Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 58507

مرگ مشکوک یک زن به اثر شکنجه شدید در کابل

31 می 2012, 11:21, توسط Nicolas Sarkozy az Paris

اسلام حقی را برای زن قرار داد که چه در زمان پیش از اسلام و چه بعد از آن (حتی تا اواخر قرن گذشته) از آن محروم بودند و آن حق مالکیت شخصی زن بود. براساس شریعت اسلام، حق زن در رابطه با پول، اموال غیرمنقول و یا دیگر دارایی هایش کاملاً شناخته شده است و این حق چه آن زن مجرد باشد و چه متأهل، هیچ تغییری نمی کند. او تمام حقوقش را برای خرید، فروش، رهن یا اجاره ی هر یک و یا تمامی دارایی هایش در اختیار دارد و در هیچ جای قانون ذکر نشده که زن بخاطر جنسیتش، کوچک تر و کم ارزش تر از مرد است. لازم به ذکر است که این چنین حقوقی، هم برای اموالی که پیش از ازدواج بدست آورده و هم اموالی که پس ازآن بدست می آورد، واقع می شود.
با توجه به حق زن برای جستجوی شغل، ابتدا لازم است گفته شود که اسلام نقش زن رادرجامعه به عنوان نقش مادر و همسر که نقشی بسیار مقدس و ضروری است، قلمداد می کند. خدمتکاران و پرستاران کودک نمی توانند جای مادر را به عنوان آموزنده ی درستکاری، و تربیت کننده ی کودکانی بدون پیچیدگی روحی و با پرورش صحیح بگیرند. اینچنین نقش ضروری و شریفی که بصورت گسترده ای آینده ی جوامع را شکل می دهد، نمی تواند به عنوان اعمال «پوچ و بیهوده» در نظر گرفته شود.
اما در اسلام برای منع زن از کار کردن در خارج از خانه در هنگام ضرورت، بخصوص زمانی که کار مورد نظر متناسب با طبیعت زنانه ی اوست و جامعه به آن کار بسیار نیاز دارد، هیچگونه حکمی وجود ندارد. نمونه هایی از این شغل ها پرستاری، معلمی (بخصوص برای بچه ها)، و پزشکی هستند. علاوه براین برای استفاده از استعداد استثنایی زنان در هر رشته ای، هیچ محدودیتی وجود ندارد. حتی در مورد مقام قضاوت، که شاید نگرشی شک برانگیز درباره ی تناسب زنان در این مقام به خاطر طبیعت احساسی تر آن ها وجود دارد، می بینیم که متفکران اولیه ی اسلام مانند ابوحنیفه و طبری بر این عقیده بودند که هیچ مشکلی در این رابطه وجود ندارد.
اسلام همچنین حق وراثت را به زن برگردانده است و این مسئله پس از آن بود که خود زن در برخی از فرهنگ ها به عنوان کالای وراثتی تلقی می شد. سهم او از ارث کاملا به خودش تعلق دارد و هیچ کس مثل پدر و یا شوهرش نمی تواند نسبت به آن ادعایی داشته باشد.
« براى مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جاى گذاشته‏اند سهمى است و براى زنان [نیز] از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جاى گذاشته‏اند سهمى [خواهد بود] خواه آن [مال] کم باشد یا زیاد نصیب هر کس مفروض شده است.»[۱]
سهم زن در اکثر موارد نصف سهم مرد است، اما این موضوع هیچگونه دلالتی بر این مسئله ندارد که ارزش او نصف ارزش مرد است! به نظر می رسد پس از ارائه ی شواهد قاطع درباره ی رفتار عادلانه با زن در شریعت اسلام، استنباط چنین مسئله ای با توجه به مسائلی که در صفحات قبل ذکر شد متناقض باشد. براساس شریعت اسلامی این نوع تغییرات در حقوق وراثتی تنها با تغییرات موجود در مسئولیت های اقتصادی مرد و زن منطبق است.
مرد در اسلام کاملا مسئول حفظ و صیانت هسرش، فرزندانش، و در برخی موارد بستگان نیازمندش، بخصوص زن ها است. در این مسئولیت، نه بخاطر ثروت همسر مرد و نه بخاطر دسترسی او به هرنوع درآمد شخصی که از کار، اجاره، سود، و یا هر ابزار قانونی دیگری کسب کرده هیچگونه اعواجی صورت نمی گیرد و از مقدار آن هم کم نمی شود.
از سوی دیگر، زن از لحاظ اقتصادی بسیار محفوظ است و ادعا های بسیار کمی نسبت به دارایی هایش می شود. دارایی های پیش از ازدواج زن به شوهرش منتقل نمی شود و او حتی نام خانوادگی اش را هم حفظ می کند. او مجبور نیست دارایی هایش برای مخارج خانواده ی پدریش و یا پس از ازدواج درآمد هایش را به این منظور برای خانواده ی خود خرج کند. او حقی بنام «مهر» دارد که در زمان ازدواج از شوهرش دریافت می کند. اگر طلاق بگیرد از شوهر پیشین خود نفقه دریافت می کند.
بررسی قانون ارث در چارچوب کلی شریعت اسلام نه تنها عدالت بلکه مقدار بسیار زیادی شفقت و مهربانی را نشان می دهد.

جستجو در کابل پرس