اگربه تاریخ سرزنیم، و دقت کنیم، اینها همه برای ما روشن خواهدشد، کافی است از در قبیله گرایی به آن نگاه نهکنیم، اگر درست نوشتهی من را خواندی ودرک کردی، فکر نمیکنم ضرورت باشد، تادوباره به آن بپردازم، اگر درک نکردی، پس مشکل من درین وسط چیست؟
شماهمه یاد دارید قبیله گرا باشد تا فردگرا، نقد بر اساس قبیله مردود است، چنانچه شما از خیلی مسایل چشم پوشی کرده اید، نه تنها شما بل افرادی زیادی اند، که دست به چنین کارهای زده اند.
از نظر شمای تاجیک احمدشاه مسعود قهرمان ملی است، ولی از نظری منی پشتون یا اوزبیک و یا هزاره شخصی متکبر خود خواه ودرعین حال کسی که در حادثهی افشار و یا دهها جنگهای داخلی دست داشت، چگونه این واقعیت را که جناب ربانی در راس آن بود، فراموش کنیم، ولی بازهم تاکید میکنم که ازنظری تاجیکها قهرمان است، و ربانی شهید صلح.
برای وضاحت ادعایم، به نقطهی دیگری تاریخی اشاره میکنم، دورۀ غزنویان را شاید مطالعه کرده باشی، اگرنکرده باشی، امروزه به دهها نویسنده از آن دوره به شگوفانی ... نمیدانم چه صفتهای عالی که شایسته انسانهای مانند سلطان محمود نیست، یاد کرده اند، امروزه دورهی غزنویان را پرشکوه ترین دوره قلم داد می کنند.
اما واقعیتهای تاریخ چیزی دیگر است، که ما از آن چشم پوشیده میگذریم، سلطان محمود برای ما یک قهرمان است، چون بتهای هند را شکست و لقب بت شکن را برایش داده اند، اکنون نیز، به دروازههای شهر غزنی لوحه های ازین قبیل وجود دارد: سلطان محمود بت شکن.
اما برای هندیها یک ظالم است، درعین حال یک چپاول گر ومتجاوز، زیرا تمام داراییهای هندوهارا درجنگهایش به غزنه انتقال داد. مثال نزدیکتر وسیاه تر: دوره حمله های مغول به این جغرافیا که امروز افغانستان نام دارد.
گذشته ازین، تناقض گویی نه بل با ادبیاتی نوشتم که شما بهتر درک کیند، دیدم بازهم به همان سو روان هستید، اگرهزارهها قبول داشتند،(مزاری به مثابه تمام مردم هزاره نیست، همینطور دیگر افراد) مزاری ودیگر افرادی به مانندی مزاری، به پشت دروازههای کاخ وکابینه نمیماندند، آیا حادثه افشار اتفاق میافتاد؟
اگربه تاریخ سرزنیم، و دقت کنیم، اینها همه برای ما روشن خواهدشد، کافی است از در قبیله گرایی به آن نگاه نهکنیم، اگر درست نوشتهی من را خواندی ودرک کردی، فکر نمیکنم ضرورت باشد، تادوباره به آن بپردازم، اگر درک نکردی، پس مشکل من درین وسط چیست؟
شماهمه یاد دارید قبیله گرا باشد تا فردگرا، نقد بر اساس قبیله مردود است، چنانچه شما از خیلی مسایل چشم پوشی کرده اید، نه تنها شما بل افرادی زیادی اند، که دست به چنین کارهای زده اند.
از نظر شمای تاجیک احمدشاه مسعود قهرمان ملی است، ولی از نظری منی پشتون یا اوزبیک و یا هزاره شخصی متکبر خود خواه ودرعین حال کسی که در حادثهی افشار و یا دهها جنگهای داخلی دست داشت، چگونه این واقعیت را که جناب ربانی در راس آن بود، فراموش کنیم، ولی بازهم تاکید میکنم که ازنظری تاجیکها قهرمان است، و ربانی شهید صلح.
برای وضاحت ادعایم، به نقطهی دیگری تاریخی اشاره میکنم، دورۀ غزنویان را شاید مطالعه کرده باشی، اگرنکرده باشی، امروزه به دهها نویسنده از آن دوره به شگوفانی ... نمیدانم چه صفتهای عالی که شایسته انسانهای مانند سلطان محمود نیست، یاد کرده اند، امروزه دورهی غزنویان را پرشکوه ترین دوره قلم داد می کنند.
اما واقعیتهای تاریخ چیزی دیگر است، که ما از آن چشم پوشیده میگذریم، سلطان محمود برای ما یک قهرمان است، چون بتهای هند را شکست و لقب بت شکن را برایش داده اند، اکنون نیز، به دروازههای شهر غزنی لوحه های ازین قبیل وجود دارد: سلطان محمود بت شکن.
اما برای هندیها یک ظالم است، درعین حال یک چپاول گر ومتجاوز، زیرا تمام داراییهای هندوهارا درجنگهایش به غزنه انتقال داد. مثال نزدیکتر وسیاه تر: دوره حمله های مغول به این جغرافیا که امروز افغانستان نام دارد.
گذشته ازین، تناقض گویی نه بل با ادبیاتی نوشتم که شما بهتر درک کیند، دیدم بازهم به همان سو روان هستید، اگرهزارهها قبول داشتند،(مزاری به مثابه تمام مردم هزاره نیست، همینطور دیگر افراد) مزاری ودیگر افرادی به مانندی مزاری، به پشت دروازههای کاخ وکابینه نمیماندند، آیا حادثه افشار اتفاق میافتاد؟