Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72184

آفت قوم گرایی در کشورهای توسعه نیافته

17 آپریل 2013, 14:03, توسط ارمان

يک آقاى بود که جسد اش از ترکيه به کابل برگذشتانده و درپيش روى دانشگاه کابل برايش يک آرامگاه بنا کردند. مگر اينکه کدام دانشمندى چشم در اين سرزمين نگشوده بود که گور اش را درپيش دانشگاه کابل مى ساختند, مانند آریابهاتا ( رياضى دان هندى که صفر را عدد ساخت) الخوارزمي‎ ( پدر الجبر ولوگاريتم ) , بيرونى, فارابى, فردوسى‏, أبو الوفا (زندگى ومرگ در جام استان بزرگ هرات , کشوربزرگ خراسان, ايرانزمين ) .............وديگران?
اين مرد پان اسلاميزم وآموزش ديده در فراماسونری انگليس ( لوژ ستاره شرق و زمانى رييس ونماينده فراماسونری انگل سکز) در مصر بود که بلاخره فغان ستان را مثل ديگر همگونه ديگر باداران خويش در عقب مانده گى يارى رساند. نام اين سلفى وپدر اخوان ا لمسلمين راکتياران وطالبان سيدجمال الدين اسدآبادى و يا اسعدآبادى بود.
متوجه شديد که کله اوغو از زانو انگليس ويا اکنون از زانو امريکا مى برايد.
واما راستى که آگاهى اش پيرامون واژه افغان واقوام افغانى ( يعنى پشتون و پختون و پختانه .....) سندى است که يک افغانى يعنى پشتون کتمان و پنهان کرده نمى تواند بويژه که همين کتاب اش با سفارش ويا فرمايش عبدالرحمان خان به عربى درمصر چاپ شد اين کتاب را بخوانيد به زبان تازى نوشته شده است.
اين آشکاراست که در خارج از کشور فغان و ناله افغان و افغانى سياه به چرس افغان سرخ به قالين افغان کوتاه واژه تازى و در سالهاى اخير افغان به بادهاى سه ماهه (120 روز) هم گفته شده است
در فصل اول در برگ 13 کتاب خود زير عنوان تتمة البيان في تاريخ الأفغان ( بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان) سید جمال الدین اسد آبادى و يا افغانى ریشه و معنی کلمه افغان را روشن ساخت. بقول اين تاريخ نگار گذشته ايران و اقوام افغان (اقوام پشتون) افغان و فغان فریاد و ناله , زارى , شیون و واویلا و شکايت , داد و نالشت معنى مى دهد .
کتاب سید جمال الدین افغانى پس از مرگ اش در زمان عبدالرحمان خان درسال 1901 در مصر چاپ شد و ترجمه پشتو بعد توسط فرهنگستان پشتودر کویته، پاکستان در سال 1979 منتشر شد .
الافغانى که الکابلى هم تخلص کرده در فصل اول کتاب خود زير عنوا ن"تتمة البيان في تاريخ الأفغان (" بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان") مى نگارد :
"فارسيان به پشتونها "افغان" و هنديان بتا ن ( منظوراش پتان است. زبان تازى يعنى سامى عربى وعبرىآواز پ ندارد ) مى ناميدند. و دلیل آن بود، زمانی که " بخت نصر" آنها را دستگیر مى کردند" فریاد و ناله مى کشيدند. فارسیوان معمولی آنها را "اوغان" مى ناميدند، ،برخی از قبایل پشتون که در قندهار زندگی می کنند وخود شان را "پشتون" و یا "پشتان" مى ناميدند، ... و افغان که در خوست کرم و باجور زندگی می کنند، خود را "پختو" و "پختان" مى ناميدند، ("تتمة البيان في تاريخ الأفغان چاپ مصر ,1901 , ص1901
کتاب "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" به زبان عربى اکنون در انترنت به گونه ديجتال قابل دريافت است
تصوير عبدالرحمان خان http://www.archive.org/stream/...
صفت دوم و واژه پتان ويا پتهان صفت سوم ويا هندى مردمان پشتون اين درتمام جهان آشکاراست. بخاطرکه دستگاه ديپلوماتيک بدست پشتونها وفارسى زبانهاى پشتون بود وخود باداران انگليسى شعاردادند: هرکس در افغانستان است افغان است. جمال الدين اسدآبادى بنيانگزار سلفيستها درکتاب خود که در زمان عبدالرحمان خان خوب واژه افغان را روشن کرده است
پيرامون واژه افغان و فغان
http://www.archive.org/stream/...
آيا اين واژه فغان به مردم شريف پشتون منحوس نيست که انگليس نام کشور را هم درسال 1856 از خراسان به افغانلند گذاشت که فارسى اش ستان افغان شد. اين نام مبارک نيست و به خود عزت ملى نگرفته است وحدت مليتهاى افغانستان بااين واژه افغان امکانپذير نيست.
بلى قوم گرايى سيستماتيک وجود دارد درتمام بخشها:
1-در زبان
2- فرهنگ
3-پيشينه نگارى
4-سياست
5-درکار
به گونه نمونه:
سفيرکبير صاحب کشور افغانستان درآلمان بچه خاله وزيرخارجه افغانستان فعلىم ى باشد. واين سفير هم خاله زاده سفيرسابق پيش از آن سفيرخانم مى باشد. اينها پشتونتباران خانواده محمدزايى اند که فارسى زبان مادرىشان است و پشتون گپ زده نمى توانند . ولى ديپلوماتى دردست شان است
تغيرنام افغانستان ارمان است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است

جستجو در کابل پرس