Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 68165

آمرجنایی حوزه ششم امنیتی کابل برای رهایی دست به دامان وکلای پارلمان شد

1 دسامبر 2012, 14:21, توسط کاتب

به عنوان یک انسان آنچه در 18 سنبله رخ داد را تاسف برانگیز می خوانم؛ و هر کسی را که در این رویداد نقشی خلاف ارزشهای انسانی داشت را به شدت نکوهش می کنم و بدون برچسپ زدن به این گونه اشخاص آنها را به وجدانهای بیدار می سپارم که هر عنوانی به آنها می دهند بدهند. برادر عزیز کمی دلم گرفت از لحنی که داشتی و یکبار دیگر متاسفانه سادات را به صورت عموم اقلیتی خود فروخته و ناشایست خواندی.
چرا ما نمی توانیم به یک انسان به دیدی مستقل بنگریم؟! آمر جنایی حوزه ششم یک انسان است با عقده و خواسته های شخصی اش؛ حال این می تواند هزاره باشد تاجک باشد پشتون یا سادات؛ به نظر من اگر کمی عمیق تر بنگریم می توانیم این را بپذیریم که این آقای سادات کاری که کرده شدیدا مورد نکوهش همه هست حتا منی که حالا قوما سادات خوانده می شوم. من خود را جزو جامعه تشیع و هزاره می دانم همان طوری که دیگران مرا هزاره می خوانند و حداقل من هزاره بودنم را نزد کسی انکار نکردم. من از جنس توام برادر دیگران مرا و تو را به نام ما می شناسند؛ ما از یک مردم هستیم و همیشه می گویم که مردم ما و این مفهومی جز قبول هزاره بودن نیست. اگر واقعه 18 سنبله رخ می دهد و وقایعی مشابه در طول تاریخ این کشور، ما با هم درد کشیدم و سوختیم. پشتونها همه ی مارا به نام هزاره کشتند و می کشند و دیگران هم به تعقیب آنها. مرا از خودت جدا نکن؛ بله من یک اقلیتم اما به بازوی تو نیاز دارم. باور کن من در اوج بی کسی در بهبوهه مشکلات و بحران از تو طلب کمک کردم و خواهم کرد. مگر سادات تشیع جایی غیر از غرب کابل زندگی می کنند؟!؛ آیا آنها در خیر خانه و ده سبز و کارته نو آشیان گزیده اند؟!؛ خودت می دانی که خیر. ما در پناه کسانی که به حرمت پیامبر به ما احترامی داشتند، که بله در بسا موارد سو استفاده کردیم؛ همواره در کنار شما بودیم و خواهیم بود. اگر هر اتفاقی بیافتد اگر هر توطئه ای شود ما در کنار شماییم چرا که جایی جز دیوار تو نداریم که در کنار آن خانه مان را بنا کنیم. در بدترین شرایط پناهمان شدی و من و امثال من این را فراموش نمی کنیم. ببین برادر بیا حساب ما را از انوری و فاضل و کاظمی و سایر کسانی که امروز از این نام استفاده کرده و اولین ضربه را به من که ظاهرا از تبارشان هستم می زنند جدا کن. آنها یک شخص اند و من شخصی دیگر با اندیشه ها و نگرشهای متفاوت. آنها برای بادیگاردها و موتر ها و خدم و دستکشان باید زمینه ی درآمد بیابند آنهم از هر راه ممکن و من نیازی به این موضوعات ندارم؛ منی که اکثریت جامعه سادات را تشکیل می دهم. من آنها را نکوهش می کنم؛ مانند تو و بدتر از تو اما نمی گویم محقق خاین، دلیل خیانتش هزاره بودنش هست؛ یا خلیلی و امثالهم. آنها هم بسیاری از منافع منی که بیگانه می خوانی ام را تاراج کرده اند. اما من به تو احترام دارم وهر جایی که تو را می بینم ناخود آگاه بدون درنگ به جمعی می پیوندم که اجتماعی از مردم شما! گرد آمده اند و آنها هم مرا می پذیرند می دانم که پشتون و تاجک و ازبک پذیرای من نیست و همین دلیلی است که من به مردم خودم می پیوندم و حتا برای فرصتی کوتاه هم اگر شده برای احساس امنیت بیشتر شانه ام را به شانه هایشان گره می زنم تا بدانند من از کدام قشر این جامعه هستم.
تمام ساداتهایی که جنایت کردند را یکی یکی نام ببر تا من مهر تایید بر همه شان بزنم اما مرا از خود نران که من در پیوندی حیاتی از آغازین روزهایی که پا به سرزمینتان نهادم در کنارتان بودم و خوبی دیدم و قبول کن که با همه ی عقده هایی که برخی هم تباران من در دل تو می آفریند باز مرا قبول می کنی و می دانم که قبول می کنی و ایمان دارم که قبولم می کنی چرا که باور داری من از جنس و قشر و صدای توام.
کاتبelyastanha 17

جستجو در کابل پرس