Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 66342

عوامل تمرکز گرایی سیاسی در افغانستان پس از بن

14 اكتبر 2012, 11:15, توسط اندیشمند

آقای نادر، با عرض سلام و آرزوی سلامتی تان؛
برای پاسخ به پرسش ها و نکاتی که شما مطرح کرده اید، من برداشت و دیدگاه خود رابا اختصار ارائه می کنم.
1- تمام امریکایی های درگیر در افغانستان از نظامی تا سیاسی آنرا نمیتوان گفت که همه استقرار نظام تمرکز گرا اشتباه خود می پندارند. من هم چنین ادعایی نکرده ام . نوشتم که برخی از جمله سانتوز و روبین از چنین اشتباه سخن گفته اند. بنا براین اتفاق نظر میان امریکایی ها بوجود نیامد و وجود ندارد که نظام سیاسی تمرکز گرا در افغانستان ناکار آمد است و این همه هزینه بروی آن ضایع میشود، باید تغیر یابد. البته این عدم باور دلایل مختلفی دارد که من در مقاله اشاراتی داشتم. بگونه ی مثال: افغانهای که طرفدار تمرکز گرایی هستند و از لحاظ قومی پشتون اند تمرکز گرایی سیاسی نظام مورد نیاز میدانند و به آن پافشاری میکنند. این ها به امریکایی ها بیش از گروه های قومی دیگر و افرادی که تمرکز زادیی سیاسی را میخواهند نزدیک هستند و حرف شان شنیده میشود. شما خود میدانید که امریکایی ها رهبری و ریاست نظام و دولت افغانستان را حق پشتونها تلقی میکند. صرف نظر از درستی و نادرستی این دیدگاه تغیری در این سیاست امریکایی ها تا کنون رونما نشده است. پس وقتی امریکایی میگوید یک پشتون باید در رأس نظام باشد، این پشتون در رهبری نظام به تمرکز گرایی انگشت میگذارد و تمرکز زدایی را به هر دلیلی نمی پذیرد. به یاد داشته باشید که حتا کرزی گفت که شرط من به امضای پیمان استراتیژیک حفظ هویت مرکزی نظام بود .
2- تمرکز گرایی را نمیتوان جزء سیاست استعماری امریکا گفت. کشور های مورد دخالت امریکا دارای نظام های مختلف هستند. همین آلمان را که شما مثال دادید یک کشور فدرال است که پس از هیتلر مورد حمایت امریکا قرار گرفت و نیروهای امریکایی تا اکنون در آنجا مستقر هستند.
در این شکی نیست که نظام افغانستان آنگونه که شما گفته اید نظام فاسد است. فساد می تواند در یک نظام تمرکز گرا باشد و در نظام غیر متمرکز هم. برای محو فساد، نوع نظام بر مبنای شرایط خاص اجتماعی هر کشور می تواند مؤثر باشد، اما تنها نوع نظام کافی نیست.
3- قدرتمند شدن طالبان به عوامل مختلف بر میگردد. از جمله یکی از آنها به همین تمایل و سیاست امریکا رابطه می گیرد. اما دلیل آنرا باید در مسایل متعدد جستجو کرد. اگر یک دلیل توجیه حضور دراز مدت امریکا باشد، دلیل دیگر را باید در سیاست و دیدگاه آنها در مورد پاکستان سراغ کرد. امریکایی ها روابط، علایق و منافع خود را در پاکستان قربانی افغانستان نمیکنند. دلایل زیادی برای این ادعا است که در این جا فرصت بحث آن نیست.
4- اینکه میگویید که در تاریخ بار اول است 46 کشور بالای یک کشور کوچک هجوم آدرده اند اما توان کار سازنده را ندارند، نیاز به بحث بیشتر دارد. بدون تردید کار سازنده متناسب به این همه هزینه و حضور 46 کشور نیست. اما فراموش نکنید که در افغانستان رژیم طالبان حکومت داشت . رژیمی که به دختران و زنان حق تعلیم و اشتغال نمیداد، اما حالا ملیونها دختر مکتب و دانشگاه میروند و 25 درصد اعضای پارلمان زن هستند. طالبان تلویزیون را حرام می گفتند، چیزی بنام آزادی بیان وجود نداشت، اما حالا ما و شما چهل شبکه آزاد تلویزیونی و صد ها نشریه داریم. و.....................
5- شما از هجوم 56 کشور به یک کشور کوچک سخن زده اید، اما من برغم آنکه حرف های زیادی از فساد نظام و بیداد نیروهای خارجی دارم، وضعییت فعلی را برای افغانستان یک فرصت میدانم. افغانستان برای سومین بار است که در جهت ایجاد نظام مدرن سیاسی و اجتماعی تلاش می کند. اگر این بار هم این کشور ناکام شد، دیگر بار چهارمی نخواهد داشت.

جستجو در کابل پرس