزارت داخله تا حال 250 نفر از افراد آشوب‌گر در حادثه 8 جوزا را دستگیر نموده‌ایم.

صالح اظهار داشت: از جمله 250 نفر دستگیرشدگان 141 نفر در حبس می‌باشند، که 52 نفر آنان اعتراف دارند که در آتش‌سوزی تأسیسات دولتی و خصوصی 8 جوزا دست دارند و 10 نفر از آنان محرکینی‏‌اند که دست به خشونت زده‌اند.

صالح خاطرنشان ساخت: یک تعداد از محرکین که در آتش زدن، چپاول و حمله به تأسیسات دولتی دست داشتند، موقعیت خود را تغییر داده و از کابل فرار نموده‌اند.

وی ادامه داد: ما تلاش می‌کنیم که حقایق آشو‌ب 8 جوزا را به دست آوریم و به اساس شهود و شواهد یک تعداد معلومات را در اختیار مردم قرار دهیم.

رئیس امنیت ملی تعداد زخمی‌ها را در حادثه 8 جوزا 122 نفر و تعداد کشته‌شدگان را در مجموع کمتر از 20 نفر عنوان نمود، و در جواب سئوالات ژورنالیستان گفت: تا کنون ما به نتیجه نرسیده‌ایم که کدام سازمان سیاسی، سازمان‌دهنده این خشونت بوده ‌است یا خیر؟

شاعر و متخصص سیستم های معلوماتی
سردبیر و ناشر کابل پرس?
هزاره از هزارستان

آنلاین :

Work and Poetry

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • اینها که آشوبگران نیستند و اگر هم باشند این صحنه بعد از آشوبگری را نشان میدهد. پولیس ثاروندوی وضعیت را در کنترول دارد. در این عکس ها کسی سوته و چماق بدست دیده نمیشود. فقط عساکر دولتی سلاح به شانه دارند. عجیب است...

    • برادران محترم هر یک عجب خان و کسی که نامت را نوشته نکردی سلام . هدف از این عکس شاید این باشد قرار گفتار آقای میر هزار که امراله صالح امر کرد که(( به جز برادر قانونی ))دیگران را که در شورش دست داشتن گرفتار کنید . در صورتیکه برادر قانونی هم در شورش دست داشت . در ضمن زمینه عکاسی باید گفت در این شرایط فکر میکنم که بی حد مشکل است تا عکس های که خبر ساز باشد گرفت و این خبر نگار نتوانسته که عکس را به میل دل شما همراه با چوب چماق بگیرد امید عکاس مذکور را مورد عفو قرار دهید . موفق باشید

  • من در این عکس ها چیزی که دال بر آشوبگری باشد ویا آن را ثابت نماید نمی بینم .فقط چند تا پولیس ویکی دوتا کمره به دست .به گل روی میر هزار می گویم شاید برادر قانونی در این آشوب ها شریک بوده باشد اما این تصاویر آن را ثابت نمی کند .حتا تاریخ هم ندارند .من بی خبر از ژورنالیزم این چنینی می اندیشم این که پدر کلان ژورنالیزم را چد در نظر است من نمی دانم.

    • فريد جان خواننده ی خوب. سه عکس را تبديل به پنج عکس کردم تا آنچه نيافتيد را بيابيد. در دو تصوير اضافه شده اگر دقت کنيد خبرنگار تلويزيون آريانا را هم می بينيد و چند خبرنگار ديگر را هم. درباره ی تاريخ که گفتيد معمولا کسانی که به شکل غير حرفه ای عکس می گيرند، دوربين ديجيتال خود را با تاريخ عيار می کنند. اما شما به من نشان بده که چند عکاس حرفه ای روی عکس خود تاريخ گذاشته اند. در ضمن ما پدرکلان ژورناليزم نيستيم و اگر اينقدر به ما اعتبار داری که ما را پدر کلان ژورناليزم خطاب می کنی از ما بشنو که تاريخ همان تاريخی ست که در بالا گفته ام. اگر باز هم ترديد داری، با تلويزيون آريانا به تماس شو، آن ها فيلم هم دارند.

  • عنوان مطلب چندان با واقعیت همخوانی ندارد. قضیه بر سر رسیدن زورش به برادر یونس قانونی نیست، بلکه قضیه اینست که امرالله صالح و قانونی هردو از یک جنس اند و گفته اند کبوتر با کبوتر زاغ با زاغ کند همجنس با همجنس پرواز.

    قانونی و صالح هردوی به گروه وطنفروش جمعیت اسلامی وابسته اند.

    • آقای میر هزار
      درین عکسها چیزی دیده نمی شود که به آن آشوب نامید. فکر می کنم نزدیک خانه قانونی در خیرخانه باشد و محافظان پولیس هم. هیچ مدرکی نیست که نماینگر اشوب باشد. آقای قانونی ضرورت ندارد برادر خود را بفرستد و آنقدر حماقت هم نخواهد کرد. میتواند صد ها نفر خود را در آشوب شامل سازد. شما نگفتی عوامل آشوب چی بود؟ اگر آن قضیه در دشت برچی رخ می داد آنرا آشوب می گفتید یا تظاهرات علیه جنایت علیه بشریت؟

  • زورت داد جوان!باز هم برایت تکرار می کنم که این تصاویر دخالت شخص مورد نظرت را در آشوب ثابت نمی سازد ( انچه تو در پی اش استی )در ایت تصاویر جوانی با لباس های اظو کشیدگی دربین جمغی ازخبر نگاران تعدادی از پولیس ومنسوب اردوی ملی دیده می شود نه سنگی به دست دارد ونه چوب و چمماقی . ختا اطرافیانش نیز آشوبگران نیستند .هیچکس باور نخواهد کرد که برادر رهیس پارلمان دربین اجتماعی از خبر نویسان وفوتو راپور تران در حالی که اور امی شناسند واظرافش را گرفته اند با آن حال واحوال در صدد ایجاد آشوب باشد .اگر موجودیت مخض او در آنجا دال بر آشوبگری باشد پس حبر نگاران وپولیس ها ی موجود در صحنه نیز آشوبگران اند .من از ژور نالیزم چیزی نمی دانم اما از آنجا که روش خودت با موضوغ پولیسی است تا ژورنالیستیک برایت می گویم که این تصاویر اهمیت محکمه پسند ندارد .خودت که به تعداد سر پر موی خودت ادعا داری کتاب حوامده زخمت دیگری نیز بکش واین بار به تعداد موی های سر بابای ملت (شش موی) در حقوق وقانون مظالعه کن .اینکه ما را به تلویز یون آریانا راجع می سازی در واقع چیزی را که خود در صدد اثبات آن هستی به عهدۀ ما می گذاری .این وظیفۀ خودت است که برای تقویۀ سند!! ارایه شده ات اسناد ممد جست وجو کنی .با ایت خواله کردن آخری ات نه تنها نیاز ت را به مظالعه حفوق وفانون بل به مظالعۀ بیشتر ژورمالیزم نیز احساس کردم.وطندار قهر نشوی با آن همه باز هم تورابرادرانه دوست دارم .

  • سلام به همه دوستان:جهت آگاهی هرچه بیشتر شما میخواهم یک اندازه معلومات در رابطه به این موضوع را به شما عزیزان پیشکی کنم .عکس های را که در بالا مشاهده کردید همه را من خودم عکاسی کردم و خودم شاهد این صحنه بودم و موضوع از این قرار بود.که شخصی را که با لباس سرخ مشاهده کردید از جمله کسانی بود که در چورچپاول و به آتش کشیدن یک تعداد وسایل و وسایط تلویزیون آریانا نقش مرکزی را داشت و همچنان رستورانت و پیزا که در جوار تلویزین آریانا بود به دست همین جوان کاکه به آتش کشیده شد البته چیزی بسیار جالب در این عکس ها این است ، زمانیکه پولیس و مسولین امنیتی این شخص را دستگیر نمودند در آن زمان برادر یونس قانونی این شخص را از چنگال پولیس نجات داده و به داخل پارلمان با خود برد این همه را بنده به چشمان خودم دیدم از قول کسی دیگر نیست و انشاالله که تصاویر ویدیویی آنرا حتما به شما پیشکش خواهم نمودکه خود این شخص به زبان خود اقرار کرده است که (ما از دهمزنگ که تا پیش پارلمان آمدیم هر چه از دستمان شد کردیم چون که دل ما زیاد عقده داشت).

  • هر چند هدف ارنشر این تصاویر اثبات اشتراک برادر قانونی در آشوب های هشت جوزا است وته موضوغ نجات آشوب گری از دست پولیس توسط برادر فانونی که اکنون جناب خمید کسی که تا کنون نامی از وی در میان نبود ویک باره پیدا شد وادغای ملکیت بر تصاویر را نمود اما با وجود آن اگر گفتار خمید آقا را ملاک بدانیم که برادر قانونی جوان سر خ پوش را از دست پولیس نجات داد وبه داخل پارلمان برد واکنون از جریان تخقیق وی ویدیو قلمی در نزد حمید آقا موجود است پس چگونه می شود هم از نجات صحبت کنیم هم از موجودیت ویدیوی تحقیق .گفته حمید آقا می رساند که بردن جوان سر خ پوش به داخل پارلمان به منظور نجات او از چنگال پولیس نبوده بل دستگیری بوده است چه بعدا بنا به کقتۀ صاحب تصاویر ویدیوی تحقیق از وی نزد جناب شان موجود است اینکه اگر او در این ویدیو از خرابکاری های خودش اقرار کند اشتراک برادر قانونی را ثابت نمی کند.باید از قبل می گفتم که من وکیل دفاع برادر فانونی نیستم بل این ها را آشوبگران بزرگی می دانم که در این "آشوبگ "ها اشتراک نمی کنند .اما اعتراض من به شیوۀ ناقص کار است وهر یک از این اتهامات بدون اثبات خود نقض صربح قانون است ومرتکب آن مجرم.شکران خدای را شما به جا آرید که با مردمانی سرو کار دارید که از خقوق خود آگاهی ندارند ورنه این اتهامات ضعیف موجب مخکومیت آنها نه بلکه دلیل فظغی علیه شما به عنوان "انتساب اتهام دروغ "قابل جزا می گزدد .اینکه کامران میر هزار تصاویر گرفته شده توسظ دیگری را بدون ذکر اسم وی به نمایش می گذارد شاید مختص به اصول روزنانه نگاری منحصر به قرد خود شان باشد .اما اینثدر می دانم که رعایت حقوق معنوی دیگران کنوانسیون متفبر جهانی است وهر چند افغانستان به آن نپیوسته است اما مما که از پابند ی خود به اصول واخلاق گپ می زنیم اخلاق به ما چنین ندایی می دهد " هوشیار !حق دیگری تلف نشود ."

    • آقای فريد خواننده ی خوب. گپ شما درباره ی حقوق معنوی صحيح و بجا می باشد و من می پذيرم.

      عکاس اين عکس ها آقای حميد يکی ديگر از خوانندگان خوب کابل پرس? می باشد. اما از آنجايی که ممکن مشکل امنيتی برای او بوجود می آمد، از ذکر نام وی در ابتدا خودداری شد. ساعاتی پس از نشر عکس ها، با توجه به اظهار علاقه ی آقای حميد برای درج نامشان و توجه به اين نکته که ايشان در حاضر در افغانستان نمی باشند، نام ايشان به عنوان عکاس اضافه شد.
      اين نکته به اين دليل خاطر نشان شد که غرض نقض حقوق معنوی عکاس نبوده و بلکه مساله ی امنيت وی در ميان بود.

      شاد باشيد

  • کار یک ژورنالیست حرفه یی دفاع و یا ملامت کردن کسی نیست. کار ؤورنالیست نشان دادن است. اگر قرار باشد که قانونی یا برادرش و یاهم کسانی که در هشتم جوزا به آشوب دست یازیدند محاکمه شوند، ژورنالیست باید حرفی نگوید که طرفداری از یک جانب را نشان بدهد.

    ژورنالیست وظیفه دارد که ادعای همه جوانب قضیه را در گزارش یا تحلیل خود درج کند. در آنچه آقای کامران میرهزار به سر میرساند به روشنی می بینیم که کارشان ملامت کردن و محاکمهء یک گروه خاص است. ژورنالیزم آقای میرهزار چیزی جدا از ژورنالیزم سیاسی و حزبی نیست.

    میرهزار از جنایاتی که به حزب وحدت نسبت داده میشود، چیزی نمیگوید. بلکه به دنبال قانونی، فهیم دوستم و ربانی است.

    تا رسیدن جامعهء ما با یک مطبوعات آزاد و غیر وابسته که بتواند مورد اعتماد همه قرار بگیرد راه درازی در پیش داریم اما به یقین که این راه از "رها" یا "چای داغ" آغاز نمیشود. چرا که این دو نهاد زیر نام ژورنالیزم آزاد درجهت امیال و برنامه های گروه های به خصوص سیاسی عمل میکند.

    به طور مثال: باید میرهزار در گام نخست این سوال را چواب میداد که، آیا آنچه در هشتم جوزا صورت گرفت، از سوی کدام سازمان سیاسی به راه افتیده بود؟

    اگر این کار، کار یک سازمان سیاسی بود، باید عقل های خود را به کمک بخواهیم که چگونه پس از کشته شدن افراد بیگناه توسط سربازان مست امریکایی در سرای شمالی این سازمان توانسته باشد، هزاران نفر را به خیابان ها بکشاند و به چور و چپاول دست بزند؟ اگر ما چنین سازماندهندگانی داشته باشیم، باید نابغهء سازماندهی بوده باشیم. درحالی که همچو مثال دیگری در طول تاریخ کشور نداریم که یک سازمان سیاسی بتواند به این سرعت عمل کند.

    وانگهی باید کشته شدن مردم توسط سبربازان امریکایی نیز توسط همین سازمان سیاسی سازمان داده شده باشد. ایا این باور کردنی است؟

    اما کامران میرهزار توجه به علل اساسی ماجرا ندارد. بلکه تلاش آنها اینست که آیا میتوان درین ماجرا افراد و گروه های غیردلخواه خویش را ملامت کند یا خیر؟

    چین ژورنالیزمی، را تنها میتوان ژورنالیزم پروپاگند، ژورنالیزم یک حانبه، ژورنالیزم حزبی و سیاسی خواند و بس، نه ژورنالیزم آزاد و بیطرف.

    مسلک ژورنالیزم زمانی میتواند مقدس باشد که درپی پیدا کردن حقیقت باشد نه در پی اتهام بستن و پیچاندن حریفان در ریسمان تهمت.

    یک خبرنگار نباید با احساسات خود بنویسند بلکه باید با درنظر داشت حقایق بنویسند. ولو این حقایق تلخ بوده و خلاف فرضیه ها و خواست های شخصی اش باشد...

    برای کامران میرهزار بسیار دور است که به این مقام برسد.

  • تغییر جدیدی که در ژورنالیزم آزاد آقای میرهزار آمده است، به مدعیان آزادی مطبوعات مبارکباد. حالا پیام ها پس از تایید گردانندگان سایت نمایش داده خواهند شد (یا به قول آقای میرهزار نمایان خواهند شد، خود شان به دل خود شان؟). به هر حال این بحث، بحث دیگریست که باید به آن پرداخت و از آقای میر هزار سوال کرد که پس از آن همه گزکردن ها در ساحات دینی، سیاسی و اقتصادی و ناز و فخر به اینکه "کابل پرس? سانسور" نمی کند، چطور شد به سانسور روی آورد.
    در مورد عکس ها، آقای فرید مستدل گفتند که لازم به تکرار آن نیست. اما یک سوال در ارتباط به سخنان آقای حمید، به گفته آقای میرهزار، عکاس این عکس ها در ذهن خطور می کند و آن اینکه با وجود این همه عسکر دریشی پوش و غیر دریشی پوش، چطور شد که برادر قانونی شخصا اقدام به دستگیری آن جوان کرد؟ باز آن جوان به گفته خودش از دهمزنگ شروع کرده بود به دارالامان (مقر پارلمان) رسیده بود، در حالی که اشاره معنا دارد آقای میرهزار به قسمت های شمالی شهر بود.
    تا جایی که شنیده ام، قانونی چند برادر دارد. این کدام برادرش است. نامش چی و وظیفه اش کدامست؟ خبری که در بالا آمده نکات مبهم فراوانی دارد که یک ژورنالست حرفوی (اگر باشد) آن را مرتکب نشود.
    صحت تان را می خواهم.

  • به افتخار کاندید شدن یونس قانونی — مبارک

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس