نادر جان خیلی عالی بود.خاطره جالب و اموزنده. من نیز از زمانی که در دانشگاه کابل محصل بودم به نادرست بودن گفته های محمد پی بردم. و از انزمان به بعد دم دین را رها نمودم. مگر هر باری که با دوستان جر و بحث میکردم با تهدید و یا ترسی ناسی از تابوی دوستم در مورد باور نکردن به دروغ های محمد روبرو میشدم.بیست و چند سال است دینی ندارم. زندگی خودم را نه با خرافات بلکه با خرد و منطق عصر حاضر عیار ساخته ام. انقدر از زندگی خود و طرز تفکر خود راضی و خوشبخت هستم که مرزی بر ان را بران قائل شده نمیتوانم. من میتوانم بدون تعصب و تنفر و یا خشم با دهها نفر از ادیان و مذاهب مختلف در یک ظرف غذا بخورم و انها را دوست داشته باشم. من یک انسان هستم و انسان باقی خواهم ماند. از ادیان و تفکراتی که خشم و یا تنفر و عقده و مرض و قتل و غارت و تجاوزات بر دیگر اندیشان و به کسانی که هم کش شان نیستند را پدید میاورند گریزان هستم.
نادر جان خیلی عالی بود.خاطره جالب و اموزنده. من نیز از زمانی که در دانشگاه کابل محصل بودم به نادرست بودن گفته های محمد پی بردم. و از انزمان به بعد دم دین را رها نمودم. مگر هر باری که با دوستان جر و بحث میکردم با تهدید و یا ترسی ناسی از تابوی دوستم در مورد باور نکردن به دروغ های محمد روبرو میشدم.بیست و چند سال است دینی ندارم. زندگی خودم را نه با خرافات بلکه با خرد و منطق عصر حاضر عیار ساخته ام. انقدر از زندگی خود و طرز تفکر خود راضی و خوشبخت هستم که مرزی بر ان را بران قائل شده نمیتوانم. من میتوانم بدون تعصب و تنفر و یا خشم با دهها نفر از ادیان و مذاهب مختلف در یک ظرف غذا بخورم و انها را دوست داشته باشم. من یک انسان هستم و انسان باقی خواهم ماند. از ادیان و تفکراتی که خشم و یا تنفر و عقده و مرض و قتل و غارت و تجاوزات بر دیگر اندیشان و به کسانی که هم کش شان نیستند را پدید میاورند گریزان هستم.